پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مفید، هم برای ایران هم آمریکا


مفید، هم برای ایران هم آمریکا
مهم‌ترین چالش در سیاست خارجی آمریکا آن است که آنها در سه دهه گذشته به جز دوره‌های بسیار کوتاه از سیاست معتدل و منطقی سیاست تعاملی Involvement Policy که هدف اصلی دولت‌های اروپایی بوده فاصله گرفته‌اند. تلقی آمریکا و تجارب حاصله از جنگ سرد، دولتمردان ینگه دنیا را بیشتر متمایل به سیاست زور مطلق Absolute force متمایل نمود. بسیاری از تحلیلگران و مترصدان سیاست بین‌الملل بارها به مقامات کاخ سفید هشدار دادند که تکیه یکجانبه بر لا‌بی‌هایی چون آی‌پک و حمایت بی‌چون و چرا از اسرائیل سودی برای منافع استراتژیک آمریکا ندارد.
اما کاندیداهای ریاست‌جمهوری هرچند پیش از جلوس در اتاق بیضی طرفدار تعامل و گفت‌وگو بودند اما با استقرار در کرسی قدرت تحت تاثیر لا‌بی‌های رادیکال و افراطی به سوی روش‌های یکجانبه سوق یافتند.
آنچه می‌توان در کلیات بیان کرد آن است که در ایران نیز همواره تمایل برای کاهش تنش و نیل به یک رتبه منطقی‌تر برای فهم بهتر دغدغه‌های دولت و ملت براساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت وجود داشت. اما نباید فراموش کرد که همواره نیروهای مزاحم و رادیکالی در دو سوی معادله با آلوده کردن فضا برای تفاهم و نیل به یک اشتراک در تفاسیر نزدیک‌تر برای حمایت از منافع ملی دو کشور، کار را به بن‌بست می‌کشاندند. در این میان سهم آمریکایی‌ها بیشتر بوده است، یادمان نمی‌رود که پس از مذاکرات هیات‌های ایرانی و آمریکایی در ژنو و نیویورک و همراهی قابل تکریم ایران در مذاکرات بن در خصوص سرنوشت افغانستان، این جورج بوش بود که در سخنرانی سالیانه خود نام ایران را در میان محور شرارت در کنار کره‌شمالی و عراق قرار داد.
پس از آن بسیاری در کاخ سفید و کنگره گناه این نابخردی را به گردن نئومحافظه‌کاران کابینه گذاشتند.به گونه‌ای که حتی شخصیت‌هایی چون کالین پاول وزیر وقت خارجه آمریکا نارضایتی خود را از سیاست‌های مذکور اعلا‌م داشت.تحولا‌ت در فصل دوم ریاست‌جمهوری آمریکا، هرچند محدودیت بیشتری برای نئوکان‌های افراطی فراهم آورد اما آنها همچنان از مسیر منطقی درک تحولا‌ت منطقه‌ای به دور هستند.آمریکا در نتیجه سیاست‌های غلط خود امروز به رژیمی منفور در جهان تبدیل شده است و جورج بوش به پایین‌ترین سطح محبوبیت خویش در تاریخ ریاست‌جمهوری آمریکا رسیده است.بحران‌های بین‌المللی آثار خود را بر ساختار اقتصادی آمریکا وارد کرده است. در بخش‌های مختلف اقتصادی ازجمله انرژی، حمل و نقل و مسکن فشارهای فراوانی بر طبقات مختلف وارد می‌شود. در حالی که آمریکا نتوانسته اوضاع عراق را سامان دهد، بحران افغانستان حادتر شده است. تمام کاندیداها از ضرورت اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان سخن می‌رانند. رادیکالیسم در کشورهای اسلا‌می رشد شتابنده‌ای گرفته و بی‌ثباتی در پاکستان و خاورمیانه در حال اوج‌گیری است.
چنانچه عمیق‌تر به منطقه بنگریم، نیمی از این بحران‌ها از ناکارآمدی و درک نادرست آمریکا از تحولا‌ت سیاسی خاورمیانه و جهان اسلا‌م ناشی می‌شود.
آمریکا در سال‌های اخیر استراتژی‌های مختلفی ازجمله شیرینی و چماق، مهار دوجانبه، نقشه راه و طرح خاورمیانه بزرگ را به امتحان گذارده اما همه آنها محتوم به شکست شده‌اند. فارغ از اینکه چه دولتی در ایران بر سر کار است، آمریکا محتاج تنظیم روابط بهتری با تهران است. آنکه در ایران تصمیم می‌گیرد، رهبر معظم انقلا‌ب اسلا‌می است که بارها اعلا‌م داشته، چنانچه آمریکا بخواهد براساس احترام متقابل به موضوع روابط بدون پیش‌شرط بنگرد، امکان پیشرفت در این میان وجود دارد.
درکی که ۵ وزیر قبلی خارجه ایالا‌ت متحده از منزلت ایران دارند، می‌تواند الهام‌بخش رئیسی باشد که به کاخ سفید راه می‌یابد، این سیاست برای هر دو کشور مناسب است.
منبع : روزنامه اعتماد ملی