گزینه‌های به بن‌بست رسیده

رژیم جعلی صهیونیستی برای انهدام و یا به بن بست رساندن فعالیت های هسته ای ایران با توجه به سرشت تجاوزکارانه دولت بوش امید زیادی به آن داشت اما درگیری های خارجی دولت بوش و به ویژه مسائل خاورمیانه تاب و توانی را برای آن باقی نگذاشته بود تا دست به ماجراجویی بزند که فرجام آن برایش نامشخص بود. با روی کارآمدن دولت اوباما در امریکا و اصرار وی بر پیگیری وعده انتخاباتی اش که گفت‌وگو با ایران بود، صهیونیست ها به شدت نگران شدند چرا که به گمان آنها چنانچه بین ایران و امریکا مذاکراتی صورت می گرفت احتمال اشکال تراشی برای فعالیت های هسته ای ایران کمتر می شد و چه بسا کلیه راه های برخورد نظامی با این فعالیت ها را مسدود می کرد. از این رو پس از روی کارآمدن اوباما، صهیونیست ها آرام آرام موضع تندتری را در قبال فعالیت های هسته ای ایران از خود نشان دادند و به نوعی مواضع تند چندی پیش خود را دوباره فعال کردند.
صهیونیست ها در این حرکت جدید سه محور را مدنظر قرار دادند:
۱) تهدید به حمله نظامی: همزمان با آغاز به‌کار آزمایشی نیروگاه بوشهر ایهود باراک وزیر دفاع رژیم صهیونیستی گفت: «همه گزینه ها در ارتباط با برنامه هسته ای ایران مطرح است.» او با اشاره ضمنی به اوباما گفت: «ما امیدواریم که دیگران نیز در مقابله با ایران همه گزینه ها را در نظر داشته باشند.» باراک افزود: «زمان به سرعت در حال سپری شدن است و آنچه که مورد انتظار است، تشدید تحریم ها علیه ایران است و این که اگر تحریم ها ضد ایران کارا نبود باید از چه ابزارهای دیگری استفاده کرد.»
چند ساعت پس از مأمور شدن بنیامین نتانیاهو برای تشکیل کابینه رژیم صهیونیستی «الشرق الاوسط» نوشت: نخست وزیر رژیم صهیونیستی، اولویت های برنامه خود را اعلام کرد و در ادامه آورد: «نتانیاهو، رهبر حزب راستگرای لیکود، ایران و خطر تروریسم، بحران اقتصادی جهان واسرائیل و سرانجام صلح با فلسطین و سوریه را اولویت های دولت خود عنوان کرده است، اما در عین حال اعتراف کرد: ما از شمال سرزمین هایمان از سوی ایران در خطریم و اگر نتوانیم هیچ کاری انجام دهیم، دست کم باید این خطر را از اسرائیل دور کنیم.»
۲) تهدید به ترور و تخریب: چند هفته پیش روزنامه «دیلی تلگراف» با درج گزارشی اعلام کرد: سازمان اطلاعات اسرائیل اخیراً نه فقط دست به خرابکاری فنی در برنامه اتمی ایران زده بلکه حتی کوشیده با کشتن دانشمندان ایرانی این برنامه را متوقف کند و یا به تأخیر بیندازد.» «دیلی تلگراف» از «ریوا بالا» تحلیل گر شرکت «استرتفور» که همکاری نزدیکی با نهادهای دولتی ایالات متحده دارد، نقل قول پر سروصدایی می‌کند: «اسرائیل با همکاری ایالت متحده می کوشد با انجام عملیات مخفی، هم شخصیت های کلیدی را از بین ببرد که در برنامه اتمی ایران دست دارند و هم در تلاش است در خطوط تدارکاتی ایران برای برنامه هسته ای خود خرابکاری کند.» به گفته این روزنامه، مقام اطلاعاتی یکی از کشورهای اروپایی که نامش ذکر نشده در تأیید می گوید: «اسرائیل در گذشته هم برای کشتن دانشمندان تسلیحاتی کشورهای دشمن هیچ تردیدی به خود راه نداده است. موساد در مورد عراق این کار را کرده است و در مورد ایران هم اگر دستش برسد خواهد کرد.»
«جیمز رایزن» روزنامه نگار امریکایی در کتابش به نام «دولت جنگ» گفته است، سیا همراه با موساد کوشیده بود در سیستم های کامپیوتری ایران دست ببرد. از این گذشته «رایزن» در کتاب خود از دیگر تلاش‌های شکست خورده برای اخلال در برنامه اتمی ایران گزارش می دهد. هدف مشترک عملیات انجام گرفته و نیز اقدام هایی که این روزها به موساد نسبت داده می شود دست کم برای به تأخیر انداختن برنامه هسته ای ایران است.
«یوسی ملمان» خبرنگار اسرائیلی که اخبار امنیتی برای روزنامه «هاآرتص» را پوشش می دهد، معتقد است: «بدون دست زدن به حمله های نظامی، هنوز زمینه های وسیعی برای ایجاد اخلال و آسیب در برنامه هسته ای ایران وجود دارد و این کار با موفقیت هایی هم همراه بوده است.»
۳) استفاده از ظرفیت تبلیغاتی امریکا: رادیو رژیم جعلی صهیونیستی اعلام کرد: «گابی اشکنازی برای دیداری رسمی از امریکا اواسط ماه مارس (اواخر اسفند) به واشنگتن می رود. وی در این سفر قصد مطلع کردن اوباما از مواضع اسرائیل در رویارویی با ایران را دارد. همچنین منابع نظامی اسرائیلی اطلاعاتی را به دست آورده اند که بیانگر این است که ایران توانایی ساخت بمب اتمی را تا پایان سال ۲۰۰۹ به دست خواهد آورد و اشکنازی قصد دارد این اطلاعات را در اختیار مسئولان امریکایی قرار دهد.»
پنتاگون در بخشی از تحلیل خود پیرامون فعالیت هسته ای ایران آورده است: «ایران در حال توسعه زیرساخت های هسته ای لازم است که امکان تولید سلاح هسته ای را میسر می سازد، اما به تولید تسلیحات هسته ای نزدیک نیست.»
در گزارشی که تعداد زیادی از مشاوران ارشد اوباما هم در جریان آن قرار داشتند، به ایران هشدار داده شده است که ممکن است اسرائیل تا ۲ سال آینده به ایران حمله کند. به نظر می رسد که رهبران اسرائیل متقاعد شده اند که گزینه نظامی موجود است، اما بعد از مدتی از بین می رود و دلیل آن پراکندگی تأسیسات اتمی ایران و احتمال به وجود آمدن سپر موشکی است.
در این گزارش آمده است که اگر فروش ۸۰۰ میلیون دلاری موشک روسیه انجام شود، امریکا باید توانایی نظامی اسرائیل را آن چنان بالا ببرد که بتواند تهدیدی برای اهدافش در ایران باقی بماند و این کار را باید با مدرن کردن پدافند هوایی و تشویق کردن روسیه به نفروختن موشک ضدهوایی اس ۳۰۰ به ایران انجام بدهد.
در امریکا گزارش جدیدی با نام «جلوگیری از آبشار بی ثباتی» توسط انستیتو سیاست خاور نزدیک (WINEP) تنظیم شده که پیش نویس آن را افرادی همچون «دنیس راس» پیش از انتخابات به نمایندگی اوباما در خاورمیانه: سناتور «اوان بای» از اعضای کمیته اطلاعاتی سنا، «گری اکرمن» نماینده کنگره امریکا و رئیس زیرشاخه روابطه خارجی کاخ سفید در امور خارجه امضا کرده اند. «نانسی سودر برگ» سفیر سابق امریکا در سازمان ملل و یکی از اعضای این تحقیق گفت: «اسرائیل تقریباً برای اقدام نظامی یک جانبه علیه ایران جدی است و اگر به این نتیجه برسد که روسیه سیستم های موشکی اس ۳۰۰ را در اختیار ایران قرار می دهد، این قالب زمانی به شدت کاهش پیدا می کند.
در جلسه یک هفته ای که سنای امریکا برای بحث پیرامون راهکار های دولت امریکا در قبال فعالیت هسته ای ایران برگزار کرد، سناتور «جیمز ریچ» سناتور جمهوریخواه «آیداهو» گفت: «این بسیار ساده انگارانه خواهد بود که فرض کنیم اسرائیل در گوشه ای خواهد نشست و فقط نظاره گر اتمی شدن ایران خواهد بود. ما باید در مباحثات خود موضوع رویکرد اسرائیل نسبت به برنامه اتمی ایران را مورد بررسی قرار دهیم، چراکه اسرائیل قبلاً نیز با حملات پیشگیرانه خود به تأسیسات هسته ای عراق و سوریه مانع اتمی شدن این دو کشور شده است.» «فرانک وسنر» یکی از دیپلمات های سابق امریکا در تأیید سخنان «ریچ» گفت: «اگر ایرانی ها امکان یا احتمال حمله اسرائیل به تأسیسات هسته ای شان را جدی نمی گیرند باید بگویم که در تحلیل و ارزیابی منافع حیاتی اسرائیل دچار اشتباه شده اند.»
● بررسی موضوع
در ۳ محور پیش گفته که مورد توجه کارگزاران رژیم جعلی صهیونیستی قرار گرفته پیش فرض قطعی و مسلمی به نام «ساخت سلاح اتمی» توسط ایران مشاهده می شود. ایران بارها اعلام کرده که «سلاح اتمی» در دکترین نظامی آن جایی ندارد و بازرسی های آژانس نیز تاکنون تخطی و انحرافی را در فعالیت های هسته ای ایران گزارش نکرده است، پس بنابراین ایده اسرائیلی- امریکایی «ساخت سلاح اتمی» از سوی ایران ایده ای برای نامشروع جلوه دادن فعالیت های هسته ای ایران و مشروع و موجه جلوه دادن رویکرد صهیونیست ها و امریکایی ها به سه محور پیش گفته است. یقیناً مسائل بیان شده آن گونه که صهیونیست ها و امریکایی ها تصور می کنند و بر زبان جاری می سازند پیش نخواهد رفت و در میان خود آنها هستند افرادی که رویایی و بلندپروازانه نمی اندیشند و بلکه عقلایی فکر می کنند و نظر می دهند، از جمله این افراد «گیورا ایلاند» رئیس سابق شورای امنیت ملی رژیم جعلی صهیونیستی و ژنرال بازنشسته این رژیم، در کنفرانس مرکز مطالعات امنیت ملی دانشگاه تل آویو تأکید کرد: «اسرائیل هرگز نمی تواند با عملیات نظامی بر ایران پیروز شود و فقط می تواند در برنامه هسته ای ایران کارشکنی کند. اسرائیل توان حمله نظامی و پیروزی بر ایران و یا ویران کردن مراکز هسته ای این کشور را ندارد ولی کاری که می تواند به آن دست یابد، رسیدن به مرحله ای است که در فعالیت های هسته ای ایران کارشکنی کند.» به گفته این ژنرال بازنشسته: «اسرائیل نمی تواند از طریق نیروی هوایی و جنگنده هایی که امروز در اختیار دارد، به ایران، حمله نظامی کند تا این کشور پرچم سفید بر افرازد و اعلان شکست کند و بگوید که تصمیم گرفته برنامه های هسته ای اش را متوقف کند.»
«گیورا ایلاند» درباره خطر بزرگ شکست در عملیات نظامی اسرائیل علیه ایران معتقد است: «اسرائیل در ۳ مرحله برای این شکست بها خواهد پرداخت. اول آنکه پیروزی محقق نخواهد شد. دوم آنکه این مسئله موجب می شود جهان به نیروی دفاعی اسرائیل نظر منفی پیدا کند و دست آخر اینکه جهان هم آن را متهم می کند که رژیمی متجاوز است.»
وی تأکید کرد: «ایران امروز، عراق سال ۱۹۸۱ و سوریه سال ۲۰۰۷ نیست و چنانچه به ایران حمله شود، تنها از ایران به آن پاسخ داده نخواهد شد، بلکه پاسخ به این حمله به منطقه کشیده می شود و به علاوه این خطر وجود دارد که ایران اهداف امریکا در خاورمیانه را هدف قرار دهد.» به گفته «ایلاند» فرصت برای حمله نظامی به ایران قبل از تابستان امسال به وجود نخواهد آمد و تا تابستان ۲۰۱۱ هم از دست خواهد رفت و این کوتاهی زمان بر تصمیم های کابینه جدید این رژیم اثر خواهد گذاشت.
«سامور» و «ریدل»، ۲ تن از مشاوران اوباما در گزارشی برای مؤسسه «بروکینگ» و شورای روابط خارجی نوشتند: «اگر ایران به سلاح هسته ای دست پیدا کند، رفتاری مانند دیگر دولت هایی که دارنده این سلاح ها هستند، در پیش خواهد گرفت و می کوشد تهدید کند، اما از آنها استفاده نخواهد کرد.»
«گری سامور» در جای دیگر گفته است: «هر چند ایران هسته ای ناخوشایند و نامطلوب است اما آخر دنیا نیست.»
«هاآرتص» روزنامه رژیم صهیونیستی در خصوص نحوه مواجهه رژیم جعلی صهیونیستی با ایران به ۴ گزینه اشاره می کند که عبارتند از: دفاع فعال، دفاع انفعالی، تهاجم نظامی و زمین گیر شدن. آن گاه پس از رد ۲ گزینه اول و دوم در خصوص گزینه سوم (تهاجم نظامی) می نویسد: «عده دیگر که به گزینه حمله معتقد بودند، حالا فهمیده اند که حمله به چنین تأسیساتی به دلیل آنکه در اعماق زمین ساخته شده با حملات هوایی نمی شود آنها را از بین برد. همچنین اطلاعات دقیقی در مورد سایت های هسته ای در ایران در دست نیست و ممکن است که سایت های دیگری وجود داشته باشد که ما از آن اطلاعی نداریم، بنابراین گزینه حمله غیرممکن است.» این روزنامه در انتها به گزینه چهارم رو می آورد و می نویسد: «آنچه باقی می ماند همان گزینه چهارم است که در شرایط حاضر و با توجه به منابع خارجی، تنها گزینه قابل اطمینان و دارای اعتبار همان استراتژی بازدارندگی و زمین گیری است. الآن زمان آن رسیده است که روی این گزینه بیشتر سرمایه گذاری کنیم. بنا بر شواهدی که از منابع خارجی در دست است، اسرائیل در حال افزایش ظرفیت های بازدارنده ای مانند افزایش ظرفیت ضدتهاجمی برای زیردریایی هایش است این استراتژی تنها راه حلی است که بر مبنای آن بتوان از ایران هسته ای جلوگیری کرد.»
هر چند ایران هیچگونه میل و گرایشی به «سلاح اتمی» ندارد، زیرا اساساً منبع تولید قدرت را در جای دیگر می داند اما اینگونه اظهارات که تا چندی پیش بی سابقه و حتی در ردیف عبارات ممنوعه برای به کارگیری درباره مباحث هسته ای ایران بود، خبر از این واقعیت مکتوم و در حال آشکار شدن می دهد که علاوه بر امریکا در بین صهیونیست ها هم افرادی سر برآورده اند که از آشکار ساختن باور و پذیرش درونی شان پیرامون مسائل هسته ای ایران هراسی ندارند. از گردن نهادن این افراد بر واقعیتی که روز به روز برجسته تر و عیان تر می گردد شروعی برآورد می شود برای حرکتی که در آینده نزدیک آغاز خواهد شد و بر تعداد این افراد خواهد افزود. از الآن می توان زمانی را مشاهده کرد که ایران هسته ای مورد پذیرش جهانی واقع شده بدون اینکه از آن هراسی وجود داشته باشد مشروط بر اینکه هراس آفرینان اقدام به هراس آفرینی نکنند.
در خصوص بحث خرابکاری و یا ترور دانشمندان هسته ای که می تواند از یکسو جزو برنامه های رژیم جعلی صهیونیستی و امریکا باشد و از سوی دیگر اقدامی برای ایجاد رعب و وحشت در میان دانشمندان هسته ای کاملا مشخص است که مسئولین امنیتی جمهوری اسلامی ایران از هر جهت مراقب اوضاع هستند و دستگیری شبکه جاسوسان در چند ماه گذشته دلیلی بر این هوشیاری و میزان مراقبت دقیق و حساب شده است. رژیم جعلی صهیونیستی و امریکا به خوبی آگاه هستند که فقدان روابط سیاسی برای انجام چنین کارهایی به چه میزان مشکل آفرین است به نحوی که هیچ اقدام دیگری نمی تواند بدیل آن قرار بگیرد از این گذشته آنچه که مهم است نظر «وینس کاناسترارو» رئیس سابق واحد ضد ترور سازمان سیاست که می گوید: «با عملیات مخفی نمی توان به هدف های سیاست خارجی رسید. نمی شود همین طوری چند نفر را سر به نیست کرد و امید داشت که می توان از این راه بر قدرت هسته ای ایران تأثیر گذاشت. کلام این مقام سابق سازمان سیا بسیار دقیق و محاسبه شده است و می توان برای افزایش استحکام آن اضافه کرد که امروز ایران در مسیر استفاده از فناوری صلح آمیز هسته ای خط های قرمز را پشت سر گذاشته است و هیچ عاملی هر چند قدرتمند قادر به سلب، خلع و هدم آن نیست. آنچه که مناسب شرایط امروز ایران است این است که با ایران چگونه تعامل مسالمت آمیز برقرار شود.

رضا گرمابدری
منبع: صبح صادق

منبع : رجا نیوز