دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

حقیقت را بپذیریم؛ دنیای سیاست ایران «واقعیت» ندارد


حقیقت را بپذیریم؛ دنیای سیاست ایران «واقعیت» ندارد
سال ۱۳۷۶ سیاست معنی دیگری داشت. و انتخابات نیز. آنانکه آمدند می‌‏دانستند بر سر «چه» رقابت می‌‏کنند و آنان که نیامدند، حرف‌‏شان را از روی «حساب» می‌‏زدند. اما تفسیر که به «رأی» مردم سپرده شد، همه معنی «آری» را فهمیدند و اینکه «نه» به چه چیزی بود.
مجلس ششم رقابتی کاملا شبیه به «انتخابات مجلس» را داشت و حتی «ردصلاحیت‌‏شدگان» نیز نخواستند «پارلمان» را تحریم کنند؛ زیرا سیاست جاری بود و می‌‏شد دید.
انتخابات ۱۳۸۰ جور خاصی از سیاست بود، اما فضا سیاسی بود، واقعا. یک با اشک آمد و ۹ تن دیگر با لبخند. قطرات اشک آن یکی نیز باز رونق فضای سیاسی شد چنان که همه بودند اما کسی حاضر نبود تنها نامزد «جناح مقابل» باشد و این در حالی بود که آنها «جناح حاکم» نام داشتند.
پس از پیروزی، اگر چه «رئیس» از «مسؤولیت محدود» خود در «شرکت سهامی قدرت» سخن گفت، اما از آنجا که تفسیر با «رأی» نبود، نظر «شورا» جای رأی «مردم» نشست و شد آنچه شد.
اما سال ۱۳۸۴، سال دیگری بود. آغاز یک واقعیت جدید. دوران الملک عقیم. آنان که روزی فریاد می‌‏کشیدند که حرمت «پدر خوانده» واجب است و حضورش در هر انتخاباتی مستلزم تصویب یک «قانون جدید»، اکنون حتی «او» را «پدر» هم نمی‌‏خواندند. واقعیت فضای سیاسی چنان مجازی بود که می‌‏پنداشتی هر یک همین دیروز وارد عرصه سیاست گشته‌‏اند و هیچ دین و نسبتی با «او» ندارند.
اما جالب پس از آن است که فضای مجازی عرصه سیاست چنان واقعی شد که هنوز در امور جاری است؛ انگار انتخابات ریاست‌‏جمهوری همچنان ادامه دارد. حضور «او» در انتخابات «مجلس بزرگان» برای اثبات آن «گله» بود که قرار بود نزد «خدا» برده شود، که مردم تکلیفش ساختند در «هیأت منصفه آذر ماه.»
آن دیگران که دیگر «جناح حاکم» نیستند، هم به دنبال پاسخ به «منتخب اعلام شده سال ۸۴» بودند.
اما جالب‌‏تر اینجاست که آنان که عزم ردای «ریاست» بعدی می‌‏کنند نیز فضای سیاست واقعی نمی‌‏خواهند، تصویر نمی‌‏سازند، بلکه شبهی از تصویر ارائه می‌‏کنند.
یادی از روزگار سپری کرده مجلس هفتم نمی‌‏کنند، اما در این ایام اخری، فکر بازستاندن «هویت مستقل مجلس» هستند گویی فراموش کرده بودند که قرار بود در رأس امور باشد.
این فریاد چه قدر شبیه انتقادهای آن شهردار و دبیران مجمع و شوراست که دومی نیز مدتی است به صفت «سابق» ملبس گشته است. یا مانند آن یکی که قرار بود بیاید و نیامد ـ که نمی‌‏دانست «سرلیست» کدام لیست است ـ و نپرسید که اصلا «لیست» مهم است یا «سرلیست» ـ و چه بهتر دید که رها کند اوضاع را به نصیحت «او»، که ردای «ریاست» بعدی مهم است.
شاید مردم در یک اشتباه هستند و «دنیای سیاست» در ایران اصلا «واقعیت» ندارد و همه «اکنون» برای «بعدا» تلاش می‌‏کنند که در آن جای «حزب» و «برنامه» خالی است. اما خیلی هم بد نیست، این شاید اشتباهی شیرین باشد. آن روز که منتظریم نتیجه «انتقاد»ها هویدا شود، آن روز که برخی انتظار «جابه‌‏جایی» را می‌‏کشند. مگر نه اینکه در «خیال» آن روز به «گعده‌‏»های بسیار می‌‏نشینیم و گپ‌‏وگفت‌‏های شیرین رد و بدل می‌‏کنیم.
حقیقت را بپذیریم؛ امروز دنیای مجازی واقعیت دارد. روزگار همین است که هست.
امیرعلی علامه‌‏زاده
منبع : دسترنج


همچنین مشاهده کنید