دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

جهانگرایی و حرکت جدید جهانی


جهانگرایی و حرکت جدید جهانی
جهانی که بشر امروز در آن میزید، پوسته‌ی رویی نگرشهایی است که انسان معاصر را وادار میکند تا درک و احساساتی فراتر ازمرزهای تاریخی و جغرافی خود داشته باشد. جهانگرایی با گسترش زاویه دید بشر او را در انتخابهای متعددی درگیر میکند در عین حال باور های جهانی معدودی را در نظر وی برجسته تر میسازد.همچنین برای بشر این امکان را فراهم می آورد که ورای تعلقات بومی خود درباره آینده دنیا بیاندیشد. یکی از برجسته ترین آینده نگریها متضمن حرکتی معنوی است که آنراحرکت عصر جدید(۱) نام نهاده اند .
اما آیا این حرکت که به نقل از سایت (۲ ) حدود ۶ میلیون وب سایت و ملیونها طرفدار درسراسر گیتی را به همراه خود دارد سهم عمده ای در گسترش آگاهی جهانی بشر به همراه خواهد داشت که در سطحی گسترده تر بتواند به حرکتی جهانی منجر شود؟ این مفاله در پی پاسخگویی به این سوال است.
پارادایم اصلی این حرکت که بنا براعتقاد پیروان آن بر پایه فلسفه جهان جدید پی ریزی شده است بیان میدارد که فلسفه نوین به شکل روشنفکرانه ای غرب را تسخیر کرده و فرهنگ غربی در حال تجربه تغییراتی است که جنبه های اجتماعی، روحی و ایءدولوژیک آن جهان زیست بشر را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این حرکت آمیزه ای ازباورداشتهای مذاهب مختلف، تصوف و عرفان شرقی عمدتاً هندوییسم ، بودیسم ، تاؤیسم ، اوکالیسم(فلسفه رمز و راز دار غربی با تاکید بر هولیسم) را در خود جمع کرده است.
گرچه آموزه های این اندیشه عمدتاً خاستگاه مشرق زمینی دارند اما دنیای غرب بویژه در سالهای اخیر روح عرفانی چنین اندیشه هایی را در زندگی و تعالیم عیسی مسیح میجوید و پایه های فلسفی آنرا به قدیس آگوستین وتوماس آکویناس میرساند. آنچه اهمیت فراوان دارد این است که با وجود تمام این اختلافات در ریشه تاریخی این اندیشه ، این پارادایم فارغ از تمام این اندیشه ها بر اساس نظام معرفتی واحدی پیروان خود را در سرتاسر زمین بهم پیوند میزند وریشه تاریخی خود را میل ذاتی بشر به کشف قوانین و اسرار هستی میداند.
این پارادایم با تکیه بر نظریه تکامل گونه های داروین، اذعان میدارد که تکامل تنها محدود به گونه ها نیست، بلکه نوعی تحول و تکامل تدریجی آگاهی وجود دارد که بشر را بسوی تکامل معنوی به پیش میبرد.به عبارت دیگر بدنبال عصر کامپیوتر و انقلاب سایبرنتها یک عصر آگاهی و معرفت آغاز شده است. عصر جدید با محترم شمردن تمامی آیینهای عبادی ما را متوجه این نکته میسازد که هیچ منبع ذیصلاح مرکزی ، رهبر و یا اعضای واحدی برای ادامه این حرکت وجود ندارد. در مقابل ، شبکه وسیعی ازگروههای انسانی پیشروان این روند هستند که برای تحقق صلح جهانی وعشق می کوشند.
لازمه این حرکت برخورداری از یک آگاهی وسیع در سطح جهانی است تا بتواند صاحبان تفکرات و عقاید الهی و مذهبی متفاوت را با یکدیگر پیوند بزند.
