یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

مأموریت جدید بازیگر اسلو


مأموریت جدید بازیگر اسلو
آرزوی دیرین اسرائیلی ها روی دادن جنگ داخلی میان فتح و حماس بوده است كه اكنون این رؤیا در غزه و تا حدی در كرانه باختری به حقیقت پیوسته است.
صد و چهل كشته و صدها زخمی فقط در چند روز در این منطقه برجای مانده است. علاوه بر این خانه های زیادی ویران و غارت شده اند. امروز با وجود دو دولت - فتح در رام الله و حماس در غزه - شكاف كامل میان دو بخش سرزمین فلسطین (كرانه باختری و نوار غزه)، به نظر می رسد كه بیش از هر چیز طرح ملی ایجاد كشور مستقل را به تأخیر انداخته است.
اسرائیل نیز خشنودی خود را از وضع موجود پنهان نكرده است. نبودن یك میانجیگر مشخص فلسطینی برای دستیابی به راه حلی در خصوص این مناقشه اكنون مهمترین مسأله روز است. به علاوه، موفقیت های حماس و نابودی سریع قدرت فتح در غزه برای اسرائیل بیانگر ناتوانی های محمود عباس است. اسرائیلی ها می گویند محمود عباس ضعیف تر از همیشه است، دیگر وزنه ای محسوب نمی شود، تنها به درد سمت شهردار رام الله می خورد، ابومازن نمی توانست بدون ارتش اسرائیل مقاومت كند و حتی آریل شارون در زمان خود وی را به دلیل این ضعف ها مورد سرزنش و تحقیر قرار داد.
با وجود آنكه ، اسرائیلی ها هنوز بر ضرورت حمایت از عباس در مناقشه با حماس تأكید می كنند، اما اسرائیلی ها تنها حرف می زنند. در این وضعیت كاری از آنها ساخته نیست. آنها نمی توانند هیچ اقدامی برای بهبود چهره وی نزد مردم فلسطین كه غرق در رنج و پریشانی هستند، انجام دهند. اعتبار ابومازن به تدریج از بین رفته است بویژه آن كه زندانیان فلسطینی كه حدود ۱۰هزار نفر هستند هنوز در زندان های اسرائیل روی هم انباشته شده اند، بدون این كه حتی یكی از آنها آزاد شده باشد، حتی زندانیانی كه از جنبش فتح هستند. افزون بر اینها، ۷۰۰ میلیون دلاری كه اسرائیل به عنوان مالیات ترانزیت كالاهایی كه از گذرگاه هایی مانند رفح عبور می كنند، به جای این كه در اختیار تشكیلات خودگردان فلسطین قرار دهد، مسدود كرده است و این یعنی آن كه نقض توافقنامه های امضا شده با فلسطینیان توسط اسرائیل به سكه رایج تبدیل شده است. اولمرت، نخست وزیر اسرائیل در ملاقات های خود با ابومازن معمولاً او را در آغوش می گرفت و با آغوشی باز از او استقبال می كرد اما این تنها كاری بود كه او برای میهمان خود انجام می داد و دیگر كارهای او فقط تعارف است. اولمرت در پاسخ درخواست های او می گوید زمان مناسبی نیست یا باید مسأله را عمیقاً بررسی كند. لذا عباس با دست خالی و نگاهی غمگین از ملاقات خارج می شود. تصور واكنش افكار عمومی فلسطینی ها، بعد از توهین ها و تحقیرهای مكرر اولمرت به ابومازن دشوار نیست و در این میان از این رفتارها تنها نیرویی كه سود می برد حماس است.
