پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

عراق برگ برنده انتخابات آمریکا


عراق برگ برنده انتخابات آمریکا
جنگ عراق اگر مهم‌ترین مساله سیاست خارجه در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری آمریکا نباشد، بدون شک یکی از مهم‌ترین مسائل است، اگر چه به گفته برخی از ناظران سیاسی آمریکا، اوضاع وخیم اقتصادی این کشور، در انتخابات پیش رو در اولویت مسائل قرار دارد ولی جنگ عراق مساله‌ای اساسی باقی می‌ماند که توانایی این را دارد که با قدرت به عرصه این انتخابات بازگردد و بر روند انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا تاثیرگذار باشد. جنگ عراق مهم‌ترین علت شکست جمهوریخواهان در انتخابات سال ۲۰۰۶ بود؛ شکستی که جریان راستگرای حاکم در آمریکا را متزلزل کرد، به گونه‌ای که برخی از رهبران این جریان افول عصر سیطره جریان راستگرا در آمریکا را در نسل کنونی این جریان احساس کردند.
از این رو نباید از مواضع متفاوت باراک اوباما نامزد حزب دموکرات و جان مک‌کین نامزد حزب جمهوریخواه آمریکا درباره این مساله مهم- عراق - تعجب کنیم. هر نامزد بیان صادقانه‌ای از نیازها و شرایط حزب خود در مرحله کنونی است و این امر به نوبه خود به این مفهوم نیست که مواضع اوباما و مک‌کین درباره عراق یکسان نیست بلکه در موقعیت‌های محدود و مهمی به یکدیگر نزدیک می‌شوند که البته خالی از نواقص نیستند.
آرزوهای مک‌کین درباره رئیس‌جمهوری آینده آمریکا نزدیک بود بر باد رود، زمانی که اوضاع وخیم در عراق در ابتدای سال ۲۰۰۷ به‌ویژه پس از راهبرد افزایش نیرو نتوانست دستاورد سریعی را برای آمریکا در این دوره به بار بیاورد. ‌
● انتخابات مقدماتی ‌
در ابتدا لازم است به این نکته اشاره شود که جنگ عراق در اینکه باراک اوباما و مک‌کین نامزدهای حزب خود در انتخابات ریاست‌جمهوری شوند، نقش مهمی را ایفا کرد، به طوری که از میان نامزدهای اصلی حزب دموکرات آمریکا در انتخابات مقدماتی، یعنی جان ادواردز، هیلاری کلینتون و باراک اوباما، این نامزد سیاهپوست توانست به دلیل مخالفت خود از ابتدا با جنگ عراق، بر دیگر رقبای خود پیروز شود، اما جان ادواردز که از تصمیم جنگ حمایت کرده بود، بعدها از این اقدام خود اظهار پشیمانی کرد. هیلاری کلینتون نیز که از این جنگ حمایت کرده بود از هرگونه عذرخواهی در این‌باره خودداری کرد که به گفته ناظران هزینه نامزدی دموکرات‌ها را در انتخابات ریاست‌جمهوری بالا برد. ‌
اما مک‌کین نامزد حزب جمهوریخواه، نامزدی است که از حامیان اصلی این جنگ و طرح راهبرد افزایش نیرو در آمریکا است و به‌طوری که در این‌باره گفته شده این راهبرد برگرفته از خواسته مک‌کین است، به‌گونه‌ای که شکست و پیروزی این راهبرد به منزله موفقیت و ناکامی مک‌کین است. اما با وخامت اوضاع در عراق در اوایل سال ۲۰۰۷ میلادی به‌ویژه با توجه به ناکارآمدی این طرح در این دوره نزدیک بود که آرزوهای مک‌کین دوباره بر باد رود، اما با بهبود نسبی عراق طی سه ماه آخر سال ۲۰۰۷، آرزوی مک‌کین برای رسیدن به کاخ سفید احیا شد.
