سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا
الهه زیگورات
وقتی یك فیلم در چارچوب ملودرام ساخته می شود، عوامل ملودرام مثل فیلمنامه، بازیگران و كارگردان و موسیقی و دیگر عوامل در كنار هم قرار می گیرند تا میزان تاثیر درام بر مخاطبان بیشتر و بیشتر شود. وقتی یك فیلم با هدف فرهنگی ساخته می شود، عوامل فرهنگی و هنری و زیباشناسی در خدمت عوامل قرار می گیرد تا نتیجه كار تاثیری فرهنگی بر فرهنگ مردم بگذارد. وقتی یك فیلم ... می توان این فهرست را تا ابد ادامه داد تا به یك نتیجه خیلی دم دستی رسید. هر فیلم براساس هدفش عواملی را برمی گزیند و آن عوامل را به كار می گیرد تا به موفقیت برسد. از این روشن تر نمی توان حرف زد تا فهمید فیلمی چون الهه زیگورات چرا در رسیدن به هر هدفی ناموفق است.الهه زیگورات آخرین ساخته رحمان رضایی براساس فیلمنامه ای از محمدهادی كریمی یك آش شله قلمكار است كه از فرط تركیبات من درآوردی بدون اصل و اساس مزه هر چیزی می دهد جز آش و شكل هر چیزی دارد جز غذا. به همین خاطر نه رغبتی برای دیدن می آفریند و نه گرسنه ای را سیر می كند. حاصل دل زدگی مفرطی است كه پس از دیدن فیلم دچار تماشاگر می شود.ریشه اصلی این وضعیت در آشفتگی ذهن فیلمنامه نویس نهفته است. فیلمنامه نویس در نهایت به هم ریختگی ذهنی یك خط ملودرام بدون جذابیت را با چاشنی هایی چون ۱۱ سپتامبر، بازگشت به وطن، از دست رفتن ارزش ها، مسائل اجتماعی و بین المللی، سرقت میراث فرهنگی و دختران فراری در هم آمیخته تا پدیده ای بیافریند كه حاصلش را می توان در سینماهای خالی تهران به سختی تحمل كرد.از آن طرف كارگردان اثر را داریم كه نمی داند وسط این همه داستان بی ربط چه كار كند. از بازیگران بازی بگیرد، فكری به حال صحنه كند، پلان هایی از ۱۱ سپتامبر جمع آوری كند، صحنه رویایی اسطوره ای در زیگورات را ترتیب بدهد یا اینكه سر و ته صحنه ها را هم بیاورد. كافی است به چند نكته درباره این فیلم سراسر از هم گسیختگی اشاره كنیم:
۱- آقای دكتر بهرام نورانی كه همسر و دخترش را در حادثه ۱۱ سپتامبر از دست داده دو سال بعد به تهران می آید. صحنه های كروماكی _ دیجیتال این حادثه را می توان از لحاظ باورپذیری و تاثیر بر مخاطب نمونه كامل از ساده پسندی دانست كه تماشاگران را از كمترین ضریب هوشی بی بهره می داند.
۲- جناب آقای خسرو نورانی عموی آقای دكتر نورانی بی هویت ترین شخصیت فیلم كه به نظر می رسد قرار است آدمی بریده از ارزش های انسانی باشد، چگونه و بدون هیچ پیش زمینه ای متحول می شود؟ تحول این آدم پس از یك سكانس طولانی غیرممكن به نظر می رسد ولی به یك باره زیر هر چیز می زند و دنبال دكتر بهرام نورانی راهی می شود.
۳- خانم اقلیمی كه یك دختر ۱۳ ساله و ملودرام فیلم را جلو می برد آنقدر عجیب و بی هویت است كه دیدنش با آن لباس ها و سروشكلی كه كاری جز آب دادن به گلدان ندارد از آن پدیده های عجیب است كه فقط در سینمای ایران می توان نمونه اش را پیدا كرده سكانس اسطوره ای حضور او در میان افرادی با لباس های باستانی با ادا و اطوار آدم های اكس مصرف كرده نیز از عجایب این فیلم محسوب می شود.
۴- تمام سكانس های مربوط به هفت تپه و درمانگاه هفت تپه آن قدر بی روح است كه اصلاً معلوم نیست اگر شغل آقای نورانی پزشك نبود چه اتفاقی برای فیلم می افتاد.
۵- شخصیت مختار و ایوب به عنوان آدم های منفی فیلم نیز نوبری هستند از منطق و اصول نمایش و خیلی چیزهای دیگر. به ویژه شخصیت ایوب با بازی مسعود انصاری و....
الهه زیگورات را با دیالوگ های ساسنیك و كیفیت بد نمایش در یكی از بهترین سالن های سینما در تهران دیدم. تعداد تماشاگران از انگشت یك دست افزون تر نبود. ساختن الهه زیگورات جز ضربه بر بدنه سینمای ایران حاصلی ندارد. معلوم نیست چرا باید مردم ایران به تماشای چنین فیلمی بنشینند، فیلمی كه در همان ابتدا یك شكست خورده است. پس بگذارید دیگر چیزی ننویسیم. چرا كه به قول ابوالفضل بیهقی: «خورده و زده را توان زد»....
۱- آقای دكتر بهرام نورانی كه همسر و دخترش را در حادثه ۱۱ سپتامبر از دست داده دو سال بعد به تهران می آید. صحنه های كروماكی _ دیجیتال این حادثه را می توان از لحاظ باورپذیری و تاثیر بر مخاطب نمونه كامل از ساده پسندی دانست كه تماشاگران را از كمترین ضریب هوشی بی بهره می داند.
۲- جناب آقای خسرو نورانی عموی آقای دكتر نورانی بی هویت ترین شخصیت فیلم كه به نظر می رسد قرار است آدمی بریده از ارزش های انسانی باشد، چگونه و بدون هیچ پیش زمینه ای متحول می شود؟ تحول این آدم پس از یك سكانس طولانی غیرممكن به نظر می رسد ولی به یك باره زیر هر چیز می زند و دنبال دكتر بهرام نورانی راهی می شود.
۳- خانم اقلیمی كه یك دختر ۱۳ ساله و ملودرام فیلم را جلو می برد آنقدر عجیب و بی هویت است كه دیدنش با آن لباس ها و سروشكلی كه كاری جز آب دادن به گلدان ندارد از آن پدیده های عجیب است كه فقط در سینمای ایران می توان نمونه اش را پیدا كرده سكانس اسطوره ای حضور او در میان افرادی با لباس های باستانی با ادا و اطوار آدم های اكس مصرف كرده نیز از عجایب این فیلم محسوب می شود.
۴- تمام سكانس های مربوط به هفت تپه و درمانگاه هفت تپه آن قدر بی روح است كه اصلاً معلوم نیست اگر شغل آقای نورانی پزشك نبود چه اتفاقی برای فیلم می افتاد.
۵- شخصیت مختار و ایوب به عنوان آدم های منفی فیلم نیز نوبری هستند از منطق و اصول نمایش و خیلی چیزهای دیگر. به ویژه شخصیت ایوب با بازی مسعود انصاری و....
الهه زیگورات را با دیالوگ های ساسنیك و كیفیت بد نمایش در یكی از بهترین سالن های سینما در تهران دیدم. تعداد تماشاگران از انگشت یك دست افزون تر نبود. ساختن الهه زیگورات جز ضربه بر بدنه سینمای ایران حاصلی ندارد. معلوم نیست چرا باید مردم ایران به تماشای چنین فیلمی بنشینند، فیلمی كه در همان ابتدا یك شكست خورده است. پس بگذارید دیگر چیزی ننویسیم. چرا كه به قول ابوالفضل بیهقی: «خورده و زده را توان زد»....
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سقوط بالگرد رئیسی سیدابراهیم رئیسی شهادت ایران سقوط بالگرد بالگرد حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی شهادت سید ابراهیم رئیسی
امتحانات تعطیلی مدارس هواشناسی تهران پلیس هلال احمر سیل قوه قضاییه شهرداری تهران مشهد سیل مشهد بارش باران
شهادت رئیس جمهور یارانه چین بورس قیمت خودرو قیمت دلار خودرو دلار بازار خودرو قیمت طلا حقوق بازنشستگان ایران خودرو
شهید رئیسی لیلا حاتمی ابراهیم حاتمی کیا تلویزیون سینما هنرمندان سینمای ایران شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زری خوشکام نمایشگاه کتاب رسانه ملی
قرآن تجهیزات پزشکی
رژیم صهیونیستی ترکیه آمریکا روسیه اسرائیل لبنان غزه فلسطین جنگ غزه حماس اوکراین ولادیمیر پوتین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال منچسترسیتی تراکتور بازی بارسلونا
هوش مصنوعی سامسونگ تبلیغات اپل موبایل نمایشگاه ایران هلث هواپیما اینترنت
سلامت رژیم غذایی مغز مردان خواب آلزایمر زیبایی استرس کاهش وزن افسردگی