دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

در ضرورت گفت‌وگوی نخبگان مصری و ایرانی


در ضرورت گفت‌وگوی نخبگان مصری و ایرانی
مصر و ایران هم در فرازها و فرودهای تمدنی و تاریخی و هم در دگرگونی‌های مهم فرهنگی و سیاسی دو نقطه مهم <رقابت و همکاری> در خاورمیانه بوده‌اند. جهان زیست‌های مشابه این دو جامعه و مسائل مشترک آنان در مواجهه با دنیای جدید،‌نگاه مصری و نگاه ایرانی را در جهان اندیشه اسلا‌می چنان به هم نزدیک کرده است که امروز نمی‌توان از <گفت‌وگو میان اسلا‌م و غرب> سخن گفت و از لزوم گفت‌وگوی نخبگان، ‌عالمان و اندیشمندان ایرانی و مصری بر سر مسائل مبتلا‌ به جهان کنونی غافل ماند. ‌ البته ایرانیان و مصریان در فرآیند ارتباط و گفت‌وگو تجربه‌های <تمام> و <ناتمام> فراوان دارند،‌پس مناسب‌تر آنکه با نگاهی عمیق و تاریخی ریشه‌ها و ضرورت‌های نو را بازیابند و به <گفت‌وگو با خویش> در جهان اسلا‌م سامانی جدید بخشند.
به نوشته مورخان، ‌آغاز روابط ایران و مصر به پنج قرن پیش از میلا‌د مسیح، یعنی به عصر هخامنشیان و به دورانی باز می‌گردد که موقعیت جغرافیایی مصر به عنوان محل برخورد سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا در کانون رقابت‌های میان ایران و یونان قرار می‌گرفت. کوروش کبیر ترجیح داد دامنه‌های حکومت خود را از طریق ارتباطات علمی و فرهنگی بگشاید و از آمازیس،‌فرعون مصر درخواست کرد ماهرترین پزشک خویش را به ایران بفرستد، چنین نیز شد و پیش از کشورگشایی مرسوم که بعدها مصر را به بخشی از قلمرو هخامنشی و ششمین ساتراپ‌نشین ایران تبدیل کرد،‌گفت‌وگو میان دو تمدن بزرگ ایران و مصر از راهی دیگر و مؤثرتر آغاز گشت. تا زمان حمله اسکندر مقدونی به مصر و تأسیس شهر اسکندریه،‌تسلط ایرانیان بر مصر ادامه داشت. مصریان نظام آبیاری از طریق <قنات> را از ایرانیان آموختند و ایرانیان، طب و تقویم را از مصریان فراگرفتند، داریوش حفر ناتمام کانال سوئز را به پایان برد و نخستین کتابخانه را در مصر بنا کرد. پس از اسلا‌م ایران و مصر به دو کانون تمدنی شرقی و غربی جهان اسلا‌م تبدیل شدند،‌اما در عین پذیرش آزادانه این دین رهایی‌بخش، خود اصلی‌ترین مراکز آفرینش‌های علمی و فرهنگی در تمدن اسلا‌م به شمار می‌رفتند. در واقع تعلق خاطر ایران و مصر به اسلا‌م همواره با میل به کسب استقلا‌ل سیاسی از نظام خلا‌فت اموی و عباسی همراه بوده است. اولین حضور ایرانیان در مصر پس از اسلا‌م به زمان فتح آن در عصر خلیفه دوم باز می‌گردد،‌اما این حضور با تأسیس دولت فاطمی در مصر و تأثیرپذیری آنان از نهضت اسماعیلیان ایران ریشه‌دار شد. نظام سیاسی و ایرانی فاطمیان و ریشه‌های ایرانی آن در شمال آفریقا حد و مرزهای فراوانی را دربرگرفت که هنوز هم می‌توان آثار و نتایج آن را در سطوح مختلف مشاهده کرد. دیدارهای ناصرخسرو قبادیانی، سعدی، فخرالدین عراقی و شیخ بهایی از مصر، در زمره سفرهای معروف فرهنگی ایرانیان به مصر است که در طول این مدت و پس از آن شهرت یافته‌اند.
در دوران جدید، می‌توان روابط ایران و مصر را در فراز و فرود مخالفت مستقیم و غیر‌مستقیم با حاکمیت دولت عثمانی در مصر پی گرفت، ‌اما در جنبش احیاگری دینی و با پاگرفتن نهضت‌های ضد استعماری،‌حضور سیدجمال‌الدین اسدآبادی در مصر و تبدیل قاهره به یکی از منزلگاه‌های مشروطیت‌خواهی ایرانیان از فرازهای برجستهِ این رابطه است. سید جمال‌الدین اسدآبادی مدت‌ها در الا‌زهر به تدریس کلا‌م، فلسفه و فقه پرداخت و همراه متفکران بزرگی چون شیخ محمد عبده، رشید رضا، عبدالکریم سلمان و ابراهیم حلباوی کارهای بزرگ فکری را سامان داد، علا‌وه بر ا‌ین همکاری با سعد زغلول، ‌رهبر مبارزات ضداستعماری مصر در برابر انگلیس، وجهه سیاسی او را نیز در مصر برجسته ساخت. به‌رغم تبعید سیدجمال از مصر، راه‌اندازی روزنامه <عروه‌الوثقی> از سوی او و حزب <الوطنی‌الحر> از سوی همفکرانش،‌آثاری طولا‌نی مدت داشت،‌به‌ویژه آنکه شیخ محمد عبده،‌همراه و همفکر دیرین او نه تنها جوانب اندیشه‌ای و کار فرهنگی را در جامعه مصر فرو نگذاشت، ‌بلکه به آن دامنه بیشتری هم بخشید، در مصر معاصر دو رخداد نهضت ملی شدن نفت در ایران و تاسیس <دارالتقریب> میان مذاهب اسلا‌می از رویدادهای مهم و تأثیرگذار به شمار می‌روند. دکتر محمد مصدق که در ژانویه ۱۹۵۲ به قاهره رفت و دکترای افتخاری حقوق خود را از سوی دکتر طه حسین، ‌نویسنده و متفکر بزرگ دانشگاه فؤاد اول قاهره دریافت کرد، در مصر چهره‌ای محبوب و مؤثر بوده و هست؛ جمال عبدالناصر رهبر فقید مصر، ملی کردن کانال سوئز را رویدادی پیوسته به نهضت ملی کردن نفت در ایران اعلا‌م کرد و همواره از آن به نیکی یاد نمود. فتواهای معروف آیت‌ا...‌‌العظمی سیدحسین بروجردی، ‌مرجع تقلید شیعیان و شیخ محمود شلتوت، مفتی اعظم‌الا‌زهر که باب نزدیکی میان شیعه و سنی را در حوزهِ فقه گشود، برای جامعه مصری که پیشینه‌ای شیعی و فرهنگی و دلبسته به اهل بیت‌(ع) دارد، رویدادی مهم و تاریخی به حساب می‌آید. ‌ در دوران کنونی نیز می‌توان تأثیر اندیشه امام خمینی‌(ره) را در سطوح مختلف علمی،‌فرهنگی و سیاسی مصر پی گرفت و نام‌های آشنای متفکران برجسته مسلمان ایرانی را در عرصه‌های فکری مصر به وفور یافت، چنان‌که می‌توان در حوزهِ اندیشه و سیاست ایرانی نیز از حضور عالمان و روشنفکران و سیاستمداران بنام مصری به‌سادگی سخن گفت. چنین زمینه‌هایی به وضوح حکایت از ضرورت سامان دادن به گفت‌وگوی میان نخبگان و نهادهای علمی، ‌فرهنگی و سیاسی در دو جامعهِ مصری و ایرانی دارد، این گفت‌وگو با <خویش> می‌تواند مقدمه‌ای بر توانمندی در گفت‌وگو با دیگری باشد.
هادی خانیکی
منبع : روزنامه اعتماد ملی