از این رو ما در برابر دو نامزد با دو رویکرد متفاوت در قبال عراق مواجه هستیم که این تضاد از تصمیم خود جنگ آغاز می‌شود؛ هنگامی که اوباما قبل از ورود به مجلس سنای آمریکا با این جنگ مخالفت کرد و تاکید داشت که هزینه‌ها و پیامد‌های این جنگ و همچنین چارچوب زمانی آن مشخص نیست و این امر به منزله دوری نیروهای آمریکایی از صحنه اصلی تروریسم یعنی افغانستان خواهد بود. اما مک‌کین که از سال ۱۹۹۸ خواستار تغییر نظام در عراق شد- پیش از آنکه جورج بوش رئیس‌جمهور آمریکا شود - خواستار جنگ علیه عراق در قبل و بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر شده بود، به‌طوری که بعد از این حوادث بر این باور بود که این جنگ بخشی از طرح بازسازی سیاسی و استراتژیک منطقه خاورمیانه است و عراق پس از جنگ به مرکز نشر دموکراسی و ارزش‌های آمریکایی در خاورمیانه تبدیل خواهد شد و در آینده سیاست‌های جهان عرب را بر اساس خواسته آمریکا، رضایت کاخ سفید و تحقق امنیت اسرائیل مجددا ترسیم خواهد کرد.
● جنگ علیه تروریسم ‌
از ابتدا مک‌کین بر این باور بود که جبهه مرکزی و نخست جنگ با تروریسم، عراق است که باید با شکست نظامی و سیاسی دشمنان آمریکا به پایان برسد و برای جهان ثابت شود که آمریکا کیست و هزینه کشوری که با آمریکا مخالفت می‌کند چیست. از این رو مک‌کین درباره جنگ علیه تروریسم بر اساس مفهوم نظامی سنتی آن صحبت می‌کرد که بر تغییر نظام‌های هوادار تروریسم و یا مخالف آمریکا از طریق راهکار نظامی مستقیم یا از طریق حمایت از نیروهای مخالف داخلی در این دولت‌ها مبتنی است. همچنین مک‌کین ضروری می‌دانست و بر این امر تاکید داشت که کشورهای حامی آمریکا در چارچوب ائتلاف سیاسی و نظامی برای شکست کشور‌های مخالف آمریکا و هم‌پیمانانش قرار بگیرند.
اما در مقابل، اوباما مفهوم <جنگ علیه تروریسم> را نوعی همکاری بین‌المللی برای مقابله با شبکه‌های حامی تروریسم در تمام جهان می‌داند.
اوباما با تاکید بر اینکه افغانستان جبهه مرکزی برای جنگ علیه تروریسم است بر این باور است که همکاری یاد شده در زمینه‌های نظامی - آنچه در افغانستان شاهد هستیم- اطلاعاتی- از طریق همکاری کشور‌ها در تعقیب القاعده و گروه‌های حامی و تامین‌کننده منابع مالی آنها - و دیپلماسی - از طریق به کار انداختن نقش نهاد‌های دیپلماسی و رسانه‌ای آمریکایی در ارتباط با جهان اسلام - امکان‌پذیر است. این نکته قابل ملاحظه است که مک‌کین از درایت بیشتری در قیاس با اوباما در باره جنگ عراق و جزئیات آن برخوردار است.
مک‌کین برای اولین بار در آگوست سال ۲۰۰۳ یعنی پس از گذشت ۵ ماه از اشغال عراق و یک سال و ۴ ماه پیش از اینکه اوباما به مجلس سنای آمریکا راه پیدا کند از عراق دیدن کرد. مک‌کین پس از بازگشت از اولین سفر خود از عراق از راهبرد نظامی بوش، رئیس‌جمهوری آمریکا در مدیریت عراق انتقاد کرد، به‌طوری که با انتقاد شدید از راهبرد دونالد رامسفلد، وزیر دفاع سابق آمریکا و با تکرار اینکه به وی اعتمادی در این باره ندارد علت این امر را ناشی از این مساله دانست که رامسفلد با داشتن عقده از جنگ ویتنام نگران است که افزایش نیروهای آمریکایی در عراق منجر به تلفات بیشتر شده و عراق به ویتنامی دیگر تبدیل شود ولی به اعتقاد مک‌کین این سیاست دونالد رامسفلد است که عراق را به ویتنامی دیگر مبدل می‌کند، در نتیجه خواستار تسریع در اعزام نیروهای بیشتر و بازسازی عراق شد تا طبق نظر او عراقی‌ها اعتماد خود را به آمریکایی‌ها از دست ندهند و به مخالفان حضور آنها در این کشور تبدیل نشوند. ‌ اما به نظر می‌رسد اوباما در آن زمان در قیاس با مک‌کین، خلبان سابق آمریکایی در خصوص جزئیات جنگ و نیازهای نظامی آن از آگاهی کمتری برخوردار بوده است، به‌ویژه اینکه اوباما سال اول حضور خود در مجلس سنای آمریکا را به‌دور از آگاهی اوضاع عراق به سر می‌برد و مشغول تحصیل بود در نتیجه فعالیت جدی و سیاسی خود را در خصوص جنگ عراق از ابتدا و تا پایان سال ۲۰۰۶ به تاخیر انداخت. ‌
● خروج نیروها
این امر روشن است که مک‌کین و اوباما درباره دولت عراق و سیاستمداران این کشور نگاه منفی دارند به‌طوری که در بیشتر مواقع از اطمینان نداشتن به دولتمردان عراقی یاد می‌کنند. مک‌کین بر این باور است که این نبود اطمینان به معنای این است که مسوولیت جنگ عراق بر دوش خود ارتش آمریکا است چراکه این جنگ، جنگ آمریکا است و آمریکا و ارتش این کشور می‌توانند پیروزی در این جنگ را تحقق بخشند و ارتش عراق تنها نقش کمک‌کننده را دارد. ‌
اما اوباما بر این باور است که سیاستمداران عراقی از آمریکا ناامید شده‌اند و هرگز به دنبال راه‌حل مشکلات مختلف خود نخواهند بود و در این راستا تلاشی نخواهند کرد، مگر دولتمردان آمریکایی به دنبال خروج یا استقرار نیروهای خود در خارج از عراق باشند لذا اوباما خواستار استقرار نیروهای آمریکایی در خارج از این کشور در طول ۱۶ ماه از ابتدای سال ۲۰۰۷ شده است و با راهبرد افزایش نیروهای آمریکایی در عراق مخالفت کرده و بر این باور است که این راهبرد بی‌نتیجه است، به‌طوری که مشکلات عراق بدون توافق سیاسی رهبران عراقی حل نخواهد شد. به معنای دیگر حل سیاسی مشکلات عراق در دستان سیاستمداران عراقی است و نه نظامی که در دست نیروهای آمریکایی باشد،در نتیجه عقب‌نشینی تدریجی نیروهای آمریکایی از عراق عامل فشاری بر دولت و سیاستمداران این کشور خواهد بود تا برای حل سیاسی مشکلات خود اقدامی را صورت دهند. ‌
روشن است که اوباما درباره مساله خروج و عقب‌نشینی نیروهای آمریکایی انعطاف بیشتری دارد به‌طوری که شمار نیروهایی که باید از عراق خارج شوند و نیز تاریخ و سرعت خروج را تعیین نمی‌کند، تنها چیزی که اوباما به دنبال آن است عقب‌نشینی اکثر نیروها طی ۱۶ ماه و باقی ماندن شمار نامشخصی از این نیروها برای زمانی نامعین با هدف حمایت از منافع آمریکا، مبارزه با تروریسم و آموزش نیروهای عراقی است. اما از دیدگاه مک‌کین خروج از عراق به منزله فروپاشی طرح آمریکا در عراق و نیز شکست طرح خاورمیانه جدید آمریکا خواهد بود که در نهایت پروژه بازسازی جهان تک‌قطبی شکست خواهد خورد.
مک‌کین امیدوار است که بتواند تا پایان دوره اول ریاست‌جمهوری خود در سال ۲۰۱۳ در عراق به پیروزی برسد. از این رو با طرح تعیین سقف و جدول زمانی برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق مخالف است و صرف صحبت در این باره را حمایت از القاعده و دشمنان آمریکا در عراق و خاورمیانه می‌داند که در نوع خود موجب خواهد شد این گروه تروریستی در افغانستان و سایر نقاط جهان دست به هر گونه اقدامی بزنند. ‌
اما اوباما به نظر می‌رسد با اعلام آمادگی خود برای ورود به گفتمان منطقه‌ای و بین‌المللی مستقیم، پیرامون راهکارهای به راه انداختن دیپلماسی در جهت ایجاد ثبات در عراق همسو با اعلام آمادگی خود برای گفت‌وگو با ایران گام برمی‌دارد و مشتاقانه به دنبال راه عملی کردن دیپلماسی آمریکا درباره فرآیند صلح است. در پایان، مواضع اوباما خالی از مشکلات نیست و به نظر می‌رسد از بهبود اوضاع در عراق ناامید است که موجب شده وی به دنبال خروج نیروهای خود از عراق با هدف فرار از مشکلاتی باشد که راه حلی ندارند اما مک‌کین به عنوان شخصیتی رادیکال در صورتی که فرصتی در اختیار داشته باشد از نابودی مخالفان جنگ و دشمنان آن در آمریکا و خارج از آن کوتاهی نمی‌کند. ‌
علا بیومی
ترجمه: مرتضی علیمردانی ‌
منبع : روزنامه اعتماد ملی