یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
جلوههایی از قدرت زنان در مشارکت
صدای تیک تیک ساعت در چهاردیواری خانه پیچیده است. زمان به جلو میتازد، اما گویی او از راه وا مانده است. همه کارهای خانه را انجام داده؟ بله، اما هر چه میکند، باز هم تک و توکی کار این ور و آن ور مانده؛ خسته است، از تکرار، از دور زدن. احساس میکند تواناییهایش در تکرار مکررات گم میشود، هرز میرود و کسی نمیفهمد که او «میتواند» ... بیش از اینها «میتواند»، اما ... اما این دایره بسته است!
آگاهی از قدرت نهفته در دستان پرتوان زنان، زمانی که برای از بین بردن یک مشکل تلاش میکنند یا به قصد ایجاد شرایط بهتری، مصمم در راهی گامی مینهند و یا کمک به همنوعان را به عنوان یک هدف انتخاب میکنند، متأسفانه هنوز جنبه عام نیافته است. مهمتر آنکه میلیونها زن پرتوان ما نیز خود هنوز باور نکردهاند که میتوانند در کارهای روزمره خویش برای اعتلای خانه و خانواده، جامعه را نیز از تواناییهایشان بهرهمند سازند. اگر چه برخی آغاز کردهاند؛ در اشکال مختلف، اما با یک هدف مشترک ... شاید معرفی اینان چراغ راهی برای دیگران باشد.
با این انگیزه با چند تن از بانوان فعال در عرصههای فرهنگی با اهداف عامالمنفعه و مردمی گفتگو کردیم.
خانمها فاطمه اکبری، سرور حسنی و فرخنده گوهری مسؤولین شورای زنان شهر سالم (منطقه شهرری)، خانم شمسی سپیدپر مسؤول کانون بانوان بازنشسته فرهنگی تهران و خانم فاطمه زمانینیه، مسؤول بنیاد خیریه فاطمه زهرا(س) و از مدرسهسازان بنام کشور. اینها هر کدام قصهای خواندنی در کتاب «مشارکت» زنان این مرز و بوم دارند، مشارکتی حقیقی.
● انفاق علم و دانش
خانم فاطمه زمانی در بین خیرین مدرسهساز کشور، نامی آشناست. از نزدیک با زنی کوتاهقامت و ریزجثه روبهرو میشوی که زبانی گرم دارد با یک دنیا خاطره از خطر کردن، به دل مشکلات تاختن و همچنان مهربان ماندن.
میدانیم که خانم زمانی تاکنون بانی ساخته شدن صدها مدرسه بوده است و
میلیونها زن پرتوان ما نیز خود هنوز باور نکردهاند که میتوانند در کارهای روزمره خویش برای اعتلای خانه و خانواده، جامعه را نیز از تواناییهایشان بهرهمند سازند.
هزاران خانه سرد فقر با تلاشش گرم و روشن شده است. میدانیم در حالی که حدود ۵۵ سال دارد ۴۰ سال از عمر خود را صرف امور خیریه کرده است ... و «چهل»، عدد بلوغ و رشد است ...
میگوید: در خانه ما به روی مردم نیازمند همیشه باز بود و من از بچگی شاهد بودم که چگونه مردم با دلی شکسته به منزلمان میآمدند و دلشاد و راضی بیرون میرفتند. البته ما از نظر مادی شرایط مطلوب و استطاعت کمک به مردم را داشتیم و پدر و مادرم این کار را همچون یک وظیفه انجام میدادند. یادم است روزی در دوران کودکی، به نظرم صبح عاشورایی بود از مادرم پرسیدم: مادر چطور میشود وقف شد؟
مادرم گفت: منظورت چیست؟
گفتم: یعنی مثلاً چطور میشود دیگ غذایی شد و شکم نیازمندان را سیر کرد؟
مادرم که زن فاضل، شاعر و عاقلی بود در جواب گفت: دخترم، هر کس یک جوری میتواند خودش را وقف کند، یک نفر میتواند اموالش را وقف کند، دیگری روحش را، ولی توجه کن که یک دیگ غذا فقط یک کار انجام میدهد و آن سیر کردن شکم آدمهاست. اما یک وجود باارزش و یک ذهن پربار میتواند صدها کار انجام دهد. مغز و قلم و فکر تو میتواند هزاران کار انجام دهد.
این پاسخ مسیرم را در زندگی تعیین کرد. چنانچه در اولین انتخابها مدرسهسازی را به عنوان شاخصترین کار در این مسیر انتخاب کردم. ثمره این تلاش و کوشش ساختن بیش از ۱۵۰۶ مدرسه در جاهای مختلف کشور است. من معتقدم که با ساختن یک کلاس درس، درهای ۵۰ سلول زندان بسته میشود.
با خانم زمانی در مرکز پیشدانشگاهی حضرت خدیجه(س) در شهرری ملاقات داشتیم. در کنار این مرکز، یک مدرسه راهنمایی با نام حضرت زینب(س) و یک دبیرستان به نام حضرت فاطمه زهرا(س) نیز وجود دارد که او بانی ساخت هر سه است، با هزاران مشکل، با هزاران بیم و امید. او ادامه میدهد:
زمین این مدارس، منطقهای مخروبه و کثیف بود، یک زبالهدانی که مردم در آن شاهد رد و بدل کردن مواد مخدر یا استعمال آن بودند. قبل از اینکه این مکان را برای مدرسهسازی به ما بدهند خواب آن را دیده بودم، و تنها به خواست و قدرت الهی این مدرسهها در همان مکان ساخته شد که ان شاءاللّه در پشت ساختمان این مدارس نیز ساخت مرکز فرهنگی تفریحی حضرت سیدالشهداء را برای جوانان محروم این منطقه آغاز کردهایم که آن را نیز با همت و کوشش افراد خیر به پایان خواهیم رساند. اولین مرکز پیشدانشگاهی که در دولتآباد ساخته شده، همین مرکز پیشدانشگاهی دخترانه حضرت خدیجه(س) است که از افتتاح آن دو سال میگذرد و ساخت آن ۸ ماه طول کشیده است. دبیرستان دخترانه کار و دانش حضرت زینب نیز ۱۱ ماه طول کشید و مدرسه راهنمایی دخترانه حضرت فاطمه نیز ۷ سال است که در این منطقه شروع به کار کرده است. در اداره این مدارس نیز سعی میکنیم که از بهترین مدرسان، بهترین وسایل آموزشی و در محیطی شاد و مناسب با روحیه و سن و سال بچهها استفاده نماییم. از مهمترین کارها تشکیل تعاونی دانشآموزی در این مدارس است که شاید اولین در نوع خود در سراسر کشور باشد. بچهها با ۵۰ تومان در این تعاونیها عضو میشوند و سود سرمایهگذاری پولشان را میگیرند. هدف این است که آنها از این طریق با کار گروهی، بازاریابی و مشارکت آشنا شوند.
خانم زمانی ادامه میدهد:
مجتمع فرهنگی، ورزشی سیدالشهداء را نیز که در محوطه ۴۰۰۰ متری پشت ساختمان این مدارس و مرکز پیشدانشگاهی حضرت خدیجه(س) است در ۴ طبقه پیریزی کردهایم که مخصوص تشکیل دارالقرآن، کتابخانه، کلاسهای کار و دانش، زمین ورزش و ... برای جوانان این منطقه است. برای این مجتمع تاکنون ۴۰۰ میلیون تومان از طریق کمکهای مردمی خرج کردهایم و برای اتمام آن به ۴۰۰ میلیون تومان دیگر نیاز داریم. ولی مطمئنا به خواست خدا و فاطمه زهرا(س) آن را به اتمام میرسانیم.
خانم زمانی تاکنون بانی ساخته شدن صدها مدرسه بوده است و هزاران خانه سرد فقر با تلاشش گرم و روشن شده است.
مدرسهسازی تنها کار خانم زمانی نیست و رسیدگی به ایتام و خانوادههای بیسرپرست نیز از دیگر دغدغههایش است. تاکنون با کمک افراد خیر، بیش از ۳۵۸۰ خانه برای خانوادههای بیسرپرست یا بدسرپرست ساخته شده است. در این باره نیز میگوید:
تمام تلاش ما برای حفظ کرامت و احترام این خانوادهها شده است. هیچ وقت اجازه ندادهام که پولی را که از این طریق دریافت میکنند دستی بگیرند، یک حساب بانکی برای آنها باز میشود تا مادر وقتی همراه با فرزند خود به بانک میرود، فرزندان احساس کنند که مادرشان حقوق دریافت میکند. همین طور اغذیه و اطعام را به خانهها نبرده بلکه مادرها همان طور که برای خرید بیرون میآیند در محلی که به آنها اطلاع داده میشود مراجعه و کمکها را دریافت میکنند.
خانم زمانی ادامه میدهد: وقتی تمام این تلاشها و خدمات دیگر با یاد خدا، توکل به او و عشق به او باشد نه برای انسان خستگی، نه تشنگی و نه گرسنگی به بار نمیآورد تنها لذت و غرق شدن در دریای لایزال محبت حق تعالی ثمره این کوششهای شبانهروزی است.
از خاطراتش چنین میگوید: من دو بار خدمت حضرت امام(ره) رسیدهام. وقتی بار اول همراه با اسناد و مدارک و پروندههای موجود خدمت ایشان رسیدم و فعالیتهای انجمن خیریه فاطمه زهرا(س) را برایشان توضیح دادم، اشک در چشمان ایشان حلقه شد و گفتند: من در زندگیم به کسی یا چیزی حسادت نکردهام ولی اکنون به کار شما و دوستانتان غبطه میخورم. بار دوم نیز که خدمت ایشان رسیدم، ایشان فرمودند: کار شما خوب است ولی یک اشکال دارد. من که پریشان شده بودم، گفتم: چه اشکالی؟ به ما بگویید. گفتند: اینکه تبلیغ نمیکنید و به دیگران آموزش نمیدهید که چه کارهای بزرگی تنها با توکل و ایمان به ذات باریتعالی میتوان انجام داد. از آن موقع به بعد کارهای ما علنیتر گشت و تعصب من در مخفی نگهداشتن آنها کمرنگتر شد.
خانم زمانی وقتی که از همراهانش یاد میکند با محبت از همسرش نیز سخن میگوید:
شوهرم همیشه با من همکاری داشته، او همین الان در اطراف شیراز مشغول آبادانی و عمران روستاهاست.
● پاسداری از تجارب زنان فرهنگی بازنشسته
در مجتمع تحصیلی حضرت زینب(س) در حوالی میدان اختیاریه تهران به دیدار خانم شمسی سپیدپر رفتیم. او مدیریت این مجتمع را بر عهده دارد اما آغاز کارش به سال ۱۳۴۶ باز میگردد که یکی از اولین مدارس اسلامی دخترانه تهران را تأسیس نمود. نکته جالب و بارز کار او، نه در فضای باز و وسیع مجتمع بلکه در یکی از اتاقهای کوچک این ساختمان بزرگ نهفته است که امروز «کانون بانوان فرهنگی بازنشسته» را در آن تشکیل داده است.
در اولین انتخابها مدرسهسازی را به عنوان شاخصترین کار در این مسیر انتخاب کردم. ثمره این تلاش و کوشش ساختن بیش از ۱۵۰۶ مدرسه در جاهای مختلف کشور است.
ایشان میگوید:
از جوانی تلاش بسیار کردهام که روی پای خود بایستم و به عقاید و افکارم جامه عمل بپوشانم. پدرم با وجود اینکه مردی فاضل و بسیار مذهبی بود، به دلیل تعارض سیستم آموزشی پیش از انقلاب با ارزشهای اسلامی تنها تا مقطع ششم ابتدایی به من اجازه ادامه تحصیل داد. اما من با اینکه بعدها ادامه تحصیل دادم در سال ۱۳۴۶، با همکاری یکی از دوستانم موفق به تأسیس یک مدرسه دخترانه اسلامی شدم. در این مدرسه در کنار متون مشترک درسی با سایر مدارس کشور، زمینه تعلیم متون دینی را فراهم و ذهن نوجوانان را با آنها آشنا میکردیم. به عنوان مثال هر روز سر صف کلاس یک حدیث از ائمه اطهار قرائت کرده و معنای آن را توضیح میدادیم. در آخر سال بچهها یک جزوه پر از احادیث ذکر شده با خود داشتند و خیلی از فعالیتهای دیگری که خانوادههای مذهبی را راغب به ادامه تحصیل فرزندانشان و خانوادههای دیگر را تشویق به یادگیری اصول دینی برای فرزندان خود میکرد.
اما در باره آن اتاق کوچک و آن کار بزرگ یعنی کانون بانوان فرهنگی بازنشسته تهران میگوید:
این کانون با اهداف ویژه و خاص بانوان فرهنگی بازنشسته شهر تهران شکل گرفته است. تجربیاتم در مدت ۳۰ سال خدمت در آموزش و پرورش به من ثابت کرده معلمان بازنشسته کشور به درک بالایی از دانش در خصوص رفتارشناسی، روانشناسی و مسایل و مشکلات کودکان و خانوادههای آنها دست یافتهاند. استفاده از این تجربیات مفید یکی از اهداف اساسی تشکیل این کانون بوده است. با یک حساب سردستی اگر تعداد ۲۶۰۰۰ معلم زن بازنشسته را ضربدر سی سال خدمت آنها کنیم، با بیش از هفتصد، هشتصد سال تجربه کاری روبهرو هستیم. معلمین بازنشسته زن مادربزرگهای خانواده آموزش و پرورش کشور هستند و مثل مادربزرگهای همه خانوادههای دیگر باارزش و ذیقیمت بوده و اجتماع میتواند از وجود آنها استفاده فراوان ببرد.
خانم سپیدپر ادامه میدهد:
یکی دیگر از اهداف این کانون رسیدگی به وضعیت خود معلمان زن بازنشسته و کمک به آنها در پربارتر کردن دوران بازنشستگیشان، بهبود وضعیت روحی و احیانا حل مشکلات اقتصادی آنها در حد توان است. ما حتی عضو ۸۰ ساله خانم هم در این کانون داریم. تعدادی کتاب که مخصوص نسل بازنشستگی است خریداری و آنها را در دسترس اعضا قرار دادهایم تا از نظر روحی با این دوران بهتر کنار بیایند. تورهای زیارتی برای اعضا ترتیب میدهیم و جلسات سخنرانی و بحث توسط افراد صاحب نظر و روانشناس برگزار میکنیم. کلیه این فعالیتها در قالب چهار کمیته شامل «کمیته برنامهریزی و پژوهش»، «کمیته مشاوره و مددکاری و درمانی»، «کمیته اشتغال» و «کمیته انتشارات فرهنگی ـ تبلیغی»، انجام میشود. از طریق توزیع پرسشنامه و نظرخواهی از خود اعضا و با نظرسنجی متقابل نوع کمکدهی یا کمکگیری را در مورد آنها بررسی و با تشکیل پرونده نوع همکاری و علاقهمندیشان را تعیین میکنیم. مثلاً در کمیته اشتغال توانستهایم زمینه فعالیت تعدادی از معلمان بازنشستهای که توانایی و علاقه به کار مجدد را داشتهاند فراهم کنیم. بدین ترتیب است که از طریق
تمام تلاش ما برای حفظ کرامت و احترام این خانوادهها شده است. هیچ وقت اجازه ندادهام که پولی را که از این طریق دریافت میکنند دستی بگیرند، یک حساب بانکی برای آنها باز میشود تا مادر وقتی همراه با فرزند خود
به بانک میرود، فرزندان احساس کنند که مادرشان حقوق دریافت میکند.
تماس با مدارس مختلف از نیاز آنها به معلمین دروس گوناگون مطلع میشویم و با رجوع به پرونده اعضا، معلم مورد نظر را معرفی میکنیم. همچنین در کمیته مددکاری برای معلمینی که به هر طریق اکنون در خانه تنها هستند و یا نیاز به مددکاری و مراقبت دارند، مددکار میفرستیم و از مشکلات و نیاز زندگیشان باخبر میشویم و برای رفع آن اقدام میکنیم.
خانم سپیدپر در باره واکنش معلمین زن بازنشسته در قبال فعالیتهای کانون و سطح همکاری آنها میگوید:
عکسالعمل و استقبال آنها بسیار خوب بوده است. هزینه انجمن با حق عضویت خود اعضا تأمین میشود که البته مبلغ بالایی نیست. به طور کلی میتوان معلمین عضو را به دو دسته تقسیم کرد. اول معلمینی که احساس وابستگی نموده و نیاز به کمک خود را ابراز میکنند که کانون از طریق اهداء وام، یا مشاوره، ایجاد ارتباط صمیمانه و پر کردن اوقات فراغت آنها ... سعی در کمک به آنها دارد، دوم معلمینی که احساس استقلال میکنند و هنوز زنده و سر حال هستند و از اشتغال به کار مجدد در حرفه معلمی استقبال میکنند. این افراد هنوز میخواهند در محیط اطراف خود تأثیرگذار باشند.
خانم سپیدپر در مورد نحوه جلب مشارکت در آموزش و پرورش میگوید: آموزش و پرورش به واسطه حضور میلیونها دانشآموز و صدها هزار معلم و مربی، بالقوه دارای ظرفیت بالایی برای تحقق مشارکت است. اما نهادینه کردن مشارکت تدابیر خاص و ظریفی را میطلبد. مثلاً برنامه جشن عاطفهها در ابتدای سال تحصیلی به نظر من اگر چه فوایدی برای تشکیلات خیریه کشور به منظور تأمین مایحتاج دانشآموزان بیبضاعت دارد، اما به نوعی خلاقیت بچهها را در امور عامالمنفعه از بین میبرد. من معتقدم این جشن را به طریق دیگری میبایستی برگزار کرد و بر روی نحوه برگزاری و تأثیر آن در ذهن بچهها باید بیشتر فکر کرد. مثلاً میتوان در هفته آخر شهریور در مدارس با دعوت از معلمین و محصلین هر روز از هفته را به کاری با همکاری یکدیگر اختصاص داد. مثلاً شنبه روز کیفسازی، یکشنبه لباسدوزی،
دوشنبه جلد کتاب و غیره ... که در همه مراحل آن از مشارکت آگاهانه بچهها هم کمک بگیرند. تا از این طریق به کودکان آموزش داده شود که با مشارکت و همکاری و تعاون و نظم و ترتیب در کنار معلمان میتوان کارهای بزرگتری را انجام داد که نمونه کوچکتر آن کمک و خدمت همگانی به همنوعان کمبضاعت خویش در ساخت و تهیه کردن این وسایل است.مشارکت از درون خانهها
خانمها فرخنده گوهری، سرور حسنی و فاطمه اکبری ابتدا رابطین بهداشت محلههای خود بودهاند. اما کم کم در برخورد با مشکلات و نیازها، دایره فعالیت را به تناسب وجدان، انگیزه و تعهدات انسانی و اجتماعی خود گسترانیدهاند. آنان میگویند:
مثل تمام رابطین بهداشت در سراسر کشور از طریق شرکت در کلاسهای بهداشت، بهداشت روان و تغذیه که در کمیته بهداشت ستاد شهر سالم تشکیل میشد، پا به عرصه فعالیتهای اجتماعی گذاشتیم.
اگر تعداد ۲۶۰۰۰ معلم زن بازنشسته را ضربدر سی سال خدمت آنها کنیم، با بیش از هفتصد، هشتصد سال تجربه کاری روبهرو هستیم.
پس از آن با تماس مستقیم و از نزدیک با خانوادههای محله، آموختهها را به آنان منتقل و با مشکلات آنان آشنا شدیم. در همین تماسها و ایجاد ارتباط بود که فهمیدیم مشکلات محلههای ما مثل عظیمآباد، معراج و آبان در جنوب تهران تنها معطوف به مسایل بهداشتی نمیشود و اساسا بهبود وضعیت بهداشت خانوادهها از لحاظ فردی، محیطی، روحی و روانی و ارتقای محیط زندگی آنها، ضرورتهای دیگری را نیز میطلبد.
خانم گوهری میافزاید:
برای تمیز نگه داشتن محله و بهبود وضعیت بهداشتی علاوه بر صحبت و آگاهسازی مردم لازم بود با مسؤولین و خدمات شهرداری تماس بگیریم، یا برای رفع مشکل برق محله یا آسفالت کوچه و خیابان و یا مفاسد اجتماعی میبایستی با مسؤولین ذیربط تماس حاصل نماییم. بنابراین تصمیم به تأسیس شورای زنان شهر سالم گرفتیم. شورای زنان معراج چهار سال پیش و شورای زنان عظیمآباد و آبان، ۲ سال است که برای رسیدگی به روز و پیگیری به موقع مشکلات این محلهها تشکیل شدهاند. در یک جمله رسالت اصلی این شوراها را میتوان انتقال مشکلات به مسؤولین، پیگیری و درخواست کمک از مردم و مسؤولین ذکر کرد.
خانم گوهری ادامه میدهد:
اهداف شورای زنان شهرری تقریبا مثل اهداف شورای اسلامی شهر است ولی قبل از آن تأسیس شده است و تأسیس آن باعث جلب توجه مسؤولین نسبت به این محلهها شده است، به طوری که تا کنون به تمام مراسلات ما پاسخ دادهاند، البته پیگیری و اصرار ما نیز نتیجهبخش و مؤثر بوده است. به نظر من مهمترین اثر این شورا زمینهسازی برای حضور بیشتر زنان در فعالیتهای اجتماعی این منطقه از شهر است. حتی در انتخابات شورای اسلامی شهر سه نفر از اعضای شورا به عنوان نامزد انتخابات شرکت کردند و شورای زنان برای آنها تبلیغات کرد. اگر چه هیچ کدام نتوانستند به شورای اسلامی شهر تهران
راه یابند ولی شاید تا قبل از تشکیل شورای زنان، کسی در این منطقه این احساس را نداشت که برای ایفای وظایف اجتماعی خود در چنین انتخاباتی حتی شرکت نماید.
خانم حسنی در مورد تلاشهای شورای زنان میگوید:
شاید شاخصترین کار شوراها تشکیل کتابخانههای خانگی در خانه مسؤولین آن بوده است. این کار البته ابتدا با بودجه بسیار کم و تعداد اندک کتاب شروع شد و بعد با کمک خود مردم و اهداء کتاب از سوی آنها و یا بعضی از ارگانهای دولتی تعداد کتابها زیادتر شد. در حال حاضر در یکی از کتابخانهها تعداد ۱۰۰۰ جلد کتاب و در کتابخانه منزل من تعداد ۴۰۰۰ جلد کتاب وجود دارد که همه در دسترس همه مردم محلههای عظیمآباد، آبان و معراج است.
خانم گوهری ادامه میدهد:
البته اتاق این کتابخانه در منزل اینجانب قبلاً آرایشگاهی بود که از آن طریق امرار معاش میکردم اما با توجه به ارزش کتاب و کتابخوانی بخصوص در این منطقه که تعداد زیادی از جوانان ـ چه دختر و چه پسر ـ سرگرمی کمی دارند، از درآمد آرایشگاه برای خانوادهام چشمپوشی کردم و تمام مدت روز از خانوادهها بخصوص جوانان برای دسترسی به کتابها استقبال میکنم.
خانم اکبری در ادامه صحبتهای خانم گوهری میگوید:
زمانی که شورای زنان تشکیل شد در منطقه آپارتمانهای معراج حتی یک متر آسفالت نیز وجود نداشت، اما اکنون همه منطقه آسفالت شده است، ساخت حسینیه، کلاسهای سوادآموزی، رسیدگی به وضعیت دختران یتیم و بیسرپرست، میانجیگری میان زوجهایی که دچار اختلاف شدهاند، تماس با مراکز مشاوره و یا حتی رایگان برای اهالی منطقه از اقدامات شورای زنان بوده است.
ساخت حسینیه، کلاسهای سوادآموزی، رسیدگی به وضعیت دختران یتیم و بیسرپرست، میانجیگری میان زوجهایی که دچار اختلاف شدهاند، تماس با مراکز مشاوره و یا حتی رایگان برای اهالی منطقه از اقدامات شورای زنان بوده است.
امام خمینی: من در زندگیم به کسی یا چیزی حسادت نکردهام ولی اکنون به کار شما و دوستانتان غبطه میخورم.
همچنین ایجاد ارتباط مستقیم با انجمن اولیا و مربیان در مدارس و رسیدگی به وضع بچههای بااستعداد، اما بیبضاعت یکی دیگر از کارهای این انجمن بوده است. حتی ۲۰ بچه افغانی را شناسایی کردهایم که آنها در هیچ مدرسهای نتوانستهاند ادامه تحصیل بدهند و در صدد هستیم که با معلم نهضت صحبت کنیم و آنها را تحت پوشش بگیریم. تشکیل حسینیه و صندوق قرضالحسنه از فعالیتهای دیگر ماست.
خانم حسنی نیز تأکید میکند که طریقه عضویت در این شوراها هیچ محدودیت خاصی ندارد و تمام زنانی که مایل به همکاری داوطلبانه هستند میتوانند به عضویت شورا درآیند. مثلاً منطقه عظیمآباد ۴ بلوک آپارتمانی است که از هر بلوک یک نماینده توسط خود
خانوادهها و مردم انتخاب شدهاند که با شورا ارتباط مستقیم دارند.
خانم اکبری میافزاید:
در مورد مفاسد و ناهنجاریهای اجتماعی نیز توانستهایم با انجام مشاوره و پر کردن اوقات فراغت جوانان تا حد امکان و آگاهی دادن به خانوادهها اقداماتی انجام دهیم اما در مورد معضل اعتیاد موفق نبودهایم. مثلاً وقتی پی میبریم در خانوادهای کسی هست که خرید و فروش مواد مخدر میکند نمیتوانیم امیدوار باشیم که اگر به نیروی انتظامی اطلاع دهیم اقدام لازم صورت میگیرد، چرا که این کار نیاز به مدرک و شواهد کافی دارد و نزدیکتر شدن به این مسایل یا به خانوادههای آنها یا خانواده قربانیان برای گرفتن مدرک یعنی برخورد و رو در رویی مستقیم با آنها که تبعاتی را برای خانوادههایمان دارد. در ضمن گستردگی این مشکل در این خانواده باعث شده است که احساس کنیم ما توان لازم را برای مقابله با این مشکل خانمانسوز نداریم و مقابله با آن در ید قدرت ما نیست.
معلمان بازنشسته کشور به درک بالایی از دانش در خصوص رفتارشناسی، روانشناسی و مسایل و مشکلات کودکان و خانوادههای آنها دست یافتهاند.
آموزش و پرورش به واسطه حضور میلیونها دانشآموز و صدها هزار معلم و مربی، بالقوه دارای ظرفیت بالایی برای تحقق مشارکت است.
برای تمیز نگه داشتن محله و بهبود وضعیت بهداشتی یا برای رفع مشکل برق محله یا آسفالت کوچه و خیابان و یا مفاسد اجتماعی تصمیم به تأسیس شورای زنان شهر سالم گرفتیم.
منبع : طوبی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم مجلس دولت جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور گشت ارشاد رئیسی پاکستان امام خمینی
تهران پلیس وزارت بهداشت قتل شهرداری تهران سیل کنکور پایتخت بیمارستان زنان آتش سوزی سازمان سنجش
خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی قیمت دلار بازار خودرو دلار قیمت طلا سایپا تورم ارز مسکن ایران خودرو
سریال سینمای ایران یمن تلویزیون سینما کیومرث پوراحمد موسیقی سریال پایتخت مهران مدیری فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال استقلال بازی جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول سپاهان
تبلیغات هوش مصنوعی ناسا اپل سامسونگ فناوری بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات روزنامه
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل