دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

نظم، حلقه مفقوده موفقیت


نظم، حلقه مفقوده موفقیت
اگرچه کسب ۳ سهمیه برای حضور در بازیهای المپیک پکن، بخشی از خواسته های علاقه مندان و دست اندرکاران وزنه برداری ایران را در هفتاد و ششمین دوره مسابقه های جهانی وزنه برداری در شهر چیانگ های تایلند برآورده ساخت اما کارشناسان این رشته ورزشی توقع بیشتری نسبت به عملکرد بهتر و با نظم تر کادر فنی و مربیان و حمیت بیشتر ملی پوشان داشتند.
تیم وزنه برداری ایران درست یک سال پس از آن اتفاق ناگوار دوپینگ و محروم شدن چند تن از بهترین و مستعدترین وزنه برداران ایران، این بار در سال ۲۰۰۷ با یک تیم کاملاً متحول شده چه از لحاظ ورزشکار و چه از لحاظ کادر فنی و مربیان قدم به آوردگاه جهانی گذاشت. از تیم پیشین ایران هم تنها حسین رضازاده و اصغر ابراهیمی برای تیم جدید به ارث رسیده بودند که ابراهیمی به علت یک مصدومیت طولانی نتوانست در مسابقه های جهانی حضور یابد و رضازاده هم به بهانه مصدومیت از رقابت در تایلند سر باز زد. بدین ترتیب تیم ایران با صد در صد تحول حداقل نسبت به ۲ سال پیش به مسابقه های جهانی رفت. این در شرایطی بود که مهمترین اولویت و هدف این تیم کسب سهمیه المپیک پکن بود، اگرچه تیم ایران نیمی از امتیازهای کسب سهمیه را در دومینیکن ۲۰۰۶ از دست داده بود اما باز هم هدف، تلاش هرچه بیشتر برای کسب سهمیه المپیک بود.
● عملکرد تیم ایران در مسابقه های جهانی
از میان وزنه برداران حاضر در اردوی تیم ملی، سرانجام ۱۰ نفر انتخاب شدند که در تایلند حضور یابند و براساس رکوردها ۸ نفر از آنها در رقابت ها شرکت کنند. از همان ابتدا و پس از مشخص شدن حریفان ورزشکاران ایرانی در گروه های مختلف، معلوم شد که شانسی برای کسب مدال نداریم. با این حال ۸ وزنه بردار تیم ایران - فلاحتی نژاد و مرادی در ۷۷ کیلوگرم، قربانی و سرلک در ۸۵ کیلوگرم، بیرانوند و شاه محمدی در ۱۰۵ کیلوگرم و به همراه صالحی و شریفی در ۱۰۵+ کیلوگرم - به روی تخته رفتند و در این میان بهترین نتیجه تیم ایران توسط رشید شریفی کسب شد که هشتم شد.
در بخش تیمی در مجموع ۲ سال مسابقه های جهانی وزنه برداری در مکان بیست و دوم قرار گرفتیم که نتیجه آن کسب ۳ سهمیه برای حضور در بازیهای المپیک پکن بود. در بخش تیمی درست است که توقع آنچنان بیشتری از تیم ایران نبود اما باید در بخش انفرادی بهتر کار می کردیم.
این موضوعی است که بسیاری از کارشناسان وزنه برداری بر آن تأکید دارند. درست است که وزنه برداران تیم ایران در بخش انفرادی تلاش زیادی کردند اما باید قبول کنیم که این همه تلاش آنها نبود و می توانستند بهتر از این هم باشند و باز هم درست است که برخی دست اندرکاران، افت های ۱۰ تا ۲۰ کیلوگرمی وزنه برداران در رکوردهای شان را به حساب کم تجربگی و جو سنگین مسابقه ها می گذارند اما چنین تفاوت زیادی بین رکوردهای تمرینی و مسابقه ای وزنه برداران حتی رییس فدراسیون وزنه برداری را هم در شهر محل برگزاری مسابقه ها دچار یأس و عصبانیت کرده بود.
به طور کلی در مورد عملکرد تیم ایران در چیانگ های باید گفت هیچ کدام از آگاهان احوال تیم های ملی وزنه برداری توقع کسب مدال را از این تیم بدون رضازاده نداشتند اما حداقل توقع این بود که وزنه برداران در مهار وزنه های انتخابی که فاصله زیادی با رکوردهای اصلی شان داشت، موفق باشند.
● نقش کادر فنی و مربیان
کادر فنی و مربیان تیم ملی وزنه برداری بزرگسالان از یک سال گذشته تاکنون ترکیبی از پیشکسوتان باتجربه، مربیان جوان و باتجربه کار در کنار مربیان بزرگ و قهرمانان جوان و کم تجربه در عرصه مربیگری بوده که در کنار هم به تمرین و هدایت وزنه برداران می پرداختند. از این تیم فنی، نصرالله دهنوی به عنوان باتجربه ترین عضو کادر فنی و مدیر تیم های ملی در چیانگ های تایلند غایب بود که خود این موضوع انتقادی جدی به اوست.
درست است که دهنوی با حضور مداوم در تمرین ها تلاش زیادی برای رشد وزنه برداران کرده اما توقع بود با توجه به برخی جریان ها و اتفاق ها در اردوی تمرینی تیم های ملی با نظارت و دقت بیشتری عمل کند. از طرفی دیگر حضور او در محل برگزاری مسابقه های جهانی سال ۲۰۰۷ تا حدودی لازم و ضروری بود. به طور حتم حضور او در کنار تیم نه تنها مفید بود بلکه باعث انسجام هرچه بیشتر کادر مربیان و ورزشکاران تیم هم می شد. از دهنوی که بگذریم به بهمن زارع سرمربی تیم ملی بزرگسالان می رسیم. البته در مورد نحوه هدایت و مدیریت او هم شاید برخی انتقادها باشد که می توان آنها را به صورت مصداقی بیان کرد اما زارع در مسابقه های جهانی تایلند به عنوان یک سرمربی وظیفه خود را انجام داد. انجام وظیفه ای که به خاطر شرایط حساس تیم با احتیاطی زیاد همراه شده بود.
شاید همین احتیاط و ترس او برای حذف نشدن وزنه برداران از چرخه امتیازآوری، تا حدودی معقولانه بود اما به جرأت و به تحقیق باید گفت که همین احتیاط در برخی اوقات سبب شد تا برخی وزنه برداران از طرف دیگر بام بر زمین بیفتند. این احتیاط هم نقش اساسی در عملکرد انفرادی وزنه برداران داشت. با این حال در نگاه کلی زارع در تایلند عملکرد مناسبی را داشت و می تواند در آینده بهتر هم شود به شرطی که خود او به دور از حاشیه ها کمال گرا باشد.
از زارع هم بگذریم نوبت به مربیان تیم و دستیاران زارع می رسد. در یک سال اخیر و به ویژه در این مسابقه ها در کنار زارع ۲ قهرمان جوان و بازنشسته حضور داشتند؛ کوروش باقری بهترین وزنه بردار سال ۲۰۰۱ و سیدهادی پانزوان از قهرمانان سال های پیش آسیا در وزن ۸۵ کیلوگرم. در مورد این ۲ نفر که باید به پیشینه قهرمانی آنها احترام گذاشت، نمی توان همچون زارع به آنها نمره قبولی داد. یعنی عملکرد این ۲ کمک مربی تیم ملی وزنه برداری نشان می داد که هنوز به آن پختگی و تکامل که یک مربی ملی باید داشته باشد، نرسیده اند. گرچه اطلاعات آنها در زمینه فنی وزنه برداری شاید زیاد باشد اما آنها برای تبدیل شدن به یک مربی ملی به توجه به نظم و انضباط تیمی، دیسیپلین عمومی، نگرش مثبت به همه ابزارهای توسعه ای و استمداد از آنها و از همه مهمتر زمان نیاز دارند.
البته تیم فنی ایران یک مشاور در اختیار داشت که کوچکترین استفاده ای از این مشاور نبرد. لیوانتسی هانچارنکا مربی سابق تیم های مختلف امریکای مرکزی و جنوبی و اهل کشور بلاروس مشاور تیم ایران بود که در چیانگ های تایلند حضور داشت و در همه مسابقه ها حاضر می شد اما هیچ بهره ای از این مربی برده نشد که هنوز هم در این مدت گذشته پس از پایان مسابقه ها پاسخ قابل قبولی از سوی کادر فنی ارایه نشده است. البته چندی پیش مدیر تیم های ملی در این زمینه گفت که هانچارنکا مربی خوبی نیست! به هر حال این عملکرد کادر فنی و مربیان تیم ایران بود و از آن می شود در مورد برداشت های مختلف نسبت به عملکرد تیم استفاده کرد.
● نقش ورزشکاران
در حقیقت ورزشکاران در هر تیمی تابع مربیان و سرپرستان خود هستند. در بخش فنی ورزشکاران در وزنه برداری وابستگی بیشتری به مربیان دارند چرا که در حین مسابقه ها مربیان باید تشخیص های خود نسبت به شرایط مسابقه و وزنه های انتخابی وزنه برداران را تعیین کنند. پس در بخش فنی وزنه برداران را می توان تابع مربیان دانست. البته این موضوع در مسائل عمومی هم صادق است. در این زمینه باید گفت که وزنه برداران ایران در چیانگ های تایلند کمتر معیارهای یک تیم با نظم را داشتند. یعنی آن توقع هایی که از یک تیم منظم و هماهنگ می رود در مورد تیم ایران صادق نبود.
البته درست است که وزنه برداری یک رشته انفرادی است اما روح تیمی نقش اساسی در موفقیت ورزشکاران - حتی ورزشکاران انفرادی - دارد. از موضوع نظم و انضباط تیمی که بگذریم به عملکرد انفرادی آنها می رسیم. در تیم ایران درست است که بهترین نتیجه را رشید شریفی کسب کرد اما شاید از جمله بهترین وزنه برداران تیم فلاحتی نژاد و صالحی بودند. فلاحتی نژاد از این دیدگاه که با عنوان قهرمانی جهان خود را در اختیار تیم گذارده بود تا امتیاز کسب کنیم و صالحی برای اینکه در واقع بسیار با غیرت در صحنه رقابت کار کرد اما سایر وزنه برداران تیم یا متوسط بودند یا ضعیف.
در وزن ۷۷ کیلوگرم سهراب مرادی جوان پایین تر از حد انتظارها ظاهر شد. این موضوع را حتی خود او هم قبول داشت اما اوج ضعف تیم ایران در وزن ۸۵ کیلوگرم بود. جایی که قربانی و سرلک به هیچ وجه به انتظارها پاسخ ندادند. آنها با رکوردهایی به کار خود پایان دادند که حداقل ۲۰ کیلوگرم با رکوردهای واقعی شان فاصله داشت. وضعیت در ۱۰۵ کیلوگرم کمی بهتر بود. بیرانوند باتجربه و شاه محمدی بی تجربه در رقابت های جهانی تا حدودی به انتظارها پاسخ دادند و امتیاز قابل توجهی برای تیم کسب کردند. شریفی و صالحی هم در فوق سنگین درست است که می توانستند بهتر هم کار کنند اما عملکرد آنان چندان بد نبود. از این رهگذر چیزی که نصیب ایران شد این بود که باید در آینده بر روی ۲ موضوع نظم تیمی و حمیت ملی ورزشکاران تأکید ویژه ای داشت.
محمدرضا آخوندی
منبع : روزنامه ایران ورزشی


همچنین مشاهده کنید