یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


تندر حاره ای Tropic Thunder


تندر حاره ای   Tropic Thunder
▪ کارگردان: بن استیلر.
▪ فیلمنامه: بن استیلر، جاستین تروکس، اتن کوهن بر اساس داستانی از استیلر و تروکس.
▪ موسیقی: تئودور شاپیرو.
▪ مدیر فیلمبرداری: جان تال.
▪ تدوین: گرگ هیدن.
▪ طراح صحنه: جف مان.
▪ بازیگران: بن استیلر[تاگ اسپیدمن]، رابرت داونی جونیور[کرک لازاروس]، جک بلک[جف "فتز" پورتنوی]، نیک نولتی[جان "فور لیف" تایبک]، استیو کوگان[دمین کاکبورن]، دنی مک براید[کودی آندروود]، جی باروشل[کوین سندوسکی]، براندون تی. جکسون[آلپا چینو]، بیل هدر[راب اسلولوم]، متیو مک کاناهی[ریک "پکر" پک]، تام کروز[ لس گراسمن]، براندون سو هو[تران]، رجی لی[بایونگ]، تریو تران[تران].
▪ ١٠٧ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٨ آمریکا، آلمان.
▪ برنده جایزه آنونس طلایی بهترین فیلم کمدی از مراسم آنونس طلایی.
▪ ژانر: اکشن، کمدی.
هنگام ساختن فیلمی بر اساس خاطرات سرباز کهنه کار ویتنام به نام فور لیف تایبک، با شرکت بازیگر فیلم های اکشن تاگ اسپیدمن- کرک لازاروس، پنج بار برنده جایزه اسکار- رپ خوانی به نام آلپا چینو-کمدینی معتاد و چاق موسوم به جف فتز پورتنوی و کوین سندوسکی، بر اثر اشتباه مسئول جلوه های ویژه انفجاری ٤ میلیون دلاری صحنه را قبل از اتمام فیلمبرداری نابود می کند. این واقعه که فیلمبرداری را دچار وقفه شدید می کند، بازتاب رسوایی آمیزی در رسانه ها یافته و فیلم را که تندر حاره ای نام دارد به گران ترین فیلم جنگی تاریخ سینما که هرگز ساخته نشده معروف می کند.
کارگردان تازه کار فیلم دمین کاکبورن که از طرف مدیر کمپانی لس گراسمن تحت فشار قرار دارد، تحت تلقین های تایبک تصمیم می گیرد با کمک بازیگران اصلی و مسئول جلوه های ویژه، خود با کمک دوربین ویدیویی سر و ته فیلم را هم بیاورد. وقتی هلیکوپتر هنرپیشه ها را در میان جنگل فرود آورده و مسئول جلوه های ویژه و تابیک در آن دور می شوند، دیمین بر اثر انفجاری واقعی تکه تکه می شود. بازیگران و مخصوصاً اسپیمن که تصور می کنند این انفجار جزئی از برنامه کارگردان است، پس آن را شوخی گرفته و تصمیم به حرکت مطابق برنامه وی می گیرند.
غافل از اینکه در میان جنگل گروهی قاچاق چی خطرناک و تا بن دندان مسلح مواد مخدر از آمدن شان خبردار شده و چنین می پندارند که با گروهی از مامورین مبارزه با مواد مخدر روبرو هستند. بعد از درگیری کوتاهی با قاچاقچیان و طی مقداری از مسیر مشخص شده، بازیگران با هم مشاجره کرده و اکثریت تصمیم به بازگشت می گیرند.
اما اسپیدمن خواستار ادامه نقشه است و به چنگ قاچاقچیان می افتد. در اردوگاه قاچاق چیان مشخص می شود که رهبر آنها کودکی خشن به نام تران و بقیه افرادش شیفته یکی از فیلم های اسپیدمن و نقش او در آن فیلم سیمپل جک هستند. ولی این مانع از آن نمی شود تا باجی هنگفت از کمپانی در ازای بازپس دادن وی درخواست نکنند. چیزی که گراسمن هرگز به آن تن نمی دهد و از دوست و وکیل اسپیدمن نیز می خواهد تا با گرفتن رشوه همه چیز را فراموش کند. به نظر می رسد تنها راه برای نجات اسپیدمن درگیر شدن بازیگران یک فیلم جنگی در نبردی واقعی با قاچاقچیان بی رحم باشد، آن هم با فشنگ های مشقی...
● چرا باید دید؟
بن استیلر کمدین محبوب من نیست. اصولاً کمتر کمدین امروزی توانسته جای بزرگانی چون چاپلین که سهل است حتی جری لوئیس را برایم پر کند. اما در این وانفسا می شود به همین ها دل خوش کرد و شاکر بود که گاه افرادی مانند استیو مارتین با بارقه هایی از نبوغ هم یافت می شوند.
بنجامین ادوارد استیلر ٤٣ و نیویورکی است. فرزند کمدین قدیمی جری استیلر و آن میرای بازیگر، از نامش هم پیداست که یهودی است و این را داشته باشید تا بعد!
در دانشگاه UCLA درس خوانده و از نیمه دهه ١٩٧٠ شروه به بازی در فیلم های تلویزیونی کرده است. نمایش اختصاصی اش با موفقیت روبرو شده و خیلی زود برای ایفای نقش های کوچک به سینما نیز[امپراطوری خورشید(١٩٨٧)اسپیلبرگ] راه یافته است.
اما شهرتش به عنوان کمدین را مدیون فیلم مری چشه؟!(١٩٩٨) ساخته برادران فارلی است که برای دو بازیگر-کامرون دیاز و مت دیلون- دیگر فیلم نیز پلکان ترقی بود. در سال های گذشته فیلم های کمدی ملاقات با والدین، ملاقات با فاکرها، حفظ ایمان و دوبلکس بر شهرت وی افزوده و با شروع به نوشتن فیلمنامه و کارگردانی معروفیتی مضاعف به عنوان مولف نیز یافته است. سیم کش، زولندر و خانواده سلطنتی تاننبام منعلق به این بخش از کارنامه او هستند. اما درباره یهودی بودنش گفته بودم، صبر کنید. شخصاً فیلم لاس زدن با فاجعه (١٩٩٦) او را که ساخته دیوید اُ. راسل است به دلیل بازیش با همین فرهنگ یهودی و احاطه اش به ریزه کاری های آن بیشتر می پسندم و البته به نظر بعضی ها فیلم زیادی جهودی است!
بگذریم. تندر حاره ای که نام خود را به شوخی از رعد حاره ای/ Tropic Lightningلقب لشگر ٢٥ پیاده نظام آمریکا در ویتنام گرفته ، تا امروز شاید کامل ترین و بهترین کار او باشد. فیلم که با بودجه ٩٢ میلون دلار ساخته شده و در هفته اول نمایش خود ٣٦ میلیون دلار به دست آورده، یک هجویه تمام عیار نه از فیلم های ویتنامی و آن جنگ ده هزار روزه بلکه شوخی با الیور استون و موج دوم فیلم های ویتنامی است که با جوخه او شروع شد و در تندر حاره ای فراوان به آن ارجاع داده می شود[البته این امر مانع از ارجاع به نمونه های دهه هشتادی چون رمبو نمی شود]. واضح است که شخصیت تایبک نیز به نوعی خود الیور استون است که خاطراتش با وجود پر فروش بودن جعلی هم هست، همین طور چنگک هایی که به جای دستان از دست رفته اش در انتهای بازو هایش حمل می کند. یعنی همه آن فیلم ها ادایی بیش نیست، مخصوصاً لحظه اوج جوخه -مرگ قهرمان فیلم با بازوانی گشوده شده رو به آسمان- که اسپیدمن دو بار آن را در فیلم تکرار می کند.
تندر حاره ای از سویی نقیضه ای بر فیلم های قدیمی تر نیز هست. و اینکآخر زمان کاپولا و هزینه ای که صرف تولیدش شد. تاخیرهای وحشتنک میان فیلمبرداری و .... که شرح آنها را در مستند مشهور دل تاریکی می توانید ببینید و نشان از پوست کلفتی بعضی کارگردان ها در ساخت اسطوره های ویتنامی شان دارد. بن استیلر با این اسطوره ها درمی افتد و کاری را با آن سینما انجام می دهد که نزدیک به ٤ دهه قبل رابرت آلتمن با خود جنگ ویتنام در فیلم MASH انجام داده بود. اگر برای او خود ویتنام کابوس بود، برای استیلر ساختن فیلم درباره ویتنام درون سیستم هالیوود با مدیرانی چون گراسمن یک کابوس است. بیهوده نیست که او از بت خود تام کروز که اکنون یکی از قارون های هالیوود است، برای بازی در این نقش دعوت کرده است.
یا شوخی اش با اسامی ال پاچینو و انتخاب بازیگری استرالیایی و سفیدپوست جهت ایفای نقش گروهبان لیچارگوی سیاه پوست که مدام از رپ خوان سیاه پوست گروه طعنه می شود که : برار ما کی ایجوری حرف نیمی زنیم!(غلط املایی نیست، مثلا لهجه کاکاسیاهی !)
توصیه می کنم تندر حاره ای نه فقط به عنوان هجویه ای بر فیلم های ویتنامی، بلکه به عنوان شلاقی بر پیکر سیستم هالیوود-از بازیگران، مدیر برنامه ها، مدیران کمپانی ها، کارگردان ها، فیلمنامه نوس ها، رپ خوان ها، مراسم اسکار و هر چه فکرش را بکنید- تماشا کنید که سخت دلچسب است، چون خود استیلر نیز در مصاحبه ای گفته که جنگ را کار خنده داری نمی داند!
▪ یک نکته طنزآمیز دیگر: وجود آنونسی جعلی در ابتدای فیلم با شرکت توبی مگوایر و کرک لازاروس، پنج بار برنده جایزه اسکار[رابرت داونی جونیور] با نام کوچه دوزخ است که از قرائن باید داستانی از همجنس بازی میان کشیش ها را روایت کند!
پدیده ای که به شدت در حال نضج گیری است و قرار است به نام حضرت استادی جناب تارانتینو ثبت شود که در ابتدای فیلم آخرش چند نمونه از این آنونس های جعلی را کاشته بود!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید