سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

نماز


نماز
● تشهد.
مـسـالـه ۵۵۷ ـ در رکـعت دوم تمام نمازهای واجب ومستحب و رکعت سوم نماز مغرب و رکعت چـهـارم نـماز ظهر و عصر و عشا , باید انسان بعد از سجده دوم بنشیند و در حال آرام بودن بدن , تشهد بخواند یعنی بگوید (( اشهدان لا اله الا اللّه وحده لا شریک له واشهد ان محمدا عبده ورسوله , اللهم صل علی محمد وآل محمد )).
مـسـاله ۵۵۸ ـ کلمات تشهد باید به عربی صحیح و به طوری که معمول است پشت سر هم گفته شود.
مساله ۵۵۹ ـ اگر تشهد را فراموش کند و بایستدو پیش از رکوع یادش بیاید که تشهد را نخوانده , بـاید بنشیند و تشهد را بخواند ودوباره بایستد و آنچه باید در آن رکعت خوانده شود بخواند و نماز را تـمـام کـند , واگردر رکوع یا بعد از آن یادش بیاید باید نماز را تمام کند و دو سجده سهو برای تشهدفراموش شده به جا اورد.
مساله ۵۶۰ ـ مستحب است پیش از تشهد بگوید (( الحمدللّه )) یا بگوید (( بسم اللّه وباللّه والحمد للّه وخیر الاسما للّه )) , ونیز مستحب است دستها را بر رانها بگذارد وانگشتها را به یکدیگر بچسباند و به دامان خودنگاه کند و بعد از صلوات در تشهد بگوید (( وتقبل شفاعته وارفع درجته )).
● سلام نماز.
مساله ۵۶۱ ـبعد از تشهد رکعت آخر نماز مستحب است در حالی که نشسته و بدن آرام است بگوید (( السلام علیک ایها النبی ورحم اللّه وبرکاته )) وبعد از آن باید بگوید (( السلام علیکم ))ـ و احتیاط مـسـتحب آن است که جمله (( ورحم اللّه وبرکاته )) را به آن اضافه کند ـ و یاآنکه بگوید (( السلام علینا وعلی عباد اللّه الصالحین )) , ولی اگر این سلام را بگویداحتیاط واجب آن است که بعد از آن (( السلام علیکم )) را هم بگوید.
● ترتیب .
مـسـالـه۵۶۲ ـ اگـر رکنی از نماز را فراموش کند و رکن بعد از آن را بجا آورد , مثلا پیش ازآنکه رکوع کند دو سجده نماید , نماز بنابر احتیاط باطل است .
مساله ۵۶۳ ـ اگررکنی را فراموش کند و چیزی را که بعد از آن است و رکن نیست بجا آورد , مثلا پیش از آنکه دو سجده کند , تشهد بخواند , باید رکن را بجا آورد و آنچه اشتباها پیش ازآن خوانده دوباره بخواند.
مساله ۵۶۴ ـ اگر چیزی را که رکن نیست فراموش کند ورکن بعد از آن را بجا آورد , مثلا حمد را فراموش کند و مشغل رکوع شود , نمازش صحیح است .
مساله ۵۶۵ ـ اگر چیزی را که رکن نیست فراموش کند و چیزی را که بعد از آن است وآن هم رکن نیست بجا آورد , , مثلا حمد را فراموش کند و سوره رابخواند , باید آنچه را فراموش کرده بجا آورد و بعد از آن , چیزی را که اشتباها جلوتر خوانده دوباره بخواند.
● موالات .
مساله ۵۶۶ ـ انسان باید نماز را با موالات بخواند ,یعنی کارهای نماز مانند رکوع وسجود و تشهد را پـی در پـی و پـشت سرهم بجا آورد وچیزهائی را که در نماز می خواند به طوری که معمول است پـشـت سـرهـم بخواند , و اگربقدری بین آنها فاصله بیندازد که نگویند نماز می خواند , نمازش باطل است .
● قنوت .
مـسـاله ۵۶۷ ـ در تمام نمازهای واجب و مستحب , پیش از رکوع رکعت دوم مستحب است قنوت بـخـوانـد , ولی در نماز شفع باید آن را رجا انجام دهد , و در نماز و تر باآنکه یک رکعت می باشد , خـوانـدن قـنـوت پیش از رکوع مستحب است , و نماز جمعه در هر رکعت یک قنوت دارد , و نماز آیـات پـنـج قنوت , و نماز عید فطر و قربان در دورکعت چند قنوت دارد به تفصیلی که در محل خود خواهد آمد.
مـسـالـه ۵۶۸ ـمستحب است در قنوت دستها را مقابل صورت , و کف آنها را و به آسمان و پهلوی هـم نـگـهـدارد , و غیر شست , انگشتهای دیگر را به هم بچسباند و به کف دستها نگاه کندبلکه به احتیاط واجب بدون دست بلند کردن قنوت صحیح نیست مگر در موردضرورت .
● تعقیب نماز.
مـساله ۵۶۹ ـ مستحب است انسان بعد از نماز مقداری مشغول تعقیب (یعنی خواندن ذکر و دعا و قرآن ) شود , و بهتر است پیش از آنکه از جای خود حرکت کند ووضو و غسل و تیمم او باطل شود , رو به قبله تعقیب را بخواند و ازتعقیبهائی که خیلی به آن سفارش شده است , تسبیح حضرت زهرا سـلام اللّه عـلـیـهااست که باید به این ترتیب گفته شود : ۳۴ مرتبه اللّه اکبر , بعد از آن ۳۳ مرتبه الـحمدللّه , بعد از آن ۳۳ مرتبه سبحان اللّه , و می شود سبحان اللّه را پیش از الحمد للّه گفت ولی بهتر است بعد از الحمد للّه گفته شود.
مـساله ۵۷۰ ـ مستحب است بعد از نماز ,سجده شکر نماید و همینقدر که پیشانی را بقصد شکر بر زمـیـن بـگـذارد کافی است ,ولی بهتر است صد مرتبه یا سه مرتبه یا یک مرتبه (( شکرا للّه )) یا (( شـکرا )) یا (( عفوا)) بگوید و نیز مستحب است هر وقت نعمتی به انسان می رسد یا بلائی از او دور می شود سجده شکر بجا آورد.
● صلوات بر پیغمبر.
مساله ۵۷۱ ـ هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ص ) را مانند محمد واحمد , یا لقب و کنیه آن جـنـاب را مـثـل مـصـطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود , اگرچه در نماز باشد , مستحب است صلوات بفرستد.
● مبطلات نماز.
مساله ۵۷۲ ـ دوازده چیز نماز را باطل می کند , و آنها را ((مبطلات می گویند :.
۱) آنـکـه در بـین نماز یکی از شرطهای آن از بین برود , مثلادر بین نماز بفهمد لباسش نجس است .
۲) آنـکـه در بـین نماز عمدا یا سهوا یا ازروی ناچاری , چیزی که وضو یا غسل را باطل می کند پیش آید , مثلا بول از اوبیرون آید , هرچند ـ بنابر احتیاط ـ پیش آمدن آن پس از تمام شدن سجده آخـر نـمـاز از روی سـهو یا ناچاری باشد , ولی کسی که نمی تواند از بیرون آمدن بول و غائطخود داری کـند , اگر در بین نماز بول یا غائط از او خارج شود , چنانچه به دستوری که در احکام وضو گـفـتـه شـد رفتار نماید , نمازش باطل نمی شود , ونیز اگر در بین نمازاز زن مستحاضه خون خارج شود , در صورتی که به دستور استحاضه رفتار کرده باشد , نمازش صحیح است .
۳) از مـبـطـلات نماز آن است که دستها را به قصدخضوع و ادب روی هم بگذارد , ولی باطل شدن نماز به این کار بنابر احتیاط است هرچند در حرام بودنش اگر بقصد مشروعیت آورده شود , شکی نیست .
مساله ۵۷۳ ـهرگاه از روی فراموشی یا ناچاری یا تقیه یا برای کار دیگر مثل خاراندن دست ومانند آن , دستها را روی هم بگذارد , اشکال ندارد.
۴) از مـبـطـلات نماز آن است که بعد از خواندن حمد , آمین بگوید , و باطل شدن نماز به گـفـتـن آمین در غیر ماموم بنابر احتیاط است هرچند در حرام بودنش چنانچه بقصد مشروعیت آورده شـود ,شـکـی نـیـسـت , و در هـر حـال اگـر آمین را اشتباها یا از روی تقیه بگوید نمازش اشکال ندارد.
۵) از مبطلات نماز برگشتن از قبله بدون عذر است , و اما اگر با عذر باشدچنانچه به طرف راست یا چپ نرسد نماز او صحیح است , ولی لازم است که بعد ازبرطرف شدن عذر فورا به طرف قـبـله برگردد , و اما اگر به طرف راست و یا چپ برسدیا پشت به قبله شود , اگر فراموش کرده باشد یا غافل باشد یا در تشخیص قبله اشتباه کرده باشد و وقتی متذکر یا متوجه شود که اگر نماز را قطع کند می تواند دوباره آن رارو به قبله بخواند (هرچند یک رکعت از آن در وقت و اقع شود) بـایـد نـماز را از سربگیرد و گرنه به همان نماز اکتفا می کند و قضا بر او لازم نیست , و همچنین اسـت اگـربرگشت او از قبله بواسطه امر قهری باشد , پس چنانچه بتواند که بدون برگشتن از قبله نماز را دوباره در وقت بخواند (هرچند یک رکعت از آن در وقت و اقع شود) باید نمازرا از سر بگیرد و گرنه باید همان نماز را تمام کند و اعاده و قضا بر او لازم نیست .
۶) از مـبـطـلات نـماز آن است که عمدا تکلم کند هرچند به کلمه ای که بیش از یک حرف نداشته باشد اگر آن حرف مفهم معنای خودش باشد مثل (( ق )) که در زبان عربی به معنای این اسـت که (( نگهداری کن )) , یا مفهم معنای دیگری مثل (( ب )) درجواب کسی که از حرف دوم الـفـبا سؤال کند , و چنانچه مفهم هیچ معنائی نباشد اگرمرکب از دو حرف یا بیشتر باشد باز هم بنابر احتیاط مبطل نماز است .
مـسـالـه ۵۷۴ ـاگـر سـهـوا کلمه ای بگوید که یک حرف یا بیشتر دارد , اگرچه آن کلمه معنی داشته باشد , نمازش باطل نمی شود , ولی بنابر احتیاط , لازم است بعد از نماز سجده سهوبجا آورد چنانکه خواهد آمد.
مـسـاله ۵۷۵ ـ اگر کلمه ای را به قصد ذکر بگوید مثلا به قصد ذکر بگوید (( اللّه اکبر )) ودر موقع گفتن آن , صدا را بلند کند که چیزی را به دیگری بفهماند , اشکال ندارد.
مساله ۵۷۶ ـ خواندن قرآن و دعا کردن در نماز اشکال ندارد.
مـسـالـه ۵۷۷ ـ اگـر چیزی از حمد و سوره و ذکرهای نماز را عمدا یا احتیاطاچند مرتبه بگوید , اشکال ندارد.
مـسـاله ۵۷۸ ـ در حال نماز , انسان نباید به دیگری سلام کند , و اگر دیگری به او سلام کند , باید جـواب دهد , ولی جواب باید مثل سلام باشد یعنی نباید بر اصل سلام اضافه داشته باشد مثلا نباید در جواب بگوید (( سلام علیکم و رحم اللّه و برکاته )).
مساله ۵۷۹ ـ انسان باید جواب سلام را چه در نماز یادر غیر نماز فورا بگوید , و اگر عمدا یا از روی فـرامـوشـی جواب سلام را بقدری طول دهد که اگر جواب بگوید , جواب آن سلام حساب نشود , چنانچه در نماز باشد ,جواب بدهد و اگر در نماز نباشد , جواب دادن واجب نیست .
مـسـالـه ۵۸۰ ـ اگـر زن یـامـرد نا محرم یا بچه ممیز یعنی بچه ای که خوب و بد را می فهمد به نـمـازگزار سلام کند, نمازگزار باید جواب او را بدهد , و اگر زن به لفظ (( سلام علیک )) سلام کند می توانددر جواب بگوید (( سلام علیک )) یعنی کاف را زیر دهد.
مساله ۵۸۱ ـ اگر نمازگزارجواب سلام را ندهد , اگرچه معصیت کرده ولی نمازش صحیح است .
مـسـالـه ۵۸۲ ـاگـر کـسـی بـه عده ای سلام کند , جواب سلام او بر همه آنان واجب است , ولی اگریکی از آنان جواب دهد کافی است .
مـساله ۵۸۳ ـ اگر دو نفر با هم به یکدیگر سلام کنند , بنابر احتیاط واجب باید هریک جواب سلام دیگری را بدهد.
۷) از مبطلات نماز , خنده با صدا و عمدی است ولی اگر عمدا بی صدا یا سهوا با صدا بخندد ,نمازش اشکال ندارد.
مـسـالـه ۵۸۴ ـ اگـر برای جلوگیری از صدای خنده حالش تغییرکند , مثلا رنگش سرخ شود , احتیاط واجب آن است که نمازش را دوباره بخواند.
۸) از مبطلات نماز بنابر احتیاط واجب آن است که برای کار دنیا عمدا با صدا یابی صدا گریه کند , ولی اگر از ترس خدا یا از روی شوق به سوی او یا برای آخرت گریه کند , آهسته باشد یا بلند , اشـکـال نـدارد بلکه از بهترین اعمال است بلکه اگربرای خواستن حاجت دنیوی از خدا از روی تذلل در پیشگاه او گریه کند اشکال ندارد.
۹) از مبطلات نماز , کاری است که صورت نماز را بهم بزند , مثل به هواپریدن ومانند آن , عمدا بـاشد یا از روی فراموشی , ولی کاری که صورت نماز را بهم نزند مثل اشاره کردن با دست اشکال ندارد.
مـسـاله ۵۸۵ ـ اگر در بین نماز بقدری ساکت بماند که نگویند نماز می خواند , نمازش باطل می شود.
۱۰) از مـبـطلات نماز ,خوردن و آشامیدن است که اگر در نماز طوری بخـورد یا بیاشامد که نگویند نماز می خواند , عمدا باشـد یا از روی فراموشی , نمازش باطل می شود.
مساله ۵۸۶ ـ اگر دربین نماز , غذائی را که در دهان یا لای دندانها مانده فرو ببرد , نمازش باطل نـمی شود, و نیز اگر کمی قند یا شکر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز کم کم آب شود و فرو رود اشکال ندارد.
۱۱) از مـبـطلات نماز شک در رکعتهای نماز دورکعتی یا سه رکعتی , یا در دو رکعت اول نمازهای چهار رکعتی است , در صورتی که نمازگزار در حال شک باقی باشد.
۱۲) از مـبـطـلات نـماز آن است که رکن نماز راعمدا یا سهوا کم کند یا چیزی را که رکن نیست عمدا کم کند , یا چیزی از اجزا نمازرا عمدا زیاد کند و همچنین اگر رکنی را مثل رکوع یا دو سجده از یک رکعت سهوازیاد کند , نمازش بنابر احتیاط واجب باطل می شود , و اما زیاد کردن تکبیر الاحرام سهوا مبطل نماز نیست .
مـساله ۵۸۷ ـ اگر بعد از نماز شک کند که در بین نماز کاری که نماز را باطل می کند انجام داده یا نه , نمازش صحیح است .
مساله ۵۸۸ ـ شکستن نماز واجب از روی اختیاط بنابر احتیاط واجب جایز نیست , ولی برای حفظ مـال وجلوگیری از ضرر مالی یا بدنی مانعی ندارد , بلکه برای هر غرضی دینی یا دنیوی که مورد اهتمام نمازگزار است مانعی ندارد.
● شکهای باطل کننده .
مساله ۵۸۹ ـ شکهائی که نماز را باطل می کند از این قرار است :.
▪ شـک در شـماره رکعتهای نماز دورکعتی واجب مثل نماز صبح و نماز مسافر , ولی شک در شماره رکعتهای نمازمستحب و نماز احتیاط نماز را باطل نمی کند.
▪ شک در شماره رکعتهای نماز سه رکعتی .
▪ آنکه در نماز چهار رکعتی شک کند که یک رکعت خوانده یا بیشتر.
▪ آنـکـه در نماز چهار رکعتی پیش از داخل شدن در سجده دوم شک کنند که دو رکعت خوانده یا بیشتر.
▪ شک بین دو و پنج یا دو و بیشتر از پنج .
▪ شک بین سه و شش یا سه و بیشتر از شش .
▪ شک بین چهار و شش یا چهار و بیشتراز شش .
● شکهائی که نباید به آنها اعتنا کرد.
مساله ۵۹۰ ـ شکهائی که نباید به آنهااعتنا کرد از این قرار است :.
اول : شـک در چیزی که محل بجا آوردن آن گذشته است , مثل آنکه در رکوع شک کند که حمد را خوانده یا نه .
دوم : شک بعد از سلام نماز.
سوم : شک بعد از گذشتن وقت نماز.
چهارم : شک کثیر الشک , یعنی کسی که زیاد شک می کند.
پـنـجـم : شـک امام در شماره رکعتهای نماز در صورتی که ماموم شماره آنها را بداند , وهمچنین شک ماموم در صورتی که امام شماره رکعتهای نماز رابداند.
ششم : شک در نمازهای مستحبی و نماز احتیاط.
۱) شک در چیزی که محل آن گذشته است :.
مساله ۵۹۱ ـ اگر در بین نماز شک کند که یکی از کارهای واجب آن را انجام داده یا نه , مثلا شک کند که حمد خوانده یا نه , چنانچه مشغول کاری باشد که شرعا نباید در صورتی که آن کار قبلی را عمدا ترک کرده است مشغول این کار شود , مثلا در حال خواندن سوره شک کند حمد خوانده یا نه , نـبـایـد به شک خوداعتنا کند , و در غیر این صورت باید آنچه را که در انجام آن شک کرده , بجا آورد.
مـساله ۵۹۲ ـ اگر بعد از رکوع یا سجود شک کند که کارهای واجب آن مانند ذکروآرام بودن بدن را انجام داده یا نه , باید به شک خود اعتنا نکند.
مـسـالـه ۵۹۳ ـ اگردر حال برخاستن شک کند که سجده یا تشهد را بجا آورده یا نه , باید به شک خوداعتنا نکند.
مـسـاله ۵۹۴ ـ اگر شک کند که یکی از رکنهای نماز را بجا آورده یا نه ,چنانچه مشغول کاری که بعد از آن است نشده باید آن را بجا آورد , مثلا اگر پیش ازخواندن تشهد شک کند که دو سجده را بـجـا آورده یا نه باید بجا آورد , و چنانچه بعدیادش بیاید که آن رکن را بجا آورده , چون رکن زیاد شده نمازش بنابر احتیاط لازم باطل است .
مساله ۵۹۵ ـ اگر شک کند عملی را که رکن نیست بجا آورده یا نه ,چنانچه مشغول کاری که بعد از آن است نشده , باید آن رابجا آورد , مثلا اگر پیش ازخواندن سوره شک کند که حمد را خوانده یـا نـه , بـاید حمد رابخواند , و اگر بعد ازانجام آن یادش بیاید که آن را بجا آورده بود , چون رکن زیاد نشده نمازش صحیح است .
۲) شک بعد از سلام :.
مـسـالـه ۵۹۶ ـ اگر بعد از سلام نماز شک کند که نمازش صحیح بوده یا نه , مثلا شک کند رکوع کـرده یـا نـه , یـا بعد از سلام نماز چهار رکعتی شک کند که چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت , به شـک خـود اعـتـنـا نـکند , ولی اگر هردو طرف شک او باطل باشد , مثلا بعد از سلام نماز چهار رکعتی شک کند که سه رکعت خوانده یاپنج رکعت , نمازش باطل است .
۳) شک بعد از وقت :.
مـسـالـه ۵۹۷ ـاگـر بعد از گذشتن وقت نماز , شک کند که نماز خوانده یا نه یا گمان کند که نـخـوانـده ,خـواندن آن لازم نیست , ولی اگر پیش از گذشتن وقت شک کند که نماز خوانده یا نه اگرچه گمان کند که خوانده است , باید آن نماز را بخواند.
مساله ۵۹۸ ـ اگر بعد ازگذشتن وقت شک کند که نماز را درست خوانده یا نه , به شک خود اعتنا نکند.
۴) کثیر الشک (کسی که زیاد شک می کند) :.
مساله ۵۹۹ ـ کثیر الشک کسی است که زیاد شک می کند به این معنی که بیش از معمول شک می کـنـد بـا مقایسه حال او باحال کسانی که مانند او هستند از جهت بودن یا نبودن اسباب اغتشاش حواس .
مـساله۶۰۰ ـ کثیر الشک اگر در بجا آوردن چیزی از اجزا نماز شک کند , باید بنا بگذارد که آن را بجا آورده , مثلا اگر شک کند که رکوع کرده یا نه , باید بنا بگذارد که رکوع کرده است , و اگر در بـجـا آوردن چـیـزی شک کند که نماز را باطل می کند , مثل اینکه شک کند که نماز صبح را دو رکعت خوانده یا سه رکعت , بنا را بر صحت می گذارد.
مساله ۶۰۱ ـ کسی که زیاد شک می کند , اگر شک کند , رکنی را بجا آورده یا نه ,واعتنا نکند بعد یادش بیاید که آن را بجا نیاورده , چنانچه مشغول رکن بعد نشده بایدآن رکن را و آن چه بعد از آن است بجا آورد , و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش بنابر احتیاط باطل است , مثلا اگر شک کند رکـوع کـرده یـا نه و اعتنا نکند , چنانچه پیش از سجده دوم یادش بیاید که رکوع نکرده است باید برگردد و رکوع کند , و اگردر سجده دوم یادش بیاید , نمازش بنابر احتیاط باطل است .
مساله ۶۰۲ ـ کسی که زیاد شک می کند , اگر شک کند چیزی را که رکن نیست بجا آورده یا نه و اعتنا نکندو بعد یادش بیاید که آن را بجا نیاورده , چنانچه از محل بجا آوردن آن نگذشته بایدآن را و آن چه بعد از آن است بجا آورد , و اگر از محل آن گذشته نمازش صحیح است , مثلا اگر شک کند که حمد خوانده یا نه و اعتنا نکند , چنانچه در قنوت یادش بیاید که حمد نخوانده , باید حمد و سوره را بخواند , و اگر در رکوع یادش بیاید ,نمازش صحیح است .
۵) شک امام و ماموم :.
مـسـاله ۶۰۳ ـ اگر امام جماعت درشماره رکعتهای نماز شک کند , مثلا شک کند که سه رکعت خـوانـد یا چهار رکعت ,چنانچه ماموم یقین یا گمان داشته باشد که چهار رکعت خوانده و به امام بفهماند که چهار رکعت خوانده است , امام باید نماز را تمام کند وخواندن نماز احتیاط لازم نیست و نیز اگر امام یقین یا گمان داشته باشد که چند رکعت خوانده است و ماموم درشماره رکعتهای نـماز شک کند , باید به شک خود اعتنا ننماید وهمچنین است شک هر یک از آن دو در افعال نماز مانند شک در عدد سجده .
۶) شک در نماز مستحبی :.
مـساله ۶۰۴ ـ اگر در شماره رکعتهای نماز مستحبی شک کند , چنانچه طرف بیشترشک نماز را باطل می کند , بنا را بر کمتر بگذارد , مثلا اگر در نافله صبح شک کند که دو رکعت خوانده یا سه رکـعـت , بـنا بگذارد که دو رکعت خوانده است , و اگر طرف بیشتر شک نماز را باطل نمی کند , مـثـلا شـک کـند که دو رکعت خوانده یا یک رکعت ,به هر طرف شک عمل کند , نمازش صحیح است .
مـسـالـه ۶۰۵ ـ کم شدن رکن , نافله را باطل می کند , ولی زیاد شدن رکن , آن را باطل نمی کند پس اگر یکی از کارهای نافله را فراموش کند و موقعی یادش بیاید که مشغول رکن بعد از آن شده , بـایـد آن کـاررا انـجام دهد و دوباره آن رکن رابجا آورد , مثلا اگر در بین رکوع یادش بیاید که سوره حمد را نخوانده , باید برگردد و حمد را بخواند و دوباره به رکوع رود.
مساله ۶۰۶ ـاگر در یکی از کارهای نافله شک کند , خواه رکن باشد یا غیر رکن , چنانچه محل آن نگذشته باید بجا آورد , و اگر محل آن گذشته به شک خود اعتنا نکند.
مـساله ۶۰۷ ـاگر در نماز نافله کاری کند که برای آن در نماز واجب سجده سهو واجب می شود , یایک سجده را فراموش نماید , لازم نیست بعد از نماز سجده سهو یا قضای سجده رابجا آورد.
▪ شکهای صحیح .
مساله ۶۰۸ ـ در چند صورت اگر در شماره رکعتهای نمازچهار رکعتی شک کند , باید فکر نماید , پـس اگر یقین یا گمان به یک طرف پیدا کرد, همان طرف را بگیرد و نماز را تمام کند , و گرنه به دستورهائی که گفته می شود عمل نماید , و آن نه صورت از این قرار است :.
اول) آنکه بعد از داخل شدن در سجده دوم شک کند که دو رکعت خوانده است یا سه رکعت , باید بـنـا بگذارد که سه رکعت خوانده است و یک رکعت دیگر بخواند و نماز را تمام کند , و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده بجا آورد و به احتیاط واجب دو رکعت نشسته کافی نیست .
دوم) شک بین دو و چهار بعد از داخل شدن در سجده دوم که باید بنا بگذارد چهار رکعت خوانده و نماز را تمام کند , و بعد از نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند.
سوم) شک بین دو و سه و چهار بعد از داخل شدن در سجده دوم که باید بنا را بر چهاربگذارد و بعد از نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و بعد دو رکعت نشسته بجا آورد.
چهارم) شک بین چهار و پنج بعد از داخل شدن در سجده دوم که باید بنا را بر چهاربگذارد و نماز را تمام کند و بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد.
پنجم) شک بین سه و چهار , که در هر جای نماز باشد , باید بنا را بر چهار بگذارد ونماز را تمام کند و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بجا آورد.
شـشـم) شـک بین چهار و پنج در حال ایستادن , باید بنشیند و تشهد بخواند و سلام نماز را بدهد ویک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بجا آورد.
هفتم) شک بین سه وپنج در حال ایستادن , باید بنشیند و تشهد بخواند و سلام نماز را بدهد و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بجا آورد.
هشتم) شک بین سه و چهار و پنج در حال ایستادن , بایدبنشیند و تشهد بخواند و بعد از سلام نماز , دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و بعد دورکعت نشسته بجا آورد.
نهم) شک بین پنج و شش در حال ایستادن , باید بنشیند وتشهد بخواند و سلام نماز را بدهد و دو سجده سهو بجا آورد.
مـسـالـه ۶۰۹ ـ اگر یکی از شکهای صحیح برای انسان پیش آید , چنانچه وقت نماز تنگ باشد که نـتـونـد نـمازرا از سر گیرد , نباید نماز را بشکند و بایستی به دستوری که گفته شد عمل نماید ,ولی اگر وقت نماز وسعت داشته باشد می تواند نماز را بشکند و از سر بگیرد.
● دستورنماز احتیاط.
مـسـاله ۶۱۰ ـ کسی که نماز احتیاط بر او واجب است , بعد از سلام نمازباید فورا نیت نماز احتیاط کـنـد و تـکبیر بگوید و حمد را بخواند و به رکوع رود و دوسجده نماید , پس اگر یک رکعت نماز احتیاط بر او واجب است بعد از دو سجده تشهد بخواند و سلام دهد , و اگر دو رکعت نماز احتیاط بـر او واجـب اسـت بعد از دوسجده یک رکعت دیگر مثل رکعت اول بجا آورد و بعد از تشهد سلام دهد.
مـساله۶۱۱ ـ نماز احتیاط سوره و قنوت ندارد و باید نیت آن را به زبان نیاورند وبنابر احتیاط لازم حمد وسوره آن را آهسته بخوانند.
مـساله ۶۱۲ ـ اگر پیش از خواندن نمازاحتیاط بفهمد نمازی که خوانده درست بوده , لازم نیست نماز احتیاط را بخواند , واگر در بین نماز احتیاط بفهمد لازم نیست آن را تمام نماید.
مـسـاله ۶۱۳ ـ حکم گمان در نماز نسبت به رکعات مثل حکم یقین است , مثلا اگر نداند که یک رکعت خوانده یا دو رکعت و گمان داشته باشد که دو رکعت خوانده , بنا می گذارد که دو رکعت اسـت ,و اگـر در نماز چهار رکعتی گمان دارد که چهار رکعت خوانده , نماز احتیاط ندارد و اما نـسـبـت بـه افـعال , گمان حکم شک را دارد , پس اگر گمان دارد رکوع کرده , درصورتی که داخل سجده نشده است باید آن را بجا آورد , و اگر گمان دارد حمد رانخوانده , چنانچه در سوره داخل شده باشد اعتنا به گمان ننماید ونمازش صحیح است .
مساله ۶۱۴ ـ حکم شک و سهو و گمان در نمازهای واجب یومیه و نمازهای واجب دیگر فرق ندارد , مـثـلا اگـر در نـماز آیات شک کند که یک رکعت خوانده یا دو رکعت , چون شک او در نماز دو رکـعتی است , نمازش باطل می شود , و اگر گمان داشته باشدکه دو رکعت یا یک رکعت است , بر طبق گمان خود نماز را تمام می نماید.
● سجده سهو.
مـسـاله ۶۱۵ ـ در دو مورد بعد از سلام نماز , انسان باید دو سجده سهو به دستوری که بعدا گفته می شود بجا آورد :.
اول) آنکه تشهد را فراموش کند.
دوم) آنکه در نماز چهار رکعتی بعد از داخل شدن در سجده دوم شک کند که چهار رکعت خوانده یـا پـنـچ رکـعـت یـا شک کند که چهار رکعت خوانده یا شش رکعت همچنانکه درمورد چهارم از شکهای صحیح گذشت .
و در سه مورد بنابر احتیاط واجب سجده سهولازم است :.
سـوم) آنـکه اجمالا بداند که در نماز چیزی را اشتباها کم یازیاد کرده ونماز هم محکوم به صحت باشد.
چهارم) آنکه در بین نماز , سهوا حرف بزند.
پنجم) جائی که نباید سلام نماز را بدهد , مثلا در رکعت اول سهوا سلام بدهد.
مـسـاله ۶۱۶ ـاگر انسان اشتباها یا به خیال اینکه نمازش تمام شده حرف بزند , باید بنابر احتیاط دوسجده سهو بجا آورد.
مساله ۶۱۷ ـ اگر در جائی که نباید سلام نماز را بگوید , سهوابگوید (( السلام علینا وعلی عباد اللّه الصالحین )) , یا بگوید (( السلام علیکم )) اگرچه ((ورحم اللّه وبرکاته )) را نگفته باشد , باید بنابر احـتیاط لازم دو سجده سهو انجام دهد ,ولی اگر اشتباها بگوید (( السلام علیک ایها النبی ورحم اللّه وبـرکاته )) احتیاط مستحب آن است که دو سجده سهو بجا آورد ولی اگر دو حرف یا بیشتر از سلام را بگوید به احتیاط واجب باید دو سجده سهو انجام دهد.
مساله ۶۱۸ ـ اگر در جائی که نبایدسلام دهد , اشتباها هر سه سلام را بگوید , دو سجده سهو کافی است .
مساله ۶۱۹ ـاگر در رکوع یا بعد از آن یادش بیاید که یک سجده یا تشهد را از رکعت پیش فراموش کرده , باید بعد از سلام نماز سجده را قضا نماید و برای تشهد دو سجده سهوبجا آورد.
مـسـاله ۶۲۰ ـ اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمدا بجا نیاورد ,معصیت کرده وبنابر احتیاط واجـب باید هرچه زودتر آن را انجام دهد , و چنانچه سهوا بجا نیاورد , هر وقت یادش آمد باید فورا انجام دهد و لازم نیست نماز را دوباره بخواند.
▪ دستور سجده سهو :.
مـساله ۶۲۱ ـ دستور سجده سهو این است که بعد ازسلام نماز فورا نیت سجده سهو کند و پیشانی را بنابر احتیاط لازم بر چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد , واحتیاط مستحب آن است که در آن ذکـر بـگـویـد و بـهتر آن است که بگوید (( بسم اللّه وباللّه السلام علیک ایها النبی ورحم اللّه وبـرکاته )) بعد بایدبنشیند ودوباره به سجده رود وذکری را که گفته شد بگوید و بنشیند , و بعد از تشهدبگوید (( السلام علیکم )) و اولی این است (( ورحم اللّه وبرکاته )) را اضافه کند.
● قضای سجده فراموش شده .
مـسـالـه ۶۲۲ ـ سجده ای را که انسان فراموش کرده و بعد از نماز ,قضای آن را بجا می آورد , باید تمام شرائط نماز مانند پاک بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن وشرطهای دیگر را داشته باشد.
مـسـالـه ۶۲۳ ـ اگر یک سجده و تشهد رافراموش کند , باید برای تشهد فراموش شده دو سجده سهو بجا آورد , ولی برای سجده فراموش شده لازم نیست گرچه بهتر است .
مساله ۶۲۴ ـ کسی که باید سجده راقضا نماید , اگر برای کاری سجده سهو بر او واجب شود , باید بنابر احتیاط واجب بعد از نماز , اول سجده را قضا نماید بعد سجده سهو را بجا آورد.● کم و زیاد کردن اجزاو شرائط نماز.
مساله ۶۲۵ ـ هرگاه چیزی از واجبات نماز را عمدا کم یا زیاد کنداگرچه یک حرف آن باشد , نماز باطل است .
مـسـاله ۶۲۶ ـ اگر بواسطه ندانستن مساله , چیزی از واجبات رکنی نماز را کم کنند , نماز باطل اسـت , و اما کم کردن واجب غیر رکنی از جاهل قاصر (مانند کسی که به گفته شخصی موثقی یا رسـالـه مـعـتبری اعتماد کرده وبعدا خطای او یا رساله معلوم شده است ) , نماز را باطل نمی کند وچنانچه بواسطه ندانستن مساله ـ هرچند از روی تقصیر ـ حمد و سوره نماز صبح ومغرب و عشا را آهسته بخواند , یا حمد و سوره نماز ظهر و عصر را بلند بخواند , یا در مسافرت نماز ظهر و عصر و عشا را چهار رکعتی بخواند , نمازش صحیح است .
مـساله۶۲۷ ـ اگر در بین نماز یا بعد از آن بفهمد وضو یا غسلش باطل بوده , یا بدون وضویا غسل مشغول نماز شده , باید نماز را دوباره با وضو یا غسل بخواند , و اگر وقت گذشته قضا نماید.
مـسـالـه ۶۲۸ ـ اگـر بـعد از سلام نماز یادش بیاید که یک رکعت یابیشتر از آخر نماز را نخوانده , چـنـانـچه کاری انجام داده که اگر در نماز عمدا یا سهوااتفاق بیفتد نماز را باطل می کند , مثلا پشت به قبله کرده , نمازش باطل است و اگرکاری که عمدی و سهوی آن , نماز را باطل می کند انجام نداده , باید فورا مقداری راکه فراموش کرده بجا آورد , و برای سلام زیادی بنابر احتیاط لازم دو سجده سهوانجام دهد.
مـسـاله ۶۲۹ ـ هرگاه بعد از سلام نماز عملی انجام دهد که اگر در نمازعمدا یا سهوا اتفاق بیفتد نماز را باطل می کند , مثلا پشت به قبله نماید , و بعد یادش بیاید که دو سجده آخر را بجا نیاورده , نـمـازش بـاطـل اسـت , و اگر پیش از انجام کاری که نماز را باطل می کند یادش بیاید , باید دو سـجده ای را که فراموش کرده بجا آورد ودوباره تشهد بخواند وسلام نماز را بدهد و بنابر احتیاط واجب دو سجده سهو برای سلامی که اول گفته است انجام دهد.
مساله ۶۳۰ ـ اگر بفهمد نماز را پیش از وقت خوانده باید دوباره بخواند , و اگر وقت گذشته قضا نـماید , و اگر بفهمد پشت به قبله خوانده یا با انحراف ۹۰ درجه یا بیشتر بوده است , چنانچه وقت نـگذشته باشد بایددوباره بخواند , و اگر وقت گذشته باشد , چنانچه مردد بوده یا جاهل به حکم بوده ,قضا لازم است , و گرنه قضا لازم نیست , و اگر بفهمد انحراف کمتر از ۹۰ درجه بوده است پس اگر در انحراف از قبله معذور نبوده مثل اینکه در جستجوی طرف قبله یا در ندانستن مساله کـوتـاهـی کـرده باید , بنابر احتیاط نماز را دوباره بخواند , چه در وقت باشد چه خارج وقت واگر معذور بوده لازم نیست دوباره بخواند.
● نماز مسافر.
مسافرباید نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط , شکسته بجا آورد , یعنی دو رکعت بخواند :.
شرط اول : آنکه سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی (۴۴ کیلومتر تقریبا)نباشد.
مـساله ۶۳۱ ـ کسی که رفتن و برگشتن او مجموعا هشت فرسخ است , خواه رفتن یا برگشتنش کـمـتـر از چهار فرسخ باشد یا نباشد , باید نماز را شکسته بخواند ,بنابر این اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ , یا به عکس باشد , باید نماز راشکسته یعنی دو رکعتی بخواند.
مـسـالـه ۶۳۲ ـ اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشداگرچه روزی که می رود , همان روز یا شب آن برنگردد , باید نماز را شکسته بخواند.
مـسـالـه ۶۳۳ ـ کـسی که یقین دارد سفر او هشت فرسخ است , اگر نماز را شکسته بخواند و بعد بفهمد که هشت فرسخ نبوده , باید آن را چهار رکعتی بجا آورد , و اگروقت گذشته , قضا نماید.
مـسـالـه ۶۳۴ ـ ابـتدای هشت فرسخ را باید از جائی حساب کند که شخص پس از گذشت از آنجا مسافر محسوب می شود , و آنجا غالبا آخر شهراست , ولی در بعضی از شهرهای بسیار بزرگ ممکن است آخر محله باشد.
شـرط دوم : آنکه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد , یعنی بداند که هشت فرسخ ‌راه را مـی پـیـماید , پس اگر به جائی که کمتر از هشت فرسخ است مسافرت کند و بعداز رسیدن به آنجا قصد کند جائی برود که با مقداری که آمده هشت فرسخ شود , چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته باید نماز را تمام بخواند , ولی اگر بخواهد از آنجاهشت فرسخ برود , یا مثلا مسافتی برود که با برگشتن هشت فرسخ می شود باید نمازرا شکسته بخواند.
مـسـالـه ۶۳۵ ـ مـسافر در صورتی باید نماز را شکسته بخواند که تصمیم داشته باشد هشت فرسخ بـرود , پـس کسی که از شهر بیرون می رود و مثلاقصدش این است که اگر رفیق پیدا کند , سفر هشت فرسخی برود , چنانچه اطمینان دارد که رفیق پیدا می کند , باید نماز را شکسته بخواند , و اگر اطمینان ندارد , بایدتمام بخواند.
مساله ۶۳۶ ـ کسی که در سفر در اختیار دیگری است , مانند زن وفرزند و نوکر و زندانی , چنانچه بـدانـد سـفر او هشت فرسخ است باید نماز را شکسته بخواند , واگر نداند , نماز را تمام بجا آورد و پرسیدن لازم نیست گرچه بهتر است .
شرط سوم : آنکه در بین راه از قصد خود برنگردد , پس اگر پیش از رسیدن به چهارفرسخ از قصد خـود برگردد , یا مردد شود ومسافتی که رفته با برگشت از هشت فرسخ ‌کمتراست , باید نماز را تمام بخواند.
مـساله ۶۳۷ ـ اگر برای سفر هشت فرسخی به طرف محلی حرکت کند و بعد از رفتن مقداری از راه بـخواهد جای دیگری برود ,چنانچه از محل اولی که حرکت کرده تا جائی که می خواهد برود , هشت فرسخ باشد, باید نماز را شکسته بخواند.
شرط چهار : آنکه نخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد و در آنجا توقف کند یـا ده روز یـا بـیشتر در جائی بماند ,پس کسی که می خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از و طـنـش بـگذرد و در آن توقف کند , یا ده روز در محلی بماند , باید نماز را تمام بخواند , واگر می خواهد ازوطن بدون توقف بگذرد باید احتیاطا هم شکسته بخواند وهم تمام .
مـساله ۶۳۸ ـکسی که نمی داند پیش از رسیدن به هشت فرسخ از و طنش می گذرد یا نه , یا ده روز در محلی قصد اقامت می نماید یا نه , باید نماز را تمام بخواند.
مـساله ۶۳۹ ـ کسی که می خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از و طنش بگذرد ودر آن توقف کند , یا ده روز در محلی بماند , و نیز کسی که مردد است که از و طنش بگذرد یا ده روز درمحلی بـمـانـد , اگر از ماندن ده روز یا گذشتن از وطن منصرف شود , باز هم باید نمازرا تمام بخواند , ولی اگر باقیمانده راه هر چند با برگشتن هشت فرسخ باشد , باید نماز را شکسته بخواند.
شرط پنجم : آنکه برای کار حرام سفر نکند , و اگر برای کارحرامی مانند دزدی سفر کند باید نماز را تمام بخواند, و همچنین است اگر خود سفرحرام باشد مثل آنکه برای او ضرری که موجب مرگ یـا نـقـص عضو است داشته باشد ,یا زن بدون اجازه شوهر سفری برود که بر او واجب نباشد , ولی اگر مثل سفر حج واجب باشد , باید نماز را شکسته بخواند.
مـسـالـه ۶۴۰ ـ سـفری که واجب نیست اگرسبب اذیت ـ ناشی از شفقت ـ پدر و مادر بر او باشد , حرام است , و انسان باید درآن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگیرد.
مساله ۶۴۱ ـ اگر به قصد تفریح وگردش مسافرت کند , سفر او حرام نیست و باید نماز را شکسته بخواند.
مـسـالـه ۶۴۲ ـ اگر برای لهو و خوش گذرانی به شکار رود گرچه حرام نیست ولی , نمازش در حـال رفـتـن تمام است و در برگشتن قصر است در صورتی که به حد مسافت باشد و مانندرفتن برای شکار نباشد , و چنانچه برای تهیه معاش به شکار رود , نمازش شکسته است , و همچنین است اگر برای کسب و زیاد کردن مال برود.
مساله ۶۴۳ ـ کسی که برای معصیت سفر کرده , موقعی که از سفر برمی گردد اگر برگشتن به تنهائی هشت فرسخ است , باید نماز را شکسته بخواند.
شرط ششم : آنکه از کسانی نباشد که خانه شان همران خودشان است مانند صحرانشینهائی که در بیابانها گردش می کنند و هر جاآب و خوراک برای خود و حشمشان پیدا کنند می مانند و بعد از چندی به جای دیگری می روند , پس اینگونه افراد در این مسافرتها باید نماز را تمام بخوانند.
مساله۶۴۴ ـ اگر صحرانشین مثلا برای پیدا کردن منزل و چراگاه حیواناتش سفر کند ,چنانچه با بـنـه و دستگاه باشد که صدق کند خانه اش همراهش می باشد , نماز را تمام بخواند , و الا چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد , نماز را شکسته بخواند.
مـسـالـه ۶۴۵ـ اگـر صـحـرانـشین مثلا برای زیارت یا حج یا تجارت و مانند اینها مسافرت کند , اگـرصـدق عـنوان خانه به دوش بر آن در این سفر نکند باید نماز را شکسته بخواند, و اگرصدق کند , نمازش تمام است .
شرط هفتم : آنکه (( کثیر السفر )) نباشد , و اما کسی که کارش متوقف بر سفر است مانند راننده و کـشتیبان و پستچی و چوپان یا کسی که زیادسفر می کند هرچند کار او متوقف بر آن نباشد مانند کـسـی که سه روز در هفته درمسافرت باشد هرچند برای تفریح یا سیاحت باشد , این گونه افراد باید نماز را تمام بخوانند.
مـسـالـه ۶۴۶ ـ کـسـی که شغلش در مسافرت است اگر برای کار دیگری مثلابرای زیارت یا حج مسافرت کند , باید نماز را شکسته بخواند , مگر آنکه عرفا او را ((کثیر السفر )) بگویند مانند کسی کـه دائمـا سه روز در هفته مسافر است , ولی اگـر مثلاراننده , اتومبیل خود را برای زیارت کرایه بدهد و در ضمن خودش هم زیارت کند ,در هر حال باید نماز را تمام بخواند.
مـسـاله ۶۴۷ ـ در صدق عنوان راننده و مانند آن معتبر است که تصمیم بر ادامه رانندگی داشته بـاشـد و زمـان استراحتش بیش از مقدارمعمول رانندگان طولانی نباشد, پس کسی که مثلا در هـفـته یک روز سفر می رود ,راننده بر او صدق نمی کند , و اما عنوان (( کثیر السفر )) صدق می کـند بر کسی که حداقل در هفته سه روز یا در ماه ده روز در مسافرت باشد و تصمیم بر ادامه این وضـع بـرای ـ حد اقل ـ دو ماه متوالی داشته باشد (البته در ماه اول باید احتیاطا جمع کند) , ولی عـنـوان کثیر السفر صدق نمی کند بر کسی که در هفته یک روز در سفراست , و اگر در هفته دو روز در سفر باشد به احتیاط واجب هم شکسته بخواند و هم تمام .
مـسـالـه ۶۴۸ ـ کـسـی کـه در مقداری از سال شغلش مسافرت است , مثل راننده ای که فقط در تـابـستان یا زمستان اتومبیل خود را کرایه می دهد , باید در آن سفر نماز راتمام بخواند , و احتیاط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.
مـساله۶۴۹ ـ راننده و دوره گردی که در دو سه فرسخی شهر رفت و آمد می کند , چنانچه اتفاقا سفر هشت فرسخی برود , باید نماز را شکسته بخواند.
مساله ۶۵۰ ـ کسی که شغلش مسافرت است , چه ده روز یا بیشتر در وطن خود بماند و از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد یا بدون قصد بماند , باید در همان سفر اولی که بعد از ده روزمی رود , نماز را تمام بخواند , و همچنین است اگر در غیر وطن خود ده روز با قصدیا بدون قصد بماند.
مـسـاله ۶۵۱ ـ کسی که شغلش مسافرت است شرط نیست که سه بار مسافرت کند تا نمازش تمام بـاش بلکه همین که عنوان راننده و مانند آن بر اومنطبق شود هرچند در اولین سفر باشد نمازش تمام است .
مساله ۶۵۲ ـ کسی که شغلش مسافرت نیست اگر مثلا در شهری یا در دهی جنسی دارد که برای حـمـل آن مسافرتهای پی در پی می کند , باید نماز را شکسته بخواند مگر آنکه کثیر السفر باشدکه در مساله (۶۴۴) معیار آن گذشت .
شـرط هـشـتـم : آنـکه اگر از وطن حرکت می کندبه حد ترخص برسد , و اما در غیر وطن , حد ترخص اثری ندارد و همین که از محل اقامت خارج شود , نمازش قصر است .
مـسـالـه ۶۵۳ ـ حـد ترخص جائی است که اهل شهر حتی آنها که در خارج شهر وتوابع آن هستند مسافر را نتوانند ببیند و نشانه آن این است که او اهل شهر را نتواند ببیند.
مـسـالـه ۶۵۴ ـ مسافری که به و طنش برمی گردد , تا وقتی که داخل و طنش نشده باید نماز را قـصـر بـخواند , و همچنین مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند ما دامی که به آن محل نرسیده نمازش قصر است .
مساله ۶۵۵ ـ اگر موقعی که سفر می رود شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه ,باید نماز را تمام بخواند.
مـسـاله ۶۵۶ ـ مسافری که در سفر از وطن خود عبور می کند , اگر در آن توقف کند باید نماز را تمام بخواند و گرنه احتیاط لازم آن است که بین قصر و تمام جمع نماید.
مساله ۶۵۷ ـ محلی را که انسان برای اقامت دائمی و زندگی خود اختیار کرده , وطن اوست , چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
مساله ۶۵۸ ـ جائی را که انسان محل زندگی خود قرار داده , هرچند قصد نداشته باشد که همیشه در آنـجا بماند , اگر طوری باشد که عرف او را در آنجا مسافر نمی گویند بطوری که اگر موقتا ده روز یـا بیشترجای دیگری را محل زندگی خود قرار دهد , باز هم محل زندگیش را جای اول می گویند , آنجا برای او حکم وطن را دارد.
مـساله ۶۵۹ ـ کسی که در دو محل زندگی می کند , مثلا شش ماه در شهری و شش ماه در شهر دیگر می ماند , هر دو محل ,وطن اوست , و نیز اگر بیشتر از دو محل را برای زندگی خود اختیار کرده باشد , همه آنها وطن او حساب می شود.
مـسـالـه ۶۶۰ ـ اگـر بـه جائی برسد که وطن او بوده و ازآنجا صرف نظر کرده , نباید نماز را تمام بخواند , اگرچه وطن دیگری هم برای خوداختیار نکرده باشد.
مـسـالـه ۶۶۱ ـ مـسـافری که قصد دارد ده روز پشت سرهم درمحلی بماند , یا می داند که بدون اختیار ده روز در محلی می ماند , در آن محل بایدنماز را تمام بخواند.
مـسـاله ۶۶۲ ـ مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند ,لازم نیست قصد ماندن شب اول یا شـب یـازدهـم را داشـته باشد , و همین که قصد کندکه از طلوع فجر روز اول تا غروب روز دهم بـماند , باید نماز را تمام بخواند, وهمچنین است اگر مثلا قصدش این باشد که از ظهر روز اول تا ظهر روز یازدهم بماند.
مساله ۶۶۳ ـ مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند , در صورتی باید نماز راتمام بخواند که بخواهد ده روز را در یک جا بماند , پس اگر بخواهد مثلا ده روز درنجف وکوفه یا در تهران و کرج بماند باید نماز را شکسته بخواند.
مـسـالـه ۶۶۴ ـمسافری که می خواهد در روز در محلی بماند , اگر از اول , قصد داشته باشد که دربین ده روز به اطراف آنجا که عرفا جایی دیگر به حساب می آید وفاصله آن از چهارفرسخ کمتر اسـت برود , اگر مدت رفتن و آمدنش به اندازه ای باشد که در نظر عرف بااقامت ده روز منافات نـدارد , نـماز را تمام بخواند, و چنانچه منافات داشته باشد , نمازرا شکسته بجا آورد , مثلا اگر از اول قصد داشته باشد که تمام یک روز یا تمام یک شب از آنجا خارج شود با قصد اقامت منافات دارد و بـایـد نماز را شکسته بجا آورد ,ولی چنانچه قصدش این باشد که مثلا در نصف روز خارج شده و سـپـس بـرگـردد هرچندبرگشتنش بعد از رسیدن شب باشد باید نماز را تمام بجا آورد مگر در صورتی که اینطور خارج شدن او بمقداری تکرار شود که عرفا بگویند در دو جا یا بیشتر اقامت دارد.
مـساله ۶۶۵ ـ کسی که تصمیم دارد ده روز در محلی بماند , اگر احتمال بدهد که برای ماندن او مانعی برسد و آن احتمال از نظر عقلا قابل توجه باشد , باید نماز راشکسته بخواند.
مساله ۶۶۶ ـ اگر مسافر قصد کند ده روز در محلی بماند , چنانچه پیش از خواندن یک نماز چهار رکـعـتـی از ماندن منصرف شود , یا مردد شود که درآنجا بماند یا به جای دیگر برود , باید نماز را شـکـسـته بخواند, ولی اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی , از ماندن منصرف شود یا مردد شود , تا وقتی که در آنجاهست باید نماز را تمام بخواند.
مساله ۶۶۷ ـ مسافری که قصد کرده ده روز در محلی بماند , اگر بیشتر از ده روز در آنجا بماند , تـا وقـتـی که مسافرت نکرده باید نمازش راتمام بخواند , و لازم نیست دوباره قصد ماندن ده روز کند.
مـسـالـه ۶۶۸ ـ اگر مسافراتفاقا سی روز در محلی بماند , مثلا در تمام سی روز در رفتن وماندن مردد باشد , بعد از گذشتن سی روز اگرچه مقدار کمی در آنجا بماند , باید نماز را تمام بخواند.
مـسـالـه۶۶۹ ـ مسافر بعد از سی روز , در صورتی باید نماز را تمام بخواند که سی روز را دریک جا بماند , پس اگر مقداری از آن را در جائی و مقداری را در جای دیگر بماند ,بعد از سی روز هم باید نماز را شکسته بخواند.
● مسائل متفرقه نماز مسافر.
مساله۶۷۰ ـ مسافر می تواند در تمام شهر مکه و مدینه و کوفه و در حرم حضرت سیدالشهدا(ع ) تا مقدار ۵/۱۱ متر تقریبا از اطراف قبر مقدس نمازش را تمام بخواند.
مـسـاله۶۷۱ ـ کسی که می داند مسافر است و باید نماز را شکسته بخواند , اگر در غیر چهارجائی که در مساله پیش گفته شد عمدا تمام بخواند , نمازش باطل است , و همچنین است اگر فراموش کـند که نماز مسافر شکسته است و تمام بخواند , ولی در صورت فراموشی اگر بعد از وقت یادش بیاید قضا لازم نیست .
مـسـاله ۶۷۲ ـ کسی که می داند مسافراست و باید نماز را شکسته بخواند , اگر سهوا تمام بخواند چـنـانچه در اثنا وقت ملتفت شود باید نماز را اعاده کند , و اگر پس از گذشت وقت ملتفت شود باید بنابراحتیاط قضا نماید.
مـسـاله ۶۷۳ ـ مسافری که نمی داند باید نماز را شکسته بخواند ,اگر تمام بخواند نمازش صحیح است .
مـسـالـه ۶۷۴ ـ مـسافری که می داند باید نماز راشکسته بخواند , اگر بعضی از خصوصیات آن را نـدانـد , مثلا نداند که در سفر هشت فرسخی باید شکسته بخواند , چنانچه تمام بخواند و در وقت بـفـهـمد , بنابر احتیاط لازم باید اعاده نماید , و چنانچه اعاده نکرد قضا نماید, ولی اگر در خارج وقت بفهمد ,قضا ندارد.
مساله ۶۷۵ ـ کسی که باید نماز را تمام بخواند , اگر شکسته بجا آورد درهر صورت نمازش باطل اسـت , و ایـن حـکـم در مورد مسافری که قصد ماندن ده روزدر جائی داشته و به جهت ندانستن حکم مساله نماز را شکسته خوانده بر اساس احتیاط وجوبی است .
مـساله ۶۷۶ ـ مسافری که نماز نخوانده , اگر پیش از تمام شدن وقت به و طنش برسد یا به جائی برسد که می خواهد ده روز در آنجا بماند , باید نمازرا تمام بخواند, و کسی که مسافر نیست , اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت کند ,در سفر باید نماز را شکسته بخواند.
مـساله ۶۷۷ ـ اگر مسافری که باید نماز را شکسته بخواند نماز ظهر یا عصر یا عشای او قضا شود , باید آن را دو رکعتی قضا نمایداگرچه در غیر سفر بخواهد قضای آن را بجا آورد و اگر از کسی که مـسـافر نیست یکی از این سه نماز قضا شود , باید چهار رکعتی قضا نماید اگرچه در سفر بخواهد آن را قضا نماید.
● نماز قضا.
مـسـاله ۶۷۸ ـ کسی که نماز یومیه خود را در وقت آن نخوانده , باید قضای آن را بجا آورد اگرچه در تـمـام وقـت نـماز , خواب مانده یابواسطه مستی نماز نخوانده باشد , وهمچنین است هر نماز واجب دیگری که آن را دروقتش نخواند حتی ـ بنابر احتیاط لازم ـ نمازی را که در وقت معینی به نذر بر اوواجب شده , ولی نماز عید فطر و قربان قضا ندارند , و همچنین نمازهائی را که زن درحال حـیـض یـا نـفاس نخوانده قضا ندارد چه نمازهای یومیه باشد چه غیر آن و حکم قضا در نماز آیات خواهد آمد.
مساله ۶۷۹ ـ اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازی را که خوانده باطل بوده , باید قضای آن را بخواند.
مساله ۶۸۰ ـ کسی که نماز قضا دارد ,باید در خواندن آن کوتاهی نکند ولی واجب نیست فورا آن را بجا آورد.
مساله ۶۸۱ـ کسی که نماز قضا دارد , می تواند نماز مستحبی بخواند.
مساله ۶۸۲ ـ در قضای نمازهای یومیه ترتیب لازم نیست , مگر در نمازهائی که در ادای آنها ترتیب هست مثل نماز ظهر و عصر یا مغرب و عشا از یک روز.
مساله ۶۸۳ ـ کسی که می داند یک نماز چهار رکعتی نخوانده ولی نمی داند نماز ظهر است یا نماز عـشا , اگر یک نمازچهار رکعتی به نیت قضای نمازی که نخوانده بجا آورد , کافی است , و نسبت به جهرو اخفات مخیر می باشد.
مساله ۶۸۴ ـ کسی که مثلا چند نماز صبح یا چند نماز ظهراز او قضا شده و شماره آنها را نمی داند یـا فـرامـوش کرده , مثلا نمی داند که سه یا چهار یا پنچ نماز بوده , چنانچه مقدار کمتر را بخواند کافی است .
مـسـالـه ۶۸۵ ـ تـا انسان زنده است اگرچه از قضای نمازهای خود عاجز باشد , دیگری نمی تواند نمازهای اورا قضا نماید.
▪ نماز قضای پدر که بر پسر بزرگتر واجب است :.
مـساله ۶۸۶ ـ اگر پدرنماز خود را بجا نیاورده باشد و می توانسته است قضا کند , چنانچه از روی نافرمانی ترک نکرده باشد , بر پسر بزرگترش بنابر احتیاط واجب است که بعد از مرگش بجاآورد یا برای او اجیر بگیرد و قضای نمازهای مادر بر او واجب نیست هرچند بهتراست .
مساله ۶۸۷ ـ اگر پسر بزرگتر شک دارد که پدرش نماز قضا داشته یا نه ,چیزی بر او واجب نیست .
مساله ۶۸۸ ـ اگر پسر بزرگتر بداند که پدرش نماز قضاداشته و شک کند که بجا آورده یا نه بنابر احتیاط , واجب است قضا نماید.
منبع : مرکز جهانی اطلاع رسانی آل بیت