حتی وقتی اسرائیل كمكی می كند، با این تبلیغات تحقیرآمیز توأم است. به طور مثال آمریكایی ها كه از دولت وحدت ملی به رهبری اسماعیل هنیه و توافقنامه مكه انتقاد می كردند، به اسرائیل دستور دادند كه اسلحه در اختیار نیروهای محمود عباس قرار دهد تا برای یك مناقشه احتمالی علیه مبارزان فلسطینی آماده شوند. اما نه اولمرت و نه بوش واكنش خشم آلود افكار عمومی فلسطین رادر برابر هدیه زهرآلود اسرائیلی - آمریكایی، مورد توجه قرار ندادند. طی این جریان حماس و فلسطینی ها، ابومازن را نوكر آمریكا و اسرائیل خواندند. مطبوعات اسرائیل این مسأله را با هیاهو برملا كردند.
این سلاح ها ، مهمات و وسایل حمل و نقل اكنون پس از سقوط فتح در غزه در اختیار نظامیان حماس قرار دارد كه در حال حاضر از چهار تیپ مجهز برخوردار است.
امروز اولمرت و گروهش تحولات غزه را با نگرانی و اضطراب دنبال می كنند. نخست وزیر اسرائیل اكنون پیش از اعزام نیروهای خود به جنگی مانند آنچه كه یك سال پیش علیه حزب الله انجام داد این مسأله را چند بار مورد بررسی قرار خواهد داد. همه از وضع اولمرت باخبرند كه او نیازمند یك پیروزی است تا بتواند شرم و ننگ جنگ باخته سال گذشته در شمال اسرائیل را پاك كند. به همین علت او ژنرال باراك میلیونر عضو حزب كارگر را به عنوان وزیر دفاع برگزیده است و وظیفه آماده كردن ارتش را برای جنگی فوری در غزه و در صورت امكان در شمال، به وی محول كرده است. هدف وی در غزه ویران كردن قدرت نظامی حماس و عقب نشینی این گروه است كه ژنرال شارون آن را برای امنیت كشور بی اهمیت قلمداد كرده بود.
كمترین تحریكی در شرایط كنونی به آغاز سومین جنگ اسرائیل در لبنان كمك خواهد كرد. ژنرال ایهود باراك در این زمینه مدعی است كه متخصص است. در سال ۱۹۸۲ او رهبری بخش طراحی ستاد مشترك ارتش را بر عهده داشت و طرح جنگ اول لبنان را به درخواست ژنرال شارون، وزیر دفاع وقت، آماده كرد. باراك پیشنهاد داد كه زنجیره ای از حوادث ساختگی ایجاد شود تا محملی برای عملیات علیه مبارزان سازمان آزادیبخش فلسطین به وجود آید. هدف راهبرد اولمرت برای نزاع و رویارویی بعدی ، جدایی همیشگی غزه حماس از كرانه باختری تابع اسرائیل است. برای پیش بردن این طرح اولمرت دو شریك عربی را همراه دارد؛ تكیه بر همدستی اردن كه اسرائیل نقشی را در كرانه باختری به این كشور واگذار خواهد كرد ، اگرچه این منطقه تحت اشغال اسرائیل باقی خواهد ماند و همچنین همكاری با مصر كه برای تسلط بر نوار غزه ضروری است.
با این كار وضعیت به ۴۰ سال پیش بازخواهد گشت. امان و قاهره (گرچه) این «ایده غیرقابل قبول» را رد می كنند اما به نظر می آید كه این مأموریت به روشنی در شرم الشیخ دنبال شد. در این میان فقط نزدیكی میان دو رقیب فلسطینی و بازگشت به توافق مكه در برابر فشارهای كشورهای عربی می تواند نقشه اولمرت را نقش بر آب كند. اولمرت این طرح را در مصاحبه ای كه با جورج بوش داشت مورد بحث قرار داده است و طی نشست خود با بان كی مون، دبیركل سازمان ملل متحد، بی پرده به وی پیشنهاد كرد كه برای یافتن یك راه حل میان دو رقیب فلسطینی تلاش نكند. چنین توصیه ای نشانگر آن است كه تل آویو برای به هم ریختن بنیاد دوستی وهمكاری میان دو سوی سرزمین های اشغالی خیز برداشته است.
ترجمه: مهدی صفری
منبع: ال پائیس، چاپ اسپانیا
منبع : روزنامه ایران