پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

ایران جزیره ثبات یورآسیا


ایران جزیره ثبات یورآسیا
ولادیمیر یورتایف، دکتر علوم تاریخی و عضو انجمن ایرانشناسان اروپا در مقاله خود به تشریح اوضاع جدید پیرامون ایران، دلایل ناکارآمد بودن عملیات نظامی علیه ایران و ضرورت تدوین اقدامات مشخص روسیه نسبت به هرگونه توسعه اوضاع پیرامون ایران پرداخته است.
... اکنون می توان درباره سال ۲۰۰۸ نتیجه گیری کرد: در عراق و افغانستان همه چیزگویای بن بستی است که ماشین نظامی آمریکا در خاور نزدیک وارد آن شده است. در عراق ویرانی چیرگی یافته، پتانسیل توسعه و مدرنیزه سازی از دست رفته، حکومت مرکزی پایداری وجود ندارد، جدایی خواهی و تجاوز افزایش می یابد و دولتی مردمی و قانونی تا کنون ایجاد نشده است. در افغانستان نیز که اقدامات نظامی از سال ۱۹۷۹ تا کنون ادامه دارند، طالبان با جدیت جامعه سنتی را بی ثبات نموده و مدل "افغانی جدید" را پیشنهاد می دهد که طبق آن کودکان آواره افغان که بدون پدر و مادر بزرگ شده اند در مراکز آماده سازی جنگجویان در پاکستان بر اساس تعابیر رادیکالی از اسلام و اصل برخورد غیر انسانی نسبت به بیگانه تربیت می شوند. حمایت از این "زامبی های معاصر" القاعده مورد پسند "پدرخوانده های آمریکایی" نبود و جنگ علیه آنها مورد پسند افغانستان نبود.
و در رابطه با ایران نیز، باید گفت که شاید جنگ ماموریت دولت آمریکا برای سرنگونی حکومت ولایت فقیه را تسهیل کند، اما به احتمال زیاد این یک پیروزی لحظه ای با پیامدهای منفی خواهد بود. برای واشنگتن منطقی تر است که از روش آزموده شده سیاست تنش زدایی در زمان جنگ سرد استفاده کند.
در زمان حکومت بوش، بی ثباتی سیاسی-نظامی عراق و افغانستان عملاً خاور نزدیک و میانه را به هم پیوند داده و به یک منطقه تبدیل کرد. ایران اقتدار یافته با توجه به عراق سرنگون شده و ضعف کشورهای همسایه (کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، کشورهای آسیای میانه و قفقاز جنوبی) هر سال بیش از پیش به یک ابرقدرت منطقه ای شباهت می یابد و ایستادگی آن در برابر آمریکا نیز به جمهوری اسلامی نقش بازیگری جهانی را می دهد که آَشکارا تصور از منطقه را تحریف کرده و اهمیت ایران را تا سطح قدرتی جهانی افزایش می دهد.
پس از تصویب طرح استامبول، الحاق کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بدان، وارد ساختن نیروهای نظامی به افغانستان و ایجاد پایگاه های نظامی در آسیای میانه با گرجستان "جیبی" و تکیه بر ترکیه عضو ناتو، بنظر می رسید که تا برقراری حکمفرمایی کامل آمریکا در مرکز ژئوپلیتیک اوراسیا فاصله اندکی باقی مانده است. پس از آن پیروزی سریع در عراق بود و ایران در نوبت قرار داشت، اما بخت و اقبال به بوش پشت کرد. اکنون تنها جنگ مستمر در عراق هر ماه بیش از ۸ میلیارد دلار برای مالیات پردازان آمریکایی هزینه بر می دارد.
خود ایرانیان امیدوارند که در شرایط بحران مالی جهانی، آمریکا جنگی دیگر را اغاز نکند. البته عکس این نیز غیر ممکن نیست که جنگ جدید به فراموش کردن ناکامی های اقدامات اتمام نیافته کمک کند و مخارج جدید نظامی نیز به اقتصاد آمریکا کمک کند که از پس بحران برآید.
در عین حال آمریکایی ها به هر نحوی که بود با تلاش های تهران برای افزایش توان دفاعی خود به بهانه قدیمی و ساختگی "جلوگیری از تبدیل ایران به قدرتی هسته ای" ممانعت کردند. آمریکا هم که در آخر کار نتوانست سازمان ملل متحد را به ضرورت اعمال تحریمات جدید علیه ایران متقاعد کند، علیه کمپانی روسی "روس ابارون اکسپورت" تحریم کرد که موسسه رسمی و دولتی روسیه است و در چارچوب قوانین و قراردادهای بین المللی به همکاری های فنی و نظامی با کشورهای خارجی می پردازد.
بر خلاف آمریکا، کارشناسان اروپایی روی "آغازی نو" کار می کنند. آنها اقرار کردند که در سال ۲۰۰۳ مرتکب اشتباه شدند و در آن زمان لازم بود با طرف ایرانی توافق کرد و اکنون نسبت به رویدادهای ده سال اخیر تجدید نظر می کنند. اکنون هرچه بیشتر شنیده می شود که غرب با پرداختن به اعمال فشار بر برنامه هسته ای صلح آمیز ایران، "ایران را از دست داد".
"کریستوف برترام" از انستیتو مطالعه امینت اتحادیه اروپا می گوید : "برای غرب ایران بیش از این اهمیت دارد که بخواهد همه چیز را به مشکل اتمی برساند". این کارشناس معتقد است که وظیفه اصلی، بازنگری بر رویکرد اتحادیه اروپا نسبت به مشکل اتمی ایران با در نظر داشتن اوضاع جدید، تضعیف توان آمریکا و ملایم شدن سیاست خارجی و داخلی تهران، می باشد. البته در اینجا موضع اسرائیل نیز نقش قابل توجهی دارد.
بعنوان مشابه تاریخی برای شکل رویکرد نسبت به ایران سیاست، تنش زدایی مطرح می شود که در زمان جنگ سرد تدوین شده بود. در آن زمان اتحاد شوروی جهان سرمایه گذاری را با رویاهای انقلاب جهانی کمونیستی می ترساند و خروشچف تهدید می کرد که غرب را "به خاک بسپارد". "صدور انقلاب اسلامی" و سخنرانی های ضد اسرائیل نیز مشابه همین هستند. غرب باید به ایران سیاست تنش زدایی و یا سیاست شراکت را پیشنهاد دهد، اما در عین حال باید اعلام کند که در تضمین امنیت برای ایران پیشنهاد می شود که آمریکا، کشورهای اتحادیه اروپا و روسیه حضور داشته باشند و نیز نتیجه هر حمله ایران به اسرائیل، تدابیری فوری و نظامی خواهد بود.
در صورتی بروز مناقشه نظامی و هرج و مرج در ایران، روسیه آخرین جزیره ثبات در قلب اوراسیا را از دست می دهد. فاجعه جدید ژئوپلیتیک و انسانی در منطقه، تروریسم بین الملل، تجارت مواد مخدر، مناقشات بین قومی و افراط گرایی دینی را به سطحی جدید می رساند و روند همگرایی منطقه ای را در هم می شکند. روسیه آماده حمایت از هر طرح سازنده بین المللی ه در راستای حل مسالمت آمیز اوضاع پیرامون ایران است. اما در عین حال مسکو باید امروز مشخصاً اقدامات خود را در صورت هر گونه توسعه اوضاع ارائه دهد.
منبع: خبرگزاری «ریا نووستی»
منبع : ایراس