یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


همنام The Namesake


همنام    The Namesake
▪ کارگردان: میرا نایر.
▪ فیلمنامه: سوونی تاراپوروالا بر اساس کتاب جومپا لاهیری.
▪ موسیقی: نیتین سواهنی.
▪ مدیر فیلمبرداری: فردریک المز.
▪ تدوین: الیسون سی. جانسون.
▪ طراح صحنه: استفانی کارول.
▪ بازیگران: عرفان خان[آشوک گانگولی]، کال پن[گوگول گانگولی]، جاگانات گوها[گوش]، روما گوها تاکوراتا[مادر آشوک]، تابو[آشیما گانگولی]، ساندیپ دب[معلم موسیقی] .
▪ ١٢٢ دقیقه. محصول ٢٠٠٦ هندوستان، آمریکا.
▪ ژانر: درام.
دهه ١٩٧٠. آشوک و همسرش آشیما برای شروع یک زندگی تازه کلکته را ترک و در نیویورک ساکن می شوند. برای این زوج نیز هم چون مهاجران دیگر، دور شدن از رسوم و عادت های زندگی در وطن و خو گرفتن به شرایط تازه زندگی و آمریکایی شدن مقطعی سخت به شمار می رود. پسرشان گوگول در نیویورک به دنیا می آید. طبیعی است به عنوان یک هندی تبار که اسم نویسنده ای روسی را یدک می کشد، سختی های بیشتری باید در انتظار این پسر باشد. ولی زمانی که گوگول جوان شروع به گسترش رابطه خود با دختری موطلایی می کند، پدر و مادرش خود را با شرایطی سخت تر و دور از انتظار خود روبرو می بینند...
▪ چرا باید دید؟
خانم جومپا لاهیری متولد ١٩٦٧ نویسنده هندی تبار انگلیسی که در آمریکا بزرگ شده، از نویسندگان مطرح زمانه ما و برای خواننده ایرانی از خوش شانس ترین هاست. چون همه کتاب های مهم وی در کوتاه ترین فاصله زمانی به فارسی ترجمه شده و از استقبال خوبی هم برخوردار شده اند. لاهیری که در سال ٢٠٠٠ با کتاب مترجم دردها موفق به دریافت جایزه پولیتزر شد، در همنام نیز به زندگی مهاجران هندی ساکن آمریکا می پردازد. و همان گونه که از جمله تبلیغی فیلم برمی آید داستان دو دنیای متفاوت است. همنام به زندگی دو نسل از مهاجران هندی می پردازد و تفاوت های فرهنگی- یا بهتر بگویم شوک فرهنگی! وارده به مهاجرین - میان دو نسل را زیر ذره بین گذاشته و به معضلاتی چون دوگانگی و انطباق در کشور جدید و مشکلات متفاوت دو نسل در جامعه میزبان می پردازد. یقین دارم همین ویژگی ها-جدا از قلم شیوا و سبک طناز لاهیری- سبب شده تا کارگردانی چون میرا نایر که قسمت عمده زندگی اش را خارج از هندوستان گذرانده، برای ساختن فیلمی بر اساس آن دور خیز کند.
میرا نایر متولد ١٩٥٧ بوبانشاور بعد از تحصیل در دانشگاه های دهلی و هارواد در سال ١٩٧٩ با ساختن Jama Masjid Street Journal شروع به فیلمسازی کرد. مستند بسیار دور از هندوستان در ١٩٨٣ باعث شد تا شناخته شود، اما پنج سال بعد فیلم سلام بمبئی و گرفتن جایزه دوربین طلایی و جایزه تماشاگران جشنواره کن خیزشی عظیم برای وی رقم زد. کسب ٣ جایزه اصلی جشنواره مونترال و چندین جایزه دیگر نشان از مقبولیت کار وی در چهار گوشه دنیا داشت. میرا نایر بر خلاف فیلمسازان بزرگ کشورش چون ساتیاجیت رای و شیام بنگال موفق شد تا با جذب سرمایه های بین المللی و ساخت فیلم های خود چهره تازه و متفاوتی از کشورش- در مقایسه با دیگر ساخته های بالیوود- به نمایش بگذارد.[٢]
نایر خیلی زود توانست جایگاهی مطمئن در سینمای آمریکا برای خود دست و پا کند. میسی سی پی ماسالا در ١٩٩١ و خانواده پرز در ١٩٩٥ پروژه هایی آبرومندانه بودند که راه را برای ساختن اثر بلندپروازانه ای چون کاماسوترا: یک داستان عاشقانه [١٩٩٦] باز کردند. نایر پس از ساخت چند فیلم کوتاه و تلویزیونی در سال ٢٠٠١ عروسی مانسون را کارگردانی کرد که موفقیت هنری[نامزد گولدن گلاب بهترین فیلم خارجی و برنده جایزه چراغ جادو و شیر طلایی جشنواره ونیز] مالی چشمگیری به دنبال داشت. نایر بعد از ساخت اپیزودی از فیلم ١١ سپتامبر[٢٠٠٢] به سراغ رمان مشهور بازار خودفروشی/ Vanity Fair اثر ویلیام میک پیس تاکری رفت که به عنوان اقتباسی موفق نامزد دریافت شیر طلایی جشنواره ونیز شد. اما موفقیت مالی در خوری نیافت. نایر اینک پس از دو سال وقفه با یک اقتباس ادبی دیگر بازگشته و نتیجه این بار فیلمی خوش ساخت و منسجم از برخورد دو دنیای شرق و غرب و کهنه و نو است. "توصیه می کنم طرفداران هر دو نظریه برخورد تمدن ها و گفتگوی تمدن ها حتماً این فیلم را ببینند".
نایر راوی درجه یکی است، حتی اگر دوستش نداشته باشیم و یا علاقه ای به هند در خود احساس نکنیم. او از احساساتی سخن می گوید و یا مشکلاتی را به تصویر می کشد که همه ما شرقی ها در غرب به آن دچار می شویم. البته بعضی از ماها رویی در وطن هم نداریم، ولی ریشه های احساسی خود را نمی توانیم منکر شویم. آرزو می کنم فیلم بخت نمایش گسترده در ایران را پیدا کند، چون بدون شک هم چون ترجمه کتاب خانم لاهیری قلب ایرانی ها را تسخیر خواهد کرد. و زمینه ای برای بررسی دقیق تر فیلم هم فراهم خواهد شد. خانم نایر هم اکنون سرگرم به پایان رساندن آخرین فیلم خود به نام شانتارام[یک درام جنایی با شرکت جانی دپ و آمیتاب باچان!!!] است. بی صبرانه منتظر نمایش آن می مانم. اما تا آن روز توصیه می کنم با تماشای همنام رنگی تازه به زندگی خود-بعد از فیلم های دلسرد کننده این اواخر- بزنید.
[٢] میرا نایر فیلم همنام را شخصی ترین اثر خود خوانده و آن را به ساتیاجیت رای تقدیم کرده است.
برای آشنایی بیشتر با خانم لاهیری و کتاب های وی می توانید به سایت آقای امیر مهدی حقیقت[مترجم فارسی کتابهای خانم لاهیری: همنام، مترجم دردها و خوبی خدا] مراجعه کنید.
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید