یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


معرفی کتاب حزب برادران شیراز، یکی از جریانات مذهبی سیاسی دوره پهلوی اول


معرفی کتاب حزب برادران شیراز، یکی از جریانات مذهبی سیاسی دوره پهلوی اول
حزب برادران شیراز یکی دیگر از موضوعات « طرح تدوین تاریخی انقلاب اسلامی» است که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه به چاپ رسیده و در تابستان ۸۶ با چاپ اول به بازار نشر واردشده است.
مؤلف کتاب را در دو بخش به انضمام یک مقدمه از ناشر به نگارش درآورده است. بخش نخست دربرگیرنده‌ی سه فصل یک پیشگفتار، یک نتیجه و روزشمارِ وقایع ذی‌ربط می‌باشد و بخش دوم به اسناد به تفکیک فهرست موضوعی اسناد ،‌ کتابخانه و نمایه اختصاص دارد.
حزب برادران شیراز به عنوان یک نمونه از جریانهای سیاسی–دینی دهه‌ی ۲۰ انتخاب شده است تا کاستی کنکاش تاریخی در حوزه‌ی تحولات سیاسی–اجتماعی سال‌های حکومت پهلوی اول تا نهضت ملی شدن نفت، جبران شده و به تبع به شناخت درستی از میزان تأثیرگذاری گروههای سیاسی در رویدادهای تاریخ ایران، دست یافت.
مطالعه کتاب حزب برادران شیراز به منزله‌ی یک جریان سیاسی ، دینی ذی نقش در سیر تحول تاریخی ایران ما را به این نکته واقف می‌‌کند که موقعیت جغرافیایی منطقه (‌فارس)‌ به عنوان متغیر اصلی موقعیت اقتصادی منطقه،‌عامل اساسی پیدایش این جریان دینی بوده که بر حسب مقتضیات سیاسی به صحنه‌ی هم وارد شده است.
مؤلف در پیشگفتار توضیح می‌دهد که منطقه‌ی «فارس» به دلیل داشتن ۷۰۰ کیلومتر کرانه‌ی ساحلی و بندرگاههای مهم بوشهر،‌ لنگه و عباسی،‌حائز اهمیت بوده و شیراز نیز با داشتن موقعیت مرکزی در منطقه محل ترانزیت کالا به شمار می‌رفته است از این رو موقعیت جغرافیایی–اقتصادی منطقه تحت الشعاع دو پدیده‌ی ثبات و امنیت منطقه واقع می شد. این دو پدیده نیز به سبب ایفای نقش نیروهای ایلی در تحولات سیاسی منطقه، دستخوش درجاتی از شدت و ضعف می شدند.
نویسنده کتاب اشاره می کند «ایل‌های خمسه ،‌قشقایی و بختیاری بخش عمده‌ای از تحولات سیاسی و اقتصادی فارس را رقم می‌زدند از میان دو اتحادیه‌ی ایلی قدرتمند بختیاری و قشقایی در حمایت از مشروطیت و اتحادیه‌ی خسمه علی مشروطه خواهان وارد صحنه شدند. با توجه به تضادهای شدید رهبران ایل بختیاری و قشقایی ،‌ اتحاد آنان چندان به طول نیانجامید و با پیروزی ملیون و خلع محمدعلی شاه و قدرت گرفتن سردار اسعد بختیاری و نیروهای همراه او ،‌ فارس صحنه‌ی رقابت جدیدی شد که قشقایی‌ها در آن نقش اصلی را ایفا کردند. خلع محمدعلی شاه به معنای قدرت گرفتن سردار اسعد بختیاری در صحنه‌ی سیاسی فارس بود و همین امر موجب واکنش شدید قشقایی‌ها شد و به این ترتیب فارس پس از انقلاب مشروطیت شاهد یک دوره کشمکش و جنگ داخلی بین دو ایل قدرتمند بختیاری و قشقایی بود این درگیریها بر اقتصاد فارس اثرات مخربی گذاشت و وضعیت عمومی آن را نابسامان کرد. تحولات سیاسی منطقه‌ی خلیج فارس و ظهور قدرت انگلستان و رقابت‌های استعماری آن کشور با دیگر دولتهای اروپایی و از آن جمله آلمان مزید بر علت شد و به دخالت‌های بیگانگان در اور فارس ابعاد تازه‌ای بخشید به دنبال آن تمایلات سیاسی رهبران قدرتمند ایل های فارس ، بختیاری ، ‌قشقایی و خمسه‌ به نفع نفوذ انگلستان در منطقه تغییر عمده‌ای یافت رهبران ایل خمسه و بختیاری خواهان نفوذ هر چه بیشتر انگلستان در نقطه بودند و در مقابل قشقایی‌ها ناگزیر در کنار دیگر نیروهای ایل و شبه ایلی فارس به درگیری با حکومت مرکزی و نیروهای انگلیسی کشیده شدند حاصل این درگیریها تشدید ناامنی و گسترش هر چه بیشتر فقر و بی‌‌ثباتی در ایالت فارس بود. این تحولات همزمان با روی کار آمدن رضا شاه پهلوی و اعمال سیاستهای جدید او برای تمرکز قدرت،‌ ابعاد تازه‌ای به خود گرفت... بحران اقتصادی جامعه روستایی و شهری ایران را در برگرفت و موجب نارضایتی شدید مردم شد در چنین شرایطی که قشر حاکمه ایران از اصلاح و رفع مشکلات اقتصادی عاجز بود مسائلی چون «قانون نظام وظیفه‌ی اجباری» یا «لباس متحدالشکل» نیز به تشنج موجود در جوامع شهری و روستای افزود و شرایط را بحرانی تر کرد.»
نویسنده سپس ادامه می‌دهد:« کشمکش قدرت عشایر ... به مدت ۲۰ سال تداوم یافت. .. و وضعیت راه‌های ارتباطی بیش از پیش نابسمان شد.» در نتیجه این امر نیروهای اجتماعی از انقلاب مشروطه سرخورده شده،‌ مردم به دولت و قدرت مرکزی بی‌اعتماد شدند ناامنی گسترش یافت و برای وقوع شورش های محلی شرایط مناسبی مهیا شد.
بر اساس تحلیلی نویسنده در این وضعیت روحانیت با چالش‌های متعددی مواجه شد: این چالش‌های متعددی مواجه شد این چالش‌ها عبارت بودند از:‌ گزینش بین دو راه حل اصلاح یا انقلاب همکاری یا عدم همکاری با دولت جهت اعداد نظم و امنیت دخالت یا عدم دخالت در سیاست نحوه‌ی موضوع‌گیری در قبال بیگانگان و نحوه‌ی رویارویی با گروه‌های چپ و سایر گروههای روشنفکری در این میان نویسنده خاطرنشان می‌کند که ایالت فارس علاوه بر آنکه با مشکلات عدیده‌ای همچون :‌ دخالتهای انگلستان، ‌رکود شدید اقتصادی و گسترش فقر،‌ ‌سرخوردگی مردم از انقلاب مشروطه ‌تعطیلی حوزه‌های علمیه‌ی شیراز، چند دستگی بین علما و روحانیون شیراز و ... مواجه بود، به علاوه اینکه نبود رهبریت واحد روحانی نیز مشکلی بر دیگر معضلات بود. این وضعیت تا روی کار آمدن رضا شاه ادامه یافت. تا آن که سید نورالدین حسینی هاشمی فرزند میرزا ابوطالب بن سید محمد هاشم حسینی شیرازی از علمای برجسته‌ی شیراز از نجف به شیراز مهاجرت کرد.
ورود سید نورالدین شیرازی به شیراز با اقدامات مؤثر وی در حوزه‌ی اجتماعی و سیاسی شیراز همراه شد. آن چنان که به مدت سی سال تحولات فارس را رقم زد.
در پیشگفتار زندگانی سید نورالدین شیرازی از جهت تأثیر بر تحولات فارس به چهار دوره تقسیم شده است:‌
دوره‌ی اول از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۰۶ خورشیدی ؛ دوره‌ی شکل گیری فعالیتهای گروهی و مبارزه با کشف حجاب و مفاسد اجتماعی .
دوره‌ی دوم از ۱۳۰۶ تا ۱۳۲۰ که حزب برادران شیراز تشکیل شد و مبارزات مخفیانه‌ی این حزب با دولت رضا شاه از سر گرفته شد.
دوره‌ی سوم ،‌ دوره ای که فعالیتهای حزب برادران شیراز طی سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۶ علنی و مبارزات این گروه با عناصر چپ گسترده شد.
و بالاخره دوره‌ی چهارم که از سال ۱۳۲۷ شروع می‌شود ، ‌اوج فعالیتهای سیاسی حزب برادران شیراز را به واسطه‌ی مشارکت فعال در مبارزات ملی شدن صنعت نفت و سپس مخالفت با دولت مصدق تا سال ۱۳۳۲ در بر می‌گیرد.
نویسنده در این بخش از گفتار خود اضافه می‌کند: «اگر چه عنوان این کتاب «حزب برادران»‌ است ، اما از یک طرف به دلیل نقش حیاتی و مؤثر مرحوم سید نورالدین شیرازی ،‌در واقع شکل گیری و تداوم حرکت آن به شدت وابسته به کنش‌های سیاسی رهبر آن بوده است و از طرف دیگر شناخت کامل حزب بدون بررسی سابقه ی فعالیتهای سیاسی واجتماعی آیت‌الله سید نورالدین شیرازی امکان پذیر نیست؛ بنابراین جهت روشن شدن زمینه‌های تاریخی و اجتماعی این تحقیق و آشنایی خوانندگان با زمینه‌های شکل گیری حزب برادران و فعالیتهای آن در این مجموعه چهار دوره‌‌ی متمایز را بررسی کرده است. آنگاه ضمن بررسی فعالیتهای سیاسی–اجتماعی سید نورالدین شیرازی، به حزب برادران و نحوه‌ی عملکرد آن در این دوره‌ها اشاره شده است.»
به این ترتیب وثوقی در بخش نخست با عنوان مدخل پژوهشی به موقعیت اقتصادی منطقه و حساسیت آن به لحاظ امنیتی به دلیل اکتشاف نفت اشاره می کند، که با همه‌ی این اهمیت جهت حفظ تعادل اقتصادی و سیاسی در سالهای پس از جنگ جهانی اول و دوره‌ی انتقال قدرت از پهلوی اول به دوم در وضعیتهای بحرانی متعددی قرار گرفت:‌
درگیری بین ایلات بختیاری قشقایی و بویر احمدی که خط لوله ی انتقالی نفت از زمین‌های تحت اختیار آنها عبور می‌کرد با نیرهای دولتی .
▪ سرکوبی عشایر توسط دولت برای برقراری امنیت
▪ دخالت نیروهای انگلیسی و آلمان در راستای تحکیم مواضعشان در منطقه
▪ گسترش فقر ، بیکاری شیوع بیماری، نارضایتی تجار و کسب از نامنی و از هم پاشیدگی حیات اجتماعی .
مردم در شرایط نابسمانی–که دولت مرکز توان اداره‌ی کل مناطق کشور را نداشت و بویژه‌ای درگیر منازعات بین المللی شده بود به روحانیت روی آورد. لیکن برخی دسته‌های روحانیت شیراز از جمله آیت‌الله سید عبدالباقی شیرازی و شیخ جعفر محلاتی که از انقلاب مشروطه سرخورده شده بودند، تمایلی به دخالت در مسایل سیاسی از خود نشان ندادند و مردم در تنگنای شرایط متوجه یکی از شخصیتهای نه چندان نامی آن زمان به نام آیت‌اله نورالدین شیرازی شدند و «با مراجعات مکرر به او ،‌زمینه‌ی حضور او در امور بیش از پیش فراهم آوردند.»
نویسنده سپس ادامه می‌دهد: «‌برخورد مناسب سید نورالدین شیرازی و عزم او برای حل مشکلات مردم، ‌شرایط مناسبی را برای او و همفکرانش به وجود آورد تا مؤثرتر از دیگر علما در امور سیاسی و اجتماعی فارس مداخله کند.»‌
نویسنده دو قانون اجباری نظامی و متحدالشکل کردن لباس را از نخستین تجربه‌های حضور سید نورالین شیرازی در صحنه‌ی سیاسی برشمرده که در پی اعتراض به تصویب قانون دوم به تهران تبعید شدند.
حزب برادران شیراز نیز که ابتدا با نام «‌اتحاد حسینی»‌ سپس «‌حزب برادرن نور»‌ خوانده می‌شد به استناد بیشترین قرائنی که نویسنده بدست آورده است،‌ در سال های پایانی حکومت پهلوی اول و به احتمال بیشتر بعد از سال ۱۳۱۶ می‌بایست تأسیس شده باشد.
وثوقی در این باره نوشته است «‌فعالیت‌های حزب برادران شیراز از سال ۱۳۱۶ آغاز شده اما مرحله‌ی اصلی فعالیتهای حزبی سید نورالدین شیرازی از سال ۱۳۲۰ خورشید است که فعالیت‌های آن علنی شد »
در فصل دوم که دوره‌ی سوم و بخش‌های از سالهای دوره‌ی چهارم فعالیت حزب برادران شیراز یعنی سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ را در بر می‌گیرد،‌ موقعیت سیاسی و نظام فکری سید نورالدین شیرازی و دیگر رهبران این حزب بر اساس بررسی محتوایی مرامنامه‌ی حزب مورد تأمل قرار گرفته است.
نویسنده در این فصل عنوان می کند که به تأسی از فضای سیاسی سال ۱۳۲۰ که دروه‌ی اشغال ایران و تبعید رضا شاه به جزیره‌ی موریس و در نتیجه به وجود آمدن فضای باز سیاسی است، احزاب و گروههای سیاسی امکان نمودار کردن فعالیتهای سیاسی را بیش از پیش بدست آوردند و در این میان حزب برادران شیراز به رهبری سید نورالدین شیرازی در جهت تحکیم مبانی شرعی و حمایت از اقشار آسیب پذیر در وضعیت نابسمانان اقتصادی و بروز مشکلات بهداشتی در ارتباط تنگاتنگ با مردم قرار گرفتند و نقش این حزب در منطقه‌ی مربوط بهتر از گذشته خود را نشان داد.
در این فصل نویسنده به مررور بندهای مرامنامه‌ی حزب پرداخته است که از جمله‌ی آنها می‌توان به این موارد ا شاره کرد: حفظ تمامیت ارضی ایران تقویت مبانی روحانیت و حفظ مراتب علمی و اجتماعی آن، ‌اصلاحات و اقدامات رفاهی و اجتماعی در شیراز طرح آموزش عمومی گسترش حزب برادران به دیگر نقاط ایران، ‌عامل عقب ماندگی ایران نیروی خارجی نیست بلکه شرایط خارجی آن است.
بخشی از مفاد این بند از مرامنامه بدین شرح است: «ما نمی خواهیم با استقامت مرام خود ایجاد یک ملت تازه بکنیم، بلکه منظور ما حفظ یک ملت قدیمی چندین هزار ساله است.. این ملت... به همه‌ی مهاجمان ثابت کرده است که هر هجومی از هرسمتی بر قومیت او بشود بالاخره مهاجم مستهلک در ایران شده است پس ما به هیچ وجه مانع خارجی نداریم . فقط باید بپردازیم به سازمان داخلی خودمان با همدستی و هم داستانی موانع ترقی را از بین برداشته و مقتضیات بیشتری را فراهم کرده راه سعادت خود را بپیماییم.»
بند دیگر مرامنامه چنین است:‌ علاج عقب ماندگی ایران در تحول فکری در شئون ملی است در مفاد این مرامنامه می‌خوانیم : "«هنوز سنخ مردم ایران بعد از تغییر رژیم استبداد و تحول مشروطه تغییر نکرده و به همان نحوی که سابق بر این جامعه نظر به حکومت داشته به همان نحو نظر دارد ... این است پایه و اساس عقب ماندگی این جامه این است مایه‌ی انحطاط همه شئون ملی ایران.
راه تحصیل این دوا، این پنج قسمت است:
۱) تعمیم استقلال قوه‌ی قضایی در همه اقطار و اکناف مملک؛‌
۲) پشتیبانی و طرفداری احزاب سیاسی از ضعفا
۳) تعمیمی و توسعه‌ی فرهنگ؛‌
۴) تبلیغات و نشریات
نویسنده همچنین در قسمت بازخوانی مرامنامه‌ی حزب، یکی دیگر از اصول این مرامنامه را مبارزه با اندیشه‌ی احمد کسروی و جریان فکری چپ عنوان کرده است. پس از شهریور ۱۳۲۰ و از هم پاشیده شدن دیوار استبداد ،‌ در نتیجه‌ی خلاء قدرت مرکزی گسترده‌ترین جریان فکری سیاسی یعنی حزب توده پا به عرصه ظهور گذاشت روشنفکران وابسته به این خط فکری تحت تأثیر آثار قلمی احمد کسروی؛ نماینده‌ی فکری جریان چپ فعالیت‌های خود را بیش از پیش گسترش دادند و در مقابل حزب برادران اسلامی به رهبری سید نورالدین شیرازی با برگزاری میتینگ ، سخنرانی ، ‌نشر مقالات متعدد سید نورالدین شیرازی که عموماً در روزنامه‌ی کیهان چاپ می‌شد ،‌ به مقابله با این جریان پرداختند.
در فصل سوم که آخرین فصل کتاب و آخرین دوره از دوره‌های چهارگانه‌ی فعالیت حزب برادران شیراز ،‌ یعنی سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ و کودتای ۲۸ مرداد را در بر می‌گیرد ، نویسنده اوج فعالیت‌های حزب را با مروری بر وضعیت سیاسی فارس در بعدهمگام با پیدایش فضای باز سیاسی ،‌ روزنامه تعطیل شده‌ی سابق شیراز از جمله : استخر ، بهار ایران ، جهان نما مجدد به عرصه‌ی نشر پیوستند و روزنامه‌های جدید پارس و فروردین نیز به جرگه اضافه شدند.
در این ایام همزمان با تأسیس احزاب متعدد سیاسی ، یکی از احزاب به نام حزب‌الله منسوب به سید حسام الدین فانی، رهبر حزب‌اله شیراز، به مقابله با فعالیت‌های حزب برادران شیراز برخاست که علاوه بر این حزب‌ - پس از موضع گیری حزب برادران شیراز علیه دکتر مصدق – حزب دموکرات شیراز نیز به آن افزوده شد.
مخالفت احزاب با حزب برادران شیراز به همین جا بسنده نکرد . پس از پیروزی دکتر مصدق در دادگاه لاهه حزب برادران میتینگی ترتیب داد که به درگیری شدید با حزب ایران (‌از حامیان حزب توده و گروندگان به این حزب )‌ منجر شد . درگیری حزب ایران و برادران به حد تأثیر گذاری بر حوادث فارس ادامه یافت. تا آنجا که دکتر مصدق ؛ نخست‌وزیر وقت ،‌ طی حکمی از ریاست شهربانی کل کشور خواهان پیگیری سریع ماجرا شد. نتیجه این پیگیری به مسأله‌ی انتخاباتی مجلس و شورای شهربانی معطوف شد که حزب برادران طی سه دوره‌ی ۱۵ ،‌ ۱۶ و ۱۷ مجلس اکثریت آرا را بدست آورده بود و در انجمن شهرداری شیراز هم چندین نماینده از طرف حزب برادران انتخاب شدند . این مسأله توان رقابتی دیگر احزاب را از آنان ربوده بود.
فعالیت‌های گسترده‌ی احزاب چپ و تبلیغات آنها علیه شعائر مذهبی در شیراز این ذهنیت را برای حزب برادران شیراز بوجود آورد بود که این جریان توسط دکتر مصدق حمایت می‌شود بنابراین حزب بتدریج از دکتر مصدق رویگردان شد به طوری که در جریان سی‌تیر از نخست وزیری قوام السلطنه دفاع کرد و چندان رغبتی به حکومت دکتر مصدق نشان نداد.
نویسنده در ادامه به اعتبار اسناد از نزدیکی ارتباط حزب برادران با فداییان اسلام سخن آورده و درباره‌ی فعالیتهای این حزب پس از کودتای ۲۸ مرداد نوشته است که شرایط سیاسی بعد از کودتا و استقرار دولت در فارس ، مجالی برای فعالیتهای سیاسی بوجود نمی‌آورد و از این رو حزب برادران به فعالیتهای مذهبی و اجتماعی خود بسنده کرد.
وثوق بنا به گفتار شیخ محمدعلی خواه دارابی ،‌عضو حزب برادران ،‌تخریب منزل رئیس فرقه‌ی بهایی در شیراز به سال ۱۳۳۵ را به عناصر حزب برادران منسب دانسته و این عمل را آخرین فعالیت سیاسی–اجتماعی این حزب عنوان کرده است.
وی با یک نتیجه گیری کوتاه از تألیف به گفتار خود خاتمه داده است.
پژوهشگر: دریایی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید