یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

برگی از تاریخ (۲۶ خرداد) (۲)


برگی از تاریخ (۲۶ خرداد) (۲)
در این زمان، آلبرت انیشتین طی نامه معروف خود به روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا خطر دستیابی آلمان به تولید بمب اتمی را گوشزد کرد. متعاقب این اخطار روزولت دستور ایجاد پروژه منهتن با هدف تحقیق در این رابطه و تولید بمب اتمی را با همکاری کشور انگلستان صادر کرد.
انریکو فرمی و آلبرت انیشتن با احتمال خطر بکار گیری انرژی هسته ای توسط هیتلر، با فرار از دست نازی ها در آلمان ، در آمریکا تحقیقات اتمی خود را پایه ریزی کردند . تحقیقات این دو دانشمند در زمینه انرژی هسته نتایج علمی فراوانی را در پی داشت ، اما جنگ افروزان نه تنها به یافته های علمی آنان توجهی نکردند بلکه این انرژی عظیم را صرف تولید سلاح های کشتار جمعی کردند .
سرانجام در ژوییه سال ۱۹۴۵ پس از پنج سال تلاش شبانه روزی نخستین بمب در حضور یکصد نفر از دانشمندان در صحرای آلاموگودور در جنوب غربی ایات متحده آزمایش شد . پس از آزمایش موفقیت آمیز این بمب، بمب اتمی اصلی بر روی مردم شهر هیروشیما در ساعت هشت و پانزده دقیقه صبح چنین روزی در سال ۱۹۴۵ میلادی منفجر شد. این بمب دارای قدرتی معادل بیست هزار تن ماده منفجری تی ان تی بود و مستقیما شصت هزار نفر را کشت و صد هزار نفر را زخمی کرد و تمام شهر هیروشمیا را با خاک یکسان نمود .
دو روز بعد بر اساس کنوانسوین یالتا شوروی به ژاپن اعلان جنگ داد و به مرز های منچوری حمله برد و در نهم اوت نیز دومین بمب بر روی ناکازاکی منفجر شد. ژاپنی ها پس از این اتفاقات مهیب در چهاردهم اوت همان سال شرایط پیشنهادی متفقین را پذیرفتند و در دوم دسامبر سال ۱۹۴۵ سند تسلیم بلا شرط را امضا کردند .
آثار زیانبار یک انفجار اتمی حتی تا شعاع پنجاه کیلومتری وجود دارد و موج انفجار آن که حامل انرژی زیادی است می‌تواند میلیون‌ها دلار تجهیزات الکترونیکی پیشرفته نظیر ماهواره‌ها و یا سیستم‌های مخابراتی را به مشتی آهن پاره تبدیل کند و همه آنها را از کار بیندازد.
اینها همه آثار ظاهری و فوری بمب‌های هسته‌ای است. پس از انفجار تا سال‌های طولانی تشعشعات زیانبار رادیواکتیو مانع ادامه حیات موجودات زنده در محل‌های نزدیک به انفجار می‌شود. چیزی که به واسطه جنایت ایالات متحده امریکا در دو شهر مورد اشاره در ژاپن ، روی داد.
● شهادت سربازان دلیر اسلام
۴۲ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۴۴ شمسی ، محمد بخارایی، صادق امانی ، صفارهرندی و مرتضی نیك نژاد از اعضای هیئت مؤتلفه اسلامی ، به دست نیروهای حکومت پهلوی ، به شهادت رسیدند.
پس از قیام خونین ۱۵ خرداد و كشتار بی رحمانه مردم مسلمان از سوی عوامل مزدور آمریكا و رژیم سفاك پهلوی مجاهدان و مبارزان جبهه توحید بیش از پیش بر ضرورت یك حركت انقلابی علیه جباران رژیم آمریكایی شاه تأكید كردند و بر این اساس هسته های اولیه یك گروه مبارز به نام هیئت های مؤتلفه اسلامی را بنیان نهادند.
