جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اربعین حسینی - وحدت شیعه و سنی


اربعین حسینی - وحدت شیعه و سنی
حجت الاسلام سردرودی در طی سالیان متمادی تحقیقات گسترده و ارزشمندی پیرامون تحریفات عاشورا به عمل آورده و حاصل آن تالیف چندین جلد کتاب بوده است که از جمله آنها کتاب «عاشورا پژوهی و تحریف شناسی عاشورا» در ۲ جلد است که به عنوان پژوهش برتر سال از سوی انجمن دین پژوهان برگزیده شده است. همچنین کتاب «غدیریه های فارسی» وی در سال ۷۹ به عنوان کتاب سال ولایت انتخاب گردید.
وی هم اکنون از پژوهشگران کتابخانه مرحوم آیت الله مرعشی نجفی می باشد. خلاصه ی گفت و گو با ایشان به بهانه فرا رسیدن اربعین حسینی :
در رابطه با اربعین حرف و حدیث زیاد است به قول حافظ:
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
که در شیشه بماند اربعینی
در متون روایی و حدیثی درباره اربعین شهادت امام حسین و مخصوصا زیارت اربعین تأکید زیاد شده تا آنجا که گفته اند از علائم مومن زیارت اربعین امام حسین(ع) است.
متن زیارتنامه اربعین بسیار پربار و آموزنده است، حتی در جایی در باره اهداف امام حسین علیه السلام و شهادتش در زیارت اربعین می گوید: «امام حسین علیه السلام جان و خونش را در راه خدا داد تا بندگان خدا را از جهالت و نادانی، و حیرت گمراهی نجات دهد.»
عاشورا و امام حسین محدود به یک قوم و ملت و کشور و مذهبی نمی شود. عاشورا میدان تعارض اخلاق با غیراخلاق و انسانیت با توحش است. در عاشورا، انبیاء در یک صفند و اشقیاء در یک صف دیگر، عاشورا نماد نزاع حق و باطل است. در این نزاع که همیشه بوده و خواهد بود، امام حسین و اصحاب او رفتار، کردار و گفتاری دارند که برای هرکس که جانب دار حق است لازم است امام حسین را در این نزاع بشناسد و به عنوان پیشوا از او بیاموزد.
درخصوص تحریفات هم باید بگویم حیطه حماسه عاشورا ه نیاز به غربال کردن دارد، چرا که در عرض ۱۳ قرن گذشته چیزهایی به فرهنگ و ادبیات و تاریخ و احادیث و اخبار و روایات عاشورا اضافه شده و حتی این افزوده ها در جاهایی در محکمات عاشورا غلبه کرده است و برای اینکه به حقایق و محکمات زندگی امام دست بیابم لازم بود غربالی صورت گیرد، لذا شروع به تهذیب اخبار، تاریخ و احادیث عاشورا کردم و در این یکی دو سال کم کم وارد فرهنگ عاشورا شده ام.
تاکنون هشت کتاب درباره عاشورا و امام حسین(ع) منتشر کرده ام به نام های: سیمای کربلا حریم حریت، چهل حدیث کربلا، شهید فاتح در آینه اندیشه، مقتل الحسین به روایت شیخ صدوق، تحریف شناسی عاشورا و عاشوراپژوهی با رویکردی بر تحریف شناسی تاریخ امام حسین(ع). قبل از آن هم کتابی داشتم به زبان آذری با عنوان عاشورا عشقینده و امسال هم برگزیده عاشوراپژوهی با مقاله مستقل منتشر نشده ای با عنوان افراط و تفریط در عاشوراپژوهی منتشر شده است.
در نقدهایی که برای کتاب عاشوراپژوهی نوشته شد، بیشتر ستایش بود تا نقد و در آنها بر لزوم انجام این کار تأکید شده بود. الحمدالله تأثیرهای عملی هم در زمینه تحریف زدایی داشته است بطور مثال تا قبل از انتشار کارهای ما، شعارهایی وجود داشت که در ماه محرم و صفر مطرح می شد و عده ای تصور می کردند این شعارها حدیث هستند، و اغلب در رسانه های عمومی و وسایل ارتباط جمعی مورد استفاده قرار می گرفت، اما پس از انتشار این کتابها چندان خبری از آنها نیست، باید اضافه کنم کتاب عاشوراپژوهی یک فصلی دارد تحت عنوان «اشعاری که حدیث شده اند» چون برخی از شعرها یک مصرعی از اشعار شعرای عرب هستند که در فرهنگ ما آمده و حدیث تلقی شده اند و خیلی هم جا افتاده است، تا جایی که حتی بعضی وقتها می بینید محرم که می آید، بعضی از روزنامه ها حتی در صفحه اول این اشعار را به عنوان حدیث از زبان امام حسین(ع) یا از زبان امام صادق(ع) نقل کرده و منتشر می کنند در حالی که اصلا این حدیث نیست، این شعری است که یک شاعر عربی گفته و این شعر خیلی معروف است و همه شما هم شنیده اید «کل یوم عاشورا کل ارض کربلا» این را از زبان امام صادق(ع) نقل می کنند و نظیر آن است شعر دیگری از احمد شوقی از شعرای مصری که می گوید: «قف دون رأیک فی الحیاه مجاهداً ان الحیاه عقیده و جهاد» عده ای مصرع دوم را حدیث می پندارند و به عنوان حدیث از زبان امام حسین(ع) نقل می کنند یا مورد سوم یک شعری است از ابوالحب هویزی حائری در دیوانش هم آمده یک بیتی از یک قصیده ای که می گوید «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیاسیوف خذینی» این هم تنها یک بیت شعر از یک قصیده است.
هیچ کتابی را جز قرآن صددرصد نمی توان تأیید کرد مگر صحیفه سجادیه که از نظر سند هیچ جای خدشه ندارد، و این انتظار که یک کتاب مطلقاً صحیح باشد انتظار بجایی نیست، اما اگر بخواهیم منابع نسبتاً صحیح را معرفی کنیم می توان از مقتل الحسین به روایت شیخ صدوق نام برد که شامل دویست و اندی حدیث از زبان ائمه(ع) است و به عبارت دیگر می توان گفت عاشورا به روایت ۱۴ معصوم است، این کتاب چند قرن پیش از لهوف سیدبن طاووس نوشته شده و شیخ صدوق با سه چهار واسطه، اخبار را از کسانی نقل می کند که عاشورا را دیده اند و من معتبرترین کتاب را مقتل شیخ صدوق می دانم و سپس روایت ابومخنف از عاشورا است که قسمت هایی از آن در تاریخ طبری آمده است و دیگر کتاب لهوف سیدبن طاووس است و برای مطالعه عموم مردم، کتاب پیشوای شهیدان از مرحوم آیت الله سیدرضا صدر توصیه می شود.و در آینده نیز تحریفات جدیدی تولید نشود پیشنهادات متعددی می توان ارائه داد، موثرترین پیشنهاد این است که ما به جای مخاطب قراردادن مداحان برای تحریف زدایی و به جای نالیدن و انتقاد از روضه خوانها، به سراغ مؤلفان، نویسندگان و محققان برویم. من در زمینه کتاب شناسی عاشورا مطالعات و کار زیادی انجام داده ام و به این نتیجه رسیده ام که بیشتر کتابهای نوشته شده درباره امام حسین و عاشورا، علمی نیستند و شرایط تالیف و پیش شرطهای تحقیق را ندارند. مخصوصا در مورد امام حسین(ع) و عاشورا که چون جاذبه و طرفدار زیادی دارد هرکس از هرکجا برخیزد درباره عاشورا کتاب می نویسد. مثلا کسی که ۴۰ یا ۵۰ سال در زمینه ای کار کرده و تخصص پیدا نموده می آید و در مورد عاشورا هم کتاب می نویسد در حالی که آن تخصصش هیچ ربطی به امام حسین(ع) ندارد. وقتی با او صحبت می کنید می بینید درک درستی از عاشورا ندارد و هیچ معلومات و محفوظاتی درباره عاشورا ندارد اما به خاطر درخواست ناشری از او، ایشان هم این کار را کرده است. تخصصی کارنکردن، یک مشکل است و این باعث ازدیاد تحریفات می شود و دنبال پول و مادیات بودن برخی ناشران و متأسفانه برخی نویسندگان، درد دیگری است، این گونه دکان درست کردن اصلا، خوب نیست الان که عصر رایانه و چاپ سریع کتاب است عده ای کتابهایی درباره امام حسین(ع) منتشر می کنند که حتی ارزش یک بار خواندن هم ندارد حتی آدمی برای وقت صرف شده برای خواندن فهرست این گونه کتابها هم تاسف می خورد. من خواهشم این است کارها تخصصی باشد، پژوهشگرانی که می خواهند در رابطه با عاشورا کار کنند با احتیاط قلم بزنند و به مشهورات استناد نکنند و با تکیه بر حرفهایی که از کودکی شنیده اند کتاب ننویسند: «رب مشهور لااصل له» ای بسا چیزهای مشهور و معروفی که از اساس بی ریشه اند.
اکثر کتابهایی که برای امام حسین(ع) نوشته می شود براساس همان مشهورات و شنیده هایی است که از کودکی در هیئت ها و محافل شنیده شده است. شکل بدتر اینکه بعضی ها از سرخوش خیالی یا ساده لوحی یا پاک دلی کتاب هایی نوشته اند یا سخنرانی هایی داشته اند که منتشر شده است وقتی به آنها می گویی فلان چیز که گفته ای یا نوشته ای تحریفی است و اصل و اساس ندارد و صد دلیل هم می آورید باز از آن تحریف دست بر نمی دارد. برای این که کتابشان با آن تحریف ها منتشر شده است. برخی از آنها هستند که البته در جلسه خصوصی قبول می کنند اما در موقع انتشار کتابشان آن را مجددا می آورند. تو گویی از اصلاح کتابشان می ترسند در حالی که فکر انسان همیشه در حال تحول و تکامل است و بقول استاد مرحوم علامه جعفری که می گفت تا زمانی که آخرین نفر از اولاد آدم به دنیا نیاید و آخرین نظریه اش را نگوید نمی توان گفت سخن تمام است. برای تکمیل اندیشه ها و یافته های ذهنی راه باز است و ما نباید در گذشته های خودمان بمانیم.
اما درخصوص راهکارها و اقدامات لازم برای پالایش عاشورا از تحریفات باید گفت که یک راه کار این است موسساتی برای عاشوراپژوهی تاسیس شود. ما در دنیا کتابخانه تخصصی عاشورا و امام حسین(ع) نداریم. این همه شبکه ماهواره ای و تلویزیونی هست اما یک شبکه الحسین یا عاشورا نداریم و خواص به صورت خاص به عاشورا نمی پردازند. خواص برای جلوگیری از تحریفات عاشورا باید اقدام بکنند. عاشورا سمبل تشیع علوی است، عاشورا نماد عرفان است و اوج عرفان را با رفتار امام حسین(ع) در عاشورا می توان جستجو کرد چرا عرفای ما فصوص الحسینیه و عاشورائیه تدوین نمی کنند که در آن فص حسینیه فص عباسیه، فص زینبیه فص اکبریه فص قاسمیه، بریریه، مسلمیه، قاسمیه و حبیبیه باشد؟ نظیر فصوص الحکم، یک فصوص الحسینی هم لازم است که نوشته شود.
عاشورا این ظرفیت و پتانسیل را دارد که در پرتو آن بتوان وحدت میان شیعه و سنی را در جهان اسلام تقویت کرد.
من به این موضوع خیلی اندیشیده ام و به نتایج خوبی هم رسیده ام. به نظر بنده برای عزت یافتن و اتحاد مسلمین و زدودن اختلافات و کم کردن فاصله ها میان مذاهب، امام حسین(ع) آن فرزند رسول خدا، بهترین وسیله است و ابتغوا الیه الوسیله.
متفکرین اهل سنت یافته های خیلی عمیق و دیدگاههای دقیقی درباره عاشورا دارند، حتی برخی جاها جای غبطه هستند از باب مثال قاضی عبدالجبار معتزلی از اندیشه وران معتزله و استاد ابن ابی الحدید شارح نهج البلاغه کتاب مفصلی دارد در علم کلام بنام المغنی که در مصر منتشر شده اما در ایران و لبنان اثری از آن نیست. این کتاب خیلی عمیق است- می دانید که اهل سنت از لحاظ کلامی دو دسته بوده و هستند معتزله و اشاعره. معتزله اهل اندیشه و خردند و خیلی به شیعه نزدیک هستند.
صاحب المغنی در دو جا مفصل درباره عاشورا صحبت کرده یکی در همین کتاب المغنی و یکی در کتاب دیگرش بنام الاصول الخمسه، هر دو، پربار و عمیق اند. مخصوصا وی سخنی دارد که حاکی از دقت و عمق فکر قاضی عبدالجبار است. او می گوید با کاری که امام حسین(ع) کرد ما به دنیا مباهات می کنیم در هیچ دینی شما پیغمبری را پیدا نمی کنید که خانواده او یکی یکی خود را فدای رسالت آن پیغمبر کرده باشند. اما اهل بیت پیامبر اسلام با تمام خلوص این کار را کردند، این بزرگترین دلیل بر حقانیت و صداقت رسالت رسول اسلام است زیرا خانواده هر کس بیشتر و پیش تر و دقیق تر از همه آن شخص را می شناسند. اگر ذره ای در کار پیامبر جای تردید بود، خانواده و نزدیکترین کسان او، خود را فدای پیامبر و کتاب و رسالت او نمی کردند و اوج این فداکاری خانواده پیامبر(ص) هم در کربلا و عاشوراست. این خیلی حرف حسابی است که قاضی عبدالجبار بیان می کند.
در میان همه مسلمانان و همه فرقه های آنان، امام حسین محبوب است و احترامش واجب شمرده می شود. روز عاشورا اهل سنت هم عزا دارند و بر آن حضرت می گریند حتی در برخی کشورها علمای بزرگ اهل سنت در مساجدشان با گریه برای امام حسین مقتل می خوانند.
اولین گام از طرف ما شیعیان این است که امام حسین را منحصر به خودمان ندانیم. امام حسین پیش از اینکه سومین امام ما شیعیان باشد فرزند پیامبر(ص) است. و پیش از آنکه یک مسلمان باشد یک انسان کامل است بالاتر از آن امام حسین(ع) نماد حریت، اخلاق و انسانیت است. هر انسان آگاه و غیرمتعصب اگر به تاریخ انسانها نگاه کند در صفحات رنگارنگ و گوناگون تاریخ، به امام حسین(ع) که می رسد او را بزرگ می بیند و طبیعی است که به ایشان احترام خواهد گذاشت. ما با همین امام حسین می توانیم انسان ها را با هم جمع کنیم و همه را به اخلاق، صلح و صفا دعوت کنیم.
یکی از محکمات عاشورا این است که امام حسین(ع) هرگز نمی خواست جنگ بشود هرگز هم جنگ را شروع نکرد. کار او حتی تا روز عاشورا دفاع بود. تا آخر هرگز نخواست کسی را بکشد و خون کسی را بریزد و عجیب اینکه با آن معصومیتش تا روز عاشورا امیدوار بود که طرف مقابل دست از جنگ بکشد و رو به صلح و صلا بیاورد.
اهل سنت و علما و بزرگان آنان هم باید به این موضوع توجه کنند که ما شیعیان بخصوص علما و بزرگان و مراجع شیعه هیچ کدام امام حسین(ع) را منحصر به خود و مذهب خود نمی دانند. اصلاً در شیعه باب اجتهاد همیشه باز است و به تبع آن باب اتحاد هم همیشه باز است.
فقه الشیعه و فقه امام صادق (ع) برای مصلحت همه مسلمانان تدوین شده. امام صادق(ع) و همه ائمه ما نه تنها دلسوز هر مسلمانی بلکه دلسوز همه انسان ها بودند. در دل همه آن ها محبت همه انسان ها موج می زد.
