تصویری جدید از دختر نوجوانتان بسازید

با شتاب خود را در ماشین انداخت. دلخور بود، از همه چیز و از همه کس، مخصوصاً از دست مادرش که او را مجبور کرده بود به این مدرسه بیاید. مادرش مثل همیشه از او پرسید: «مدرسه امروز چطور بود »
- مثل هر روز. اصلاً برای شما چه فرقی می کنه
جوابش نشانی از آشوب درونش داشت.
- ساعت کلاس انگلیسی ات معلوم شد
- نه! اصلاً می دونین مامان، دوست ندارم حرف بزنم.
- این چه طرز حرف زدنه یعنی چی که دوست ندارم حرف بزنم
- نمی تونم فکر کنم. امروز با یکی از بچه ها دعوام شد. خانم معلمم از اون طرفداری کرد. سر زنگ ورزش هم آخر شدم، آخر. می دونین یعنی چی همه به من خندیدند. من از این زندگی متنفرم!
□□□
تا به حال با چنین صحنه ای روبه رو شده اید این صحنه شما را یاد چه چیزی می اندازد مطمئناً دختر نوجوان شما هم گاهی این جمله را تکرار می کند: «من از این زندگی متنفرم!»
دختر نوجوان امروز در دنیایی پر از دشواری زندگی می کند و حتی وقتی که در شرایط آرامی به سر می برد، معمولاً به علت هجوم هورمون های بلوغ، با احساسات و عواطف غیرقابل کنترلی دست به گریبان است. در این دوره، روحیه تلون، دلگیری و دلخوری بر او حکومت می کند.
وقتی دختر کوچک شما، کودکی بازیگوش، شیرین و خندان بود، هرگز باور نمی کردید روزی به چشم های شما نگاه کند و بگوید: «حالم از این زندگی به هم می خورد!» هرگز تصورش را هم نمی کردید که دختر تازه پا و شلوغتان، روزی ساعت ها تنها در اتاقش بنشیند و به موسیقی گوش بدهد که شما اصلاً آن را نمی فهمید. وقتی پرچانگی می کرد و شما از دست او به ستوه می آمدید، هرگز در خواب هم نمی دیدید روزی برسد که آرزو داشته باشید فقط یک کلمه با شما حرف بزند.
دنیایی که دختران امروزی در آن زندگی می کنند، ترسناک تر از دنیایی نیست که مادرانشان آن را تجربه کرده اند؛ اما توفان های بلوغ، امروزه به طرز بی سابقه ای شدیدتر است. هر مادری دلش برای دخترش می تپد و آرزوی موفقیت و شادکامی برای او دارد. هر مادری ترجیح می دهد خار به چشم او برود و به کف پای فرزندش نرود، اما اگر هر مادری با ورود به درون دنیای دخترش، دست ها را از روی ناامیدی و به نشانه تسلیم بالا ببرد، آن زمان تکلیف دخترانمان چه خواهدشد آیا آنها می توانند به تنهایی از پس مشکلات روزافزون زندگی بربیایند و به بقا و ادامه زندگی دلخوش باشند
در دل بحران ها و ناملایمات و تلاطم احساسات هول انگیز تبدیل شدن دختری نوجوان به یک زن، هر زنی که نقش مادرانه دارد، می تواند بزرگترین متحد دخترش باشد. هر مادری باید به این نکته مهم دست یابد که رشد احساسی و عاطفی دخترش می تواند زمینه ساز رشد خود او نیز باشد و در دل تألمات شدید روحی، رابطه او با دخترش می تواند پناهگاهی برای خود و دخترش باشد. هر مادری می تواند با روحیات متلون دوران بلوغ، گوشه گیری ها و سکوت ها، اضطراب ها و نگرانی ها و حتی رفتار خود ویرانگری نوجوان که ممکن است در دل بحران ها بروز کند، روبه رو شود و نه تنها به موجودیت خود ادامه دهد، بلکه درکنار او به شادی نیز برسد.
شاید این حرف از دید شما به عنوان یک مادر، خوشبینانه یا حتی شوخی تلقی شود؛ اما مادری کردن دست در دست با فرزند، ربطی به استعداد و مهارت مادرانه ندارد. همین حالا تصویری دوباره از دختر خود به دست بیاورید. نگاهی به موهبتی که خداوند به شما داده است، بیندازید. موهبت داشتن فرزند دختر، ارتباطی به مهارت های شما به عنوان یک مادر و نیز ربطی به سابقه و تجربه شما یا موفقیتی که در زندگی داشته اید، ندارد. خداوند با مهری عظیم و بدون هیچ چشمداشتی به شما دختری عطا کرده و به شما موهبت مادر او شدن را بخشیده است. پیوند خداداد میان شما و فرزندتان زمینه ای است تا به رشد و امنیت خاطر برسید و در دل توفان ها و زلزله های شدید زندگی، برای او پناهگاه باشید.
به هم خوردن تعادل در حد فاصل میان رسیدن به بلوغ جنسی و نوجوانی، فرصت مغتنمی برای شماست تا به دختر خود کمک کنید تاهمراه با شما، دریچه های دلش را به روی زندگی بگشاید. شما می توانید در جریان رشد و باروری دخترتان، متحد و یاور او باشید. یار و متحد شدن با عزیزترین کسی که در زندگی دارید زیبا به نظر می رسد. شما این طور فکر نمی کنید

زهرا رضایی

منبع : روزنامه ایران