جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سینما بدون حمایت‌های دولتی


سینما بدون حمایت‌های دولتی
۱) دغدغه‌ام سینما نیست، رابطه‌ام با سینما رابطه‌ای است که هر آدم معمولی دیگری هم با آن دارد. به این دلیل بود که وقتی حدود یک ماه پیش دوستی از دست‌اندرکاران خانه سینما با من تماس گرفت و گفت که ایشان مایلند من در جشن سینمای مستند جایزه یکی از برندگان آن را اهدا کنم، تعجب کردم ولی بعد این‌طور اندیشیدم که لا‌بد این انتخاب به دلیل حرمت و حق‌شناسی اهالی محترم سینما است نسبت به کتاب و من وظیفه خود دانستم به این خواسته پاسخ مثبت دهم و در جشن آنان شرکت کردم.
۲) شنیدن اینکه در جشن خانه سینمای امسال بین ۵ تا ۱۰ هزار نفر (براساس روایات مختلف) پای برج میلا‌د گرد آمدند، برای هر ایرانی موجب خرسندی است. این استقبال از شاخه‌ای در هنر و در شرایط خاص حاکم بر سیاست‌های فرهنگی روز کشور بسیار پرمعنا است که آرزو می‌کنم سیاستگذاران فرهنگی و هنری کشور پیام این گردهمایی و تجلیل را به درستی و آن‌طوری که باید و شاید دریافت کرده باشند و به سهم خود حق مطلب را آنگونه که شایسته سینمای ما است ادا کنند.
۳) نکته‌ای که دلیل اصلی قلمی کردن این چند سطر شد، این است که در جشن فیلم‌های مستند خانه سینما کلیپ‌هایی به نمایش درآمد که در آنها بیشتر کسانی که در معرض گفت‌وگو قرار داشتند از عدم (یا کمبود) کمک‌های دولت به حوزه سینما گلا‌یه‌مند بودند.
اینکه دولت‌ها بکوشند سایه خود (و سیاست) را روی فرهنگ و هنر جامعه‌ای گسترده نگه دارند بر آنها حرجی نیست. اینکه دست‌اندرکارانی از حوزه سینمایی ما، خود داوطلب تداوم این سایه بر سر خود باشند جای شگفتی است.
بیان یک تجربه که در حوزه کتاب ناظر آن بوده‌ام شاید به رسیدن به یک درک و فهم مشترک در این زمینه کمک کند.
مشکلا‌ت ناشی از توزیع کاغذ یارانه‌ای برای فعالا‌ن حوزه نشر، اول بار توسط تعداد اندکی از ناشران مطرح گردید؛ تعدادی شاید کمتر از انگشتان یک دست. در همان زمان بودند همکارانی که فکر می‌کردند در صورت قطع کاغذ یارانه‌ای کن‌فیکون شده و همه چیز از مدار خارج خواهد شد. به مرور با تلا‌ش ناشران مخالف این یارانه و اثبات تاثیرات منفی کاغذ یارانه‌ای در قیاس با جنبه‌های مثبت آن، اندک‌اندک جمع کثیری از ناشران فعال کشور به این اندیشه پیوستند. به‌طوری که همزمان با هفدهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، ۱۶۵ ناشر منافع ملی را بر منافع شخصی خود مقدم دانسته و با امضای متنی ضمن برشمردن دلا‌یل خواسته خود، خواهان قطع یارانه کاغذ شدند. در نهایت این تلا‌ش‌ها منجر به آن شد که در بودجه سال ۱۳۸۶ ردیفی برای یارانه کاغذ منظور نگردید.
در یک‌سال و نیم گذشته اکثریت بالا‌یی از ناشران بدون بهره‌مندی از کاغذ یارانه‌ای به انتشار کتاب پرداختند و اتفاق خاصی هم نیفتاد و این روند روزبه‌روز جاافتاده‌تر و روان‌تر هم می‌شود.
به گمانم در مورد سینما، بدون اینکه بخواهم از سر بی‌دردی سخنی بگویم، نیز می‌توان چنین سیاستی را به کار بست.
گام نخست آن است که بپذیریم سینمای ما قابلیت این را دارد که مانند بیشتر نقاط جهان بتواند با اتکا به منابع داخلی خود و بدون کمک دولت‌ها به حیات خویش ادامه دهد. به نظر می‌رسد اهمیت مساله ارزش تلا‌ش‌های زیادی را دارد. بی‌شک تنها و در پی برداشتن این نخستین گام است که می‌توان انتظار داشت سینمای توانمند ما بتواند گام‌های بعدی را با اعتماد به نفس و استواری بیشتری بردارد.
حسین کیائیان
منبع : روزنامه اعتمادملی