پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

نیروهای مسلح و دخالت در سیاست


نیروهای مسلح و دخالت در سیاست
این سئوال که رابطه بسیجیان با سیاست چگونه باید باشد همچنان مورد بحث صاحبنظران دو جناح سیاسی مطرح کشور می باشد.
این سئوال هر چند از مدتها قبل مطرح بود ولی اخیرا و در آستانه هفته بسیج یکی از ائمه جمعه با طرح مجدد آن و اعلام این نکته که نسبت دادن این مطلب به امام که سپاه پاسداران و بسیج به عنوان نیروی نظامی نمی توانند در سیاست دخالت کنند کار دشمنان خدا و جریانات فاسد است بار دیگر این موضوع را به یک بحث داغ در مطبوعات و محافل سیاسی تبدیل کرد.
در مقابل یکی از روحانیون سرشناس جناح اصلاح طلب در واکنش به این اظهارات گفت : حمایت سپاه و بسیج از حزب یا جریان خاصی در کشور کاری است که این نهاد مقدس را در نظر افکار عمومی از هم می پاشد و امام بارها فرموده اند نه تنها سپاه بلکه کل نیروهای مسلح در مسایل سیاسی اختلافی نباید دخالت کنند.
نفس رویاروئی این دو اظهارنظر کننده در چگونگی رابطه نیروهای مسلح با سیاست به معنای وجود اختلاف نظر میان آنها و همه کسانی است که در عرصه سیاست فعالند. همین اختلاف نظر ایجاب می کند با مراجعه به آنچه از خود امام در دست داریم و با نگاه منطقی و عقلانی به این مقوله پاسخ سئوال را پیدا کنیم و تکلیف این مبحث را روشن نمائیم .
بهترین راه برای رسیدن به پاسخ منطقی این سئوال درک صحیح مفهوم عنوان مورد بحث یعنی دخالت در سیاست است .
دخالت در سیاست هر چند ممکن است در واقع و نفس الامر بیشتر از یک مفهوم نداشته باشد اما برای آنکه وجوه مختلف آنرا بررسی کرده باشیم لازم است احتمالات را هم در نظر بگیریم .
یک مفهوم دخالت در سیاست مطالعه مسائل سیاسی و فهم و درک مقولات و امور سیاسی است . بدین معنی که افراد با رویدادها و موضع گیری های سیاسی اعم از داخلی و خارجی آشنا باشند و جهت و سمت و سوی جریان های سیاسی را درک نمایند.
این مقوله را هر چند نمی توان دخالت در سیاست نامید لکن از آنجا که مصداق ورود به سیاست است می توان بااندکی مسامحه آنرا دخالت در سیاست به معنای داخل شدن در سیاست دانست . ممنوعیت ورود به این مقوله برای هیچکس قابل قبول نیست و ممنوع ساختن نیروهای مسلح از دخالت در سیاست به این معنی به مثابه دریغ کردن حیات اجتماعی از آنهاست و چنین چیزی بهیچوجه متناسب فضای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نیست .
مفهوم دیگر برخورداری از موضع مشخص در مسائل کلی سیاسی است . به عبارت روشن تر هنگامی که سیاست های داخلی و خارجی مرتبط با اصل نظام و کشور مطرح می شوند نیروهای مسلح نیز در مورد آنها موضع مشخصی داشته باشند.
برخورداری از موضع مشخص و روشن در مسائل کلی سیاسی هر چند می تواند از مصادیق دخالت در سیاست محسوب گردد لکن امری لازم برای همه از جمله نیروهای مسلح است تا بتوانند براساس آن در مواقع لازم به وظیفه خود عمل نمایند. طبیعی است که در این قبیل مسائل مواضع نیروهای مسلح باید با فرماندهی کل قوا منطبق و برگرفته از آن سیاست باشد.
سومین مفهوم اعلام مواضع سیاسی در مسائل کلی سیاسی و تبلیغاتی کردن آنست . در این زمینه نیز همه اقدامات باید تابع سیاست های ابلاغی فرماندهی کل قوا باشد تا خللی در انجام وظایف ذاتی نیروهای مسلح ایجاد نشود.
چهارم ورود به دسته بندی های سیاسی همراهی با جناح ها و له یا علیه این گروه و آن حزب موضع گرفتن و عملکردن است . این امر قطعا از مصادیق بارز دخالت در سیاست است و با وظایف ذاتی نیروهای مسلح در تضاد می باشد.
نیروهای مسلح اعم از ارتش سپاه بسیج و نیروی انتظامی همانند فرماندهی کل خود که در مرتبه ای فوق جناح بندی های سیاسی قرار دارد بنابر وظیفه ذاتی خود حراست از کیان انقلاب نظام و کشور را برعهده دارند و اگر وارد دسته بندی های سیاسی شوند از انجام وظیفه ای که برعهده دارند باز خواهند ماند. مفاسد بی حد و مرزی که در کشورهای تحت حکومت های متکی بر حمایت نظامیان گریبانگیر مردم آن کشورها شده از عواقب سو بی توجهی به همین واقعیت است .
مفهوم پنجم که نوع زیانبارتر دخالت در سیاست است برعهده گرفتن مستقیم نقش احزاب و گروه های سیاسی توسط نظامیان است . در این حالت نظامیان مستقیما در اموری از قبیل انتخابات دخالت می کنند و همچون احزاب به فعالیت های سیاسی می پردازند.
این نوع دخالت در امور سیاسی به دو شکل صورت می گیرد آشکار و پنهان . در نوع آشکار که در بعضی کشورهای همجوار شاهد آن هستیم نظامیان باعنوان نظامی وارد صحنه انتخابات و سایر فعالیت های سیاسی می شوند و حتی از امکاناتی که در اختیار دارند نیز برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند. در نوع پنهان نظامیان در عین حال که از علنی کردن نیات و اقدامات خود پرهیز می نمایند همان اقدامات را با نیت دردست گرفتن قدرت و یا به قدرت رساندن افراد و جریان های مورد نظر خود انجام میدهند و از همان امکانات نیز برای انجام مقاصد خود استفاده می کنند با این تفاوت که عنوان نظامی خود را مطرح نمی کنند.
بی تردید ورود به عالم سیاست براساس مفاهیم سه گانه اول چه از مصادیق دخالت باشند چه نباشند برای نظامیان بلااشکال است . برخورداری از درک سیاسی و آگاهی یافتن از مسائل سیاسی از حقوق طبیعی آحاد مردم از جمله نظامیان و لازمه حیات اجتماعی همه افراد بشر است . محروم ساختن یک قشر از اقشار جامعه از این حق طبیعی نه تنها بهیچوجه قابل قبول نیست بلکه نوعی لطمه وارد ساختن به حیات اجتماعی آن قشر است .
این واقعیت در مورد سپاه پاسداران با توجه به رسالتی که در زمینه حراست از انقلاب اسلامی دارد بخشی از وظایف ذاتی این نهاد نظامی محسوب می شود. بسیج نیز از آنجا که بخشی از زیرمجموعه سپاه است از همین ویژگی برخوردار می باشد.
اما دخالت در سیاست به مفهوم چهارم و پنجم و در مورد پنجم چه از نوع آشکار و چه پنهان قطعا با وظیفه ذاتی همه نیروهای مسلح در تضاد است . آنچه حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه ممنوع فرمودند نیز همین موارد است و از نظر ایشان انواع سه گانه ورود به سیاست قطعا بدون اشکال بلکه لازم است .
جناح های سیاسی نیز که هر چند وقت یکبار و از جمله این روزها مبحث دخالت سپاه و بسیج در سیاست را مطرح می کنند قطعا نمیخواهند بگویند این نیروها نباید مطالعات سیاسی داشته باشند و از مسائل سیاسی نباید آگاهی داشته باشند. اصل انقلاب اسلامی بر مبنای ضرورت ورود آحاد مردم جامعه به سیاست شکل گرفت و اداره جامعه در همه زمینه ها مستلزم ورود مردم به سیاست است و محروم ساختن یک قشر از این حق طبیعی با فلسفه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی که بر آن مبتنی است بیگانه می باشد.
فرمان امام در سالهای آغازین شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مبنی بر ممنوعیت حضور اعضا و طرفداران احزاب و گروه های سیاسی در نیروهای مسلح ناظر به مفاهیم چهارم و پنجم یعنی ورود به دسته بندی های سیاسی و حمایت از جناح ها و همینطور مستقیما یا غیرمستقیم وارد شدن به عرصه های سیاسی خاصی از قبیل انتخابات است . طبیعی است که عضو یا هوادار یک حزب یا جناح سیاسی اگر در نیروهای مسلح شاغل باشد گرایش های حزبی خود را به محل کار خود منتقل و نیروهای مسلح را به گرایش های سیاسی آلوده خواهد کرد و این با وظیفه ذاتی نیروهای مسلح و مصالح و منافع کشور و نظام سازگاری ندارد.
در مورد جناح های سیاسی نیز تاکید بر این واقعیت لازم است که هیچیک از جناح های سیاسی درصورتی که بتوانند از استفاده ابزاری از نیروهای مسلح خودداری نخواهند کرد. کسانی که در پی تصاحب قدرت هستند معمولا اقدامات خودرا توجیه می کنند و برقامت آنچه خود انجام میدهند لباس قانونی و شرعی می پوشانند و اگر همان کار را طرف مقابل انجام دهد آنرا غیر قانونی و غیراخلاقی میدانند. بنابر این به آنچه این روزها و هر زمان دیگر از عناصر جناح ها درباره دخالت سپاه و بسیج در سیاست شنیده می شود نباید اعتنا کرد. نیروهای مسلح باید بی اعتنا به مطامع جناح ها به وظیفه ای که برعهده دارند عمل کنند و از محدوده ای که قانون برای آنها مشخص کرده خارج نشوند. آنچه سعادت دنیا و آخرت همه ما را تامین می کند رضای خداست نه رضای این یا آن جناح و رضای خدا را فقط در عمل به قانون و وظایف شرعی میتوان جستجو کرد نه چیز دیگر.
در پایان این مقاله را به آن بخش از وصیت نامه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه که با صراحت تمام بر ممنوعیت وابستگی نیروهای مسلح به احزاب و گروهها و جبهه های سیاسی تاکید میفرمایند مزین می نماییم تا فصل الخطاب این مقوله باشد.
« وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همانطور که از مقررات نظام عدم دخول نظامی در احزاب و گروه ها و جبهه ها است به آن عمل نمایند و قوای مسلح مطلق چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازی های سیاسی دور نگهدارند. در این صورت می توانند قدرت نظامی خودرا حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که بی اشکال به تباهی کشیده می شوند و یا در بازی های سیاسی وارد شوند از قدم اول با آن مخالفت کنند و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب درامان باشد » صحیفه امام جلد ۲۱ صفحات ۴۳۲ و .۴۳۳
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی