دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


ریشه زبان ما در متون «فارسی- یهودی»


ریشه زبان ما در متون «فارسی- یهودی»
● شكل گیری زبان فارسی
هنگامی كه ژیلبر لازار در سال ۱۹۴۸ به مرحله نگارش پایان نامه دكترا رسید استاد راهنمایش پیشنهاد كرد كه شكل گیری زبان فارسی را موضوع پایان نامه قرار دهد. سرانجام تعدد متن های كهنِ چاپ نشده فارسی او را به تحقیقی گسترده در زمینه نثر دوره ماقبل كلاسیك زبان فارسی واداشت و در پژوهش های بعدی مفهوم واقعی آمیزه گویشی موجود در این زبان را دریافت و این تحقیق كه نزدیك به پنجاه سال طول كشیده بود سرانجام در سال ۱۹۹۴ به شكل كنونی پایان یافت و به چاپ رسید.
مهستی بحرینی نیز آن را در سال ۸۴ به خوبی به زبان فارسی برگرداند تا یكی از اولین متن هایی باشد كه فارسی ماقبل كلاسیك را گویش شناسی جدید می كند.
زبان فارسی كه قرن ها در نیمی از آسیا گفت وگو شده و از ادبیاتی هزاران ساله برخوردار است در این كتاب طی مقالاتی كه از چندین سال تاكنون روند پژوهش لازار را نشان می دهند تحلیل گویش شناختی شده و روند تكوین آن شناسایی شده است، او در ابتدا بهترین نتیجه ای كه از بررسی دقیق نثر دوره اول زبان فارسی به دست آورده ویژگی گویشی نواحی مختلف بود كه در مقاله اول گرد آمده است.
او شكاف بنیادین عمیقی بین نوشته های فارسی- یهودی كهن و فارسی شمال شرقی می یابد و همین امر او را وامی دارد تا ریشه متون را فارسی- یهودی و در مغرب ایران بداند. در مقاله دوم تحت عنوان: «گویش شناسی فارسی- یهودی» مسئله را بیشتر باز می كند، او وجه مشترك متون دوره ماقبل كلاسیك فارسی را اختلافشان با ادبیات مكتوب به خط عربی عنوان كرده و ویژگی هایی در این متون می یابد كه بیشتر در گویش كهن شیراز و شهرهای حاشیه كویر وجود دارند، سپس با اشاره به سندی كه به تاریخ ۱۰۲۱ میلادی در اهواز به رشته تحریر در آمده است نتیجه گیری می كند كه در واقع منشاء ادبیات فارسی- یهودی كهن به طور عمده جنوب غربی ایران است.
ژیلبر لازار در این كتاب كاربرد واژه های پهلوی كه بیش از همه باعث سردرگمی می شود را نیز بررسی كرده و از آنجایی كه برحسب دوره ها، نویسندگان و سبك ها واژه «پهلوی» می تواند به معنای پارتی، فارسی میانه، برخی گویش ها و حتی زبان فارسی به كار برده شده باشد صفت «پهلوی» و تركیب دیگر آن «پهلوانی» را یادآور دوره باستان ایران می داند و به كار گرفتن این واژه كه از هزار سال پیش به این سو برای نامیدن فارسی میانه به كار برده شده است از همین مفاهیم غیرفنی ناشی می شود.
اولین كسانی كه واژه «پهلوی» را به این معنی استفاده كرده و از فارسی میانه مفهوم زبان كهن را به معنای خاص آن «پارتی» درك كرده بودند به احتمال زیاد در تقابل با خط عربی به خط كهن این نام را اطلاق كرده بودند. لازار در ادامه حتی احتمال قریب به یقین می دهد كه «پهلوی» در نخستین سده های اسلامی هنوز در نظر بسیاری از ایرانیان شكل زبان ادبی ای بوده كه همه روزه بدان سخن می گفته اند و سپس از همان زمان كم كم فارسی را به خط «تازه» در محاسبات یا دیگر نیازهای عملی خود به كار برده اند به این ترتیب كه خط كهن، خط نوشته های اصیل بوده و نوشتار عربی از آن ِ كاربردهای پیش پا افتاده.
زبان ایرانی دیگر «دری» می باشد و به سبب اینكه زبان دربار بوده به این نام منسوب شده است. دریِ ساسانی یكی از صورت های گفتاری زبان پارسی و متحول تر و رشد یافته تر از زبان ادبی موسوم به پارسی بوده است، بنا براین زبان پارسی در ایران دوره ساسانی در كنار این زبان پارتی پهلوی كه هنوز در شمال غربی فلات ایران حضور دارد از سویی در قالب زبان رسمی، مذهبی و ادبی پارسی كه كتابت می شده و یا به صورت گفتاری دری كه به خصوص در دربار متداول بوده است به حیات خود ادامه می داد. به طور خلاصه در دوره ساسانی زبان گفتاری مشترك دست كم به دو گویش تقسیم شده بود: گویش نخست كه شامل متون فارسی- یهودی بود و در جنوب به كار می رفت و گویش دوم در شمال شرقی متداول بوده و هردو پدید آورنده نخستین متن های ادبی فارسی بوده اند.
در كتاب حاضر از سویی دیگر تلاش شده تا رابطه میان فارسی- یهودی و فارسی ادبی میانه روشن شود. وجود بسیاری از واژه های شناخته شده پهلوی مزدایی در زبان فارسی- یهودی دانشمندانِ گذشته را بر آن داشته تا از خود بپرسند چه رابطه ای میان یهودیان ایرانی و زبان مزدایی وجود داشته است ؟
آشنایی بیشتر با گویش شناسی فارسی گفتاری روشنایی تازه ای بر این مسئله می تاباند و آن را از دیدگاهی دیگر مطرح می كند، واژگان این زبان به طور خاص یهودی به شمار می روند و نه حتی زرتشتی، فقط و فقط واژگان زبان گفتاری در نیمه جنوبی ایران متداول بوده اند كه اگر آن را در فارسی ادبی میانه نیز باز می یابیم جای شگفتی نیست. زبانی كه در اینجا گویش شناسی شده به طور مسلم در قلمرو ویژه زبان پارسی در مناطق جنوب غربی شكل گرفته است و حتی با فارسیِ میانه ادبی (پهلوی) و فارسیِ گفتاری جنوبی نیز در قلمرو جغرافیایی ویژه خود اشتراك دارند یعنی اولی پیش از آنكه به صورت زبان رسمی سراسر ایرانِ ساسانی درآید در این قلمرو شكل گرفته و دومی زبان گفتاری معمول آن ناحیه بوده است.
نوشته ژیلبر لازار
ترجمه: مهستی بحرینی
تیراژ: ۳۰۰۰
انتشارات: هرمس
سال: ۱۳۸۴
محسن محمدی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید