دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


نبض مصرف انرژی تند می زند


نبض مصرف انرژی تند می زند
لزوم تغییر سیاست های مدیریت انرژی (تولید، توزیع و مصرف) در کشور در روزهای اخیر مورد توجه مردم و رسانه ها قرار گرفته است چرا که هم اکنون در ساختمان های کشور ۴۰ درصد انرژی الکتریکی و ۳۵درصد انرژی گاز مصرف می شود.
امروزه نه تنها توسعه، بلکه ادامه زندگی نیز نیازمند انرژی است. در جهان امروز تامین این انرژی از طریق حاملهای متنوع چون نفت، گاز (به صورتهای مختلفی نظیر LPG CNG LNG، خط لوله، هیدرات و غیره)، فرآورده های حاصل از نفت و گاز، برق و انرژیهای تجدیدپذیر صورت می گیرد.
تامین انرژی در کشوری مانند ایران با جغرافیای گسترده و شرایط فیزیکی متفاوت نظیر تنوع ارتفاع، آب و هوا، مسائل اجتماعی و مباحثی از این دست، در کنار بحث توجه به توسعه استانها و عدالت محوری در دولت جدید، نیازمند برنامه ریزی دقیق و علمی است.
از این رو طی برنامه های دهه گذشته تامین انرژی مناطق مختلف کشور خاصه تلاش برای جایگزینی فرآورده های نفتی با گاز طبیعی به منظور کاهش فشار یارانه های دولتی و مهار مصرف بی رویه فرآورده های نفتی، مهمترین مأموریت نهادها و بخش های تامین کننده انرژی کشور نظیر شرکت ملی گاز ایران، پالایش و پخش، سازمان بهینه سازی مصرف سوخت و وزارت نیرو رقم خورده است.
آمارها نشان می دهد گاز مصرفی در ساختمان های ایرانی ۶برابر ساختمان های اروپایی است اما تامین انرژی کشور (که در حال حاضر با اختصاص سهم بالا به گاز طبیعی دنبال می گردد) بدون در نظر گرفتن منافع ملی و ملاحظات مدیریت بهینه انرژی در کشور نه تنها انتخاب صحیحی نبوده بلکه با رشد و توسعه اقتصاد ملی و منافع کشور نیز در تضاد و تعارض است.
از این رو می بایست برنامه های انتقال حاملهای انرژی و تأمین انرژی مورد نیاز مناطق مختلف کشور مورد بازنگری و ارزیابی مجدد قرار گرفته و سیاست پردازی و تصمیم گیری ها در این زمینه بهبود یابد. زیرا وجود منابع گاز و ارزان بودن قیمت آن در کشور، در کنار سیاستهای غلط مدیریت انتقال و مصرف انرژی به بخشهای مختلف کشور موجبات رشد فزاینده شدت مصرف گاز طبیعی در کشور، آن هم در بخشهایی نظیر مصرف خانگی و تجاری را موجب شده که نسبت به بخشهای تولید برق، صنایع انرژی بر و تبدیلات گازی با ارزش افزوده و اشتغالزایی بالا، از اثرگذاری به مراتب کمتری در توسعه اقتصادی کشور برخوردارند.
براساس آمارهای موجود، میزان شدت مصرف انرژی در کشور ۷۱ برابر ژاپن، ۴ برابر کانادا و ۲ برابر چین است و اگر این روند رشد مصرف انرژی در کشور ادامه یابد و مدیریت صحیحی درخصوص توزیع و مصرف انرژی در کشور صورت نپذیرد در آینده ای نزدیک با بحران روبرو خواهیم بود.
طبق بررسی های کارشناسی بنا به دلایلی چون، محدودبودن ذخایر نفت وگاز، وابستگی عرضه انرژی الکتریکی به منابع هیدرو کربوری، محدودیت در استفاده وسیع از انرژیهای تجدیدپذیر در کوتاه مدت بدلیل مسائل اقتصادی و محدودیت در استفاده از انرژی هسته ای در بلند مدت به واسطه ملاحظات زیست محیطی و هزینه، در کنار رشد سریع کشورهای بزرگی چون چین، هند، پاکستان و توسعه زیرساختهای اقتصادی در آفریقا و آمریکای لاتین، ارزش انرژی، خاصه منابع گازی تا چند برابر ارزش فعلی رقم خواهد خورد.
آمار و ارقام نشان می دهد که میزان تولید و واردات گاز کشور در سال ۱۳۸۵ حدود ۴۱۷ میلیون متر مکعب و نیاز مصرف کشور (مصرف داخلی، تزریق و صادرات به ترکیه) ۵۲۶ میلیون متر مکعب در روز بوده، بدین معنا که در فصول سرد سال ۵۸ بیش از ۹۰۱ میلیون متر مکعب کمبود گاز در کشور رخ داده است.
طبق پیش بینی های کارشناسان با ادامه روند فعلی، بدون در نظر گرفتن مصارف جدید نظیر صادرات به هند و پاکستان و افزایش نیاز تزریق و همچنین بی توجهی کامل کشور به مقوله تبدیلات گازی و صنایع انرژی بر، طی ۵ سال آتی تولید به ۵۵۲ میلیون متر مکعب و مصرف به ۷۴۴ میلیون متر مکعب خواهد رسید.
بدین معنا که کشور ما در ۵ سال آتی با سالانه ۱۹۲ میلیون متر مکعب کسری گاز روبرو خواهد بود کمبود گاز طبیعی برای تزریق به میادین نفتی (بحثی که امروز نیز کشور ما با آن روبروست) دست یابی به تولید ۷ میلیون بشکه در روز تا ۰۲ سال آتی را نه تنها غیر واقعی می نمایاند، بلکه احتمال کاهش بهره برداری و تولید از مخازن نفتی را قوت می دهد.
ظریف ترین نکته در این بین، اختصاص بالاترین میزان مصرف انرژی در کشور جهت مصارف خانگی و تجاری است. همین مصرف بالا و آهنگ رشد روزافزون آن موجب شده تا نه تنها در فصول سرد سال گاز مورد نیاز برای تزریق به مخازن به مصارف خانگی اختصاص یافته و کشور را با زیانی ملی مواجه می سازد، بلکه فرصتهای پیش روی دومین دارنده منابع گازی جهان را در حوزه صادرات گاز و توسعه صنایع وابسته به گاز طبیعی را یکی پس از دیگری ضایع می سازد.
مسلما نه تنها مسئولان کشور، بلکه آحاد مردم نیز سیاست مصرف بی رویه و مدیریت نشده انواع حاملهای انرژی را در عمومی ترین نوع مصرف نخواهند پسندید.
سخنان مقام معظم رهبری در عید فطر سال جاری مبنی بر استفاده مسرفانه انرژی در کشور و لزوم بازنگری در این روند مصرف خود شاهدی بر این مدعاست.
نگاهی به آمار و ارقام سایر مصرف کنندگان انرژی در جهان نیز نشان می دهد، استفاده بی رویه انرژی خاصه گاز طبیعی در مصارف عمومی (خانگی و تجاری) در اولویت های پایین تری نسبت به مصرف در حوزه های تاثیرگذار بر اقتصاد کشورها برخوردار است.
هم اکنون در ایران نسبت سهم مصرف برق به لوازم روشنایی ۰۳درصد و به لوازم برقی خانگی ۰۷درصد است.
از این رو بازنگری سیاستهای توزیع و مصرف انرژی در کشور ضروری است. انجام این مهم نیازمند مطالعات گسترده در این حوزه در کنار ضرورت ترویج و فرهنگ سازی درخصوص نتایج حاصله (با توجه به تأثیر نمایندگان مجلس، استانداران، هیئت دولت و غیره در تصمیم گیری های وزارت نفت در این حوزه) بوده و بازنگریهای تخصصی در این حوزه را به یکی از مهمترین پیش نیازهای تدوین استراتژی انرژی کشور، مبدل ساخته است.
لذا بازنگری علمی برنامه های توزیع و مصرف حاملهای انرژی خاصه گاز طبیعی و ارائه راهکار به منظور توزیع بهینه انرژی و مصرف صحیح در بخشهای مختلف خاصه در بخش عمومی، ارائه راهکار به منظور بهبود مصرف گاز طبیعی در صنایع و نیروگاهها از طریق به کارگیری روشهای نوین مصرف، منطقی سازی و بهبود روشهای قیمت گذاری و فرهنگ سازی به منظور توزیع صحیح و مصرف بهینه گاز طبیعی که خود نیازمند تعیین جایگاه و نقش این حامل انرژی در میان سایر حاملها نظیر برق، فرآورده های نفتی و انرژیهای تجدیدپذیر می باشد از رئوس مهم تغییر برنامه انرژی کشور است.
علیرضا پیمان پاک
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید