دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا


به خط مشی گذاری مادون علم


به خط مشی گذاری مادون علم
نقش اصلی دولت در جهان جدید «خط مشی گذاری عمومی» است. دولت ها که دربرگیرنده قوه مجریه و مقننه هستند به خط مشی های عمومی «شکل می دهند»، آنها را به «اجرا» درمی آورند و آنگاه به «ارزیابی» آنچه اجرا شده است می پردازند.
خط مشی های عمومی جهت گیری های کلی هستند که چگونگی عمل سازمان ها و موسسات دولتی را در آینده مشخص می سازند و معمولاً برای مقابله با یک مشکل و مساله عمومی و به منظور حل آن پدید می آیند. خط مشی های عمومی از جنس «تجویز» و «تدبیر»اند و توصیه ای لازم الاجرا پیشنهاد می کنند. از این رو از لحاظ منطقی مبتنی بر دو مقدمه اند؛ یک مقدمه «توصیفی» و «تبیینی»، یک مقدمه «ارزشی» و «هنجاری».
به طور مثال خط مشی پیشنهادی زیر را در نظر بگیرید؛ «جهاد کشاورزی باید قیمت خرید تضمینی گندم را بالا ببرد تا تولید آن افزایش یابد.» این تجویز دو مقدمه دارد. نخستین مقدمه از جنس «توصیف» و «تبیین» است.
به این صورت که؛ «اگر قیمت خرید کالایی افزایش یابد، تولید آن افزایش می یابد.» اما مقدمه دوم از جنس «ارزش و هنجار» است. به این صورت که؛ «خوب است که تولید گندم در جامعه افزایش یابد.» از جمع این دو مقدمه می توان به خط مشی پیشنهادی رسید.
این قاعده برای تمامی خط مشی ها و در حوزه های مختلف (فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و...) صحیح است. نقد هر خط مشی نیز با نقد یک یا دو مقدمه آن امکان پذیر است. پرسش مهمی که برای خط مشی گذاران و ناقدان مطرح می شود این است که مقدمات نظری لازم برای شکل دهی به خط مشی را از کجا (چه منبعی) باید اخذ کرد؟
تکلیف مقدمه ارزشی و هنجاری روشن است. قانون اساسی، قوانین موضوعه، ارزش های دینی، فلسفه اجتماعی، ایدئولوژی سیاسی و اخلاق مهمترین منابع هستند. مقدمه توصیفی و تبیینی را که در مورد وصف واقعیت و بیان چرایی و چگونگی وقوع پدیده ها است از کجا باید اخذ کرد؟ علوم تجربی، بخش هایی از فلسفه، بینش های دینی، باورهای عامیانه و حتی خرافات مدعی توصیف پدیده ها و بیان چرایی و چگونگی وقوع آنها هستند.
اما همانطور که علامه مطهری در مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی به خوبی توضیح می دهد، تنها توصیف و تبیین های مبتنی بر علوم تجربی است که امکان تصرف در طبیعت (ایجاد تکنولوژی) و تصرف در جامعه انسانی (خط مشی گذاری اجتماعی) را فراهم می آورد.
جهان بینی های فلسفی و دینی اگرچه به زندگی معنا و جهت می دهند و برای حرکت انگیزه ایجاد می کنند اما به عنوان مقدمه نظری «خط مشی ها» برای توصیف و تبیین معطوف به اقدام به کار نمی آیند.
ساماندهی یک زندگی شاد و خوشبخت نیازمند دین و فلسفه است، اما خط مشی گذاری به معنای خاص آن نیازمند مقدمه ای توصیفی - تبیینی از جنس «علم» است با همان روش علمی و مبتنی بر استفاده از نظریه های مقبول در علوم تجربی. کارآمدی خط مشی گذاری عمومی در دنیای جدید حاصل پیدایش و فراگیر شدن علوم و به کارگیری آنها به عنوان یکی از منابع خط مشی گذاری است.
خط مشی گذاری بدون داشتن یک چارچوب علمی مشخص یعنی تیراندازی در تاریکی و تیراندازی در تاریکی بیشتر دوستان را آسیب می رسد تا دشمنان را،،اگر دولتی ضرورت خط مشی گذاری متکی بر علم را بپذیرد باید به لوازم آن گردن نهد.مقید کردن ادعاها در چارچوب یک نظریه شناخته شده علمی، ایجاد سازمانی متشکل از عالمان علوم تجربی برای فراهم آوردن مقدمه توصیفی- تبیینی خط مشی ها و ارج نهادن به نظریه پردازان و پژوهشگران عرصه علوم تجربی از جمله این لوازمند.
به نظر می رسد دولت جدید (دولت نهم و مجلس هفتم) نوعی بازگشت به خط مشی گذاری مادون علم را در کشور ترویج می کند. از یکسو ادعاها و اظهارات مسوولان این دولت نشان می دهد که آنها اعتقادی به نظریه های مرسوم و جاافتاده علوم مختلف ندارند.
به طور مثال کدام آشنا با نظریه های اقتصادی است که هنگامی که در مورد بهره بانکی سخن می گوید متوجه تفاوت «نرخ بهره اسمی» و «نرخ بهره واقعی» (توجه به تورم به عنوان یک واقعیت) نباشد و بدون توجه به نرخ تورم تحلیل و مقایسه کند؟
از سوی دیگر از هنگام به قدرت رسیدن این دولت شاهد موج بازنشسته کردن تعداد قابل ملاحظه ای از اساتید مشهور علوم جدید و فن سالاران مسلط بر به کارگیری این علوم در خط مشی گذاری عمومی بوده ایم.
به نظر می رسد کاهش نقش، اعتبار و محوریت سازمان برنامه و بودجه (مدیریت و برنامه ریزی) را نیز بایستی در همین راستا درک و تفسیر کرد. آینده ای نه چندان دور نتایج بازگشت به خط مشی گذاری مادون علم و مبنا قرار دادن باورهای عامیانه در خط مشی گذاری را نشان خواهد داد.
دکتر علیرضا علوی تبار
منبع : روزنامه شرق