جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آیا فدراسیون فوتبال شانسی برای موفقیت دارد؟


آیا فدراسیون فوتبال شانسی برای موفقیت دارد؟
علی کفاشیان به عنوان مردی که شریف و با حسن نیت است و به عنوان مسوولی که اشراف ۱۰۰ درصد بر فوتبال ندارد، نتوانست طی دو سه هفته اخیر ماجرای جذب یا عدم جذب خا ویر کلمنته به تیم ملی را هدایت کند و بر اثر همین مساله نکاتی در ارتباط با این مربی اسپانیایی و سفر اخیرش به تهران شکل گرفت که آن قدرها هم برازنده فوتبال ما نبود.
از یک سو نایب روسای فدراسیون که شاید کارشان اقدام مستقیم و سفر خارجی برای جذب مربیان خارجی نباشد راهی اروپا شدند و مربی منتخب آنها چند روز بعد از سفرهای آنان به تهران آمد و سپس برای به چشم خوردن این سفرها و ماحصل آن و مشخص شدن این نکته که چه کسانی در جذب کلمنته سهم بیشتری داشته اند، چنان در فرودگاه به تقلا پرداختند که از پله های برقی پایین افتادند و چنان روی پله ها را انباشته کردند که بیم آن می رفت کل پلکان از کار بیفتد و ساقط شود.
● تصریح و تاکید
سپس اعلام زودتر از موعد موضوع امضای قرارداد شروع شد و بهتر بگوییم قبل از این که قرارداد نهایی تنظیم و امضا شده باشد، از سوی همان نواب رییس و یا همتای آنان تصریح و به دفعات تاکید شد که کار تمام و این مرد نامدار اسپانیایی یقینا سرمربی تیم شده است. این در حالی رخ داد که سرمربی سابق تیم های ملی فوتبال اسپانیا و صربستان و باشگاه های اتلتیک و بیلبائو، رئال سوسیه داد، اسپانیول و تنه ریف به این خاطر آمده بود تا پس از مصاحبه با سران فوتبال ما، همه چیز را خودش از نزدیک ببیند و شرایط را بسنجد و پس از بازگشت به اسپانیا و انجام مطالعات لازم نظر نهایی اش را اعلام دارد. او نیاز به تحقیق و ارزیابی داشت تا برایش کاملا مشخص شود که آیا با اسباب و ابزار و امکانات موجود در ایران و بر اساس دید و سلیقه ای که خودش دارد ( و ورزش ایران هم دارد) آیا می تواند در کشورمان موثر واقع شود یا خیر و فقط پس از آن بگوید که تیم ایران را هدایت خواهد کرد یا نه.
● غیرقابل رویت
این که نواب رییس فدراسیون در همان روزها بگویند که کار تمام شده و ماندن کلمنته قطعی است، نمی تواند برخوردی حرفه ای با موضوعی صد درصد حرفه ای باشد. در این میان علی کفاشیان به عنوان مرد با حسن نیتی که توانایی حرفه ای صد درصد برای اداره فوتبال را ندارد، یا در آن صحنه ها غایب بود و یا اگر حاضر بود، نقش اول را بازی نمی کرد. نتیجه آن شد که محمدعلی آبادی ۳ روز قبل از بازگشت کلمنته گفت ما مربی پروازی نمی خواهیم و یک روز قبل از سفر وی گفت که کلمنته می تواند برود ( یعنی او را اصلا نمی خواهیم!) و باز در آن روزها کفاشیان در مرکز صحنه ها و به عنوان فرمانده فوتبال قابل رویت نبود و سر آخر مجبور شد چهارشنبه شب و ساعاتی بعد از توقف تیم ملی در برابر سوریه و ساعاتی قبل از پرواز کلمنته (در کانال ششم تلویزیون شبکه خبر) بگوید که فقط ۸۰ درصد کار استخدام این مربی تمام شده و اگر او بازنگردد، گزینه های دیگر مورد بررسی قرار خواهند گرفت و از همه عجیب تر این که: باید بنشینیم و بررسی کنیم ببینیم بعد از این اتفاقات باز به دنبال مربیان خارجی برویم و یا دوباره سراغ مربیان داخلی را بگیریم! بحث رویکرد احتمالی مجدد به مربیان ایرانی در شرایطی مطرح شد که کفاشیان و همفکرانش در هفته های اخیر به کرات گفته بودند برنامه اکید فدراسیون جذب مربیان برجسته خارجی است. وی در تمام روزهایی که شفق و یا سایر نماینده های فدراسیون در حال گفت وگو و رایزنی با مربیان خارجی در اروپا بودند، نقش مهمی را لااقل در جلو صحنه بازی نمی کرد و منتظر شکل گیری وقایع بود و زمانی هم که کلمنته به تهران آمد، آن قدر سرعت واکنش نداشت که با تصحیح گفته های همکارانش بگوید کلمنته فقط برای مطالعه به ایران آمده است و تصمیم نهایی اش در این خصوص بعدا اتخاذ خواهد شد.
● در انتظار
کفاشیان چند ساعت بعد از رفتن کلمنته در مصاحبه ای کوتاه با رادیو ورزش که در ساعت ۱۵/۲ بعدازظهر پنج شنبه ۱۸ بهمن پخش شد، صرفا گفت کلمنته رفته است و فدراسیون تا روز دوشنبه در انتظار پاسخ وی می ماند و پس از آن اقدام خواهد کرد. او حتی در قبال تساوی بدون گل تیم ملی با سوریه نیز عکس العملی ساده را که حلال موضوع نبود، از خود بروز داد و صرفا گفت که دوست داشت ایران در شروع دور مقدماتی جام جهانی پیروز شود اما متاسفانه این کار امکان پذیر نشده است. او اشاره ای به دلایل این رخداد نکرد و مثلا نگفت که چرا سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک ( آخری با دبیر کلی وی) و فدراسیون فوتبال ( با ریاست وی) نتوانسته اند مساله رتق و فتق امور تیم ملی و تعیین سرمربی آن را به گونه ای هدایت کنند که تیم بیش از ۶ ماه بدون سرمربی نماند و اگر قرار بوده که پس از این همه کش و قوس باز بحث رویکرد به سرمربیان داخلی مطرح شود چرا این کار از همان آبان و آذر ماه صورت نپذیرفت تا فرصت بیشتری برای کار و تقویت تیم ملی به وجود آید. کفاشیان صرفا به شبکه خبر تلویزیونی گفت: شاید دوباره یک سرمربی ایرانی برای تیم ملی بگذاریم و او تا زمان تعیین مربی جدید خارجی تیم ملی را هدایت کند و تیم ملی فعلا با مربیان خودمان به حرکت و کار بپردازد!
● امور نامشخص
کفاشیان در شرایط و زمانی به این نتیجه رسید که چنین مساله ای به راحتی در همان اواسط و یا حداکثر اواخر پاییز قابل فهم و انجام بود و می شد در کنار ابراهیم زاده یک سرمربی را نیز قرار داد و چنان فردی تا زمانی که سرمربی خارجی بیاید و مثلا تا پایان تابستان ۸۷ و به واقع تا خاتمه مرحله سوم انتخابی جام جهانی تیم ما را هدایت کند. درست است که پس از تغییر اساسنامه و بافت هیات رییسه فدراسیون شرایط جدیدی بر این نهاد حاکم شده و اعضای این هیات نقشی فعال تر از همیشه در تعیین و ترسیم مسایل این ورزش یافته اند. اما متاسفانه فدراسیون جدید فوتبال فزون تر از یک ماه پس از تشکیل آن به گونه ای هدایت می شود که مشخص نیست کدام حرف بار قانونی و صحت صد درصد دارد و کدام اظهارات موضع رسمی فدراسیون نیست و اگر کفاشیان مسوول اول است، چرا فقط رل یک دنباله رو را حتی در مهم ترین موضوع روز که انتخاب و به کارگیری سرمربی جدید تیم ملی است، ایفا می کند. مهم تر از همه این که فدراسیون جدید که وجنات و شکل و شمایل کاری آن در همان ،۴ ۵ هفته نخست پیدایش آن به گونه ای است که برشمردیم، آیا می تواند فوتبال متزلزل شده ما را به سرمنزل مقصود برساند؟
وصال روحانی
منبع : روزنامه جوان