یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


اقتصاد سیاسی نفت و خواب آشفته ما


اقتصاد سیاسی نفت و خواب آشفته ما
این برای نخستین بار است که چهره‌ای در سطح گرین‌اسپن که تا چندی پیش یک مقام رسمی در دولت امریکا بود، به‌صراحت به چنین موضوعی اشاره می‌کند. این گفته گرین‌اسپن در فصلی از کتاب وی آمده است است که عنوان آن «فشار بلندمدت انرژی» است. در این فصل، وی استدلال می‌کند که اقتصاد امریکا کنترل چندانی بر منابع نفت و گاز ‌ندارد و به همین دلیل در برابر بحران‌های اقتصادی آسیب‌پذیر شده است. وی در ادامه می‌گوید: استمرار رشد اقتصاد جهانی طی ربع قرن آینده در نرخ‌هایی مشابه ۲۵ سال گذشته مستلزم افزایش روزانه مصرف نفت در حدود یک‌چهارم تا یک‌پنجم مصارف قبلی است. (ص. ۴۶۴). در نظر وی گرایش جهان توسعه‌یافته به امور سیاسی منطقه خاورمیانه همواره در پیوندی بحرانی با امنیت نفت بوده است. جالب است که گرین‌اسپن از کودتای ۲۸ مرداد در ایران و نیز بحران سوئز نیز به عنوان شواهدی دال بر اهمیت نفت در اقتصاد سیاسی دنیای امروز اشاره دارد.
از این رو چنین پیداست که گرایش به شناخت به قول دکتر محمد علی موحد «خواب آشفته نفت» در تحولات اقتصاد سیاسی دنیای امروز اهمیتی بیش از پیش یافته است.
از سوی دیگر، در گزارش پراهمیت دیگری که وزارت دفاع انگلستان در ژانویه ۲۰۰۷ منتشر کرد به صراحت نوشته شده در طی ۳۰ سال آینده تمامی فعالیت‌های اقتصادی تحت‌الشعاع رقابت بر سر عرضه انرژی است. در این زمینه، رشد تقاضا برای انرژی احتمالا سالانه ۵/۱ تا ۱/۳‌درصد برآورد می‌شود. اقتصادهای به‌سرعت درحال‌توسعه، مانند چین و هند، در کنار مصرف‌کنندگان قدیمی که احتمالا سطوح مصرفی خود را حفظ می‌کنند، منابع اصلی تقاضا برای انرژی هستند. این روند احتمالا به استمرار روند صعودی قیمت نفت و بدین ترتیب، ثروتمند شدن و پیشرفت اقتصادی کشورهای تولیدکننده، از آن‌جمله کشورهای عضو اوپک و ایران منجر می‌شود.
این واقعیات به‌روشنی نشان می‌دهد که به‌رغم تمامی تلاش‌هایی که طی سه دهه گذشته صورت گرفته همچنان منابع انرژی تجدید‌ناپذیر (شامل نفت، گاز و زغال‌سنگ) بخش عمده تامین‌کننده عرضه موردنیاز اقتصاد جهانی را تشکیل می‌دهد. از سوی دیگر، شاهد افزایش تقاضا برای انرژی طی دهه‌های آتی خواهیم بود. چنین است آن‌گونه‌که کارشناسان اتفاق‌نظر دارند به طور کلی دوران انرژی ارزان‌قیمت به پایان رسیده است؛ از این رو چنان‌که تجربه سال‌های اخیر و برای مثال افزایش ارزش سهام شرکت‌های انرژی در بورس‌های اوراق بهادار کشورهای پیشرفته نشان داده است در سال‌های آتی سودآوری در بخش انرژی همچنان بالا خواهد بود. اما مهم‌ترین نکته برای ما آن است که مزیت نسبی منطقه خاورمیانه در تولید انرژی و به طور خاص نفت و گاز (که بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی نیز حتی تحولات پس از ۱۱ سپتامبر در این منطقه را ناشی از آن می‌دانند) باعث شده است که سرمایه‌گذاری در این حوزه از بیشتر‌ین مزیت برخوردار باشد. و از این رو جایگاه ایران در این زمینه و توان بالای اقتصاد ما در حوزه نفت و گاز باعث شده که سودآورترین سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت در اقتصاد ایران در حوزه انرژی رقم زده شود.
در چنین شرایطی ایران می‌تواند و باید با اتکا به منابع نفت و گاز، و بهره‌برداری از موقعیت ژئواستراتژیک، نیروی انسانی، قدرت اقتصادی و کالبدی‌اش رشدی دایم داشته باشد. منابع وسیع انرژی در ایران و جایگاه جغرافیایی‌اش در ورودی خلیج فارس، به ایران قدرت استراتژیکی مهمی خواهد داد.
اما به رغم توان بالقوه ایران در توسعه اقتصادی به اتکای منابع انرژی، روند نزولی سهم ارزش افزوده بخش نفت در تولید ناخالص داخلی، بیانگر آن است که این بخش به عنوان نیروی محرک اقتصاد ملی، از رشد مورد انتظار برخوردار نیست. البته بدون تردید کمبود سرمایه از مشکلات اساسی بخش نفت اقتصاد ایران به شمار می‌آید؛ چنان‌که بررسی سهم تشکیل سرمایه ثابت ناخالص بخش نفت از مجموع سرمایه ثابت ناخالص داخلی کشور، نیز روندی پر نوسان نشان می‌دهد. این در حالی است که در سال‌های اخیر شاهد روند نزولی این تشکیل سرمایه هستیم.
با توجه به برآورد سهم بخش دولتی از درآمدهای نفتی، سرمایه‌گذاری بخش‌خصوصی در این بخش، به ویژه در بخش پایین‌دستی آن، به‌شدت مورد نیاز است. نقطه امید آن است که با توجه به سیاست‌های در نظر گرفته شده در اصل ۴۴ قانون اساسی، زمینه مساعدی برای حضور بخش‌خصوصی در این عرصه فراهم شود. این واقعیت‌ها در شرایطی رخ می‌دهد که در اهداف اصلی در نظر گرفته شده در سند چشم‌انداز برای بخش انرژی از جمله پیش‌بینی شده است ایران دومین تولیدکننده نفت در اوپک با ظرفیت تولید ۷‌درصد از تقاضای بازار جهانی، سومین تولیدکننده گاز درجهان با سهم ۸ تا ۱۰‌درصد از تجارت جهانی گاز و فرآورده‌های گازی، دارای جایگاه اول فناوری نفت و گاز در منطقه، و اولین تولید‌کننده مواد و کالای پتروشیمی در منطقه از لحاظ ارزش، باشد. اما این همه در شرایطی است که هنوز از سند ملی انرژی بهره‌مند نیستیم و به‌وضوح می‌بینیم وقتی سرما تنها اندکی از انتظارمان بیشتر می‌شود قادر به تامین نیاز بخش عمده‌ای از شهروندان کشور به انرژی نیستیم. پس راستی جای سوال دارد که بپرسیم آیا روزی برای ما «خواب آشفته» نفت بدل به «رویای توسعه» خواهد شد؟
دکتر سیداحمد میرمطهری
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد