سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا


حلال حلالش به آسمان رفت


حلال حلالش به آسمان رفت
بازنویسی : دماوندی - داریوش
نقاش : صالحی - سلیم
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۰۳/۰۸
رده دیویی : ۳۹۸.۲
قطع : خشتی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۲
نوع اثر : بازنویسی
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۵۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۶۸۸۹-۷۸-۶

'حلال, حلالش به آسمان رفت 'مثلی است که هنگام گرفتن حلالیت با زور و اجبار به کار می‌رود .در این کتاب, حکایتی براساس همین ضرب‌المثل در صفحات مصور و رنگی برای کودکان و نوجوانان روایت شده است .پدر 'میرزا عباس', تاجر بزرگ شهر در حال احتضار است .او از این که سال‌ها پیش بزازی به خاطر طلبش او را حلال نکرده بسیار ناراحت است' .تقی گول', غلام 'میرزا عباس 'تصمیم می‌گیرد هر طور شده از مرد بزاز برای پدر میرزا حلالیت بگیرد .پس به سراغ بزار می‌رود و پولی را که او طلب دارد, می‌پردازد .با این همه مرد بزاز از حلال کردن پدر میرزا سرباز می‌زند .از همین رو, تقی گول به جان بزاز می‌افتد و آن قدر او را می‌زند تا فریاد حلال حلالش به آسمان می‌رود .به این ترتیب پیرمرد با غصه‌ای افزون‌تر از جهان می‌رود .