جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
این داستان را رها کن
ایده کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا زمانی به ذهن ژول ورن خطور کرد که یکی از همکاران هتزل ناشر به نام «جورج سند» در سال ۱۸۶۵ نامهیی به او نوشت. بعد از خواندن تعداد زیادی از کتابهای ژول ورن او در نامهیی نوشت: همیشه نگرانم خواندن یکی از کتابهایت را به پایان برم اما کتاب بعدی تو هنوز چاپ نشده باشد. امیدوارم بزودی ما را به اعماق دریا ببری و قهرمانهای داستانت را با قوه تخیل شگفتانگیزت با کشتی خاصی که به زیر آب میرود به اعماق دریا ببری.
یک سال طول کشید تا ژولورن این محبوبترین کتاب خود را به پایان برساند. قهرمانان این کتاب پروفسور ارونکس، پیشخدمتش و یک شکارچی نهنگ کانادایی با نام «ندلند» از طرف ایالات متحده مامور میشوند تا هیولایی دریایی که به تهدیدی بزرگ برای دریانوردان تبدیل شده را نابود کنند. آنان به این هیولا حمله میکنند اما بسیار دیر میفهمند که این هیولا یک زیردریایی است. در حین جنگ ارونکس و یارانش به دریا پرت میشوند و به میهمانان ناخوانده زیردریایی تبدیل میشوند. کاپیتان نمو صاحب این زیردریایی است که تمام روابط خود با دنیای خارج را قطع کرده و تمام زندگیاش در ناتیلوس خلاصه میشود. پس از مدتی مشخص میشود که نمو با ملتی میجنگد که آنها را در مرگ همسر و فرزندش مقصر میداند. اما ژول ورن هویت واقعی او و دشمنانش را تا آشکار نکرد ،کاپیتان نمو اجازه بازگشت به خشکی را به ارونکس و همراهانش نداد. اما زمانی که زیردریایی در وسط گردابی گیر افتاده بود آنها با استفاده از کشتی کوچکی فرار میکنند و دیگر هرگز از سرنوشت کاپیتان و زیردریاییاش آگاه نمیشوند.
این کتاب در دو جلد به چاپ رسید. جلد اول در سال ۱۸۹۶ و جلد دوم در سال ۱۸۷۰. کتاب بعدی ژول ورن دور دنیا در ۸۰ روز بود که در سال۱۸۷۲ به چاپ رسید و به معروفترین کتاب او در طول زندگیاش تبدیل شد. این کتاب در مورد مردی انگلیسی و با وقار با نام «فیلاس فاگ» است که بر روی تمام ثروت خود شرط میبندد که میتواند دور دنیا را در ۸۰ روز طی کند. این کتاب یک موفقیت بزرگ بود اما چیزی که بیش از این موفقیت ژول ورن را خوشحال کرد نمایشنامههایی بود که از روی این کتاب نوشته شد. چون او علاقه زیادی به تئاتر داشت و از همان سالهای ابتدایی نویسندگیاش به نمایشنامهنویسی پرداخته بود.
کتاب بعدی او با نام جزیره اسرار آمیز با شروع سختی همراه بود.
سالها بود که او تمایل داشت داستانی همچون رابینسون کروزوئه و افرادی که در یک جزیره رها میشوند بنویسد. حاصل تلاش اولیه او در این خصوص کتابی با نام «عمو رابینسون» بود که شدیدا از طرف هتزل مورد انتقاد قرار گرفت. هتزل بعد از خواندن آن در حاشیه کتاب نوشت جای تخیل در این داستان خالی است. این داستان را رها کن و داستان جدیدی بنویس. تلاش دوم ورن در این خصوص به مراتب بیش از تلاش اولیه او هتزل را خوشحال کرد. وقایع این کتاب به پایان جنگهای داخلی امریکا مربوط میشود: پنج دوست که از سربازان ارتش ایالات جنوبی امریکا بودند از جنگ فرار میکنند. بالن آنها بعد از چند روز در جزیرهیی دور دست فرود آمد. در این کتاب ورن بالاخره هویت و ملیت واقعی کاپیتان نمو را مشخص میکند. کاپیتان فردی هندی بود که با دشمنان انگلیسیاش در حال جنگ بود. کاپیتان نمو اسرارآمیز به کمک این پنج نفر آمده و درست قبل از آنکه مواد مذاب آتشفشانی تمام جزیره را در بر بگیرند آنها را نجات میدهد.
منبع : روزنامه اعتماد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات احمد وحیدی عراق حسن روحانی مجلس شورای اسلامی حجاب دولت نیکا شاکرمی مجلس روز معلم رهبر انقلاب شهید مطهری
ایران سیل هواشناسی تهران آتش سوزی شهرداری تهران قوه قضاییه پلیس آموزش و پرورش معلم فضای مجازی سلامت
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا سازمان هواشناسی مالیات دولت سیزدهم بازار خودرو قیمت دلار خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مهران غفوریان موسیقی تلویزیون سریال ساواک عمو پورنگ سینمای ایران مهران مدیری تبلیغات مسعود اسکویی سینما عفاف و حجاب
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان باشگاه استقلال علی خطیر لیگ برتر جواد نکونام بازی لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
هوش مصنوعی اپل فناوری خودروهای وارداتی گوگل آیفون ناسا
فشار خون کبد چرب