دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران سازندگی
شرایط داخلی پس از جنگ، ضرورت تحول در اولویت بندی اهداف سیاست خارجی بر اساس تأمین نیازهای اقتصادی و توسعه كشور را خاطر نشان میكرد. نابسامانیهای ناشی از جنگ و ضرورت بازسازی مناطق جنگی و سازندگی كشور، ایران را به اتخاذ سیاستهای همكاریجویانه با سایر كشورها ترغیب میكرد. تأمین هزینههای مالی بازسازی نیازمند افزایش درآمدهای نفتی بود. این مهم علاوه بر بازسازی صنایع و تأسیسات نفتی ، از طریق بهبود روابط با كشورهای تولید كننده نفت و همچنین افزایش سطح همكاری با كشورهای خارجی در راستای تأمین منابع ارزی از آنها مقدور بود.
بدین ترتیب تأمین نیازهای توسعهای ایران ( بازسازی و سازندگی) نیازمند تغییراتی در اهداف و رویكردهای سیاست خارجی بود تا از این طریق نیازهای ارزی برنامه اول و دوم توسعه كشور با همكاری كشورهای جهان تأمین شود. بنابراین عوالم مؤثر داخلی ، موجب تحول در جهتگیری سیاست خارجی ایران شد و سیاست خارجی ایران در مواجه با مسائل و نابسامانیهای ناشی از جنگ با اتخاذ رویكرد عملگرایی تلاش كرد تا میان اصولگرایی اسلامی ( منظور همان اصول و اهداف سیاست خارجی ایران مندرج در قانون اساسی به انضمام اصول سه گانه عزت ، حكمت و مصلحت) و تأمین نیازهای توسعهای توازن بر قرار نماید. این امر بیانگر آغاز دوران تنشزدایی در سیاست خارجی ایران بود. دوران تنشزدایی در حالی آغاز شد كه واقعگرایان انقلابی در رقابت با آرمانگرایان انقلابی دست بالا را داشتند. آنها بر خلاف آرمانگرایی انقلابی كه در دهه نخست انقلاب، تفوق مواضع ایدئولوژیك را بر ملاحظات اقتصادی در عرصه سیاست خارجی دنبال میكردند؛ سعی در برقراری توازن میان آن دو داشتند. ضمن آنكه در مسیر ، اصول و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی با تعابیر،تفاسیر و قرائتهای واقعگرایانه انقلابی دنبال میشد و همچنان در سر لوحه سیاست خارجی ایران جای داشت. بدین ترتیب دروان تنشزدایی كه با تقلیل و كاهش اختلافات در روابط با كشورها همراه بود، در صدد ایجاد «تعادل» در عرصه سیاست خارجی بود كه این مهم حاصل برقراری موازنه میان اصول اعتقادی و نیازهای توسعه ایران بود. از نتایج اولیه این سیاست، تعدیل محیط بینالمللی در مقابله با ایران، و سازگاری اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایرانبا محیط بینالمللی بود. این ایام مقارن با تحولات ساختاری نظام بینالمللی بود.
پایان جنگ سرد، فروپاشی شوروی و پایان نظام دو قطبی و هم زمان با آن شكلگیری نظام بینالمللی در حال گذار جزء عوامل تأثیرگذار بینالمللی محسوب میشود كه تسریع بخش تحول جهتگیری سیاست خارجی ایران بود. تمایل امریكا در استقرار نظام بینالمللی تك قطبی تحت لوای دكترین نظام نوین جهانی با هدف انزوای ایران وایجاد محدودیت و فشارهای بینالمللی جهت اخلال در روند توسعه اقتصادی ایران، دولت سازندگی را به سوی اتخاذ هر چه بیشتر سیاستهای همكاریجویانه در عرصه بینالمللی سوق میداد. ایران در دوران سازندگی در صدد ایجاد زیر ساختهای تمدن بزرگ اسالمی بود، لذا بطور مشخص دو هدف بلند مدت استراتژیك را دنبال میكرد: در عرصه اقتصاد، استراتژی توسعه صادرات و در عرصه سیاست خارجی، استراتژی چند جانبهگرایی ( دیپلماسی چند جانبهگرایی) . هدف نخست، یعنی استراتژی توسعه صادرات تنها در پرتو استراتژی چند جانبهگرایی دست یافتنی بود. بنابراین سیاست خارجی دوران سازندگی در تلاش برای تحقق اهداف مزبور اقدام به بهبود، گسترش و تعمیق روابط با كشورهای جهان و سازمانهای منطقهای ، بینالمللی و جهانی نمود. در این زمینه تحولات ساختاری نظام بینالملل مورد ملاحظه هر چه بیشتر قرار میگرفت.
تغییرات نظام بینالمللی كه تغییر رفتار دولتها را در پی دارد؛ در اوایل دهه ۹۰ م موجبات واكنش و ابتكار عمل سیاست خرجی در قبال جایگزینی نظام بینالملل درحال گذار با نظام دو قطبی شد. یارگیری كشورهای ذی نفوذ مناطق استراتژیك جهان توسط قدرتهای بزرگ، تشدید روند منطقهگرایی و شكلگیری ائتلافها كه به عنوان عمدهترین ویژگیهای نظام بینالملل در حال گذار تقلی میشوند، در سیاست خارجی در دوران سازندگی در پرتو استراتژی چند جانبهگرای و در استخدام استراتژی توسعه صادرات به طور جدی مورد توجه قرار گرفته بود. ایران از طریق یارگیری ، مشاركت فعالانه در ائتلافها و گسترش همكاریهای دو جانبه و منطقهای هم در پی تأمین نیازهای توسعهای خود (در راستای استراتژی توسعه صادرات) بود و هم از آنها در مقابله با سیاستهای مهار ایران و یك جانبهگرایی استفاده میكرد. تا بدین وسیله ضمن افزایش نفوذ بینالمللی از اهرمهای فشار و قدرت چانهزنی نیز برخوردار شود. بدین ترتیب كوششهای عملگرایانه دولت سازندگی به گونهای كه نه آنقدر بر اصول اعتقادی و مواضع انقلابی پای فشارد تا بدین طریق تأمین نیازهای توسعه ایران به مخاطره افتد و نه آنقدر به تأمین منابع ملی ایران و نیازهای اقتصادی میاندیشد كه برای تحقق آن امور مجبور به عدول از اصول و اهداف انقلاب اسلامی ( اصولگرایی اسلامی) شود؛ منجر به گسترش روابط با كشورهای جهان به استناد دو سه كشور ( امریكا ، اسرائیل و افریقای جنوبی تا پیش از ۱۳۷۳) شد.
پژوهشگر: سعید یعقوبی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
آمریکا دولت مجلس شورای اسلامی مجلس شورای نگهبان حجاب دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران انتخابات افغانستان گشت ارشاد رئیس جمهور
سلامت شورای شهر تهران هواشناسی شورای شهر تهران شهرداری تهران پلیس قتل فضای مجازی سیل کنکور وزارت بهداشت
دلار ارز قیمت خودرو قیمت دلار مالیات خودرو بازار خودرو بانک مرکزی قیمت طلا مسکن تورم ایران خودرو
سریال پیمان معادی تئاتر تلویزیون فیلم سینمای ایران سینما بازیگر موسیقی سریال پایتخت ازدواج
سازمان سنجش خورشید
اسرائیل غزه رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه روسیه اوکراین حماس ترکیه نوار غزه عراق ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس ایران فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی سپاهان باشگاه پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک تراکتور
هوش مصنوعی اپل آیفون تبلیغات فناوری ناسا گوگل سامسونگ نخبگان
خواب موز بارداری دندانپزشکی آلزایمر روغن حیوانی