یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


نبرد غیرمنصفانه گلادیاتورهای انتقاد


نبرد غیرمنصفانه گلادیاتورهای انتقاد
"مرگ تدریجی رویا" عنوان سریال زیبا و خوش ساختی از "فریدون جیرانی" است که با پیش کشیدن زندگی یک زن جوان نویسنده که بعد از چاپ اولین رمانش مشهور می شود، به زندگی روشنفکران و به مقوله های مهم تری در ادبیات سیاسی و روشنفکری می پردازد.
البته این پرداخت سیما نیز چون دیگر پرداخت های این رسانه حکومتی به مقوله روشنفکران دور از عیب و نقص و یک جانبه گرایی نیست ولی تسلط جیرانی بر متن و کل این اثر که قبلا خود منتقدی سرشناس بوده است ؛ موجب شده است این سریال حداقل از نوع متن و اجرا بی عیب و بی نقص باشد و در نظر بینندگان سریالی دیدنی باشد.
"مارال عظیمی" نویسنده جوانی است که بعد از چاپ یک اثر و شهرتش توسط "داریوش آریان" منتقد مقیم لندن ، رمان دیگرش را با فکر و القائات وی می نویسد.
در این بین،تلاش های "حامد یزدان پناه"همسر مارال به عنوان یک روشنفکر مثبت برای متقاعد کردن همسرش به خاطر وجود خواهر غرب زده مارال و گرایش او به افکار غربی "آریان" به نتیجه ای نمی رسد و..
جیرانی به عنوان منتقدی که در ۳ دهه اخیر وارد مطبوعات شده بود به خوبی می دانست که بزرگ ترین عیب آثار سینمایی و تلوزیونی نداشتن متن و فیلمنامه قوی است و عدم تسلط کارگردان و همچنین تدوین خسته کننده است.
وی با تسلط به داستان نویسی ، فیلمنامه ای بی عیب و نقص را به عنوان قالبی برای اهداف اصلی فیلم آن هم با پوشش" خانوادگی" تهیه کرده است اگر چه این خود هاله ای در ابهام است که چرا در تیتراژ این سریال نام نویسنده وجود ندارد و جیرانی از نوشتن نام نویسنده و یا نویسندگان در هراس است.
با این حال نمی توان تسلط وی را در انتخاب این داستان برای این موضوع مهم و بحث برانگیز انکار کرد.
چرا که پرداختن به موضوع روشنفکری و محکوم کردن این قشر که در چندین مقطع از سوی سیما صورت گرفته بود با توجه به انتقاداتی که در پی داشت با شکست مواجه شده است و جیرانی این بار می خواهد محکوم کردن روشنفکران منتقد را در قالب یک سریال به قول معروف به خورد عوام دهد.
برای محکومیت روشنفکران ، اگر چه پرداختن هنرمندانه کاری مشکل است ولی این مشکل از پس یک فیلمسازی که از انتقاد و نوشتن وارد این هنر شده است کار سختی نیست.
جیرانی با آلوده نشان دادن مصداق های روشنفکری کاری کرده است که شاید صدها برنامه مستند سیمای تاریخی این توان را ندارند.
او با تسخیر مخاطبان گسترده ای که خواهان تماشای سریال های تلوزیونی مخصوصا خانوادگی هستند ؛ توانسته است این مقوله ثقیل و پرمناقشه ی انتقاد به روشنفکران را به زبانی ساده و یک جانبه گرا به نمایش عموم بگذارد.
موضوعی را که حتی افراد خاص با برنامه هایی چون "هویت" درک نمی کردند و پذیرفتن انگ ها و توهین ها به روشنفکران را به سختی در قالب مستند می پذرفتند ؛ جیرانی با شکلیت سریال و آ ن هم یک موضوع خانوادگی به خورد عوام و خواص می دهد که یک عده معتاد و عرق خور و عیاش همان روشنفکران منتقد هستند.
او با پرداختن به مصداق های روشنفکری و لجنمال کردن آنها دیگر جایی را برای محکومیت آنها نمی گذارد و با توجه به مذمت این امور قبیحه،مخاطبان خود آنها را محکوم می کنند.
او مترجم را معتاد به مشروب و بی قید و بند نشان می دهد که عاشق سگ بازی و ولگردی و دوستی با مردان بی بند و بار است.
جیرانی در سریال "مرگ تدریجی رویا" گلادیاتوری بی انصاف است که به نبرد با گلادیاتورهایی دست زده است که دستانشان بسته است.
وقتی در تنظیم فیلمنامه خودش را به جای آنها گذاشته است که دیالوگ هاشان را بنویسد حرف هایی از آنها نوشته است که از سر بی عقلی و مستی است .دفاعیاتی که از نظر بینندگان محکوم و خنده دار است.
در نهایت او نویسنده ایرانی را که به عنوان روشنفکر مطرح است را نویسنده ای معرفی کرده است که نوشته هایش ، القائات روشنفکران خارج از ایران است.
"مارال" در حالی که مدعی نمایندگی زنان ایرانی را دارد ؛ وظایف اولیه اش از جمله همسرداری و بچه داری را ایفا نمی کند.
وی برای محکومیت محافل ادبی خارج از کشور هم ، محفلی را به عنوان محافل ادبی موجود به نمایش گذاشته است که موسسان و فعالانش یک یا دو نفر ایرانی غرب زده و معاند هستند.
اگر چه این اثر از سوی سیما به عنوان یک اثر اجتماعی خانوادگی طبقه بندی شده است ولی می توان گفت کاملا سیاسی و در ادامه مستند های بحث برانگیز سیما ا ز جمله "هویت " در سال های اخیر است.
بحث هایی که ادامه اش بعد از نشریات و مجلات در سال های ۷۵ تا ۷۷ به قتل تعدادی نویسنده و مترجم توسط تعدادی از عاملان دستگاه های اجرایی ختم شد.
اگر چه تا کنون نیز این سریال موجب دلخوری تعدادی نویسنده و روشنفکر که هنوز برنامه های سیما را نگاه می کنند ؛ نیز شده است و این نوشته شاید اولین انتقاد به جیرانی است ولی با پایان سریال به اصطلاح خانوادگی وی ، به وضوح مشخص خواهد شد که جیرانی اولین اثری ارائه کرده است که قرائت یک جریان خاص از مقوله روشنفکری است.
قرائتی که که انتقاد خودی را به القائات دشمن نسبت داده و روشنفکرمنتقد را یک شبه بی دین و بی آبرو می نمایاند و در مقابل تیغ هایی که تیز کرده است ؛ به مسلخ می برد.
علی قلی زاده