یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

روابط ایران و مصر الزامی دیپلماتیک


روابط ایران و مصر الزامی دیپلماتیک
اگر به عهد کهن بازگردیم دو تمدن ایرانی و مصری قرن ها نماد پیشرفت و ترقی جامعه بشری بوده اند. این دو تمدن در سایه دستاوردهای فرهنگی، هنری و علمی خویش به راستی عهده دار میراث مشترک بشری هستند. اگر چه امروزه دو کشور ایران و جمهوری عربی مصر بازمانده آن دو تمدن کهن محسوب می شوند ولی حوادث جاری پیرامون این دو حوزه جغرافیایی باعث شده که روابط میان قاهره- تهران دوران سردی را تجربه کند. هم سیاستمداران ایرانی و هم سیاستمداران مصری اگر چه بر اصل رقابت منطقه ای میان تهران- قاهره اذعان دارند ولی بر ضرورت گشایش درهای روابط میان این دو کشور براساس مصلحت تاکید می ورزند.
پس از نزدیک به سه دهه چالش در روابط دیپلماتیک ایران و مصر، محمود احمدی نژاد در سفر خود به امارات متحده عربی اعلام کرد در صورت آمادگی مصر، ایران سفارتش را در این کشور برپا خواهد کرد. او همچنین در مصاحبه با روزنامه الاهرام مصر تاکید کرد که تهران به شکل قاطع در پی تجدید رابطه با مصر است. به راستی جمهوری عربی مصر چه نقشی را می تواند برای بهبود مناسبات ایران با دنیای عرب بازی کند؟ زیرسیستم شرق مدیترانه شامل کشورهای اردن، سوریه، لبنان، ترکیه، فلسطین و مصر است. ایران به عنوان یک قدرت فرامنطقه ای یا به تعبیر دیگر قدرت پیرامونی این زیرسیستم منطقه ای محسوب می شود و از این رو به عنوان کشور خارج از منطقه ای تحولات آن متاثر بوده است. به عبارتی با توجه به نقش بارز مصر در تحولات شرق مدیترانه، شمال آفریقا و اتحادیه عرب این کشور جایگاه ویژه ای را در سیاست خارجی ایران داراست. همین نقش را هم ایران به دلیل جایگاه ممتاز منطقه ای در خلیج فارس، دروازه ورود به آسیای مرکزی، عضو فعال سازمان کنفرانس اسلامی در سیاست خارجی مصر دارد. روابط ایران و مصر قبل از انقلاب اسلامی به دلیل نزدیکی با ایالات متحده و موضع مشترک در قبال موضوع فلسطین در سطح نسبتاً مناسبی قرار داشت، ولی با پیروزی انقلاب اسلامی ایران روابط میان این دو کشور به دلیل صلح کمپ دیوید مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۸ و نامگذاری یکی از خیابان های تهران به نام خالد اسلامبولی (متهم ترور کردن انورسادات) به تیرگی گرایید. در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران کشور مصر رسماً از صدام حسین حمایت کرد و حتی سربازان مصری به کمک نیروهای عراقی شتافتند. پس از پایان جنگ ایران و عراق، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جنگ نفت در خلیج فارس غحمله عراق به کویتف که در آن زوایای سیاست خارجی ایران بیشتر آشکار شد، زمینه های نزدیکی دو کشور فراهم شد. در تاریخ ۸/۲/۱۳۷۰ در زمان آقای هاشمی رفسنجانی دفتر حفاظت منافع دو کشور گشایش یافت و تلاش برای ایجاد زمینه های مشترک بین دو کشور و ارتقای همکاری ها در ابعاد اقتصادی، بین المللی، فرهنگی و نظایر آن مورد توجه قرار گرفت. در دوره پس از جنگ سرد و گرایش جمهوری عربی مصر برای پیوستن به ترتیبات امنیتی ۲«۶ (شورای همکاری خلیج فارس« مصر و سوریه) ایران به شدت این ترتیبات را رد کرد و مخالف هرگونه نفوذ مصر در خلیج فارس بود. این ترتیبات اگر چه توسط خود شورای همکاری خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی شکل نگرفت ولی نشان دهنده عزم جدی مصر برای ورود به منطقه راهبردی خلیج فارس است. نقش فعال مصر در روند صلح خاورمیانه از قبیل کنفرانس مادرید، صلح اسلو، کمپ دیوید۲ و موافقتنامه ها و رژیم های مشترک امنیتی قاهره- تل آویو عامل اصلی تیرگی روابط ایران و مصر در دهه هفتاد محسوب می شود. با روی کار آمدن سیدمحمد خاتمی و ارائه گفت وگوی تمدن ها از سوی وی فضای جدیدی بر روابط مصر و ایران حاکم شد. به عبارتی به دنبال ملاقات آقای خاتمی و حسنی مبارک در حاشیه اجلاس سران جامعه اطلاعاتی جهان در سال ۲۰۰۳ بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که تحولی مهم در روابط دو کشور پدید خواهد آمد. با تحولات پس از اشغال عراق و برگزاری اجلاس شرم الشیخ در سال ۲۰۰۴ و حضور کمال خرازی وزیر امور خارجه وقت در آن اجلاس، دولت حسنی مبارک تمامی سعی خود را برای گسترش روابط قاهره-تهران انجام داد. استقبال گرم از خرازی و تلاش برای تلطیف فضای اجلاس با توجه به حضور هیات امریکایی به ریاست کالین پاول وزیر خارجه وقت امریکا از جمله اقدامات مصر محسوب می شود. به دنبال سخنان ناسنجیده عبدالله دوم پادشاه اردن در هشدار به تشکیل هلال شیعی، حسنی مبارک نیز اعلام کرد که شیعیان کشورهای عربی وابستگی به ایران را بیش از وابستگی به کشورهای خود در اولویت دارند که در نتیجه فضایی آکنده از سوءظن ها میان دو کشور به وجود آمد. در دوران خاتمی با توجه به ترور سفیر مصر در عراق و اتهاماتی که رسانه های عربی در این خصوص متوجه ایران کردند روابط سردی میان این دو کشور حکمفرما شد. با انتخاب احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران، جنگ ۳۳ روزه لبنان و اسرائیل و انتقاد دولت مصر از اقدامات حزب الله و مسائل عراق هنوز روابط دو کشور در برزخ بی اعتمادی قرار داشت. ولی با سفر علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور به قاهره در جهت حمایت مصر از مواضع ایران در شورای حکام آژانس بین المللی یکباره ما شاهد تغییراتی در روابط دو کشور بودیم. در همین راستا حسنی مبارک در پی جنگ رسانه ها علیه ایران و احتمال درگیری میان ایران و امریکا صراحتاً به هرگونه اقدام نظامی واشنگتن علیه تهران هشدار داد. مسلماً سفر لاریجانی یا اظهارات حسنی مبارک نمی تواند شالوده اعلام احمدی نژاد مبنی بر ایجاد سفارت قاهره در تهران باشد بلکه نقش و تاثیر مصر در تحولات منطقه ای و عربی بستر چنین اظهاراتی را مهیا ساخته است.
اهمیت مصر برای ایران؛ مصر مجرای نفوذ امریکا در جهان عرب است. در حال حاضر کشورهای عربی محافظه کار می کوشند تا در مقابل ضدغرب گرایی رادیکال هم نوعی ثبات ایجاد کنند و هم موجبات پذیرش اسرائیل را فراهم آورند. راهبرد مصر آن است که خود را تبدیل به جزء جدایی ناپذیر منافع امریکا در خاورمیانه کند و این مساله مستلزم «رهبری جهان عرب» است. ولی این رهبری جهان عرب سال ها است به دلیل افزایش نقش عربستان در تحولات مهمی چون صلح خاورمیانه رو به استحاله رفته است. اجلاس اخیر رهبران عرب در ریاض طرح عربستان سعودی به نام طرح عربی در مارس ۲۰۰۷ ریاض و توافق مکه بین حماس و فتح به رهبری عربستان زنگ خطری را برای مصر به صدا درآورده که دیگر قاهره رهبر جهان عرب نیست. این استلزامات شاید هم برای مصر که خواهان نقش فزاینده در تحولات عراق و خلیج فارس و هم برای ایران که به نوعی مخالف به دست گرفتن رهبری جهان عرب به دست سعودی ها باشد امری ضروری محسوب می شود. در همین راستا حضور منوچهر متکی در اجلاس اخیر شرم الشیخ و دعوت گرم همتای مصری او در واقع پاسخ قاطعی به عربستان محسوب می شود که نمی توان ایران را منزوی کرد یا مصر را از صحنه عراق خارج کرد. حتی در مساله لبنان قاهره موضعی میانه را در قبال سیاست عربستان و سوریه و ایران اتخاذ نموده است. دولت حسنی مبارک نه از سیاست مطلق عربستان و نه مواضع سوریه و ایران در لبنان حمایت می کند. به عبارتی مصر با سیاست صبر و انتظار در پی آن است که لبنان یک باره به محل و کانون دیپلماسی عربی ریاض تبدیل نشود.
فلسطین و روابط ایران و مصر کلیدی ترین موضوع روابط ایران با جمهوری عربی مصر، دیدگاه های دو کشور راجع به صلح خاورمیانه و چگونگی رابطه با اسرائیل است. با قرارداد صلح کمپ دیوید که این مساله عامل اصلی قطع روابط دو کشور بعد از انقلاب اسلامی بود چگونگی رابطه با اسرائیل، مساله مناقشه آمیز میان قاهره- تهران محسوب می شود. اولویت مصر در ارتباط با مسائل منطقه ای از یک صلح عادلانه و ماندگار حکایت دارد. زیرا این کشور خود را در پروسه صلح خاورمیانه شریک می داند و معتقد است که ثبات در خاورمیانه باعث رونق اقتصادی در این منطقه خواهد شد. همچنین مصر از حق فلسطینی ها به عنوان یک کشور مستقل و دارای حق تعیین سرنوشت بر خویشتن حمایت می کند و اسرائیل را ملزم به انجام تعهدات خود در خصوص شرکایش می داند. این رویه مصر با رویه دولت ترکیه در قبال اسرائیل کاملاً مشترک است و این در حالی است که روابط ایران با ترکیه در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
به همین دلیل بود که عمرو موسی وزیر خارجه سابق مصر و دبیرکل کنونی اتحادیه عرب می گوید «من نمی دانم اختلاف میان ایران و مصر چیست اگر اسرائیل است پس روابط گرم ترکیه و ایران برای چیست.» مساله بعد مربوط به ثبات منطقه ای است یعنی حراست از اصل محوری ثبات منطقه ای و ممانعت از بروز آشوب ها و تنش هایی که قدرت های محلی و یا خارجی آنها را به وجود آورده یا می آورند. علاقه مندی مصر به تحقق ثبات منطقه ای و دست یافتن به راه حلی تاریخی برای منازعه اعراب و اسرائیل و در نهایت حل مساله فلسطین، به معنای پذیرفتن سلطه اسرائیل بر منطقه و در دست گرفتن سرنوشت و یا رهبری منطقه نیست.
زیرا اعتقاد مصر بر آن است که اسرائیل نه تنها باید از تفوق بر کشورهای دیگر منطقه صرف نظر کند، بلکه نیازمند بازنگری در سیاست های خود برای همسویی با این کشورهاست. این سیاست مصر نیز با سیاست ایران کاملاً همخوانی داشته چرا که ایران هم هیچگاه از سلطه منطقه ای اسرائیل استقبال نخواهد کرد. بدین ترتیب نتیجه سردی روابط میان تهران و مصر به سود اسرائیل در معادلات منطقه ای تمام شده است.
ناسیونالیسم؛ مصر با اغلب کشورهای عربی اختلاف دارد، اما اختلافات آن با ایران کمتر از اختلافات آن با اعراب است. اگرچه نوعی هژمونی فرهنگی و هنری مصر در جهان عرب مشهود هست به طوری که فیلم مصری، فرهنگ و لهجه مصری و تمدن مصری مایه مباهات اعراب محسوب می شود و در زمان جمال عبدالناصر این کارت در دست مصریان بوده ولی ناسیونالیسم هیچگاه عامل تفرقه میان قاهره- تهران محسوب نمی شده است. حمایت مصر از عراق در جنگ این کشور علیه ایران یا حمایت قاهره از ادعاهای امارات علیه جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس وابسته به عنصر ناسیونالیسم عربی مصر نیست بلکه وابسته به تحولات منطقه ای و چگونگی روابط ایران و امریکا یا امریکا با مصر است.ترکیه، امریکا و روابط ایران و مصر درخصوص ارتباط با ترکیه باید گفت رابطه مصر با این کشور عادی است. مصر نیز مانند ایران مخالف اتحاد نظامی ترکیه با اسرائیل است ولی با وجود این اعتقاد دارد که نباید روابط با ترکیه به جایی برسد که این کشور مورد تحریم کشورهای عربی و منطقه ای قرار گیرد، زیرا فرو افتادن در چنین بن بستی، موجب آن خواهد شد، که پیمان ترکیه و اسرائیل به یک پیمان منطقه ای تبدیل شود. در اینجا هم متوجه می شویم که سیاست منطقه ای ایران و مصر در زمینه کاهش نفوذ اسرائیل و چگونگی روابط با ترکیه از اشتراکات فراوانی برخوردار است.
درخصوص مصر باید گفت امروزه این کشور اصلی ترین متحد امریکا در جهان عرب است. در رابطه میان مصر و امریکا دو مساله «ثبات در خلیج فارس» و «روند صلح» ستون اصلی این رابطه را تشکیل می دهند. در واقع نقطه اختلاف ایران و مصر به رغم هماهنگی های دو کشور برای امنیت خلیج فارس، مقابله با فزونخواهی های اسرائیل، حساسیت در قبال نفوذ عربستان در جهان عرب، مساله روابط ترکیه و اسرائیل، نزدیکی میان مصر و ایران با سوریه یا دفاع از خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای و مخالف برنامه های هسته ای اسرائیل یا مواضع مشترک در قبال سودان و غیره موضوع اختلاف انگیز میان دو کشور امریکا است. به عبارتی چگونگی روابط ایران با امریکا یا روابط امریکا با مصر تاثیر بسزایی دربرداشت ها و ذهنیت دو کشور از هم گذاشته است. به نظر می رسد که اعلام آقای احمدی نژاد در برپایی سفارت مصر در تهران با توجه به روند تحولات عراق، گفت وگوهای ایران و امریکا به نام کانال بغداد راجع به امنیت عراق، خود جرقه اصلی ایجاد همکاری میان تهران - قاهره به حساب می آید.
مصر بارها از اختلاف شیعه و سنی در جهان عرب ابراز نگرانی کرده است در همین راستا حسنی مبارک در اجلاس سران اتحادیه عرب در مارس ۲۰۰۷ ریاض از هرگونه دامن زدن به بحث شیعه و سنی در عراق و جهان عرب هشدار داد. بدین ترتیب مصر اگرچه مساله امنیتی به نام شیعه وسنی در جامعه خود به دلیل محبوبیت فرهنگ شیعی در حوزه نیل ندارد ولی معتقد است که ایجاد جنگ داخلی در عراق به نفع هیچ کسی نیست. این موضع مشترک مصر با ایران راجع به بحث شیعه و سنی خود می تواند به نقش میانجی قاهره در گفت وگوی ایران و امریکا بر سر موضوع عراق به عنوان یک طرف عرب- سنی کارساز و مفید تلقی شود. به عبارتی ایران از حضور یک مصر عربی در صحنه داخلی عراق به جای عربستان سعودی حمایت خواهد کرد. در پایان دو کشور مصر و ایران می توانند با توجه به شناخت فرهنگ و تمدن خویش و منافع مشترک راهبردی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس در جهت تقویت راهکارهای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی نقش بسزایی را در ایجاد صلح و امنیت در حوزه پیرامونی خود ایفا کنند. به خصوص اینکه قاهره نیازمند ژئواکونومیک ایران برای نفوذ اقتصادی در آسیای مرکزی و ایران نیازمند مصر برای نفوذ در شمال آفریقا است.
نبی الله ابراهیمی
منبع : روزنامه شرق