پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


امنیت تئاتر و حمایت از بخش خصوصی‌


امنیت تئاتر و حمایت از بخش خصوصی‌
تئاتر همواره به عنوان یكی از تاثیرگذارترین هنرها در جوامع گوناگون مطرح بوده است، اما از آنجا كه این هنر زیبا و جذاب، بسیار حساس بوده آسیب‌های گوناگونی به آن وارد شده است. در كشور ما بارها اتفاق افتاده كه تمرین برای اجرای تئاتر آغاز شده و در نیمه راه به دلایل گوناگون، تعطیل شده و تئاتر به اجرا نرسیده، ازجمله بارزترین این‌گونه تئاترها می‌توان به نمایش "گالیله" كه به وسیله "استاد حمید سمندریان" بارها تمرین شد و به اجرا نرسید، اشاره كرد. در تمامی كشورها و ازجمله كشور ما، ضوابط قانونی برای اجرای تئاتر در نظر گرفته می‌شود. در كشور ما تئاتر هم مانند تمامی رشته‌های هنری دیگر، در مراحل گوناگون نیازمند دریافت مجوز است تا به اجرا برسد، اما گاه این ضوابط قانونی، دست و پاگیر شده و در جایگاه خویش به كار گرفته نمی‌شوند كه این موضوع تأمل و تعمق بیشتری را می‌طلبد. در این گزارش تنی چند از مسؤولان و كارگردانان تئاتر كشور درباره روند صحیح تكامل و اجرای تئاتر، چه ازنظر مراحل تمرین و چه ازنظر ضوابط قانونی و نیز دلایل به‌اجرا نرسیدن برخی نمایش‌ها، سخن به میان آورده‌اند.
تئاتر با سابقه‌ای طولانی و نزدیك به آفرینش انسان، در طول تاریخ مراحل گوناگونی را پشت سر گذارده و به توسعه و شكوفایی نسبی امروزی رسیده است.
در عصر كنونی، تئاتر با بهره‌گیری از هنرهای دیگر و گردآوردن آنها در مكانی به‌نام صحنه، به عنوان یكی از تأثیر‌گذارترین هنرها مطرح شده و سوژه‌ها و موضوعات گوناگونی را به قلمرو خود افزوده است.
امروزه حتی با پژوهش‌ها و بررسی‌های متخصصان این هنر، مراحل گوناگونی برای اجرای موفق تئاتر پیشنهاد شده و هر روز این مراحل كامل‌تر می‌شود و روند صحیح اجرای تئاتر را بیشتر به ما می‌شناساند، البته این روند در تمامی تئاتر‌ها و تمامی كشورها به طور یكسان طی نمی‌شود بلكه با نظارت كارگردان و با در نظر گرفتن امكانات و قابلیت‌هایی كه در اختیار آن تئاتر قرار می‌گیرد، قابل تغییر خواهد بود. این مراحل در كشور ما، در ابتدا از تصویب متن آغاز می‌شود. به این معنی كه كارگردان،‌ نمایشنامه نوشته شده را - چه از پیش نوشته شده باشد و چه به پیشنهاد كارگردان - برای تصویب به مركز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ارائه كرده و پس از تصویب متن منتظر سالن تمرین می‌شود. زمانی كه سالن تمرین در اختیار وی قرار می‌گیرد، گروه انتخاب شده به وسیله كارگردان، تمرین خود را آغاز كرده و پس از گذراندن مراحل روخوانی، میزانسن، ساخت دكور، موسیقی و... به بازبینی می‌رسد و در صورتی كه در بازبینی از سوی شورای نظارت و ارزشیابی مركز هنر‌های نمایشی تأیید شود، در نوبت اجرا قرار می‌گیرد و سپس در زمان مقرر و در سالن مقرر، به اجرا خواهد رسید. در این میان برای تعیین بودجه‌ها و دستمزد‌ها،‌ جلسه برآورد تشكیل می‌شود كه در آن نمایندگانی از مركز هنر‌های نمایشی به همراه كارگردان حضور خواهند یافت.
اما روش دیگر اجرای تئاتر در كشور ما - كه بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد‌- شركت در جشنواره تئاتر فجر است، چون یكی از قوانین این جشنواره، اجرای عمومی تئاتر‌ها، پس از جشنواره است و با توجه به تعداد تئاتر‌‌های شركت كننده در این جشنواره و تعداد سالن‌های موجود در كشور، اغلب سالن‌های معتبر، به اجرای این تئاتر‌ها اختصاص می‌یابد.
برای شركت در جشنواره نیز،‌ گذر از مراحل گوناگون بازخوانی متن، تمرین، بازبینی،‌دكور، موسیقی و... گریز ناپذیر خواهد بود.
●آغاز و ادامه تمرین‌
خلق تئاتر یا به عبارتی اجرای تئاتر بر روی صحنه نیز مانند خلق هر اثر هنری دیگر، دارای مراحلی است كه اگر این مراحل به درستی طی نشود، موجب اتلاف وقت گروه، به اجرا نرسیدن تئاتر و یا نقایص دیگری در اجرا خواهد شد. "بابك محمدی"، كارگردان تئاتر بر سیر صحیح این مراحل از زمانی كه نمایشنامه نوشته می‌شود یا از زمان انتخاب نمایشنامه از سوی كارگردان تا زمان اجرای آن بر لزوم كاربرد نمایشنامه انتخاب شده در جامعه‌ای كه نمایش قرار است در آنجا اجرا شود تاكید كرده و می‌گوید: در تئاتر انتخاب نمایشنامه‌ای كه هیچ ربطی به بیننده وجامعه وی نداشته باشد، انتخابی اشتباه خواهد بود، چرا كه تئاتر امروز باید حرفی برای گفتن داشته و دارای كاربرد امروزی در آن جامعه باشد. به عنوان مثال در حدود ۱۵ سال است كه هیچ اثری از برشت در اروپا اجرا نشده چون موضوعات مورد توجه برشت ازجمله مسائل سوسیالیستی و كمونیستی، دغدغه امروز مردم اروپا نیست، درحالی كه ممكن است در جوامع دیگری این دغدغه‌ها وجود داشته و آثار برشت برای اجرا، انتخاب صحیحی به‌شمار آید، اما برخی نمایشنامه‌ها از نظر هنری و از نظر تفكر، آثار با ارزشی بوده و جنبه آزمایشی دارد. در این زمینه نمایشنامه‌های شكسپیر را می‌توان نام برد، ولی این كیفیت با كیفیت تئاتر اجرا شده بر روی صحنه ارتباطی ندارد، بنابراین انتخاب متن به عنوان نخستین گام، بسیار حائز اهمیت است.
این كارگردان تئاتر در ادامه از وجود فردی به نام "دراماتورژ" دركنار كارگردان تئاتر، سخن به میان می‌آورد. دراماتورژها افراد فارغ‌التحصیل در رشته تئاتر هستند كه درباره تئاتر، متون نمایشی، اجراهای گوناگون از یك نمایشنامه و به تمامی نوشته‌ها درباره متون نمایشی و اجراها آگاهی داشته و در اجرای تئاتر و انتخاب نمایشنامه و نیز انتخاب هنرپیشه به كمك كارگردان می‌شتابند.
وی با اشاره به مرحله طولانی و بسیار مهم فهم و درك نمایشنامه می‌افزاید: نمایشنامه برخلاف فیلمنامه، توضیح و شرح ندارد و مقصود نویسنده را باید در میان دیالوگ‌ها جست‌و‌جو كرد. برداشت كارگردان و البته انتقال صحیح آن به بازیگران نكته‌ای است كه به هیچ‌وجه نمی‌توان آن را نادیده گرفت. این برداشت از راه‌های گوناگونی ایجاد می‌شود كه یكی از این راه‌ها خواندن نمایشنامه است، به‌ویژه زمانی كه دسترسی به نویسنده نمایشنامه و شاهدانی كه مقصود نمایشنامه‌نویس را درك كرده باشند ممكن نباشد، كارگردان با مشكل روبه‌رو خواهد شد، از سوی دیگر هركدام از بازیگران نیز به نوبه خود برداشتی از این نمایشنامه خواهند داشت كه كارگردان باید به كمك دراماتورژ همه این برداشت‌ها را به سمت برداشت موردنظر خویش هدایت كند.
نكته مهم دیگری كه "محمدی" آن را یادآور می‌شود، وجود امكانات لازم، چه ازنظر تجهیزات و چه ازنظر گروه اجرایی برای اجرای تئاتر است كه حتما باید در انتخاب متن، این امكانات درنظر گرفته شده و نمایشنامه‌ای متناسب با امكانات موجود انتخاب شود، تا جایی كه حتی توانایی بازیگران و عوامل اجرایی تئاتر در آن لحاظ شود.
وی در ادامه همچنین می‌افزاید: با توجه به تمام موضوعات یادشده وظیفه كارگران پس از انتخاب متن آن است كه دست‌كم ۸۰ درصد از مسائلی را كه اتفاق خواهد افتاد، بداند. ۲۰ درصد هم باید در میان تمرین‌ها و با اتودهای مكرر اتفاق بیافتد. سپس باید كارگردان، هنرپیشه را بدون جلوگیری از ابراز ایده‌های جدید، به سمت ایده‌های خود هدایت كند.
كارگردان خوب، كارگردانی است كه بازیگر را وادار به تفكر كند و فضایی را ایجاد كند كه ایده‌ها و تفكرات جدید بازگو شود. دوباره تاكید می‌كنم كه فهمیدن نمایشنامه و درك درست آن به وسیله كارگردان و انتقال صحیح آن به بازیگر، مهم‌ترین وظیفه كارگردان در اجرای تئاتر است.
حسین مسافر آستانه، كارگردان تئاتر و رئیس انجمن انقلاب و تئاتر دفاع مقدس در زمینه روند صحیح اجرای تئاتر، به مسأله‌ای كه كارگردان در ذهن خود با آن مواجه است، به عنوان انگیزه آغاز تمرین برای اجرای تئاتر اشاره كرده و در این باره می‌گوید: این مسأله می‌تواند امری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی یا ... باشد كه كارگردان در زندگی با آن مواجه است. و ممكن است كه در نمایشنامه‌ای كه پیش از آن نوشته شده وجود داشته باشد كه در این صورت كارگردان، آن نمایشنامه را انتخاب می‌كند و در غیر این صورت یا باید سفارش نوشتن آن را به نمایشنامه‌نویس بدهد و یا در كار كارگاهی آغاز به خلق آن كند و پس از آن، هوشمندی كارگردان در انتخاب گروه اجرایی و معیار انتخاب تمامی عوامل، بسیار حائز اهمیت است.
وی پس از انتخاب گروه به وسیله كارگردان، نیاز به امكانات را یادآور شده و اضافه می‌كند: در این مرحله، كار تئاتر با بضاعت فردی هنرمند پیش نخواهد رفت و نخستین موضوعی كه در این مرحله مورد توجه قرار می‌گیرد مكان یا سالنی برای تمرین گروه است. در جلسات نخستین، گروه به بحث و تبادل‌نظر در مورد نمایشنامه می‌پردازد و در جهت دریافت‌های گوناگون و از زوایای متعدد به آن اندیشیده و خط‌مشی اصلی موردنظر كارگردان با توافق گروه اجرایی كسب می‌شود. پس از آن روش‌های گوناگونی در پیش گرفته می‌شود، مثل دورخوانی پشت میز و نزدیك‌شدن هرچه بیشتر به ایده‌های نمایشنامه و شخصیت‌ها یا آغاز تمرین كارگاهی و نتیجه‌گیری از اتودها، زمانی كه كارگردان به نتیجه موردنظر رسیده و افراد را در پست‌های صحیح جایگزین می‌كند، تمرین آغاز می‌شود.
مسافر آستانه در ادامه، شیوه‌های گوناگون تمرین از سوی كارگردان‌های مختلف را مدنظر قرار می‌دهد، ولی همگی آنان با این تمرینات برای بیان ایده و تفكری كه برای آنها ایجاد انگیزه كرده است گام برمی‌دارند تا آن اثر به عنوان اثری جذاب همراه با سخنی برای تماشاگر مطرح شود و بتواند در حضور تماشاگر مورد ارزیابی قرار گیرد.
این مسؤول تئاتر، درباره وجه قانونی و ضوابط حاكم بر اجرای تئاتر در ایران، می‌گوید: از همان مرحله نخست، نمایشنامه برای تصویب باید به جایگاه قانونی خود ارسال شود تا نظر شورای بازخوان درباره ساختار و مضامین آن مشخص شود. پس از تصویب نمایشنامه از سوی این شورا و پس از طی‌شدن مراحل تمرین نیز این اتفاق خواهد افتاد و نمایش آماده اجرا باید دوباره برای اجرای عمومی، مجوز لازم را دریافت كند، همان‌گونه كه در نمایش فیلم و بسیاری از حرفه‌های دیگر، این روند طی می‌شود، اما وجه دیگری كه ادامه حیات تئاتر بستگی به آن داشته و از دو وجه دیگر بسیار مهم تر است، موضوع اقتصاد تئاتر است. در حال ‌حاضر متاسفانه تنها به وسیله رابطه‌ای دولتی كه همان مركز هنرهای نمایشی است، این وجه تامین می‌گردد، اما امیدواریم كه نیاز به تئاتر در جامعه به جایی برسد كه هریك از عوامل اقتصادی جامعه ازجمله مراكز تجاری و... با احساس این نیاز، دست‌كم مشكلات اقتصادی یك گروه تئاتری را برعهده بگیرند. این اتفاق تا حدودی افتاده، اما هنوز به شكل جدی به اجرا در نیامده است، تئاتر از نظر اقتصادی صددرصد دولتی است."محمد بهرامی"، مدیر روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر، دوگونه انتخاب متن نمایشی را مورد توجه قرار می‌دهد؛ یكی آن است كه نمایشنامه‌ای پیشاپیش نوشته شده و كارگردان باتوجه به علائق و دغدغه‌های خویش آن را برگزیند و دیگری آنكه كارگردان به اتفاق نویسنده در تعامل با یكدیگر متن را نوشته و حتی در مرحله نوشته‌شدن متن برخی بازیگران آن انتخاب شوند و یا برخی شخصیت‌ها یا كاراكترهای نمایشنامه، براساس بازی برخی بازیگران نوشته شود. وی در ادامه می‌گوید: در هر صورت متن انتخاب و برای اجرا به مركز هنرهای نمایشی ارسال شده و پس از تصویب آن از سوی شورای نظارت بر نمایش، تمرین آن آغاز و پس از تمرین هم، تقریبا یك هفته پیش از اجرا، كارهای نور، لباس، دكور و... انجام شده و تئاتر آماده اجرا می‌شود، البته پیش از آغاز اجرای عمومی، شورای نظارت بر نمایش آن‌را بازبینی كرده و مجوز اجرا را صادر می‌كند.
"محمد یعقوبی"، كارگردان تئاتر نیز در این زمینه به بیان تجربه‌های خود پرداخته و از نمایشنامه‌ای با آغاز، بدنه و پایان مشخص به‌عنوان انگیزه‌ای برای آغاز تمرین یاد كرده و می‌گوید: هرگز نمایشنامه‌ای كه پایان نداشته باشد در دستور كار من قرار نخواهد گرفت. در ابتدا متنی را كه دارای آغاز، بدنه و پایان مشخص باشد نوشته و در طول تمرین آن را با توجه به بازیگران و قابلیت‌های آنان كامل می‌كنم. البته این سخن به معنای آن نیست كه تفكر بازیگران را وارد نمایشنامه می‌كنم بلكه در هنگام نوشتن با شخصیت‌های ذهنی، و در زمان تمرین با بازیگرانی واقعی روبه‌رو هستم. نویسنده ایده‌ای را در ذهن خود می‌پردازد و با توجه به قابلیت‌های موجود آن را بازنویسی كرده و همزمان با تمرین گروه، نمایشنامه را به اصطلاح پخته‌تر می‌كند.
●مشكل به اجرا نرسیدن تئاتر
یكی از مشكلات و آسیب‌هایی كه تئاتر كشور با آن روبه‌رو است، تعطیلی تمرین و به اجرا نرسیدن نمایش در مراحل گوناگون و به دلایل مختلف است. این دلایل می‌تواند رد شدن در بازبینی، رهاشدن تمرین از سوی بازیگر به دلیل مسائل معیشتی و یا .... باشد. "بهرامی" در این زمینه به تنظیم شیوه نامه دستمزدها به وسیله مركز هنرهای نمایشی و حل مسائل مالی عوامل اجرایی گروه تئاتری از سوی این شیوه‌نامه اشاره كرده و می‌گوید: ممكن است این دستمزدها نسبت به سینما یا تلویزیون رقم كمتری باشد، اما نسبت به گذشته رقم قابل ملاحظه‌ای است.
تا جایی كه من با اغلب دوستان صحبت كرده‌ام، از این رقم‌ها ابراز رضایت كرده‌اند. این موضوع تا حد زیادی، بازیگران و عوامل را به ماندن در گروه و از دست‌ندادن كار ترغیب خواهد كرد، اما درباره بازبینی تا جایی كه من مطلع هستم، به ندرت اتفاق افتاده كه نمایشی به دلیل متن، رد شده باشد، بلكه آنچه بیشتر باعث ردشدن نمایش در بازبینی می‌شود به عوامل تكنیكی كار بازمی‌گردد، چون شورای نظارت به این جنبه اهمیت بسیاری می‌دهد.
وی درباره امكان شناسایی توان گروه‌ها پیش از آغاز تمرین - برای آنكه اگر گروهی توانایی پشت‌ سر نهادن بازبینی را نداشته باشد، از ابتدا تمرین را آغاز نكند- خطر قصاص پیش از جنایت را مورد توجه قرارداده و می‌افزاید: در چنین صورتی و پیش از آماده‌شدن نمایش نمی‌توان درباره آن قضاوت كرد، چرا كه بسیاری از افرادی كه آنها را نمی‌شناسیم، دارای ذوق و استعداد خوبی هستند و می‌توانند تئاتری را به خوبی هدایت كرده و آن را اجرا كنند، ضمن آنكه گروهی كه برای بازبینی انتخاب شده‌اند، همگی كارشناسان تئاتر هستند و بدیهی است كه ‌نظر آنان می‌تواند برای گروه‌ها و برای اجرای مطلوب‌تر تئاتر موثر واقع شود، اما امكانات محدود مركز هنرهای نمایشی و همچنین تئاتر شهر را نیز باید در نظر گرفت كه راهی جز گذشتن از مراحل گوناگون، مانند بازبینی، برای مسؤولان باقی نمی‌گذارد.
مسافر در بخش آماتوری تئاتر، به اجرا نرسیدن برخی تئاترها را كاملا بدیهی دانسته و معتقد است: در این بخش همین‌كه گروه، تمرین را آغاز كرده و مدتی در كنار یكدیگر تمرین كنند، به معنی موفقیت و كسب تجربه است، اما در بخش گروه‌های حرفه‌ای، این اتفاق، موضوع غامض و پیچیده‌ای است، ولی كارگردان هوشمند باید در كنار خلاقیت هنری، دارای مدیریت اجرایی بوده و گروه را با دقت و وسواس انتخاب كرده و همه‌چیز را به شكل كاملا روشن با آنها درمیان گذارد، تا توقعات از همان ابتدا شفاف باشد، اما گاه با كارگردان‌هایی سروكار داریم كه در ابتدا این شفافیت را با گروه نداشته و همه چیز را به آینده و به‌ دست‌آوردن نتیجه كار منوط می‌كنند. بدیهی است در چنین شرایطی اختلاف‌نظربه وجود خواهد آمد و كارگردان یا نمی‌خواهد و یا نمی‌تواند، توقعات عوامل تئاتر را برآورده كند و دلخوری‌ها آغاز می‌شود. این موضوع، نوعی مدیریت نادرست كارگردان است. از سوی دیگر، كارگردان باید علاوه بر موضوع یادشده، تمامی مسائل سیاسی - اجتماعی جامعه خویش را بداند تا بتواند به گونه‌ای ایده‌های خود را به زبان تئاتر بیان كند كه كارش به اجرا برسد. به‌نظر من رد شدن یك نمایش در بازبینی به دلایل مضمونی، گویای هوشمند نبودن كارگردان آن نمایش در این زمینه است.چنان‌كه می‌بینیم پیچیده‌ترین حرف‌های سیاسی در تئاترهای دنیا بیان شده و تئاتر در بدترین وضعیت‌های سیاسی در جوامع گوناگون، به حیات خویش ادامه داده، چون دارای نویسندگان و كارگردانان هوشمندی بوده است. نخستین امری كه كارگردان علاوه بر تخصص خود باید بداند، جامعه‌شناسی اقتصادی است تا بتواند بدون تحریك حساسیت‌های خاص، ایده‌های خود را بیان كند.
"یعقوبی" در این زمینه به عرضه بسیار زیاد و بیش از گنجایش و به عبارت دیگر، كمبود فضای لازم برای عرضه تئاتر اشاره كرده و می‌افزاید: این موضوع نیاز به بازبینی دارد، به عنوان مثال در عرصه كتاب، تنها ممیزی موجود، در زمینه اخلاق است ولی به هر تعداد كه بخواهید می‌توانید كتاب چاپ كنید، اما درباره تئاتر با توجه به كمبود سالن این‌گونه نیست و متأسفانه گاهی بهانه كمبود سالن باعث می‌شود كه به برخی تئاترها با دید غیرعادلانه نگریسته شود. همواره درباره تئاترهایی كه در بازبینی رد می‌شود، از ضعف تكنیكی صحبت می‌شود ولی در اجرا، از ۴۰ تئاتر اجرا شده، تنها ۵ تئاتر ارزش تكنیكی دارند، حال آنكه در میان تئاترهای تصویب نشده نیز، تئاترهای قوی و پرارزش كم نیستند. این موضوع موجب ازبین‌رفتن امنیت تئاتر كشور شده است و هر از چندی، فعالان این عرصه خسته شده و جای خود را به تازه ‌واردان می‌دهند و البته این فعالان محكوم به كناره‌گیری می‌شوند.
این‌گونه است كه فرد باید با سماجت و پررویی و تلاش بیش از حد و نیز تا حدودی شانس به موفقیت در این عرصه دست یابد. حتی گاهی در جشنواره فجر به كسانی كه از سوی این جشنواره برگزیده شده و به آنها جایزه اعطا شده، بها نمی‌دهند و ارزش لازم را قائل نمی‌شوند.
وی در ادامه، فضای حاكم بر تئاتر كشور را نوعی فضای شبه‌حرفه‌ای می‌خواند، چون امنیت از ملزومات این حرفه است كه در تئاتر كشور ما موجود نیست.
"محمدی" اتفاقاتی همچون به اجرا نرسیدن یك تئاتر را به معنای نابودی آن معرفی می‌كند. درست مانند اینكه ماهی را از آب گرفته و پس از یك ماه تصمیم به خوردن آن گرفته شود. وی در ادامه اضافه كرد: برای حل این مشكلات كه در جوامع دیگر متداول نیست، كارگردان باید پیش از آغاز تمرین، زمان و مكان اجرا را بداند. این امر هیجانی را برای گروه ایجاد می‌كند كه خود به خود باعث آمادگی تئاتر و اجرای آن در موعد مقرر خواهد شد.
همچنین درباره بازیگر و اتفاقاتی كه برای او می‌افتد، تاكید می‌كند: بازیگر برای اجرای نقش، از جان و احساسات خود مایه می‌گذارد، ولی پس از رسیدن به شخصیت موردنظر، تا زمان خاصی می‌تواند این شخصیت را در درون خود نگه دارد و در نهایت، شخصیت موردنظر از درون بازیگر خارج خواهد شد، بنابراین بازیگر باید بداند كه تئاتر چه زمانی به اجرا خواهد رسید. فراموش نكنید كه بازیگران در انتقال تفكر و ایده تئاتر، مهم‌ترین و موثرترین بخش هستند و درك‌كردن آنان امری لازم برای اجرای تئاتر است.
●تهیه‌كننده دولتی یا خصوصی؟
در كشور ما و در حال‌ حاضر، تنها سرمایه‌گذار تئاتر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است كه از طریق مركز هنرهای نمایشی به این امر می‌پردازد و سرمایه‌گذاران خصوصی در اجرای تئاتر فعالیت زیادی ندارند، درحالی كه تئاتر، به‌عنوان یكی از تاثیرگذارترین هنرها در جامعه، می‌تواند مورد توجه سرمایه‌گذاران خصوصی نیز قرار گیرد.
محمدی معتقد است ارتقا و بالابردن سطح فرهنگ برعهده دولت است و از مردم نمی‌توان انتظاری در این خصوص داشت. وی نقش دولت را در تكامل فرهنگ جامعه بسیار موثر می‌داند و می‌افزاید: با این‌حال دولت نمی‌تواند تمامی تولیدات هنری را برعهده بگیرد، زیرا هرچند امكانات مالی دولت را نمی‌توان نادیده گرفت، اما دولت دارای كارمندانی است كه وظیفه گرداندن این تولیدات برعهده آنهاست، درحالی كه شاید بسیاری از آنان دارای تخصص هنری نباشند و از آنان نمی‌توان انتظار داشت كه مسائل و مشكلات هنر را در جامعه به خوبی درك كرده و برای حل آن گام بردارند، در این زمینه دولت باید مردم را تشویق كند تا كارها را خود برعهده بگیرند و به عبارت دیگر، دولت باید بستر را برای تهیه‌كنندگان خصوصی فراهم كند. به عنوان مثال، می‌تواند برخی سالن‌های تئاتر را در اختیار تهیه‌كنندگان خصوصی قرار دهد تا این‌ها خود در آن سالن به اجرای تئاتر بپردازند. در حال‌حاضر در كشورهای اروپایی در ابتدا دولت بسترهای فرهنگی را آماده كرده و سپس در اختیار بخش خصوصی قرار می‌دهد كه این موضوع می‌تواند سرلوحه كار دولت ما نیز قرار گیرد. خوشبختانه ما در جامعه هم كارگردانان مجرب با تجربه‌های گوناگون مدیریت و هم تماشاگران تئاتر داریم كه می‌توانیم از هر دو وجه به نفع تئاتر استفاده كنیم.
مسافر آستانه با توجه به وجود تئاتر دولتی در ایران، توقعات دولتی را كاملا واضح و روشن خوانده و می‌گوید: مصوباتی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی ‌عنوان مصوبه لازم‌الاجرا به ما ارائه شده كه ازجمله می‌توان از در تعارض‌نبودن با اعتقادات دینی، حفظ حرمت‌ها و قداست‌هایی كه درباره شخصیت‌های گوناگون وجود دارد و... نام برد. این مسائل بسیار روشن و واضح است و كارگردان می‌تواند با هوشمندی خود و آگاهی بر این مسائل كار خود را به اجرا برساند. البته در عرض هشت سال گذشته، به ندرت اتفاق افتاده كه نمایشی تنها به دلیل مشكلات مضمونی، در بازبینی رد شود.
وی برای حل مشكل اساسی تئاتر، نیاز به آگاهی از ضرورت و امنیت تئاتر را در جامعه مطرح كرده و می‌گوید: در كشور ما هنوز به تئاتر، به مناسبت خاص و برای مخاطب خاص نگاه می‌شود و حتی در برنامه‌ریزی‌های فرهنگی نیز، بیشتر از این موضوع به آن فكر نمی‌شود؛ موضوعی كه در دنیا به عنوان امری بدیهی مطرح شده ولی در جامعه ما هنوز به عنوان شعار به آن نگریسته می‌شود، این است‌كه ضرورت تئاتر در جامعه به اندازه ضرورت نان در جامعه است. چنانچه این امر در جامعه ما درك شود، به نقش تئاتر در زیرساخت تفكر جامعه و ایجاد تحول در این زیرساخت پی خواهیم برد، در این صورت تئاتر خصوصی یا دولتی چندان تفاوتی با هم نخواهد داشت.این مسؤول تئاتر درباره ضوابط دولت در زمینه اجرای تئاتر می‌گوید: دولت هیچ موضوع از پیش‌تعیین‌شده‌ای را برای اجرای تئاتر تعیین نكرده است و به همین دلیل در چند سال اخیر شاهد اجرای تئاترهایی با مضامین گوناگون بوده‌ایم.
این امر بیانگر آن است كه تهیه‌كننده دولتی، هیچ سلیقه‌ای را برای اجرای تئاتر از پیش تعیین نكرده است، اما دیگر تهیه‌كننده دولتی از نظر اقتصادی، جوابگوی تئاتر كشور ما نیست، بنابراین لازمه بقای تئاتر در كشور ما فراهم‌كردن بستری مناسب برای فعالیت تهیه‌كنندگان خصوصی است كه اگر ضرورت وجود تئاتر در جامعه برای مردم مشخص شود، این اتفاق، خواهد افتاد و با این اتفاق بسیاری از مسائل فرهنگی این عرصه نیز حل خواهد شد.
"یعقوبی" نیز در خصوص تهیه‌كنندگی تئاتر كشور، ساده‌ترین اتفاقی را كه در تئاتر كشور می‌تواند رخ دهد، اتفاقی شبیه به سینما می‌داند، به این معنا كه تهیه‌كننده سینما با دریافت وام از سوی دولت به تولید فیلم می‌پردازد. وی معتقد است در تئاتر با توجه به كمبود سالن، باید تهیه‌كننده حق داشته باشد تا در صورتی كه تئاترش با استقبال مخاطب روبه‌رو شد، به هر تعداد كه بخواهد، آن تئاتر را اجرا كند، اما در حال‌حاضر، كارگردان تئاتر در حقیقت تهیه‌كننده نیست، بلكه به شكل پیمانكار فعالیت می‌كند. این كارگردان تئاتر در مورد تئاترهایی كه از سوی جوانان آماده اجرا می‌شود نیز تاكید ‌كرد: می‌توان با نظارت كارشناسانه، جوانان مستعد را برگزید تا برای آنان نیز بودجه‌ای در نظر گرفته شود، ولی درباره كارگردانانی كه كار خود را ثابت كرده‌اند، بازبینی هركدام از كارهای‌شان درست نیست. این كارگردانان باید بدانند كه هرساله بودجه‌ای را دراختیار دارند و باید در مقابل، تئاتری اجرا كنند. در این‌گونه موارد از یك‌سو، با توجه به اینكه برای آن تئاتر سرمایه‌گذاری شده است، از برخورد سلیقه‌ای پرهیز خواهد شد و از سوی دیگر، كارگردان از همان ابتدا می‌تواند با برنامه‌ریزی بهتری عمل كند كه نوعی امنیت برای گروه‌های تئاتری ایجاد می‌شود.
همچنین "حسین كیانی"، كارگردان تئاتر،‌ روند اصولی برای اجرای تئاتر را، روندی دانست كه به شكوفایی و توسعه تئاتر كمك كند و در این باره گفت: این روند در غرب، به توسعه تئاتر كمك كرده و امروزه شاهد سبك‌های گوناگون اجرایی و نوشتاری در آن سرزمین هستیم.
اما تئاتر سرزمین ما، تئاتری میانه (نه خیلی ضعیف و نه خیلی قوی) بوده و كشور ما برخلاف بسیاری از كشورهای همجوار دارای تئاتر است، بنابراین، زمینه تئاتر در كشور ما وجود داشته ولی این قابلیت هیچگاه در روند صحیح به شكوفایی نرسیده كه اگر چنین بود، اكنون دارای تئاتر خاص خود بوده و تئاتر ملی داشتیم.
وی از سوی دیگر به مشكلات جشنواره‌ها، بازبینی‌ها و ممیزی‌ها به عنوان یكی از دلایل شكوفا‌نشدن تئاتر اشاره كرد و كمبود امكانات را نیز به آن افزود، و گفت: با همین محدودیت‌ها و با اتفاقاتی همچون كیفی شدن بازبینی‌ها، می‌توان تعدادی تئاتر خوب را ایجاد و اجرا كرد، اما در حال‌ حاضر، از لحاظ كیفی به تئاتر نگاه نمی‌كنیم و تنها فكر می‌كنیم كه چون یك نفر سالیان سال، به اجرای تئاتر پرداخته، پس باید تئاتر اجرا كند و یا چون این تئاتر مناسبت خاصی دارد، پس باید اجرا شود و یا چون هر سال این جشنواره برگزار می‌شده، پس امسال نیز باید برگزار شود، این اتفاقات از معضلات تئاتر ماست.
این كارگردان تئاتر،‌ در ادامه، از برگزاری نادرست جشنواره‌ها در كشور سخن به میان آورده و ادامه داد: در دنیا، تئاتر‌هایی كه به اجرای عموم رفته، پس از چند ماه اجرای عمومی، تازه به جشنواره می‌رود، در حالی كه در جشنواره‌های تئاتری كشور ما این مسأله كاملا‌ برعكس است، بنابراین تمامی تئاترها در جشنواره‌ها شتاب زده بوده و اجرای عمومی آن‌ها قابل قبول‌تر است.
"كیانی" در خصوص تصویب متن نمایشی به نبود معیار‌های صحیح اشاره كرد كه هر ساله باعث نارضایتی هنرمندان تئاتر پس از اعلام نتیجه بازخوانی‌ها می‌شود و در ادامه افزود: به نظرمن در تئاتر، معیار صحیح، حلقه‌ مفقوده است، به همین دلیل دخالت سلیقه‌ها در انتخاب متون حرف اول را می‌زند و باید برای آن چاره‌ای اندیشید.
همچنین گاهی تعداد نمایشنامه‌های ارسال شده به جشنواره مورد افتخار قرار می‌گیرد كه به نظر من كمیت متون به هیچ وجه افتخار ندارد و باید به تعداد متن‌های قابل تأمل در این میان اندیشید. از متن كه بگذریم به تمرین، انتخاب بازیگر و... می‌رسیم كه در این زمینه نیز با مشكلاتی مواجه هستیم. بازیگران توانا در تئاتر ما محدود بوده و كارگردانان در انتخاب بازیگر خوب،‌ مشكل دارند و از سوی دیگر، برای بازیگر تئاتر، تأمین مالی وجود ندارد و بازیگر مجبور به پذیرفتن بازی در چند تئاتر در كنار یكدیگر و حتی گاهی پذیرفتن كار دیگری در كنار تئاتر می‌شود. بدیهی است با این شرایط چه از لحاظ وقت و چه از لحاظ ذهنیت،‌ به تمرین صحیح نخواهد رسید. همچنین كمبود سالن نیز، تمرین را با محدودیت بیشتری مواجه خواهد كرد و اگر كارگردانی، تمام این مشكلات را پذیرفته و تئاتری را به اجرا برساند، تازه با مشكلات ساخت و ساز دكور،‌ دو اجرا بودن سالن به دلیل كمبود سالن و... روبه‌رو خواهد بود.
این كارگردان تئاتر در ادامه و درباره تئاتر موفق گفت: در تئاتر كاری موفق خواهد بود كه در طول اجرا نیز كامل شود و كارگردان، هر شب پس از تماشای تئاتر به اصلاح آن و هدایت بیشتر بازیگران بپردازد، ولی در تئاتر ما این اتفاق نمی‌افتد و بازیگران، به دلیل مسائل یاد شده پس از اجرا آنقدر عجله دارند كه شاید تنها فرصت پاك كردن گریم را داشته باشند.
"علیرضا نادری"، كارگردان تئاتر‌ نیز در این زمینه معتقد است: شركت در جشنواره تنها راه رسیدن به اجرای عموم بوده و گفت:‌ تئاتری كه بخواهد به اجرای عموم برسد، ابتدا باید در جشنواره فجر شركت كرده و پس از طی شدن مدتی طولانی به نوبت اجرا برسد. بدیهی است كه در این مدت طولانی،‌ گروه تئاتر از هم پاشیده و هر كدام از بازیگران مشغول تئاتر‌های دیگری خواهند شد، اما اگر كارگردان با تلاش فراوان گروه را دوباره كنار هم گردآورد، دوباره باید روند تمرین را از مراحل نخست آغاز كند. پس از این همه در جلسه‌ای به نام جلسه برآورد،‌ با رابطه‌ای كاسبكارانه،‌ با هنر تئاتر رفتار می‌كنیم و مبلغی به عنوان دستمزد برای گروه نمایشی تعیین می‌شود كه قسط‌های آن شاید حتی پس از مدت‌ها و سال‌ها هم پرداخت نشود.
"كیانی" در زمینه به اجرا نرسیدن تئاتر،‌ با تأكید بر مسائل یاد شده گفت: مهم‌ترین مسأله، نبود حمایت مالی صحیح از گروه‌های تئاتری است. گروه باید با بودجه خود، تداركات تمرین و اجرا را انجام دهد و سپس درسه یا چهار قسط آن را باز پس گیرد، اما تا حدی دلایل پیچیده‌تری نیز در این زمینه وجود دارد كه هر گروه با مشكلات خاص خود روبه‌رو است و باید آنها را از میان بردارد، اما گاهی گروه در برخورد با مشكلات موفق نبوده و تئاترش به تعطیلی خواهد رسید.
پیروی از روند صحیح شكل‌گیری تئاتر، موجب موفق شدن آن می‌شود كه در نهایت به شكوفایی تئاتر كشور منجر خواهد شد. چه بهتر خواهد بود اگر با پیگیری مسؤولان و بررسی‌های متخصصان و پژوهشگران تئاتر، این هنر گرانقدر در این مرز و بوم پر هنر به بهترین وجه اجرا شود و در دسترس تمام افراد جامعه قرار گیرد.
ساسان پارسی‌
منبع : فرهنگ و پژوهش