یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

متهم نکنید


وقتی حضور افراد با گرایش ها و عقاید مختلف در انجمن های اسلامی، مورد پرسش و نقد قرار می گیرد، نخستین پاسخی كه به ذهن متبادر می شود، نبود آزادی فعالیت تشكل های دانشجویی با گرایش های مختلف فكری و عقیده ای است و از همین رو عملكرد دولت اصلاح طلبان با توجه به شعارها و ادعاها، مورد نقد و سئوال قرار می گیرد. با این حال محمدرضا جلائی پور در پاسخ به مهدی شیرزاد و رضا خجسته رحیمی سعی می كند توضیحات این دو در این خصوص را بی ربط با اصل بحث عنوان كند.در این نوشتار سئوالاتی از «اصلاح طلبان» پرسیده می شود تا مشخص شود تناقض ها دامن آنها را نیز گرفته است و تا زمانی كه آزادی فعالیت تشكل ها وجود نداشته باشد و ساختار سیاسی دموكراتیك نباشد، تن دادن به این تناقض ها تحمیلی است و گریزی از آن نیست.نمی توان از حضور غیرمذهبی ها و دگراندیشان در انجمن های اسلامی انتقاد كرد اما عملكرد اصلاح طلبان را كه طی یك دهه گذشته دو دولت و یك مجلس را در تصاحب خود داشته اند، مورد نقد قرار نداد و به راحتی از كنار آن گذشت.
علت اصلی ورود افراد با گرایش های مختلف به انجمن ها اما دقیقاً نبود آزادی فعالیت تشكل ها از یك سو و حساسیت های ساختار سیاسی بر روی فعالیت غیرمذهبی ها از سوی دیگر است.بی تردید اگر امروزه «آئین نامه تشكل های اسلامی دانشگاه ها» فعالیت تشكل ها را محدود به تشكل های اسلامی نمی كرد و دیگران هم اجازه فعالیت می داشتند، نه دلیلی برای حضور غیرمذهبی ها در انجمن ها وجود داشت نه آنكه آنان خود، حضور در انجمن های اسلامی را می پذیرفتند. در آن شرایط اگر غیرمذهبی ها درصدد بودند تا افكار و عقاید خود را در قالب انجمن های اسلامی مطرح كنند، اقدامی غیراخلاقی و ناپذیرفتنی بود.در اینكه انجمن های اسلامی باید اسلامی باشند شكی نیست اما این «باید» مطلق به زمانی است كه دوستان اصلاح طلب پس از هشت سال اصلاح طلبی، اندكی زمینه پذیرش فعالیت دیگر تشكل ها را در دانشگاه ها فراهم كرده باشند نه آنكه خود در ایجاد محدودیت های بیشتر سهیم شده باشند. به نظر نگارنده، اتفاقاً آنچه اخلاقی نیست، این است كه طی هشت سال دولت اصلاح طلبان، نه تنها شرایط مناسب و آزاد فعالیت تشكل های مختلف فراهم نشده بلكه آئین نامه هایی كه امروزه فضا را در دانشگاه ها بسته تر می كند مولود دوره دولت اصلاحات است. رئیس دولت اصلاحات نه تنها یك بار به مصوبات و اقدامات شورای عالی انقلاب فرهنگی كه درباره وجاهت قانونی تصمیم گیری های آن سئوالات بسیاری وجود داشته است اعتراض نكرد بلكه به مدت هشت سال ریاست شورا را عهده دار بوده و مصوبات آن را ابلاغ می كرد.
دكتر مصطفی معین كاندیدای اصلاح طلبان پیشرو هم سال ها عضو همین شورا بود. خوب است به این سئوال پاسخ داده شود كه آیا اخلاقی است كه این دوستان امروز از حضور گرایش های مختلف در انجمن ها به عنوان تشكل رسمی موجود سئوال بپرسند؟ بگذریم از این داستان؛ اما اگر ورود افراد سكولار به انجمن های اسلامی عملی غیرصادقانه باشد، باید این سئوال ها را نیز از اصلاح طلبان پرسید كه: دكتر مصطفی معین كاندیدای اصلاح طلبان پیشرو در ایام انتخابات بارها تاكید كرد كه اگر رئیس جمهور شود، انتخابات استصوابی را برگزار نمی كند. حال آیا حضور كسی كه به انتخابات استصوابی اعتقادی ندارد، به عنوان رئیس جمهور در چنین ساختاری اخلاقاً درست است یا خیر؟پس از پذیرش حكم حكومتی توسط دكتر معین، سعید حجاریان و دوستان همفكرش در جبهه مشاركت بر این اعتقاد بودند كه حكم حكومتی در هر جایی كه می تواند به اصلاح طلبان و تحقق آنها كمك كند، می تواند مورد پذیرش قرار بگیرد. حال این سئوال است كه چگونه اصلاح طلبان معتقدند از همه ظرفیت ها- حتی اگر دموكراتیك نباشد- برای پیگیری هدف می توانند استفاده كنند و به عبارتی هدف، وسیله را توجیه می كند اما به دیگران چنین حقی را نمی دهند؟ پاسخ به چنین سئوالاتی می تواند دوستان را در دریافتن پاسخ برای پرسش هایشان از انجمن های اسلامی یاری برساند.
مهدی مكارمی
منبع : روزنامه شرق