شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


زخم باز فساد


زخم باز فساد
برخلاف سیمان کاریب، این پروژه، کنترل یک سرمایه‌‌گذاری دولتی که برای اجرای موفقیت‌‌آمیز برنامه صنعتی شدن دولتی حیاتی بود را به گروه‌‌های خصوصی مقاطعه داد.
پنتاکوم یک شرکت مشاوره‌‌ای بود که برای ترغیب شرکت‌‌های پتروشیمی جدید به مشارکت با دولت و ارائه خدمات مدیریتی به بنگاه‌‌های اقتصادی تاسیس شد؛ سهامداران اصلی آن چندین حواری معروف بودند. پنتاکوم پیشنهاد تشکیل یک شرکت مختلف با دانشكده پتروشیمی ونزوئلا و FIV را داد تا بررسی‌‌های امکان سنجی انجام شود و یک برنامه اقدام منسجم تهیه گردد و پس از مدتی پنتاکوم كه یک بنگاه کاملا خصوصی است، مدیریت کامل صنعت پتروشیمی را در دست می‌‌گیرد.
از نظر طرفداران پنتاکوم، پنتاکوم قابلیت نجات دادن صنعت پتروشیمی را داشت که فیل سفید بزرگی در بین شرکت‌‌های دولتی بود. اما از نظر مخالفان، شامل دو شخصیت معتبر حزبAD به نام بتانکورت و گونزالو باریوس، پنتاکوم حمله‌‌ای علیه تسلط دولت از جانب سرمایه‌‌داران رانتیری بود که نه فناوری، نه سرمایه و نه توانایی مدیریتی برای عرضه کردن داشتند. به جای همه اینها، شخصیت‌‌هایی که در پنتاکوم بودند در افتضاحات مالی گذشته در بخش پتروشیمی نقش داشتند. همه احزاب سیاسی، پنتاکوم را یک تلاش برای جلوگیری کردن از نفوذ خود تلقی می‌‌کردند و نمونه‌‌ای از فساد می‌‌دیدند. افتضاح پنتاکوم باعث بیانیه‌‌های متناقض پیوسته‌‌ای از سوی مقامات رده بالای دولتی، نشست اسناد سری، جلسات اضطراری بدون پایان و مبارزه تلخ بر سربه کار گماردن افراد شد. برای پرز، حضور حواریون بیانگر تلاش وی در دموکراتیزه کردن سرمایه با شکستن سلطه گروه‌‌های اقتصادی سنتی بزرگ بود. به نظر وی، گروه پنتاکوم هسته اصلی یک بورژوازی جدید بود که می‌‌توانست ساختار الیگارشی مالکیت را درهم بشکند.مبارزه برسر پنتاکوم و حواریون، باعث شدیدترین مشاجرات درون دولت پرز شد، COPEI را به موضعگیری تند و تیز و تهمت پراکنی کشاند که تفاوت فاحشی با پیمانگرایی گذشته و یک جناحAD تحت رهبری بتانکورت داشت. اینک COPEI مخالف علنی دولت شده بود. اساسا فساد، سوزش روابط ضعیف حزبی را به زخم باز و چرکینی تبدیل کرد. نه اینکه فساد امر جدیدی بود، اما طی سه دولت قبلی نسبتاً تحت کنترل بود، به حوزه‌‌های سیاستگذاری کلی رخنه نکرده بود. مدارای عمومی با خاصه خرجی‌‌ها براساس باور گسترده به سلامت شخصی رهبران سیاسی ونزوئلا بود. اگر چه هر از گاهی یک وزیر به دلیل اعمال نفوذ علنی برای منافع اقتصادی شخصی به دام می‌‌افتاد، اعتبار اخلاقی روسای جمهور کشور زیر سوال نرفته بود و شخصیت‌‌های حزبی افتخار می‌‌کردند که رفتار سه رییس‌جمهور قبلی بتانکورت، سئونی و کالدرا، کاملا متفاوت با رفتار گومز یا پرز جیمنز بوده است. ارتباطات رییس‌جمهور با حواریون، این اعتماد عمومی را بر باد داد و مخالفت بی‌‌امان احزاب یک عزیمت وحشتناک از رفتار سیاسی گذشته بود. COPEI ادعا می‌‌کرد برخی سرمایه‌‌داران حمایت‌‌های ناعادلانه به شکل اعطای قراردادها و اعتبارات دولتی عظیم بدون برگزاری تشریفات مناسب مناقصه دریافت کرده‌‌اند. او دولت را متهم می‌‌کرد «یک الیگارشی جدید در کشور زیر چتر رونق مالی بوجود آورده است که آرزو دارد محبوبیت و قدرت سیاسی دولت و حزب متبوعش را تقویت کند. AD یک ظاهرسازی عمومی قوی از وحدت با رییس‌جمهور ارائه کرد،COPEI را بازخواست کرد که نام‌‌ها و قراردادهای مشخصی را منتشر سازد و در یک تهدید ضمنی، اشاره کرد تبعیض و جانبداری طی دولت کالدرا نیز وجود داشته است. اما AD از ترس اینکه اتهام‌‌زنی احزاب به همدیگر بشدت خطرناک است، توافق رسمی درباره فساد را پیشنهاد داد- پیشنهادی که مورد بی‌‌توجهی قرار گرفت. در عوض هنگامی که خوزه وینسنت رانجل یک عضو مستقل مجلس به نمایندگی از MAS، اتهامات مشخصی را علیه حواریون برشمرد و COPEI بسرعت به او پیوست و خواهان تحقیق درباره اتهاماتی شد که دولت قراردادها و اعتبارات عظیم را برای پس دادن بدهی به کمک‌دهندگان مبارزات انتخاباتی ۱۹۷۳ پرز استفاده کرده است.بحث برسر فساد با پیشنهاد حیرت‌‌آور و بد موقع دیوید مورانس بلو رهبر کنگره که پشتیبان نزدیک رییس‌جمهور پرز بود ابعاد بحرانی پیدا کرد. او پیشنهاد کنار گذاشتن یکی از مواد قانون اساسی را داد که مانع انتخاب مجدد رییس‌جمهور می‌‌شد. این پیشنهاد را نخستین گام به سمت نامزدی مجدد پرز در۱۹۷۸ تفسیر کردند و خبر تکان دهنده‌‌ای شد. AD بیدرنگ هرگونه تلاش برای تغییر قانون اساسی را باطل ساخت اما در فضای سیاسی پرتنشی که سیمان کاریب و پنتاکوم بوجود آورده بود رهبران حزب اطمینانی بیش از خاتمه دادن به ترس احزاب مخالف دادند. دبیر کلAD کارلوسکا ناچه ماتا مجبور شد به مجلس اعلام کند که شخص رییس‌جمهور نمی‌‌خواهد این ماده قانون اساسی لغو شود.بحث در مجلس نمایندگان برسر نقش حواریون، که نام صاحبان صنایع و بانکداران مرتبط با بالاترین سطوح دولت دایم ذکر می‌‌شد، همدستی بی‌‌صدای گذشته را شکست. تنش‌‌های بین احزاب، قوه مجریه و مقننه و بین AD و دولت را وخیم‌‌تر ساخت. در آوریل۱۹۷۵، روابط چنان تیره و تار شد که احزاب همدیگر و دولت پرز را متهم می‌‌ساختند که تهدیدی برای آینده دموکراسی هستند. همانطور که مجادلات به درازا می‌‌کشید، AD خودش را در موضع بی‌‌سابقه تقبیح علنی دوستان ریاست جمهور یافت (آنها را متهم به دریافت کمک قابل توجه از دولت پیشین COPEI نیز کرد).ارتباطات رییس جمهور با حواریون، این اعتماد عمومی را بر باد داد و مخالفت بی‌امان احزاب یک عزیمت وحشتناک از رفتار سیاسی گذشته بود. COPEI ادعا می‌کرد برخی سرمایه‌داران حمایت‌های ناعادلانه به شکل اعطای قراردادها و اعتبارات دولتی عظیم بدون برگزاری تشریفات مناسب مناقصه دریافت کرده‌اند. او دولت را متهم می‌کرد «یک الیگارشی جدید در کشور زیر چتر رونق مالی بوجود آورده است که آرزو دارد محبوبیت و قدرت سیاسی دولت و حزب متبوعش را تقویت کند. AD یک ظاهرسازی عمومی قوی از وحدت با رییس جمهور ارائه کرد، COPEI را بازخواست کرد که نام‌ها و قراردادهای مشخصی را منتشر سازد و در یک تهدید ضمنی، اشاره کرد تبعیض و جانبداری طی دولت کالدرا نیز وجود داشته است.
نویسنده: تری کارل
مترجم: دکتر جعفر خیرخواهان
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد