شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
جنگهای ستارهای: اپیزود سوم ـ انتقام سیث
جنگهای ستارهای: اپیزود سوم ششمین و آخرین فیلم از سری فیلمهای جنگهای ستارهای است. این فیلم پایاندهندهٔ یک اپرای باشکوه فضائی است که اولین قسمت آن در سال ۱۹۷۷ به روی پرده رفت. دوستداران و طرفداران پروپا قرص سری فیلمهای جنگهای ستارهای یقیناً از آخرین قسمت این مجموعه رضایت کامل پیدا خواهند کرد. این فیلم همهٔ چیزهائی را که آنها آرزوی تماشا کردنش را داشتهاند، یکجا ارائه کرده است. جرج لوکاس، خالق جنگهای ستارهای، در قسمت پایانی به فرمول قدیمی فیلمهای دنبالهای هالیوود عمل میکند: تماشاگران به تماشای فیلمهای دنبالهای میروند تا همان موضوع و داستان قدیمی را دوباره ببینند. لوکاس با احتراز از انجام تغییرات در خطوط داستانی فیلماش، همان جذابیتهای قدیمی را تکرار میکند؛ اما به شیوهای جذابتر و زندهتر از پیش.
آناکین اسکای واکر (هیدن کریستنسن)، بعد از سه سال جنگ مداوم، عاقبت سفر خود را به سویهٔ تاریک ”نیرو“ آغاز میکند. او همواره وسوسهٔ این سفر را داشته است. اوبی وان (ایوان مکگرگور) و آناکین قصد دارند با انجام مأموریتی، صدراعظم پالیاتین (یان مکدیرمید) را که توسط کنت دوک (کریستوفر لی) و ژنرال گرویوس ربوده شده، نجات دهند. اما به زودی مشخص میشود که توطئه و کلکی در کار است. این در حالی است که دو قهرمان ما از این توطئه بیخبرند. در ادامهٔ ماجرا یک جنگ شمشیرها و مقداری نبردهای فضائی به وقوع میپیوندد. سپس سیاست وارد قضیه میشود همزمان آناکین مرحله به مرحله به حقیقت ماجرا نزدیکتر میشود. او نهایتاً درمییابد که برای برخورداری از قدرتهای نامحدود ”نیرو“ باید هر آنچه را که برایش عزیز است و حتی روح خویش را قربانی کند...
داستانهای ثانوی در جنگهای ستارهای: اپیزود سوم نیز نسبتاً پرتعداد است. پدمی (ناتالی پورتمن)، همسر آناکین، حامله است. این ازدواج بنا به دلایلی پنهان نگه داشته شده بود و حالا حامله شدن پدمی میتواند این راز را بر ”جدای“ آشکار کند و مسئلهساز شود. میس ویندو (ساموئل ال.جکسون) به آناکین اعتماد ندارد. او معتقد است که این مرد جوان زیادی جاهطلب و بلندپرواز است. یودا (فرانک آز) نیز ارزیابی ویندو را قبول دارد...
جنگهای ستارهای: اپیزود سوم دو مواجههٔ کلاسیک را در خود جا داده است: آناکین در برابر اوبی ـ وان و امپراتور در برابر یودا. یقیناً هر کسی که فیلمهای قبلی مجموعه را تماشا کرده باشد، میداند که برندهٔ نهائی در این نبردها کدام طرف است. اما مسئله این نیست؛ مسئله چگونگی پیروزی و جزئیات نبرد است. لوکاس به نحواحسن به تمامی این انتظارات پاسخ میدهد. در مورد جرج لوکاس باید دو نقطه ضعف را که در اغلب آثارش به چشم میخورد، متذکر شد. اولاً لوکاس دیالوگنویس زبردستی نیست، ثانیاً قادر به گرفتن بازیهای خیلی خوب از بازیگرانش نیست. هر چند که مورد اول در جنگهای ستارهای: اپیزود سوم خودنمائی میکند، اما ضعف دوم تماماً رخت بربسته. این فیلم بازیهای بسیار خوبی، بهویژه از هیدن کریستنسن دارد؛ بازیگری که در دو فیلم قبلی این مجموعه هدف انتقادهای سهمگین قرار گرفته بود.اما لوکاس نقاط قدرت بسیاری دارد که بعضاً هیچ فیلمسازی را در جهان یارای رقابت با او نیست. جلوههای ویژه تخصص بیبدیل این فیلمساز آمریکائی است. لوکاس طی تقریباً ۳۰ سال گذشته با شرکت ILM که مدیریت آن را برعهده دارد، یکی از پیشگامان اصلی در ارتقای تکنولوژی جلوههای ویژهٔ سینمائی در جهان بوده است. شعبدهبازیهای تکنیسینهای کارکشتهٔ شرکت ILM را میتواند در سکانسهای اکشنِ زیبا و درخشان فیلم جنگهای ستارهای: اپیزود سوم مشاهده کنید.
نقطهٔ قوت دیگر لوکاس، توانائی وی در روایت و داستانگوئی است؛ قدرتی که آن را همارز قدرت قصهگویان یونان کلاسیک یا شکسپیر ارزیابی کردهاند.
جنگهای ستارهای: اپیزود سوم به شکل ماهرانهای تدوین شده. دو سکانس محوری فیلم ـ نبرد آناکین علیه اوبیوان و نبرد امپراتور علیه یودا ـ به زیبائی تدوین موازی شده. تصور من این است که از حالا تدوینگر این فیلم را باید جزء نامزدهای اسکار قلمداد کرد. موسیقی متن جان ویلیامز نیز بهخاطر ارجاع هرچه بیشترش به موسیقی متن تریلوژی اولیهٔ جنگهای ستارهای، جذابیت بیشتری را بهوجود آورده است. اساساً قسمت پایانی، بسیار پراحساستر از پنج فیلم قبلی است و به همین خاطر حسابی تماشاگر را تحتتأثیر قرار میدهد و بگذارید یک درود هم به آقای لوکاس بفرستیم زیرا آنقدر شجاعت و اعتماد بهنفس داشته که مجموعهٔ سینمائی خود را با یک پایانبندی تیره و تار به پایان برساند. این موضوع حکایت از اعتمادی است که لوکاس به طرفداران مجموعهٔ جنگهای ستارهای دارد. لوکاس میداند که آنها این ”تاریکی“ را در پیوند با تمامیت مجموعه درک میکنند و آن را میپذیرند.
جنگهای ستارهای: اپیزود سوم آنچنان تأثیری دارد که تمامیت مجموعهٔ جنگهای ستارهای را عوض میکند. تماشاگری که این فیلم را میبیند یقیناً با درک و برداشت دقیقتر و متفاوتتری قسمتهای قبلی را بازبینی خواهد کرد.
ما سینمادوستان ایرانی اساساً میانهٔ خوبی با سری فیلمهای جنگهای ستارهای نداریم؛ ما بیشتر با پدرخوانده، کازابلانکا و بر باد رفته و هیچکاک حال میکنیم. در اینجا فرصت نیست که دلیل بیعلاقگی سینمادوستان و منتقدان ایرانی را به جنگهای ستارهای بررسی کنیم اما تصور میکنم موضوع مناسبی برای یک میزگرد سینمائی در دنیای تصویر باشد. دنیای تصویر قبلاً میزگرد مشابهی در مورد تأثیر پدیدهٔ هریپاتر در ایران برگزار کرد که فوقالعاده عالی بود و حالا بد نیست شبیه همین میزگرد را دربارهٔ تأثیر پدیدهٔ جنگهای ستارهای در ایران و جهان برگزار کنیم.
بیژن اشتری
منبع : مجله دنیای تصویر
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس جمهوری اسلامی ایران حجاب دولت رئیسی رئیس جمهور گشت ارشاد سیدابراهیم رئیسی مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم پاکستان
تهران سیل قتل کنکور هواشناسی شهرداری تهران سلامت سازمان سنجش سازمان هواشناسی زنان پلیس اصفهان
قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو خودرو دلار قیمت خودرو بانک مرکزی ارز سایپا مسکن ایران خودرو تورم
فضای مجازی کیومرث پوراحمد سینمای ایران تلویزیون سریال پایتخت سریال ترانه علیدوستی فیلم موسیقی سینما مهران مدیری کتاب
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال بازی تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ اپل فناوری ناسا ربات فیلترینگ بنیاد ملی نخبگان رونمایی
سازمان غذا و دارو کاهش وزن مالاریا آلزایمر زوال عقل