از اقدامات مهم این گروه اسلامی اعدام انقلابی حسینعلی منصور عامل اجرای كاپیتولاسیون بود. منصور از اسفند ماه سال ۱۳۴۲ شمسی تا بهمن ماه سال ۱۳۴۳ در دوران انقلاب سفید شاه دومین نخست وزیر عصر انقلاب سفید شد. در همین دوره بود که طرح لایحه کاپیتولاسیون (حق قضاوت کنسولی) به اتباع آمریکایی مطرح شد . حسنعلی منصور با جدیت تمام ننگین ترین لایحه تاریخ ایران را به مجلس برد تا آن را به تصویب برساند. وی علیرغم مخالفت های مردمی و همچنین بیانات حضرت امام خمینی( ره) در این زمینه تلاش های بسیاری کرد و سرانجام آن را به تصویب رساند . همچنین مجری طرح تبعید حضرت امام (ره) در سال ۱۳۴۳ شمسی، بود.
به همین دلیل در روز اول بهمن ماه سال ۱۳۴۳ در مقابل مجلس شورای ملی مورد هدف گلوله انقلابی مسلمان محمد بخارایی قرار گرفت و به هلاكت رسید. انجام این طرح را شاخه اجرایی هیئت مؤتلفه اسلامی به عهده گرفت.
و جرم این جان باختگان مكتب امام حسین(ع) و نهضت امام خمینی(ره) آن بود كه به عمر ننگین منصور مهره سرسپرده شاه و شیطان بزرگ خاتمه داده بودند .
● لیونید برژنف رئیس شوروی شد
۳۰ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۹۷۷ میلادی ، لیونید برژنف كه از مدتی پیش رهبری حزب كمونیست اتحاد شوروی را بر عهده داشت ، خود را رئیس جمهور این اتحادیه نیز اعلام كرد .
برژنف كه در سال ۱۹۰۶ به دنیا آمده بود از كمونیست های نسل دوم ( بعد از بلشویك های زمان انقلاب سال ۱۹۱۷ ) بود. وی از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۴ ریاست شورای عالی شوروی را بر عهده داشت.
برژنف طوری رفتار كرده بود كه در دوران استالین مورد توجه او و در زمان خروشچف طرف عنایت وی قرار داشت ؛ حال آن كه این دو فرد روش و سیاست متفاوت از هم داشتند. از اشتباهات برژنف، عملا ( نه در فرضیه ) تبدیل مدیریت گروهی اتحادیه ( شوروی ) به مدیریت فردی و نادیده گرفتن پیشنهاد تبدیل اتحاد شوروی به فدراسیونی نظیر « ایالات متحده » بود كه امر فروپاشی را دشوار می ساخت.
به علاوه، افراط در الكل، بیماری طولانی و ضعف جسمانی برژنف باعث افتادن امور به دست كسانی شده بود كه وفاداری استواری به سوسیالیسم و شوروی نداشتند و تنها منافع و رفاه خود را طالب بودند و همین وضعیت زمینه را برای فروپاشی نظمی كه گمان می رفت پا برجای بماند آماده ساخت ، زیرا مقامات منصوب از جانب برژنف نتوانستند نظام سوسیالیستی را به صورت یك الگو و نمونه خوب در جهان درآورند و به رفع دشواری های رفاهی مردم خود برسند.
آنان به تدریج خود را از توده مردم جدا، و اشرافیت را در پیش گرفته بودند كه مغایر هدف های انقلاب ۱۹۱۷ بود. این طبقه تازه (مقامات) روش مهم و موثری را كه پس از انقلاب بكار گرفته شده بود و با جاری بودن آن ، توده ها خود را در حكومت شریك می دانستند كه همانا خواندن و ترتیب اثر دادن فوری به نامه ها و پیشنهاد های مردم بود كنار گذارده و به همه چیز جز خودشان بی اعتنا شده بودند و به راهی ادامه دادند كه به فروپاشی شوروی و شكست سوسیالیسم در اروپای شرقی انجامید.
● مبدا تقویم یزدگردی
تقویم نگاران ایرانی روز ۱۶ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی را مبدا تقویم یزدگردی قراردادند تا به این وسیله میهن دوستی خود را نشان دهند و ایرانیان امپراتوری خود در عهد ساسانیان را فراموش نكنند. این سال، آغاز پایان امپراتوری ایرانیان به عنوان یكی از دو ابر قدرت جهان بود. ایرانیان بعدا (درقرون وسطا، عصر ظلمت در اروپا) از طریق اندیشه، دانش و ادبیات وطن را ابر قدرت جهان كردند.
البته پیدایش این تقویم را به دوره جمشید، چهارمین شاه سلسله پیشدادی و حتی قبل از آن نسبت می‌دهند. سال تقویم یزدگردی باستانی‌، شمسی بود شامل ۱۲ماه ۳۰ شبانه ‌روزی و ۵ شبانه‌روز اضافی.
پس از تقویم یزدگردی باستانی،‌ تقویم پارسی باستان یا تقویم هخامنشی در ایران متداول شد. سال آن شمسی شامل دوازده ماه ۳۰شبانه‌روزی و ۵ شبانه‌روز اضافی بود و با آغاز پاییز شروع می‌شد.
در حدود سال ۱۱۰۰ هجری شمسی پیش از هجرت، تقویم اوستایی جایگزین تقویم پارسی باستان شد. سال این تقویم نیز شمسی بود شامل دوازده ماه ۳۰ شبانه‌روزی و ۵ شبانه‌روز اضافی. نام ماه‌های این تقویم عبارت بودند از: فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، امرداد، شهریور، مهر، آبان، آذر، دی، بهمن و اسپندارمذ.
در دوره ساسانیان، تقویم‌ اوستایی با مبدأ تاریخ‌گذاری و سال جلوس به سلطنت شاهان ساسانی و با نام تقویم پارسی متداول بود. پس از یزدگرد سوم و ساسانیان، ایرانیان استفاده از همان تقویم را ادامه دادند .
در آن ایام، و پس از ورود اسلام به ایران ، استفاده از تقویم هجری قمری در كنار تقویم یزدگردی، در ایران متداول شد و از آن زمان به تدریج ثبت رویدادهای مذهبی و ملی و تاریخی به تاریخ هجری قمری نیز آغاز شد. ماه قمری با دیدن هلال ماه نو با چشم غیرمسلح و از لحظه غروب خورشید روز دیدن هلال ماه نو آغاز می‌شود و ۲۹ یا ۳۰ روز می‌باشد. مبدأ تاریخ‌گذاری تقویم هجری قمری، یكم محرم سال هجرت پیامبر (ص) از مكه به مدینه است .
در سال ۲۷۴ هجری شمسی، فرمانروایان عرب وقتی به نقص تقویم قمری از بابت گرفتن مالیات از مردم آگاه شدند،‌ تقویم یزدگردی را متداول كردند كه به نام تقویم خراجی معروف شد. با اجرای ۶۰شبانه‌روز كبیسه و انتقال ۵شبانه‌روز اضافی سال از آخر آبان ماه به آخر اسفند و به منظور یكسان شدن عدد سال تقویم خراجی و هجری قمری، مقرر شد هر ۳۳ یا ۳۴ سال، یك سال خراجی حذف شده و عدد سال بعد انتخاب گردد كه این عمل را "ازدلاق" نامیدند.
عدم اجرای كبیسه‌های درست تقویم یزدگردی، در نتیجه نابرابری آغاز سال تقویم ایران با آغاز بهار، سبب شد تا سلطان جلال‌الدین ملكشاه سلجوقی، با فرمان ۱۴ اسفند ۴۵۳ هجری شمسی هیأتی را مأمور اصلاح تقویم كند. این هیأت كه خیام جوان هم در آن حضور داشت پس از چهار سال رصد و محاسبه تعداد شبانه‌روز كبیسه مورد نیاز تقویم یزدگردی را تعیین و اجرا نمود و به‌منظور برابری دقیق‌تر و درازمدت آغاز سال تقویمی با آغاز بهار نجومی، قاعده جدیدی برای تعیین نخستین روز تقویم، موسوم به نوروز ، در نتیجه برای تعیین سال‌های كبیسه وضع كرد. این تقویم را تقویم‌جلالی نامیدند.
مبدأ تاریخ‌گذاری آن سال آغاز رواج آن بود. همچنین نام ماه‌های تقویم‌ جلالی همان نام ماه‌های تقویم یزدگردی است. در این تقویم‌، نوروز به كمك لحظه تحویل سال نو تعیین می‌شود. بدین ترتیب كه اگر لحظه تحویل، قبل از ظهر باشد همان روز لحظه تحویل، به‌عنوان نوروز پذیرفته می‌شود و اگر لحظه تحویل‌، بعد از لحظه ظهر باشد فردای روز لحظه تحویل، نوروز است. سال‌های كبیسه این تقویم‌ (جلالی) با مقایسه تاریخ نوروز یا ۲۹ اسفند سال قبل مشخص می‌شود. بدین‌گونه كه در صورت ۲۹ شبانه‌روزی بودن اسفند، سال قبل سال عادی و در صورت ۳۰شبانه‌روزی بودن، سال قبل سال كبیسه است. این تقویم دوازده ماه ۳۰ شبانه‌روزی و ۵ یا ۶ شبانه‌روز اضافی داشت كه شبانه‌روزهای اضافی به آخر اسفند اضافه می‌شده است .
سرانجام به تقویم هجری شمسی می‌رسیم. دقت تقویم امروزی ما به گونه ای است که هر ده میلیون سال یك‌روز عقب می‌افتد، درصورتی‌كه تقویم میلادی هر ۲۵۰۰ سال یك‌روز عقب می‌افتد یعنی آنها باید هر ۲۵۰۰ سال یك‌روز از تقویم خود را حذف نمایند كه یكبار در سال ۱۵۸۲ این‌كار را انجام دادند.
● روزهمبستگی با آفریقای جنوبی علیه نژاد پرستی
همه ساله چنین روزی به عنوان روز همبستگی جهانی با مبارزات مردم آفریقای جنوبی علیه نژاد پرستان گرامی داشته می شود .
نژاد پرستی امروزه به حالتی اطلاق می گردد که طی آن یک گروه خود را به لحاظ نژاد ، زبان، و یا رنگ پوست بر سایر اقوام برتر بدانند. سیاست آپارتاید اگر به کنه معنا مورد بررسی قرار گیرد، به اندازه دوران بشریت عمر دارد چرا که از دیر باز سیاهان تنها به دلیل تیره بودن رنگ پوستشان برده سفید پوستان بوده اند . دین اسلام از همان ابتدا با این شیوه مبارزه کرد و متقی ترین مردم نزد پروردگار را گرامی ترین آنان می دانست. بلال حبشی در صدر اسلام موید این مطلب است .
اما سیاست آپارتاید به معنای جدید آن از سال ۱۹۴۷ میلادی از سوی حزب ناسیونالیست آفریقای جنوبی آغاز شد . برتری نژادی از سوی هیتلر هم موجبات دو جنگ جهانی را فراهم آورد. امروزه مساله نژاد پرستی به عنوان رایج ترین بحث در میان اقوام اروپایی و آمریکایی مطرح است. نظام آپارتاید به مفهوم جداسازی سیاه پوستان از سفید پوستان در آفریقای جنوبی ، سرانجام پس از سال ها مبارزه در هفدهم ژوئن ۱۹۹۱ میلادی از سوی پارلمان آفریقای جنوبی لغو شد .
منابع:
۱- مهر
۲- روزنامک
۳- صداوسیما
۴- وبلاگ اداجیو
۵- روزنامه اعتماد
۶- ایرانگار
۷- سایت نورو نار
۸- میراث خبر
۹- ویکی پدیا
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید