پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


جنگ، تئاتر و نمایشنامه‌نویسی جنگ


جنگ، تئاتر و نمایشنامه‌نویسی جنگ
● جنگ
اگر دود ما حصل آتش باشد با ساده ترین نگاه از سه جهت قابل بررسی است، نخست، نگاه به علت که همان آتش است و شناخت آن برای رسیدن به دود ، دوم نگاه به دود و پی بردن به این که از آتش فراهم آمده است و نگاهی دیگر دود و آتش را با هم نظاره کردن. بیشتر پژوهش ها در زمینه تئاتر دفاع مقدس به تئاتر با موضوع مقاومت پرداخته اند روش این مقاله نگاه نخست است که ابتدا آتش را بررسی می کند و جنگ را که در تئاتر مقاومت اولین نظرگاه است. چرا که جنگ پیامدهای زیادی را به دنبال دارد. یکی از آنها، پیامدهای فرهنگی- هنری است و از آن میان تئاتر و نمایشنامه نویسی به واسطه مردمی بودن و ارتباط بدون واسطه با مردم بسیار متاثر از این پیامدها و در نهایت متاثر از جنگ هستند.
● تعریف جنگ
فقط پس از جنگ است که نویسندگان جدیدی آشکار می شوند و اما نه این که پیوسته نویسندگان جوان باشند.
جنگ معانی و تعاریف متعددی دارد این واژه در لغت نامه های فارسی، به خصوص در فرهنگ دهخدا نیز تعریف های خاص خود را دارد که ذیل هر مدخل، گزیده ای از آن چنین است:
"تاختن، جدل میان دو کس یا دو لشکر، پرخاش، هیجان، منازعه، مجادله، مخاصمه در میان دو گروه ارتش یا دو گروه مردم و...."
تعاریف متفاوت جنگ از نظرگاه های متفاوت در نهایت به ما کمک خواهد کرد که تمایز و نشانه های میان تئاتر مقاومت در ایران را با سایر کشورها بهتر درک کنیم، برای این منظور در ادامه تعاریفی متفاوت تر از جنگ را بیان خواهم کرد.
"لسکو" ما بین جنگ و سیاست رابطه ای خاص قائل است و می نویسد:
"باید به جنگ به عنوان فروپاشی سیاست اندیشید که شهر و تاسیسات آن را دچار بحران می کند جنگ دردی اجتماعی است که گره و فرد را به یکسان مبتلا می کند. اندیشیدن به جنگ همچون "عمل" نیست، یعنی مثل کشمکش یا نبردی که گروه های متشکل را به دور یک "مخاصمه" متمرکز می کند. بلکه مثل "حالت" است."
الن پیرو در کتاب فرهنگ علوم اجتماعی جنگ را به معنای آزمون نیز با استفاده از اسلحه بین ملت ها ( جنگ با خارجی) باگروه های رقیب در داخل یک کشور (جنگ داخلی) تعریف کرده است و می گوید:‌
"هدف جنگ پیروزی بر دشمن برای ملزم ساختن او به انقیاد تام است. یک کشور یا قوم به منظور به دست آوردن زمین و ما یملک دشمن به جنگ دست می زند، یا برای به کرسی نشاندن ادعاهایش ، یا برای دفاع از خود در برابر ادعای دیگر."
در مجموع و با توجه به تعریف فوق برای هر جنگی دو حالت کلی را می توان متصور شد.
۱) "جنگ تدافعی، که جنگ عادلانه است، در سراسر دنیا و در تمام طول تاریخ هیچ کشوری نیست که آن را ستایش نکرده باشد . کسی که به او حمله شده، حق مشروع، انسانی و بزرگ خود می داند که همه نیروهای انسانی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی اش را بسیج کند و به دفاع از ارزشهای خود برخیزد.
۲) جنگ تجاوزکارانه، کشوری با توجیهی به ظاهر منطقی به سرزمین و مردمی حمله می کند و البته بهترین توجیه ها را هم برای قانع کردن مردم خود پیدا می کند. تا به جنگش از نظر تبلیغاتی مشروعیت ببخشد. این توجیه ها و تبلیغات همواره در طول تاریخ سهمگین تر از خود جنگ ها بوده است. "
برخلاف جنگ تدافعی، جنگ تجاوزکارانه مورد تایید هیچ کشور و فرهنگی نیست مگر کشور مهاجم تنها نازی ها بودند که از ایده خودشان در جنگ جهانی دوم دفاع کردند. تاریخ سرانجام کار متجاوزان را چیزی جز شکست و شرمساری رقم نزده و در عوض کشوری که به آن حمله شده است با همه وجود از خود به دفاع برخاسته و با این اقدام منطقی متجاوز را در هم شکسته است. بنابراین، جنگ علیه تجاوزگر و اشغالگر مهم ترین چیزی است که تئاتر مقاومت باید بحث آن را پیش بکشد.
جنگهای طولانی به واسطه تقابل انسانها با یکدیگر در ابتدا و اقامت فاتحین در مناطق شکست خوردگان از دیرباز عاملی برای جابه جایی فرهنگ ها بوده است.
جابجایی نیروها، کش و قوس فتح منطقه های مختلف ما بین دو کشور و در نهایت اشغال برخی نقاط بر فرهنگ هر دو کشور تاثیرات مستقیمی گذاشته و می گذارد. به عنوان نمونه پس از جنگ های صلیبی بسیار از آداب و رسوم ایرانی به اروپا راه یافت. همچنین فرهنگ و نمادهای انگلیسی در پاکستان به وفور دیده می شود.
در جنگ ایران و عراق نیز این تاثیرات فرهنگی به خصوص بر قومیت های ساکن مناطق مرزی یافت می شود، جنگ ایران و عراق در حالی رخ داد که بسیاری از خانواده های ایرانی و عراقی به سبب ازدواج های متعدد، خانواده بزرگی را تشکیل داده بودند که با وقوع جنگ بسیاری از این روابط تحت الشعاع قرار گرفت،‌که این خود می تواند دستمایه نگارش نمایشنامه های بسیار قرار گیرد.
والتر بنیامین در کتاب خود "تئاتر حماسی چیست؟" در تایید نظریه برشت می گوید:
"تئاتر حماسی حالت چیزها را باز آفرینی نمی کند،‌بیشتر در صدد کشف آنهاست، کشف حالات چیزها به وسیله قطع جریان حوادث انجام می پذیرد."
جنگ همواره بر اساسا تضاد و تقابل بوجود می آید و به ناچار یکی از طرفین مهاجم و طرف دیگر مدافع است، مهاجم سعی بر آن دارد تا با روشهای مختلف حمله خود را منطقی جلوه دهد و مدافع نیز ارزش خاصی برای ایستادگی مقابل تهاجم قائل می شود. از آنجا که تضاد در تئاتر و نمایشنامه نویسی نیز رکن اصلی محسوب می شود جنگ علی رقم استفاده هایش از تئاتر، به لحاظ خلق مضامین جدید فرصت مناسبی را نیز در اختیار نمایشنامه نویسان قرار می دهد.
‌محمد اسکندرزاده
منابع:
۱-مینیون، پل لویی/ چشم انداز تئاتر در قرن بیستم/ مترجم: صنعوی، قاسم/ قطره/۱۳۸۳/ص ۲۱۶
۲-دهخدا- علی اکبر/ فرهنگ دهخدا / دانشگاه تهران/ ذیل مدخل های پیکار، رزم، ستیز
۳-هنر نمایش نویسی جنگ/ لسکو داوید/ مترجم: نادعلی همدانی/ قطره/ ۱۳۸۳/ص ۴۹
۴-پیرو. آلن/ فرهنگ علوم اجتماعی/ ترجمه باقر ساروخانی/ کیهان/ج ۲/۱۳۷۰/ ص ۴۹۹
۵-اکبرزاده . تقی/ تماشای ناورد/ انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس/ ۱۳۸۱
منبع : تئاتر مقاومت