دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


فرانکلین لوئیس و مولوی


فرانکلین لوئیس و مولوی
پس از رینولد الین نیكلسون فقید(۲۷ اوت ۱۹۴۵- ۱۸ اوت ۱۸۶۸) (۱) و آثار گرانقدری كه در زمینه عرفان و ادب فارسی، خاصه با تصحیح و شرح مثنوی مولانا جلال الدین بلخی، به فرهنگ ما تقدیم كرد، و پس از شادروان آنه ماری شیمل(ژانویه ۲۰۰۳ – آوریل ۱۹۲۲)(۲) و تحقیقات عشق آمیزی كه از او درباره ی تصوف اسلامی و بزرگان ادب و عرفان فارسی، خاصه مولانا جلال الدین بلخی، به یادگار ماند، امروز در میان محققان و دانشمندان انگلیسی زبان نام پرفسور ویلیام چیتیك(۱۹۴۳) از همه مشهورتر است. چیتیك از جمله دیگر آثار خود، درباره ی مولانا جلال الدین بلخی نیز تحقیقات ارزنده ای منتشر ساخته است، اما چنین به نظر می رسد كه عنایت او به حكمت و فلسفه بیش از عرفان عاشقانه مولاناست. وقتی به آثار ارجمند و پرمایه ای كه چیتیك درباره ی ابن عربی منتشر ساخته است نظر می كنیم و آنها را با تتبعاتی كه درباره ی مولانا به عمل آورده مقایسه می كنیم، ناگزیر او را به عنوان عربی شناسی می بینیم كه به مولانای بلخ نیز گوشه چشمی دارد. دكتر چیتیك، با آنكه بی شك از نام آوران انگلیسی زبان روزگار ما در زمینه فلسفه و عرفان اسلامی است، در دوره لیسانس، تاریخ می خواند و از دانشگاه تهران(بخش دانشجویان خارجی) دكترای ادبیات فارسی می گیرد، اما موضوع دانشنامه دكتری خود را فلسفه و معارف اسلامی انتخاب می كند و به تصحیح كتاب نقد النصوص جامی می پردازد كه با پیشگفتار استاد سید جلال الدین آشتیانی شارح كبیر ملاصدرا و ابن عربی انتشار می یابد. (۳)
فرانكلین دین لوئیس(Franklin Dean Lewis)
و اما از او كه بگذریم، در میان انگلیسی زبانان شیفته ادب و عرفان فارسی به دانشمندان مولوی دوستی بر می خوریم كه سنش هنوز به چهل و پنج نرسیده است و باید برای تحقیقات آینده پیرامون ادب فارسی، خاصه معرفی شایسته و عالمانه مولانا جلال الدین به غربیان و آمریكاییان امید فراوان به او بست. از این جهت بر خوانندگان آمریكایی آثار مولانا انگشت تأكید می گذارم كه كالمن باركس (coleman Barks) استاد بازنشسته رشته ی ادبیات انگلیسی دانشگاه جورجیای آمریكا، ودی پك چوپرا (Deepak Chopra) پزشك هندی الاصل آمریكا نشین، و امثال كمتر معروف آنان، شعرهایی به نام مولانا در آن قاره ۲۵۰ میلیون نفری منتشر می سازند. (۴) و صد البته به دست دیگر مردمان انگلیسی زبان بریتانیایی و استرالیایی هم می رسد، كه چهره ای آمریكایی از مولانای ایرانی ما در ذهن آنان مجسم می سازد و با فرهنگ بی قید و بند آمریكایی بیشتر سازگاری دارد تا با معارف اسلامی و فرهنگ ایرانی مولانا جلال الدین، هر چند كه موجب افزونی فراوان شهرت مولانا و نام ایران در غرب شده است با كمال تأسف، رنگ و بوی عرفان اسلامی و ایرانی ندارد ـ انگار كه مولانا آمریكایی بوده، در همین اواخر قرن بیستم در دل نیویورك به دنیا آمده، و در مكتب دكتر باركس و دگتر چوپرا و امثالهم تربیت شده است. عیب بزرگ كار در این است كه این گونه افراد در حالی اشعار مولانا را به گمان خود به انگلیسی ترجمه می كنند كه نه علوم اسلامی می دانند و نه ادبیات فارسی می شناسند. خطر بزرگ تری كه از این گونه ترجمه های ناشیانه ما را تهدید می كند ترجمه های آینده ای است كه بی تردید اهالی زبانهای دیگر مانند فرانسویها، آلمانیها، سویسی ها و غیره از روی نوشته های انگلیسی اینان به زودی روانه بازار اروپا خواهند كرد و ما در این سوی كره زمین، در زادگاه مولانا، شادمان از این خیال كه شعرهای او در آمریكا هفتصد ـ هشتصد هزار به فروش رفته و پرخواننده ترین كتاب فلان سال در آمریكا بوده است.
این است كه وقتی با محققی پرشور و مستعد و برخوردار از نیروی شگرف جوانی رو به رو می شویم و او را دارای استعداد، نبوغ سرشار، علاقه و پشتكار فراوان می یابیم كه در میان مردمان آسایش طلب آن قاره ی صنعت پرور سرمایه خیز، با تحمل مشقات زندگی دانشگاهی و دانش پژوهی، عمر را در راه گسترش زبان و ادبیات فارسی به قدم صدق و ارادت طی می كند، باید با كمال فروتنی خوش آمدش گوییم، آفرینش بخوانیم، او را از قبیله خود بدانیم و دست كم وسایل تحقیق را در اختیارش گذاریم ـ اینها توقعات گزافی نیست.
دكتر فرانكلین دین لوئیس، از آغاز دوره ی لیسانس او حساب كنیم، بیست و پنج سال از زندگانی خود را صرف آموختن زبان و ادبیات فارسی كرده؛ بیش از هفت سال است كه به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول است، و نكته شایان توجه در زندگی علمی او همین است كه در سراسر دوران تحصیل و تدریس سی و دو ساله خود با زبان و ادبیات فارسی و لوازم آن از قبیل زبان و ادبیات عربی و علوم اسلامی زیسته و همه تحقیقات او منحصر به همین رشته وسیع بوده، بنابراین از او دانشمندی توانا در رشته ادب فارسی آفریده است؛ پایان نامه دكتری فرانكلین لوئیس درباره ی سنایی و پیدایش غزل فارسی است كه جایزه بنیاد تحقیقات ایرانی را نصیب وی ساخت؛ مقالاتش درباره حافظ و رندی،‌حافظ و موسیقی و گلستان سعدی در دائرهٔالمعارف ایرانیكا چاپ شده است؛ مهم ترین كتابش درباره مولانا جلال الدین جایزه انجمن دوستی بریتانیا و كویت را به دست آورد؛ و اینها همه از توانمندی او در زمینه تحقیقات مربوط به ادب فارسی خبر می دهد.
فرانكلین آموختن زبان و ادبیات فارسی را در سطح دانشگاه از بركلی (Berkeley) گروه مطالعات خاور نزدیك، آغاز كرد و قبل از آنكه در سال ۱۹۸۳ دوره كارشناسی را در آنجا به پایان برساند، دو سال (۲- ۱۹۸۱) در دانشگاه لیدز انگلستان به تحصیل زبان و ادبیات عرب ادامه داد. سپس به دانشگاه شیكاگو، گروه زبان و تمدنهای خاور نزدیك، رفت و در سال ۱۹۹۵ در رشته زبان و ادبیات فارسی به اخذ درجه دكتری نائل آمد و تا دو سال در همانجا به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت. او اكنون دانشیار تمام وقت زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اموری (Emory University) است كه در شهر آتلانتای ایالت جورجیای آمریكا قرار دارد. دكتر حشمت مؤید، دكتر ژاله ی پیر نظر، دكتر محمود امید سالار، دكتر حسن جوادی، پرفسور حامد الگار، ژوزف زیدان، پروفسور ایرالاپیدوس، پروفسور یونگ، و پروفسور فقید فضل الرحمان در شمار مشهورترین استادانی بوده اند كه فرانكلین دین لوئیس از آنان ادب فارسی و عربی و علوم اسلامی آموخته است.
مولانا دیروز تا امروز، شرق تا غرب (۵)
فرانكلین لوئیس در دهه ۱۹۷۰ در كالیفرنیای جنوبی با اندیشه های لاهوتی مولانا آشنا می شود و به او دل می بازد. تحقیقات براون، نیكلسون و آربری را درباره ی او مطالعه می كند و طی دوران تحصیلات دانشگاهی خود، پس از آشنایی با زبان و ادب فارسی، آثار مولانا را به زبان فارسی می خواند. رفته رفته با كمال شگفتی متوجه
می شود كه فرهنگ عامیانه ی مردم پیام آسمانی این عارف عاشق الهی را تغییر داده و آن را در بازار كتاب مشتری سالار آمریكا تا حد نازل ترین معیارهای فرهنگ غیر مذهبی امروز آن دیار پایین آورده است.
بنابراین تصمیم می گیرد محققانه و جامع درباره مولانا تألیف كند. به نظر او دانشمندان پیشین به جنبه تاریخی زندگانی مولانا توجه كامل نكرده اند و از آن به سرعت گذشته اند. از این رو، تحقیقات خود را بر شناختن مولانا از منظر واقعیات تاریخی معطوف می سازد و ثمره تلاشهای چند ساله خود را در كتابی به نام مولانا، دیروز تا امروز، شرق تا غرب(Rumjpast And Prsent East And West) می گنجاند.فرانكلین لوئیس كوشیده است در این كتاب شرح زندگانی، افكار و اندیشه های مولانا را از زاویه حقایق تاریخی به قلم آورد و همچنین تأثیر افكار و آثار او بر متفكران، نویسندگان، هنرمندان و حتی سیاستمداران شرق و غرب نشان دهد. وقتی همه ششصد و پنجاه صفحه این كتاب پرمایه را ورق می زنیم از بسیاری اطلاعات و اعداد و ارقامی كه ماهها و سالهای وقایع گوناگون مربوط به زندگانی مولانا یا صفحات كتابها و شماره های نوارهای مختلف و حتی شبكه های اینترنتی مربوط به او را نشان می دهد در شگفت می شویم. تحقیقات مفصل دكتر لوئیس در واقع دایرهٔالمعارف مولاناست كه وقایع مستند تاریخی روزگاران تولد تا درگذشت او را در بر می گیرد و افزون بر این، مشتمل است بر معرفی تقریباً همه دانشمندان و نویسندگان ایرانی، ترك و عرب و هندی، پاكستانی و افغانی و اجله علمای اروپایی و آمریكایی و ملل دیگر كه هر یك به نوعی در زمینه معرفی آثار و افكار مولانا و شرح زندگانی او قلم زده اند. و آثار ارزنده آفریده اند ـ از تألیف و ترجمه كتاب گرفته تا سرودن شعر و اجرای برنامه های موسیقی و نمایشنامه و امثال آن. لوئیس به همین بسنده نكرده است و بخشی از كتاب مولانای خود را به معرفی آثاری اختصاص داده كه در رسانه های همگانی به صورت فیلم، نوار ویدئو و نوار صوتی از اشعار او فراهم فراهم آمده یا به صورتهای دیگر مانند باله و اپرا و رقص ارائه شده است. آدرس سایتهای اینترنتی مربوط به مولانا را میز می توان در كتاب لوئیس پیدا كرد.
اما قسمت اعظم كتاب مولانا، دیروز تا امروز، شرق تا غرب، یعنی در واقع دو سوم این كتاب صرفاً به خود مولانا اختصاص دارد كه چهار بخش كامل از بخشهای پنجگانه آن را تشكیل می دهد. این بخشها به طور خلاصه، درباره بهاءالدین ولد(سلطان العلما)، سید برهان الدین محقق ترمذی، شمس الدین تبریزی،‌فرزندان مولانا و اخیان مرید او،
حسام الدین، صلاح الدین، دانشمندان و حكمرانان معاصر او، تأثیر مربیان و آموزگاران و معاصرانش بر او، همچنین تأثیر شیوه تفكر و زندگی مولانا بر جامعه علمی، سیاسی و مردم هم روزگار او و بسیاری مطالب دیگر از جمله ایجاد سلسله ی مولویه، چلبی ها، تغییر شیوه ی زندگی و تمایلات آنان پس از مولانا تا به امروز سخن می گوید. دكتر لوئیس در بخشی دیگر از این كتاب كوشیده است با دیدی انتقادی و نكته بین به مقایسه سخنان مناقب نامه نویسان از قبیل افلاكی و سپهسالار و تذكره نویسانی چون جامی و دولتشاه سمرقندی بپردازد و برخی واقعیتهای زندگی مولانا را از پرده پر ابهام افسانه ها و حكایتهای آنان بیرون كشد.
در واقع، لوئیس در این چهار بخش نشان داده است كه مولانا از زمان كودكی تا جوانی و پیری به چه افرادی از فقیه و عارف و زاهد، ایرانی و عرب و مسلمان و حتی مسیحی نشست و برخاست می كرده، چه درسهایی خوانده و در كجا تحصیل كرده و در چه فضاها و محیطهایی زیسته و كدام عوامل دنیایی و مادی، معنوی و روحانی، و حتی سیاسی بر منش او و بر افكار او تأثیر گذاشته تا مولانایی شده است كه در مثنوی معنوی و در غزلیان شمس می بینیم.
فرانكلین لوئیس، خودش، در مصاحبه ای راجع به كتاب مولانای خود می گوید كه گذشته از علاقه غربیان به مولانا، دلیل دیگری نیز سبب تألیف این كتاب مفصل شده و آن تمایل او به معرفی چهره حقیقی مولانا به شیوه علمی و مستند به اسناد تاریخی بوده است.
دلیل دیگر، انجام كاری علمی و ماندنی بود.... چهره مولانا در غرب تجاری شده است و حتی دانشمندانی كه درباره ی مولانا به تحقیق پرداخته اند نیز كمتر به چهره او از دیدگاه تاریخ نظر انداخته اند. من در این كتاب سعی كردم به این چهره مولانا توجه كنم و ببینم آیا با مداركی كه موجود است می توان از دریچه ی تاریخ چهره مولانا را بهتر شناخت یا نه؟ و امیدوار بودم و هستم كه این كتاب بتواند بر مبنای پژوهشهای آینده قرار گیرد. (۶)
یكی از جالب ترین و تازه ترین مباحثی كه لوئیس در این كتاب مطرح كرده، تاریخ آشنایی غرب با مولاناست،‌كه قبل از دویست سال پیش با خاطرات مسافران اروپایی از سفر به تركیه و دیدار با مولویان و تماشای مراسم سماع و آداب دیگر آنان آغاز می شود.
نوشتن چنین كتابی، بی تردید، نیازمند تحقیق مستمر در آثار بسیاری است كه از مطالب دیگر درباره مولانا هم سخن گفته اند. من به تحقیق نمی دانم كه دكتر لوئیس چند سال از عمر خود را صرف تحقیق و یادداشت برداری و تألیف كتاب مولانای خود كرده ولی رنج فراوان او از فحوای سخنش پیداست.
در حالی كه كتابهای مرجع را در اتاق نشیمن منزلمان برگرد خود روی هم چیده بودم، تا ساعت پنج و شش بامداد خمیده پشت می نشستم. شانه هایم به شدت درد می گرفت و به سبب بی خوابی دچار سردرد می شدم، و با این حال كار می كردم تا این كتاب به اتمام رسید. (۷)آشنایی من با دكتر فرانكلین لوئیس
من از خوانندگان پرو پا قرص مجله بخارای دهباشی هستم كه می دانم با چه سختی ای آن را منتشر می كند. روزی استاد بزرگوار ایرج افشار در آن مجله نوشته بودند كه دكتر لوئیس كتابی راجع به مولانا تألیف كرده است. (۸) بدون درنگ از دوست بسیار عزیزی كه استاد دانشگاه ایالتی میشیگان است خواهش كردم كتاب لوئیس را تهیه كند و بفرستد. دكتر معلمیان در اسرع وقت آن كتاب را به دست مسافری هم وطن داد و به من رساند. آن را در مطالعه گرفتم و ارزنده یافتم و قصد ترجمه آن در من زنده شد.
پس از یك سالی كه به كار ترجمه كتاب لوئیس مشغول بودم ضروری دیدم مطالبی را با او در میان گذارم. به هر طریق كه بود آدرس ایمیل او را در اینترنت یافتم؛ موضوع را با وی در میان نهادم و او با كمال شوق قول داد به من كمك كند. بنابراین مكاتبه الكترونیكی ما شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. این همكاری سبب شد تا من بتوانم با قوت قلب و اعتماد بیشتری معادلهای فارسی خود را در برابر كلمات و عبارات او قرار دهم و از سوی دیگر نیز موجب آن شد كه لوئیس گاهی در عبارتی یا مطالبی تجدید نظر كند. این است كه شاید ترجمه فارسی كتاب او در برخی موارد با متن اصلی انگلیسی آن تفاوت پیدا كرده باشد.
در اواخر مهر ماه ۱۳۸۲ ضمن برگزاری مجمع استادان زبان و ادبیات فارسی در تهران، هتل لاله، اولین بار لوئیس را ملاقات كردم و باز هم این ملاقات چند ساعته به صحبت درباره ی كتاب مولانا گذشت. او را در این چند ساعت انسانی یافتم شریف، پر از نشاط علمی و نیروی تحقیق، بی حب و بغض و تعصب بی جا، بسیار متواضع، خندان رو و گاهی بذله گو، كه زبان فارسی رابسیار روان صحبت می كرد و نور استعداد و نبوغ ذاتی از چشمانش می درخشید و سخنانش حاكی از احاطه علمی او بر تحقیقات مفصلی بود كه درباره مولانا به عمل آورده است.
دكتر لوئیس و ادبیات معاصر ایران
از نكات بسیار جالب توجه در زندگی علمی فرانكلین لوئیس علاقه و توجه او به آثار نویسندگان معاصر ایران است. در این باره به ذكر همین نكته باید بسنده كرد كه وی تاكنون داستانهای كوتاهی را از هوشنگ گلشیری، (۹) سیمین دانشور، و گلی ترقی (۱۰) به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر كرده است. دكتر لوئیس در مجموعه ای دیگر، داستانهای كوتاهی از گلی ترقی،‌مهین بهرامی، شهرنوش پارسی پور، منیرو روانی پور، شهلا شفیق، رویا شاپوریان، طاهره علوی، سودابه اشرفی، شكوه میرزادگی، فرخنده آقایی، مهكامه رحیم زاده، مهری یلفانی و فریبا وفی را با همكاری فرزین یزدانفر به انگلیسی ترجمه كرده است و مقدمه نسبتاً مفصلی نیز درباره ی زنان ایران بعد از انقلاب اسلامی بر آن نگاشته است. (۱۱)
* * *
امید آنكه، مسئولان حفظ میراث ادبی و فرهنگی ایران، یعنی دانشگاهها و پژوهشگاههای معارف اسلامی و گنجینه های ادبی، غافل نمانند و تا دیگران پیش دستی نكرده اند راه این دانشمند ایران دوست و این محقق عاشق ادب فارسی را به مراكز علمی ما باز كنند. چه خوب است همچنانكه تركها و پاكستانیها با پروفسور شیمل فقید رفتار كردند و فایده اش را هم دیدند، سازمانهای پژوهشی و دانشگاههای ایران از او دعوت كنند چند سالی در ایران تدریس كند. این گونه مراودات علمی سبب می شود تا این گونه پژوهشگران دانشمند بتوانند از نزدیك با فرهنگ ایران زمین آشنا شوند؛ به منابع و مآخذ مكتوب ایرانی از نزدیك دسترسی یابند؛ با استادان و پژوهشگران ادب و عرفان ایران و اسلام به گفت و گوهای علمی و تبادل نظر بنشینند و برای تألیف كتابها و مقالات بیشتر و انتشار آنها در سطح جهان با یكدیگر همكاری كنند. كمترین نتیچه ی اتخاذ چنین روشی،‌افزون بر استفاده ایرانیان از تحقیقات جدید و وسیع علمی، معرفی شایسته و بایسته ی فرهنگ و ادب ما در سراسر گیتی خواهد بود.
خدایش بیامرزد نیكلسون هرگز فرصت سفر به ایران را نیافت و دو سه سال مانده به مرگش او را به عضویت فرهنگستان ایران مفتخر ساختند.(۱۲) و پروفسور شیمل، كه روانش شاد باد، در سالهایی به ایران دعوت شد و دانشگاه تهران و پس از آن دانشگاه الزهرا(ع) وقتی به او دكتری افتخار داد كه دو سه ماه بعد دعوتنامه فرشته ی مرگ را برای شركت در مراسم ماه عسل ابدی خود دریافت كرد.(۱۳) به جای آنكه مبلغ و مروج فرهنگ ایران زمین در سراسر گیتی شود، خاطرات سفرهای خوش خودرا به عالم ارواح برد.
پانوشتها:
۱- رك. رینولد الین نیكلسون، شرح مثنوی معنوی مولوی. ترجمه و تعلیق حسن لاهوتی، تهران، ۱۳۷۴، سخن مترجم، نیز، بن: نیكلسون، عرفان عارفان مسلمان ترجمه دكتر اسدالله آزاد، مشهد، ۱۳۷۲، صفحه ۲۱ به بعد همچنین بن رینولد الین نیكلسون، عرفای اسلام،‌ترجمه ی دكتر ماهدخت همایی، تهران، ۱۳۶۶، صفحه ۱۰ به بعد.
۲- رك. آن ماری شیمل، شكوه شمس، سیری در آثار و افكار مولانا، ترجمه حسن لاهوتی، تهران ۱۳۶۷، چاپ چهارم ۱۳۸۲، سخن مترجم، صفحه پانرده به بعد؛ نیز: «بانوی شرق شناس غرب، در معرفی آنه ماری شیمل». كیمیا، دفتری در ادبیات و هنر و عرفان، شماره ۵، صفحه ۲۶۵ به بعد؛ نیز: آنه ماری شیمل، افسانه خوان عرفان، به كوشش حسین خندق آبادی، تهران ۱۳۸۱.
۳- همان شماره ۴، صفحه ۱۱۵ تا ۱۷۰.
۴- رك«مولانا جلال الدین در امریكا و اروپای امروز» در تحفه های آن جهانی، سیری در زندگی و آثار مولانا جلال الدین رومی، به كوشش علی دهباشی، تهران ۱۳۸۲، صفحه ۲۳۴ تا ۲۴۳.
۵- ترجمه فارسی این كتاب را نشر نامك به زودی به قلم نگارنده منتشر خواهد كرد.
۶- روزنامه ی ایران ، ویژه نامه همایش آموزه های مولانا برای انسان معاصر، سال نهم، شماره ۲۶۶۹، سه شنبه ۲۵ آذرماه ۱۳۸۲، صفحه ۳۳، با اندكی تغییرات ویرایشی ضمن پوزش از مترجم محترم آن.
۷- نامه ی شخصی دكتر فرانكلین لوئیس به نگارنده، ۲۸ دسامبر ۲۰۰۳(هفتم دی ماه ۱۳۸۲).
۸- ایرج افشار، «تازه ها و پاره های ایرانشناسی(۶)». بخارا، شماره ۱۰ و ۱۱، اسفند ماه ۱۳۷۸، صفحه ۹۳.
۹- رك:
Black parrro Green Crow , ACollection of Short Fiction , by Hushang Golshiri , edited by Heshmat Moayyed, U.S.A ۲۰۰۳.
۱۰- رك:
Stories From, A Chicago Anthplogy ۱۹۲۱ – ۱۹۹۱, Edited By Heshmat Moayyed, U .S .A .۱۹۹۱ .
۱۱- رك:
In A voice of Their Own , A Collection Of short stosies by Iranian Women , Written Since the Revolution of ۱۹۷۹. Complied and Translated with an Introduction by Franklin D. Lewis and Farzin Yazdanfar , U .S .A . ۱۹۹۶.
۱۲- شرح مثنوی معنوی مولوی، پیشین، صفحه صد و پنج و شماره ۸ ذیل همان صفحه (نامه فرهنگستان، شماره اول از دوره چهارم، اردیبهشت ۱۳۲۵، صفحه ۱۸)
۱۳- رك: حسن لاهوتی، «آنه ماری شیمل، مولوی شناس فقید» . بخارا، شماره ۲۷، آذر و دی ۱۳۸۱، صفحه ۳۲۹
حسن لاهوتی
برگرفته از: كتاب ماه ادبیات و فلسفه ۷۹
منبع : شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی


همچنین مشاهده کنید