پیروان این پارادایم ، انقلاب آگاهی بشر را که با رواج روزافزون عرفان ، مدی تیشن ، یوگا ، ذن و رواج اندیشه های رهبرانی مانند کارلوس کاستاندا و اشو بر همگان شناخته شده است , گواه ادعای خود میگیرند.این پیروان که ملیونها آینده نگر عصر جدید هستند ، براین باورند که جهان در حال حرکت از آشفتگی و بینظمی بسمت قانونمندی الهی و جهانی است ؛ و ما در مرحله گذار این دو حرکت به سرمیبریم.
از آنجا که این ایده پیرامون آینده جهان محصول تفکر جهانگرای عصر حاضر است نمیتوان آنرا به آسانی به چالش کشید. زیرا از یکسو با محترم شمردن و ارزش نهادن به عقاید روحانی مختلف چه در باورهای مشرق زمین چه مغرب زمین محمل معتمدی برای باورهای گوناگون معنوی و حتی گاه متضاد سراسر گیتی فراهم کرده و از سوی دیگر با باورداشتهای انسان دوستانه و صلح طلبانه خود توانسته میلیونها پیروصلح و مشتاق آزادی را گرد خود آورد و هر روز نیز برجمعیت آنها بیافزاید. شاید بتوان آگاهی نظریه پردازان حرکت نوین جهانی از شرایط و نیاز بشر امروز را به عوامل موفقیت این ایده افزود.
برخورداری از یک نگاه فرا محلی و جهانی که پیش نیاز یک ایده جهانی است در این پارادایم به خوبی رعایت شده است.حضور حدود ۶ میلیون وب سایتی که در راستای تحقق اهداف حرکت نوین جهانی فعالیت می کنند، بیانگر جهانی بودن این نگرش است که اعضای آن میکوشند صدای هزاران گروه ، بنیاد ، سازمان و حتی به سکوت کشیده شدگانی را به گوش جهانیان برسانند که همگی میکوشند خود را برای ورود به عصر معرفت معنوی نوین آماده کنند که آنرا در اصطلاح آکوارین(۳) می نامند.
آنچه بیان شد در باور داشتهای این پارادایم به خوبی نمایان است. نظزیه پردازان این پارادایم ۶ محور اصلی را اساس باورهای خود می دانند که عبارتند از
۱) همه چیز در دنیا یگانه است( اصل وحدت)
۲) همه چیز الهی است
۳) انسان موجودی الهی است
۴) تحول در آگاهی بشر
۵) همه ادیان یکی است
۶) آینده جهان روشن است و به تحقق اهداف الهی منجر خواهد شد.
در تمامی این اصول ظرفیتهای جهانگرایی قابل مشاهده و بررسی است. به عنوان نمونه بنا بر نظر رابرتسون مبنی بر اختصاص گرایی و عام گرایی می توانیم دراین اصول با گذر از مسیر تمامی آرمانها و مذاهب به هدف غایی بشریت تحقق بخشیم و یا با طی کردن مسیر عرفانی_ بومی خود ، جهانی بیاندیشیم و صلح جهانی را خواستار باشیم. نکته جالب اینجاست که گر چه عقاید مبتنی بر حرکت جدید انقلابی اند و کمتر صحبت از انتقال مبکنند ، بیشتر نظریه پردازان آن معتقد به تغییر ساختار های نظام کاپیتالیستی نمی باشند. و تغییرات را در خود بدنه جهانی بشریت جستجو می کنند.
در پایان میتوان این گونه سخن را جمع بندی کرد که امروزه در عصر جهانی شدن ایده ها در سرتاسر دنیا پیروان آیین ها و مذاهب مختلف در ارتباط متقابل جهانی با یکدیگر جهانی را پیش بینی میکنند که در آن انقلابی در آگاهی بشر رخ خواهد داد. این ایده گرچه در نگاه نخست بسیار خوشبینانه به نظر می رسد، اما از آنجا که از کلیه الزامات و ظرفیتهای جهان امروز بهره می جو ید میتواند به تحولی شگرف در آگاهی الهی بشر بیانجامد.
نیلوفر نیکنام
NEW AGE MOVEMENT .۱
NEW AGE MOVEMENT.COM .۲
AQUARIAN . ۳