در اینجا می خواهم نکته ای را تاکید کنم و آن اینکه برخی ها اصلاً ضرورت اتحاد را نمی فهمند و باید به اینها فهماند باید زیاد سرمایه گذاری کرد باید هر مسلمانی که لااله الاالله می گوید این نکته را درک کند که این اتحاد از هر واجبی برای مسلمان واجب تر است ما که هر روز چندین بار در نمازهامان می گوییم: ایاک نعبد یعنی خدا تنها تو را می پرستیم نمی گوییم ایاک اعبد یعنی خدا تو را می پرستم. عبارت ما در نماز به صورت جمع بیان می شود، یا وقتی می گوییم اهدانا الصراط المستقیم صحبت از جمع است یعنی اینکه هدایت و کمک را برای خودم نمی خواهم اصلاً اسلام یک دین جمعی است ودستور «واعتصموا بحبل الله جمیعا» یک دستور خشک و خالی نیست شاید بتوان این آیه را تشبیه کرد به قلب قرآن و آیات دیگر را رگ های آن دانست. همه آیات، فرامین و اهداف قرآن و اسلام همسو با دین و در راستای دستور و اعتصموا بحبل الله هستند. عقل هم همین را ایجاب می کند
علما و خواص اگر درک کنند که عزت، دیانت و رضایت خدا در اتحاد است خودشان از من و تو بهتر می دانند چکار کنند، باید درک کنند و ضرورت آن را بفهمند. باید احتراز کنند ازاینکه بخاطر رضایت چند بازاری خمس بده مثلا حرفی بزنند یا کتابی بنویسند که به ضرر همه مسلمانان است امروز اگر در عراق یا پاکستان یا کشوری دیگر مسلمانی چه شیعه چه سنی کشته شود، یا انسانی بر سر این اختلافات مذهبی آزار ببیند کسانی که به این اختلافات دامن می زنند یا وقت نمی گذارند درباره اتحاد مسلمانان مطالعه کنند تا درک کنند، آنها همه شریک در خون آن کشته شدگان هستند. امروز دنیا خیلی کوچک است و با وسایل ارتباطی مدرن امروزی، همه چیز به همه جا انتقال می یابد از اینرو کسانی که معروف و شاخص هستند باید خیلی دقت کنند که تندروها و خوارج و خشکه مقدس ها از سخنان و کردارها و رفتار آنان سوء استفاده نکنند و باید فهمید که اتحاد و نزدیکی مسلمانان به همدیگر، از هر واجبی واجب تر است. پیامبر (ص) فرمود:«لاتدخلون الجنه حتی تومنوا ولن تومنوا حتی تحابوا» هرگز به رضایت خدا و بهشت او دست پیدا نمی کنید تا آنکه باورمند بشوید و به خدا و دین و خودتان ایمان داشته باشید و هرگز به این ایمان نمی رسید تا اینکه به هم محبت کنید و مسلمانی که به مسلمان دیگر به دید محبت نگاه نکند مسلمان نیست. خدا هیچ کس را ذاتاً بد نیافریده است.
سعدی می گوید:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
در روایات هست که هرگاه تاریکی ها به هم تنید و فتنه ها برخاست، به سراغ قرآن بروید و به دامن او چنگ زنید. امروز بزرگترین فتنه های مسلمانان، فتنه اختلاف است، سنی و شیعه به هم درست نگاه نمی کنند، دشمنان مشترک به تندروهای هر دو فرقه، چیزهایی القا کرده اند که هر دو نسبت به هم بد شده اند. آنان باید به واعتصموا بحبل الله برگردند و ببینند آیا در قرآن صحبت از شیعه و سنی هست؟ هر شیعه و سنی قبل از اینکه شیعه و یا سنی باشد مسلمان است ما اول مسلمانیم بعد چیزهای دیگر. بنابراین تمسک به قرآن بهترین گزینه برای وحدت میان مسلمانان در همه زمان ها و مکان ها است.
منبع : هوای تازه