چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

آرامبخش‌ روح


آرامبخش‌ روح
آرام دل عبارت است از سلامت روانی و آرامش روحی و تطابق با محیط زندگی، وجود رفتار و سلوک سازگار با محیط در شخصیت انسانی و عدم پیدایش اضطراب و افسردگی و هیجان و شخصیت پریشان در موارد هول دنیا و عدم موفقیت و سرکوفتگی‌ها و فراموش‌کردن غمهای دیرین و لذت بردن از نعمت زندگانی در اثر صفا و روشنی قلب، بهره‌مندی از دولت و ولایت معنوی از برکت عنایت و توجه باطنی و رسیدن دم به دم فتوحات غیبی به مددهای روحانی و غذای آسمانی فیض متواتر و نعمت دائم بی‌انقطاع به طوری که با وجود تمام مشکلات طبیعی و غیر عادی روز به روز حالت روحی بهتر، نشاط افزونتر و جان و دل روشنتر شود به طور کلی آرامش روحی یک فضیلت انسانی است که اکتسابی است نه ارثی و از ثمره‌ی کنش و واکنش‌های متقابل بین انگیزه‌های فرد و تأثیرات خارجی در پناه شناخت قدرت ماورای مادی توسل و توکل به آن قدرت افزون شدن نیروی روحانیت صاف و روشن شدن آئینه، قلب و دیده و هویدا گشتن هزاران هزار اسرار نهانی که بر همگان مجهول است در پناه کرم و عنایت حضرت حق تحصیل می‌شود و نهایتاً موجب پیدایش یک روند رفتاری آرام و آرامبخش و آرام کننده‌ی منحصر به فرد و پایدار همراه آرامش خاص روحی در شخص در مقابله با عوامل محیطی می‌گردد به طوری که این آرامش روحی نه تنها در رفتار و کردار و نحوه‌ی زندگی، شخص را از دیگران متمایز می‌کند بلکه باعث آرامش دیگران نیز می‌شود بدیهی است هر چقدر رشد و تکامل معنوی در جوار قدرت باری تعالی و عنایت حضرت حق و اتصال به او در فناء فی الله و بقاء باالله بیشتر باشد هر قدر خداوند سبحان با پرهیزکاری بیشتری ملاقات شود و دل و قلب سودای خدمت و بندگی بیشتر نماید بلاطبع بیشتر به منبع کرم و احسان متصل می‌شود و نهایتاً از سوی حضرت حق به عین عنایت و بنده‌‌پروری در وجود آدمی نگریسته می‌شود و در نتیجه آرامش روح و سلامت روان با کمال و ثبات بیشتری ایجاد می‌گردد چرا که استکمال هر سالکی در درجه اول موقوف به عنایت و توجه باطنی حضرت حق به اوست که وجود مقدسش خالق بی‌همتاست و پس از خلق زمین وآسمان و عوالم نور در هفت عالم عرش را در کمال حسن زیبا آفریده و هر چقدر در این وجود نامتناهی غرق شوی به همان نسبت که به عرش نزدیک می‌شوی به همان نسبت به آرامش و زیبایی‌های موجود می‌رسی و اگر از عرش بتوانی بگذری به کرسی می‌رسی که زیبایی و آرامش خاصه است و بعد از آن به نور نور که وجود مقدس خداوند سبحان آرامش روح و نهایت بی‌انتهای آرامش و آمرزش و امنیت و هدایت و سعادت و عاقبت نیکو است می‌رسی و به اندازه‌ی‌ توان از آنچه در لوح محفوظ وجود دارد در قلب که نورانی شده نقش می‌بندد همه‌ی این ترقی‌های روح انسانی در کشف حقایق ربوبی و دقایق احوال و اخلاق انسانی و لطایف معانی آسمانی در اثر توفیق و عنایت‌های موهبتی حق و مشیت خاص پروردگار و عنایت ربانی در تفقد روحی غیب‌گیر و طبع الهام پذیر از عالم غیب و ملکوت اعلی امکان‌‌پذیر است.
به طور کلی حقایق معانی به صورت کلی از عالم غیب مجرد بر صقع نفس ملکوتی انسان که از سنخ مجردات است افاضه می‌شود آنگاه از صقع نفس به مقام قلب و فؤاد تنزل یا تجلی می‌کند آنگاه همان معانی کلی که از عالم بی‌صورت در قلب تجلی کرده بود در اثر نیروی فوق العاده‌یی به گونه‌یی صور جزئیه در لوح نفس که آن را حس مشترک و بنطاسیا می‌گویند نقش می‌بندد پس آنگاه همان نقوش که در لوح بنطاسیا است به عالم حس و محسوس می‌پیوندد و در این حالت است که صور غیبی ابتدا به وسیله‌ی قوه‌ی بویایی بعد شنوایی و سپس به وسیله‌ی قوه‌‌ی باصره دیده می‌شوند و این همان است که انسان می‌تواند به تفرسات ذهنی و دریافت‌های باطنی در اثر صفای روح دست یابد و از دایره‌ی ماده‌ و مدت بیرون شود و از سد مرز حواس ظاهری بگذرد و به سان شریعت معروف از لوح محفوظ و ام‌الکتاب و امام مبین و کتاب مبین و لوح قضا و قدر و لوح محو و اثبات، ملائکه و مقربین و به اصطلاح فلاسفه به عالم مفارقات و مجردات و عقول مجرده‌ به طور عموم یا عقل کلی و نفس کلی و عقل فعال و نفوس جزئیه‌ی سماویه به طور خصوصی و به تعبیر اشراقیان انوار اسفهبدیه و عقول نوریه و انوار قاهره و به قول عرفا با ملاحظه‌ی اعتبارات و جنبه‌های مختلف عالم ملکوت و حضرت ملکوت و کنز مخفی و نفس رحمانی و تجلی حق به اسماء و صفات و عالم قدس و انوار قدسیه و اعیان ثابته و وزقاء می‌گویند بگذرد و بر قلب و ضمیر انسان القاء شود و در اعمال و رفتار و کردار انسان نمود پیدا کند.
از لحاظ فیزیولوژی اعمال و رفتار و کردار انسان به خصوص استرس و اختلالات سازگاری با موقعیت‌هاStress and Adjustment disorders پریشانی‌های ناشی از وضع نامطلوب Situational disorders و کلاً رفتارها و کردارهای هیجانی منفی و مثبت و احساسات شخصی همه و همه در وجود آدمی نتیجه‌ی عمل سیستم لیمبیک Limbic هستند و سیستم لیمبیک است که آنها را کنترل می‌کند عبارت سیستم لیمبیک برای توصیف تشکیلاتی از مغز است که در ناحیه‌ی مرزی بین هیپوتالاموس و تشکیلات مربوط به آن از یک طرف و قشر مغز از طرف دیگر قرار گرفته‌اند به عبارت دیگر سیستم لیمبیک تمام سیستم قاعده‌ی مغز است که به طور عمده رفتار و کردار هیجانی و احساسی شخص را کنترل می‌کند.
در وسط سیستم قاعده‌ی مغز هیپوتالاموس قرار گرفته که به عقیده‌ی بسیاری از کالبدشناسان ساختمان مجزایی از بقیه‌ی سیستم لیمبیک است اما از نظر فیزیولوژی یکی از عناصر مرکزی و اصلی سیستم لیمبیک به شمار می‌رود که در اطراف آن سایر تشکیلات زیر قشری سیستم لیمبیک شامل سپتوم، ناحیه‌‌ی ورای بویایی، اپی‌تالاموس، هسته های قدامی تالاموس، قسمتهایی از عقده‌های قاعده‌یی، هیپوکامپ و آمیگدال قرار گرفته‌اند.
آمیگدال ایمپالسها را از کلیه قسمتهای قشر لیمبیک از سطوح کاسه‌ی چشمی، لوبهای پیشانی، شکنج سنگولا، شکنج پاراهیپوکامپی، نئوکورتکس، لوبهای گیجگاهی پس سری و آهیانه به ویژه از نواحی ارتباطی شنوایی و بینایی دریافت می‌کند. به علت این ارتباطات متعدد آمیگدال پنجره‌یی خوانده شده که از میان آن سیستم لیمبیک موقعیت شخص را در جهان نظاره می‌کند. آمیگدال به نوبه‌ی خود سیگنال‌ها را با پتانسیل آستانه‌ی تحریکی طبیعی (۴۵ - میلی‌ولت) .
دکتر شهره فتاح پور
دکترسعید رضا شیخی
داروساز
منبع : هفته نامه پزشکی امروز


همچنین مشاهده کنید