چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

چرا مقاومت در غزه پیروز است؟


چرا مقاومت در غزه پیروز است؟
همه مردم جهان به خوبی می دانند که اسراییل طی جنگ دوم لبنان نتوانست پیروز شود و حزب الله لبنان از این جنگ سرافراز و سربلند بیرون آمد. این رویداد تاریخی پیامدهای بسیار ناگواری را برای دولت اسراییل به همراه داشت و باعث تخریب وجهه بسیاری از رهبران و مقامات بلندپایه آن از جمله عمیر پرتس وزیر دفاع وقت، رئیس ستاد مشترک ارتش و فرمانده منطقه شمالی شد.
علاوه بر این ایهود اولمرت نخست وزیر وقت اسراییل نیز یکی از دلایل برکناری آن را می توان شکست هیئت دولتش در جنگ ۳۳ روزه دانست. بویژه اینکه پس از تشکیل کمیته وینوگراد و ارائه گزارشی از جانب این کمیته مبنی بر اینکه اولمرت و همراهانش در این شکست تاریخی دست داشتند، می تواند دلیل خوبی برای این ادعا باشد.
در حال حاضر مردم نوارغزه هفتمین روز جنگ و کشتار را پشت سر می گذارند. البته با وجود خسارتها و شمار بسیار زیاد شهداء و زخمی شدگان در این منطقه ولی درگیریهای شدیدی میان رهبران و مقامات بلندپایه سیاسی و نظامی در اسراییل وجود دارد. این جنگ به دلیل یک سری منافع حزبی در اسراییل صورت گرفت آنها بر سر خون ملت فلسطین به رقابت یکدیگر می پردازند اما نمی دانند که این مسئله پیامدهای بسیار سخت و دشواری را برایشان به همراه خواهد داشت. آنها گمان داشتند که این جنگ به سرعت به پایان می رسد و می توانند به اهداف پلید خود دستیابند اما ایستادگی و جوانمردی ملت غیور نوارغزه و مقاومت اسلامی فلسطینی تمام برنامه ریزی ها ی آنان را به هم ریخت. مقاومت فلسطینی با موشکهای خود که بسیاری از طرفهای آنها را موشکهای پوچ معرفی می کردند حدود یک دهم از ملت اسراییل را در آماج حملات گسترده خود قرار داد.
این ایستادگی و جوانمردی ملت مسلمان ما، باعث شد که دشمن از حمله زمینی بپرهیزد و تا بدین لحظه از انجام چنین عملیاتی در شک و تردید است زیرا از نتایج و خسارتهای بی پایان ناشی از این حمله به شدت در هراس است. همچنین اگر اسراییل در این جنگ نیز شکست بخورد دیگر هرگز نمی تواند هیبت و عظمت خود را بازگرداند از سوی دیگر عبارت ارتش شکست ناپذیر که همواره در مورد ارتش اسراییل اطلاق می شود، دیگر هیچ رنگ و بویی نخواهد داشت. این ارتش ۲ سال پیش نتوانست در مقابل گروه اندکی از مبارزان حزب الله ایستادگی کند و طی ۳۳ روز آنها توانستند بینی این ارتش عظیم را به خاک بمالند این در حالی است که ارتش اسراییل از پیشرفته ترین سلاحها و موشکها برخوردار است.
اسراییل اگر با دولتی روبرو شود که از اقتدار و توانایی خاصی برخوردار باشد و هرگز از مقاومت چشم پوشی نکند مسلماً وضعیت آن تغییر خواهد یافت و نسبت به مسائل زیادی پایبند خواهد بود. اما امروزه دولتی دست نشانده، مزدور و ضعیف با اسراییل طرف است. دولتی که به مذاکرات بی هدف و سرشار از ننگ و ذلت تن داده بی آنکه به نتیجه مطلوبی دست یابد و کشتار غزه به عنوان یک فرصت طلایی برای اسراییل شمار می رود چرا که در این شرایط به راحتی می تواند از این مذاکرات رهایی یابد و عقب نشینی کند. تشکیلات خودگردان نیز به خوبی می دانند که آمریکا چه در دوره بوش و چه در دوره اوباما و یا هر شخص دیگر هرگز طرف ملت فلسطین را نمی گیرد بلکه آنها و اروپا همواره به دنبال سرکوب کردن مقاومت و خوار کردن این ملت عزیز هستند آنها با وضع یک سری قوانین و شروط می توانند از بسیاری از حقوق ثابت فلسطین از جمله حق بازگشت چشم پوشی کنند و آنها را لغو نمایند.
ما به خوبی دریافتیم که ارتش اسراییل طی این کشتار نتوانست به بسیاری از اهداف خود دست یابد همچنین ملت ما در غزه از تسلیم شدن خودداری کردند. و همانگونه که اسماعیل هنیه گفت: مقاومت سربلند از این معرکه خارج می شود. حزب الله پس از جنگ ۳۳ روزه لبنان اعلام کرد: با مقاومت و جوانمردی توانستیم چهارمین قدرت نظامی جهان را از پای دربیاوریم. بسیاری از تحلیلگران سیاسی و نظامی اسراییل مدعی هستند با وجود اینکه حماس و نیروهای مقاومت به قدرت و توانایی ارتش اسراییل ایمان داشتند و با وجود اینکه آنها به خوبی به ضعف امکانات خود در زمینه های مختلف از جمله نظامی، مالی و کمکهای پزشکی ایمان داشتند ولی باز هم به این جنگ تن داده و تسلیم نشدند و این به نوبه خود می تواند بزرگترین پیروزی باشد که تاریخ همیشه از آن یاد خواهد کرد.
جنگ ۲۰۰۶ لبنان و جنگ نوارغزه در دسامبر ۲۰۰۸ نشان داد، برای کسب موفقیت در جنگ با اسراییل به دو نکته زیر باید توجه داشت.
۱) داشتن اراده محکم و ایمان به مقاومت
۲) داشتن رهبرانی که اهداف خود را براساس ایمان به خدا پایه ریزی کرده باشند.
تاریخ معاصر با جنگهای وحشیانه اسراییل تا حدودی آشنا است. اسراییل طی جنگهای خود از پیشرفته ترین سلاحها، هواپیماها و موشکها استفاده کرده و مدارس، مساجد، منازل مسکونی و زیرساختها را مورد هدف قرار می دهد. ژنرالهای اسراییل نیز اظهار داشتند: تا زمانی که به اهداف خود نرسیم جنگ را متوقف نخواهیم کرد. البته این اهداف کاملاً مشخص هستند. از میان بردن حماس و مقاومت که همواره برای اسراییل اضطراب و نگرانی بوجود می آورند از مهمترین این اهداف هستند. متوقف کردن جنگ بدون دستیابی به اهداف مورد نظر نمی تواند در افزایش محبوبیت کادیما و کارگر در میان ملت اسراییل نقشی داشته باشد بلکه چنین شکستی باعث سرافکندگی رهبران سیاسی و نظامی اسراییل می شود. در نتیجه زمینه برای دو حزب لیکود و اسراییل بیتنیو برای پیروزی در انتخابات، مهیا می شود.
توقف جنگ در نوارغزه بدون دستیابی به اهداف مسلماً برای رهبران سیاسی و نظامی اسراییل گران خواهد بود بار دیگر صحنه شکست خوردگی در جنگ ۳۳ روزه در اذهان آنان ترسیم می شود. پس از این جنگ مقامات بلندپایه اسراییل ضعیف شده و حزب الله به اوج قدرت رسید تا جایی که همه از آن حساب می برند.
مقاومت فلسطین نیز با پایان این جنگ، باعث بوجود آمدن تغییر و تحولات عظیمی در اسراییل خواهد شد. مقاومت در فلسطین و در همه جای کشورهای عربی قدرت می گیرند و موضع گیری آنان محکم تر خواهد شد.
پس حال که دریافتیم با ایستادگی و مقاومت می توانیم به این جایگاههای عظیم برسیم پس نباید هرگز تسلیم بشویم و برای دستیابی به این مقام راهی جز اتحاد و همبستگی نداریم. اگر تمام رهبران تروریستی در جهان شعار «هر کس که با ما نیست پس دشمن ماست» را سر می دادند امروز نیز با سر دادن چنین شعاری می توانیم اتحاد و یکپارچگی خود را به تمام ملتهای جهان نشان دهیم و تاریخ به دشمن و مزدور رحم نخواهد کرد.
نویسنده: راسم عبیدات
مترجم: اسراء قطبی فرد
منبع : موسسه تحقیقات پژوهشی علمی ـ سیاسی ندا