جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا


وضعیت بازارهای آسیا تغییر می‌کند؟


وضعیت بازارهای آسیا تغییر می‌کند؟
بسیاری از کسانی که برای اولین بار به هند می‌روند، به شدت از وضعیت بازارهای خرده‌فروشی هند اظهار نارضایتی می‌کنند؛ مغازه‌های تنگ و کوچک، فروشنده‌های خواب‌آلود و کالاهای خاک گرفته از ویژگی‌های معمول این خرده‌فروشی‌ها هستند. اما اگر افراد تازه‌وارد همانند هندی‌ها به طعم پان (paan) عادت کنند، دیگر به وضعیت مغازه‌ها چندان اهمیت نمی‌دهند.
پان، هسته بادام زمینی ادویه زده و پیچیده شده در ورق، خوردنی معروفی است که هندی‌ها دوست دارند پس از صرف یک شام دیرهنگام به دهان انداخته و آرام‌آرام بجوند. هر شب ساعت‌ها پس از تعطیلی بازار، پان‌فروشی‌ها (paanwallah) در هر گوشه و کنار مشغول پیچیدن پاکت‌های سفارشی در انواع و اقسام هستند؛ با تنباکو یا بی‌تنباکو، خشک یا آبدار، آغشته به چاشنی گل سرخ یا دانه‌های رازیانه. هر کس که علاقه‌ای به خوردن این ماده داشته باشد بدون دغدغه به خرید برود زیرا مغازه‌های هند در این مورد بی‌نقص هستند.
معمولا از این گونه جذابیت‌ها برای توضیح اینکه چرا جنوب آسیا باید تغییراتی در فروشگاه‌های خود ایجاد کند، استفاده می‌شود که: تنها ۴‌درصد از بازار خرده‌فروشی هند و ۱‌درصد از بازار پاکستان در سال ۲۰۰۶ را فروشگاه‌های سازمان یافته (مغازه‌های بزرگ با قفسه‌های تمیز، صندوق‌های پر از پول و راهروهای جادار) تشکیل می‌دهند.باقی، مغازه‌های خانگی یا kirana، پان فروشی‌ها (paan wallah) چای‌فروشی‌ها (chaiwallah) و دکان‌های سبزی و میوه هستند. بسیاری عقیده دارند آداب خرید و فروش در آسیا مختص به این منطقه بوده و در برابر تغییر و تحول مقاومت می‌کند. آسیایی‌ها دوست دارند در هنگام خرید چانه بزنند. آنها می‌خواهند سفتی یک انبه را با دست خود امتحان و خوبی یک خربزه را از بوی آن تشخیص دهند. مسلما این مزیت‌ها در همه جا و برای اکثر مردم خوشایند است. حتی در کشورهای آمریکایی و اروپایی نیز هنوز مغازه‌های محلی، مشتری‌های خاص خود را دارند. از این گذشته، آداب خرید و فروش در آسیا همانند غرب به سرعت در حال تغییر است. تا سال ۱۹۸۹ در چین، سوپرمارکت به معنای امروزی وجود نداشت.اما اکنون سوپرمارکت‌های سازمان یافته و بزرگ یک پنجم بازارهای این کشور را به خود اختصاص می‌دهند. توماس ریردون از دانشگاه میشیگان و آشوک گولاتی از موسسه تحقیقات غذایی بین‌الملل، دو تن از پژوهشگران گزارش ICRIER، وضعیت فروشگاه‌های آمریکا در گذشته را همانند هند امروزی تصویر کرده‌اند، به‌طوری که اولین سوپرمارکت ایالات‌متحده در سال ۱۹۳۶ توسط A&P گشایش یافت. پدر آقای ریردون آن دوران را به خوبی به یاد می‌آورد؛ روزهایی که مغازه‌ها خانگی بودند. مرد مسوولیت حساب و کتاب و زن وظیفه مرتب کردن کالاها را به عهده داشت. فروشنده‌های دوره‌گرد گاری‌های پر از بار را به این سو و آن سو می‌کشیدند. شیر و کالاهای خشک، مانند چای، درب خانه‌ها تحویل داده می‌شد و... آنچه آقای ریردون از گذشته به خاطر می‌آورد واقعیات زندگی امروز مردم هند است.
افزایش ثروت در آمریکا موجب شد مردم به خرید غذاهای آماده‌ای که سوپرمارکت‌ها به قیمت مناسب ارائه می‌کردند، روی آوردند. با ورود یخچال به خانه‌ها خانه داران توانستند به جای خرید روزانه، هفته‌ای یک بار به خرید بروند. در همین هنگام جمعیت زیادی از زنان نیز روانه بازار کار شدند تا وقت و استعداد خود را در راهی به‌جز آشپزی و خانه‌داری به کار گیرند. عاملی که بازارهای جنوب آسیا را از بازارهای دیگر نقاط جهان متمایز می‌کند، فرهنگ مخصوص آنها نیست، بلکه کار فراوان و قواعد دشوار آنها است. به عنوان مثال میزان فعالیت انسانی‌ای که برای فروش یک پاکت شیر یا یک قرص نان صورت می‌گیرد، گیج کننده است. یک کارگر سفارش شما را تحویل گرفته آن را آماده می‌کند، فرد دیگری حساب‌ها را نوشته و جمع می‌زند و نفر سوم باقی پول شما را البته اگر داشته باشد پس می‌دهد. مغازه‌های هند تعداد زیادی کارگر در اختیار دارند زیرا معمولا اعضای خانواده کاری بهتر از همکاری در مغازه پیدا نمی‌کنند، همان طور که مشتریان نیز جایی بهتر برای خرید سراغ ندارند.
از دیگر سو، دولت هند نسبت به این دکان‌های کوچک سختگیری لازم را اعمال نمی‌کند. این مغازه‌ها معمولا مالیات‌های بسیار ناچیزی پرداخت می‌کنند و پایبند به استانداردهای بهداشتی نیستند. به عنوان مثال قصاب‌های هندی مهارت عجیبی در نگه داشتن چاقو در بین انگشتان پا به هنگام جدا کردن سینه مرغ دارند. این گونه رفتارها که در هند کاملا عادی به نظر می‌رسند، در جاهای دیگر دنیا که حتی دکه‌های سر خیابان کثیف و غیر‌بهداشتی تلقی می‌شوند، غیر‌قابل‌قبول هستند.
دولت چین از سال ۲۰۰۲ به بعد از باز شدن بازارهای نمور و مرطوب جلوگیری کرده است. برخی از این مغازه‌ها در شهرهایی چون یانگزو تعطیل شده‌اند و برخی دیگر که هنوز سرپا هستند، وادار به رعایت قوانین بهداشتی چون فراهم کردن نور بهتر، سنگفرش کردن سطح زمین، کاشی کردن دیوارها و جدا‌سازی مواد غذایی پخته از مواد خام شده‌اند. دولت برخی از این بازارهای نمور را نیز به سوپرمارکت تغییر داده است.
اما دولت هند در این زمینه با ملایمت برخورد می‌کند؛ شاید به این دلیل که می‌داند احساسات مردم هنوز به نفع مغازه‌های کوچک و علیه اقدامات دولت است. در حقیقت دولت گزارش ICRIER را در پاسخ به اعتراضات فروشندگان به گشایش سوپرمارکت‌های مدرن تهیه کرد. اما اگر این گزارش معتبر باشد، بازار خرده‌فروشی هند در چند سال آینده سالانه ۱۳‌درصد رشد خواهد کرد. و دکان‌های کوچک خانگی قادر به برآورده کردن این میزان تقاضا نخواهند بود و دولت هند مجبور خواهد شد برای مدرنیزه کردن فروشگاه‌ها جدی‌تر اقدام کند. طبق این گزارش، تا سال ۲۰۱۲ سوپرمارکت‌ها ۱۶‌درصد از بازار را به خود اختصاص خواهند داد. علاوه‌بر این دولت باید مغازه‌های خانگی را از لحاظ مالی پشتیبانی کند. طبق گزارش ICRIER، این مغازه‌ها نمی‌توانند هزینه مدرنیزه کردن خود را فراهم کنند. موجودی صندوق آنها حتی برای وثیقه دادن کافی نیست و درآمد ناچیز روزانه‌شان برای گرفتن وام‌های سنگین کفایت نمی‌کند. باید به مغازه‌های کوچک این فرصت داده شود که به فروشگا‌های سازمان یافته تبدیل شوند. ماتاهاری، اصلی‌ترین فروشگاه زنجیره‌ای اندونزی کار خود را با یک مغازه کوچک در سال ۱۹۸۵ آغاز کرد. طبق گزارش ICRIER حتی سام والتون، بنیانگذار فروشگاه‌های عظیم وال مارت در ابتدا صاحب یک مغازه کوچک چند متری در حومه شهر آرکانزاس بود؛ مساله‌ای که می‌تواند برای فروشنده‌های کوچک هندی نیز قابل‌تامل باشد.
منبع: اکونومیست
ماریه منصوری
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد