دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا


حکومت کتابهای بی کیفیت


حکومت کتابهای بی کیفیت
«درقرن نوزدهم هنوز کاملا روشن نبود که اکثریت مردم فقط به دنبال تفریح باشند» بااین سخنان نیش دار است که مقدمه کتاب« نشر بدون ناشر» آغاز می شود.اثر موشکافانه نویسنده امریکایی« آندره شیفرین» که اثرات تمرکز...در انتشارات را مورد بررسی قرار میدهد.(١)
تاجران فرهنگ ارزان قیمت « به نام قانون مقدس بازار» از مسئولیت اجتماعی شانه خالی می کنند. «شیفرین»، بنیانگذار یک بنگاه انتشارات آثارسیاسی، در عین حال مستقل، و غیرانتفاعی تجربیات دهه های سی انگلستان را با بعد از جنگ امریکا مقایسه می کند.
زمانیکه هنوز انتشارات بزرگی مثل« پنگوئن بوکس» یا« نیوامریکن لیبر راری» شعار«ا نتشار کتاب خوب برای افراد بیشتر» را داشتند. مطمئنآً این موسسات به دنبال منافع مالی بوده و تعداد بسیاری« کتابهای مبتذل» منتشر می کردند.که بسیار زود فراموش می شدند. اماجهت گیری خاص حرفه ایشان آنها را تشویق به انتشار ادبیات نوآور مطالعات علوم اجتماعی بسیار دقیق با قیمت ارزان و تعداد زیاد می کرد. کتابهای مفید، فقط مختص طبقه ممتاز جامعه نبود؛ بلکه از مخاطب بسیار بزرگی برخوردار بود؛ مخصوصا نزد عامه و افرادی که به مسائل سیاسی توجه داشتنند.
در فرانسه، سالهای ١٩٧٠-١٩٦٠ نقطه اوج نشر کتابهای علوم انسانیـاجتماعی بود. در این دوره، این رشته ها (تاریخ؛ جامعه شناسی؛ روانشناسی...) شیفتگی واقعی را به خود دیدند، موفقیت چشمگیر انتشارات آثار« ژان پل سارتر» «کلود لوی ستروس» ،« فرناند برودل» یا « پییر بوردیو» گواه آن هست.
در این دوره جوشش علمی و سیاسی، روشنفکران بلند پایه در افکار عمومی تاثیر گذارده و به شهرت فرهنگی فرانسه یاری نمودند. بدون شک این رونق ظاهری ، پنهان کننده واقعیت تیراژ محدود و تکثر نشر ادبیات سطح پائین بوده است، با این وجود، تضاد بین زندگی روشنفکرانه و تو لید انتشارات امروزه به همان اندازه چشم گیر می باشد. این در حالی است که، در خصوص آثاری که مربوط به انسان و جامعه می شود، تابلواز این هم تاریکتر به نظر می رسد (٢).این تجارت در مضیقه، با رشد نسبتا کم و با درآمد کوچک، یکی از قسمتهای آسیب پذیر انتشارات فرانسوی میباشد. رشد جمیعت دانشجویی( ٣٠٠هزار دانشجو در ١٩٦٠ در مقابل دو میلیون در حال حاضر) فروش بیشتر کتاب را به دنبال نداشته است. به عکس، با اینکه تعداد عناوین انتشارات در حال رشد است(٥٣٤٦٢ تیتر در سال ٢٠٠٥ در مقابل ٣٩٣٧٥ تیتر در سال ٢٠٠٠)، تیراژ و فروش میانگین( ٢٥٠١ جلد در علوم انسانی و اجتماعی [٣]) در بیست سال اخیر تقسیم بر دو یا سه شده است.
این تمایل عمومی در رشته های مزبور، در مورد سود انتشارات، نوع آثار چاپ شده( کتابهای آموزشی، فرهنگ نامه ها ،کتابهای علمی ،« کتابهای تجربه ای» و غیره)شکل دیگری به خود میگرد. زیرا اگر در این بخش کتابهای آموزشی یا کتابهایی که مسائل علمی را قابل فهم همگاهی می کنند همچنان بسیار پرفروش و متضمن بزرگترین در آمد هستند، در عوض انتشارآثار تحقیقی با مشکلات جدی روبرو می باشد.طبق نظر « فرانسوا گز» که مدیریت انتشارات «لا دکورت» را به عهده دارد، یک اثر عالی در سال١٩٨٠ (سال اول چاپ) ٢٢٠٠ جلد ودر سال ١٩٨٨ فقط ١٢٠٠ جلد و در حال حاضر به ندرت ٦٠٠ جلد به فروش می رسد.
تحول تولیدات روشنفکرانه می تواند بخشی از این تغییرات را توضیح دهد. در جهان آکادمیک، منطق علوم و نوشتار بسیار تحلیلی(آنالیتیک) و تکنیک ، محققان را به انجام مطالعات پیش از پیش تخصصی ای که در برگیرنده موضاعات موشکافانه باشد سوق میدهد. مشکل غیر قابل فهم بودن این اثرات برای مبتدیان خود باعث می شود که این آثار به انتظارات خوانندگان در سطح وسیعتری تری پاسخ نگوید ناشران، همیشه از این گرایش دانشگاهی که باعث تقسیم و ضعف مطا لعات چندرشته ای دانش می شود افسوس میخورند.
دومین علت از تحولات در روش خواندن کتاب ناشی میشود،گویارابطه با کتاب تغییر یافته است. « خوانندگان می خواهند مستقیما وارد اصل مطلب شوند. آنها اثرات کوتاه و قابل فهم را ترجیچ می دهند». «سوفی بار لوعه» از نتشارات« سوی» خاطرنشان می کند که کتابها هم «متحمل رقابت سخت با رسانه های دیگر، به خصوص انترنت هستند».
از طرف دیگر تعداد نسبت «کتاب خوانهای بزرگ» ( بیش از ٢٥ کتاب در سال) که در واقع خوانندگان واقعی آثار علوم انسانی می با شند، در این چندهه اخیر به طور بسیار محسوس کاهش یافته است( از ٢٢ درصد در سال ١٩٧٣ به ١٣ درصد در سال ٢٠٠٣).و بلاخره، گویا دانشجویان بیشتر گرایش به خرید کتابهایی دارند که به موفقیت آنها در امتحانات کمک می کنند، در حالیکه بقیه کتابهارا به امانت می گیرند، یا از آنها «فتوکپی» تهیه می کنند.
در مقابل، انتشارات عرضه خود را با این تغییر و تحولات بازار وفق داده اند. آنها بیشتر به انتشار کتاب در اندازه کوچکتر، قیمت ارزانتر،آثار کلاسیک،یا کتابهای خلاصه شده با کیفیت بالا ( کلکسیون از« لو پوانت» یا «روپر» برای مثال)، و همچنین به کتابهای آموزشی با مضمون بسیار سبک روی آورده اند.انتشارات آثار ادبیات عمومی (مثل« آلبن مشیل»، «فلاماریون» « فایارد» ، «گالیمار»، « سوی») عموما از تولید خود در زمینه علوم اجتماعی کاسته اند.بعکس،« لاهار ماتان» در این زمینه با انتشار عناوین حجیم، به طور دیگری عمل کرده است ،( بیش از ١٨٥٠ عنوان درسال ٢٠٠٤). برای انتشار تز و مطالعات دانشگاهی که غالبا فقط چندین صد جلد آنها به فروش می رسد، این انتشارات تخصصی هزینه نشر و انتشار را به حداقل ممکن کاهش داده، تاجایی که گاهی اوقات نقش خود را تا به یک چاپ خانه ساده تنزل داده است.
با این وجود، آینده انتشارات آثار تحقیقی نا معلوم می با شد.مسئله به تامل عمیق نیاز دارد، برای اینکه این کتابها« هسته مرکزی» این بخش را که هدایت کننده زنجیره، کتابهای آموزشی تا «جیبی» است را به عهده دارد. باری علیرغم تمام تلاشها، بهینه سازی و مدرنیزه کردن که باعث کاهش هزینه تولید شده است، سود آوری این کتابها مشکل آفرین باقی مانده است. راه حلهایی بر اساس سیستم انتشاراتی دیجتال مطرح شده اند.(٤) اما سرنوشت این بخش بستگی به افزایش کمک های دولتی و بودجه کتابخانه های دانشگاهی خواهد داشت.از نظر «فرانسواگز» این مشکل منعکس کننده« رفتار دولتی ای است که خود را با سیتم آموزشی عالی، با دو سرعت تطبیق می دهد : از یک طرف مدارس عالی متمول و کارآ و از طرف دیگر تعداد زیادی دانشگاه بدون امکانات کافی هستند».
با این وجود، خوانندگان دانشگاهی فقط نیمی از بازار کتابهای علوم انسانی را تشکیل می دهند.خاصیت منحصر به فرد این قسمت همچنین در تو جهی می باشد که بخش بزرگی از عامه مشهور به « آگاه» به آن دارد.
همانند سیستم آموزشی، که وسیله مخصوص و بی نظیر، نشر دانش می باشد، انتشارات هم نقشی فعال در انتقال دانش و شناخت بین دنیای آکادمیک و جامعه دارد. از طرف دیگر حوزه علوم انسانی، بسیاری از ناشران خصوصی را به خود جلب کرده است، مخصوصا ناشران آثار عمومی، به مرور زمان توانسته اند کاتالوگ های قابل ملاحظه ای را بوجود آورند.
با این وجود، پدیده تمرکز صنایع تهدید جدی برای گوناگونی و تنوع انتشارات فرانسوی به حساب می آید (٥). مخصوصا، اگر انتشارات بسیار بزرگ، نشر کتابهای مشکل پسند را تنها بر عهده انتشارات کوچک تخصصی و چاپخانه دانشگاهی واگذارند (٦)، تهدید به حاشیه رانده شدن تولید ات علوم انسانی باز هم بیشتر خواهد بود. و همانند امریکا ، فاصله بین دنیای روشنفکران با باقی مردم بیش از بیش خواهد شد.
مطمئنا، شعب گروههای بزرگ انتشاراتی آثار بسیار جالبی را به قیمت ارزان عرضه می دارند. با این حال منطق تجارت، در میان انتشارات، نقش مهمی را بازی می کند، مخصوصا برای نشر و انتشار کتابهایی که احتمال به چاپ رسیدن و شانس پیدا کردن خواننده را دارند، تعین کننده است. با کمال تعجب می بینیم. که به بهانه برطرف کردن «کاستی ها»و بریدن از« زبان مخصوص» دانشمندان و در« دسترس قرار دادن» تجزیه و تحلیل ایشان کیفیت کارهای روشنفکرانه روی به کاهش نهاده است. این پدیده باز هم بیشتر افزایش می یابد اگر این بخش را به بازار هایی که فقط به دنبال سود بیشتر هستند رها کنیم .
وقتی که منفعت طلبی در کوتاه مدت، از اولین اصول در انتخاب نشر یک کتاب میشود،تحقیقات روشنگرانه و نو در علوم انسانی- اجتماعی، مانند شعر و تاتر در ادبیات مشکلات زیادی خواهند داشت تا جای خود را پیدا کنند. زیرا «عناوین اساسی»که چند سال حضور خواهند داشت، از یک اقتصاد خاص پیروی می کنند، و آن فروش آهسته، غالبا کم، در دراز مدت ولی منظم و گاها برای چندین سال در «فرم جیبی» است.البته هر ناشر باید هنرو پول را با مطالبات تجاری و فرهنگی آشتی دهد، ولی روش عملی کردن این توازن ظریف در گرو فهم و درک ناشر از حرفه اش می باشد.« با روشهای متعدی می شود این حرفه را انجام داد» ،« هانری تروبرت» ناشر «فایارد» یاد آوری می کند که« یا شما یک سیاست انتشاراتی، با یک تامل و تفکر واقعی در مورد کتابهایی که پیشنهاد می کنید و عقایدی که خواستار نشر آنها هستید دارید، یا شما مرحله به مرحله عمل می کنید، کتابهایی را انتشار می دهید که شوک بزرگی ایجاد می کنند ولی به زودی مورد فراموشی قرار می گیرند». به نظر می رسد که صنعت انتشاراتی بیشتر در راه دوم قدم برمیدارد، به نوعی ما شاهد مسابقه در انتشار آثار به دور ریختنی هستیم. اظهارات جذاب بی محتوی و تحقیقات اتفاقی قفسه های کتاب فروشی ها و مغازه های بزرگ را پر کرده است، همزمان با بازار کتابهای عملی(آشپزی ، خود را خوب احساس کردن و غیره).
تمرکز در توزیع کتاب ، وزنه تولیدات استاندارد ، با زندگی عمومی کوتاه، که موفقیت احتمالی خود را تنها مدیون تبلیغات رسانه های عمومی هستند را تقویت می کند.در مقابل این بهمن عظیم کاغذ، مسئولیت کتابفروشی های واقعی مشکلتر می شود.با این حال ، وجودشان برای دفاع از جایگاه ناشران کوچک و کتابهای ارزشمند بسیار حیاتی می باشد.
ا نتشار روزافزون «تجربه نویسی» سرهمندی شده و «کتابهای دروغین»که بندرت از یک مقاله مطبوعاتی طولانیتر می باشند، خصوصیت آثار علوم انسانی را زیر سوال می برند . به همین عنوان «تجربه نویسی» عجولانه خود تقریبا به طور کامل به یک « نوع» تبدیل شده است. هر ساله گروه کوچکی از روشنفکران موفق رسانه ای (مثل« آلن دوهامل» « ژاک ژولییار» یا «آلن من») هجونامه های به همان اندازه خودپسندانه و بیمعنی خود را روانه بازار میکنند.«کاترین پورتون» خبر نگار« تله راما» « از این حضور مطلق تجربه نویسان محقر و متعلق به رسانه های جمعی تا سف می خورد».« اما روز نامه نگاران خود را مجبور می ببینند که از این کتابها که همه از آن صحبت می کنند، حرف بزنند، مشکل است که در این باره مقاومت کرد».
در مجموع، رسانه های عمومی بزرگ برای شناساندن علوم اجتماعی کمکی نمی کنند. در تلویزیون و روزنامه ها فضای گفتگو در باره آثار کمتر و کمتر می شود، وبیشتر خوش خدمتی در به فروش رساندن کتابها، جایگزین بحث و نقد شرفتمندانه و مدلل آثار می شود دست آخر، نادر روشنفکرانی که توسط رسانه ها باز شناخته شده اند معمولا استقلال کمتری دارند و محافظه کارتر هستند. بدین ترتیب، جای هیچ تعجبی نیست که یک ناظر خارجی آگاه تاسف پیروزی یک« تفکر ولرم»را در زندگی روشنفکران فرانسوی بخورد.(٧)
در مقابل این قهر از طرف محافل سیاسی، خرد و نابود شدن از طرف سنت گرایی خوش خو، ناشران متعهد به تیز کردن شعله ها نقد اجتماعی ادامه می دهند .
«اگون»،«لو کروکان»،« لا دیسپوت»،«لا فابریک،»، «رزون د اجیر»، « سیلپس»، «لو تام د سوریز»،... لیست طولانی از ناشرانی هستند، که به قدردانی از روشنفکران حاضر در عرصه سیاسی میپردازد، روشنفکرانی که در کنار جنبش های اجتماعی، به تایید یک آلتر ناتیو بر علیه لیبرالیسم و مخصوصا بیدار نگه داری خاطره و حساسیت چپ مردمی که زمان درازی در حالت دفاعی به سر برده است مشغولند.هر یک از این ناشران به طریقی نگران حرفه خود هستند وسعی می کنند که اصطاح« انتشار» بتواند با اصطاح «ضد انقیاد » هم قافیه باشد.
نوشته Antoine SCHWARTZ
پاورقی ها:
١) Voir les réflexions d’Eric Vigne, éditeur chez Gallimard : “ Qu’est-ce qu’une politique éditoriale dans une maison indépendante ? Le cas des sciences humaines ”, Les Cahiers du SLF, Paris, octobre ۲۰۰۵.
٢)Cf. le rapport réalisé par Sophie Barluet pour le Centre National du Livre : Édition de sciences humaines et sociales : le cœur en danger, Paris, Puf, ۲۰۰۴
٣) طبق سر شماری «کتابهای ماهانه»، ١٧ مارس ٢٠٠٦ . این تقسیم بندی بدون بحث نیست: که شامل فلسفه درسی و غیر درسی، اما یک گروه کامل برای «فلسفه و رشته های مربوطه» که روانشناسی، روانکاوی، و اتیک را شامل میشود.
٤) نگاه شود به «نشر دانشگاهی و دورنمای دیجیتال» ، تحقیقات انجام شده برای سندیکای ملی انتشارات بوسیله «مارک مینون»سپتامبر ٢٠٠٢
٥) مراجعه به «زانین و جورج برومند» « آزادی انتشارات در خطر» لوموند دیپلماتیک ژانویه ٢٠٠٣ .
Qu’est-ce qu’une politique éditoriale dans une maison indépendante ? Le cas des sciences ٦) مراجعه به ، پاریس اکتبر ٢٠٠٥ Les Cahiers du SLF -humaines
، از « پییر آندرسن» «سوی» پاریس ٢٠٠٥La Pensée tiède. Un regard critique sur la culture française٧)
آنتوان شاورتر محقق علوم سیاسی دانشگاه پاریس نانتر
Anne-Assieh Salimi Pak آنا- آسیه سلیمی پاک