جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

معالجه با تازیانه


معالجه با تازیانه
مصنف کتاب «فرج بعد از شدت» چنین می گوید که در مصر طبیبی بود که او را قطیعی گفتندی، و ثروتی و نعمتی داشت. وقتیغروزیف جوانی را از معارف مصر سکته پدید آمد، و اطبا تدبیرها که در آن باب دانستند به جای آوردند، البته حرکت در وی پدید نیامد. اهل آن جوان به تجهیز غآماده کردن میت برای دفنف و تکفین غکفن پوشاندنف او مشغول شدند و طبیبی مرایشان را گفت؛ «شما دل از او برگرفته اید و از حیات او ناامید شده اید؛ اکنون من تدبیری بکنم، اگر صواب باشد و از عطیت عمر وی چیزی باقی مانده باشد، خود حیات یابد و اگر غرض حاصل نباشد او را هیچ ضرری نباشد.»
پس ایشان بدان رضا دادند، و قطیعی بفرمود تا تازیانه بیاوردند، و خود برخاست و به قوت تمام ده تازیانه بر وی زد، و نبض او بنگریست، حرکت نداشت. غلامی دیگر را بفرمود تا ده تازیانه دیگر بر وی زد و نبض او بنگریست، هم حرکت پدید نیامد. ده دیگر بزدند، اندک حرکتی در نبض او پدید آمد. قطیعی مر اطبا را گفت که «نبض مرده حرکت کند؟»
گفتند؛ «نی.»
گفت؛ «بنگرید که نبض او متحرک است.» بنگریستند، گفتند؛ «او زنده است.»
پس بفرمود تا تازیانه می زدند، چندان که جوان آهسته بنالید و چشم مالیدن گرفت و برخاست. او را پرسیدند که «تو را چه می شود؟»
گفت؛ «من گرسنه ام.» او را طعامی موافق غغذای مناسب آن حالف دادند تا بخورد. چون قوت بدو باز آمد، آفریدگار، تعالی، اثر حیات در آن ذات، که مرده بود به اظهار رسانید.
او را غطبیب راف گفتند؛ «تو را این تجربه از کجا افتاد؟» گفت؛ «در راه حج جماعتی از اعراب را بدرقه گرفتیم غراهنمای خود کردیمف، یکی از ایشان از اسب بیفتاد و او را سکته شد غسکته روی دادف. هم در حال غبی درنگف پیری از میان ایشان تازیانه بدین مرد زدن گرفت، تا به هوش آمد. دانستیم که وقت ضرب حرارت را به وی می کشد و حیات را پدید می آورد.» و از راه معنی این تدبیر صواب است.
منبع : مطالب ارسال شده