پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

زمستان پرمناقشه دیپلمات ها


زمستان پرمناقشه دیپلمات ها
زمستان كه از راه می رسد فقط مردم عادی نیستند كه با سرما و كمبود سوخت و انرژی دست و پنجه نرم می كنند، چندسالی است، مشكلات وبحران های این فصل دامن دیپلمات ها را هم گرفته است. بسیاری از دولت ها اكنون با رسیدن زمستان اتاق بحران تشكیل داده اند و گذر از بحران های زمستان را در سرلوحه امور دیپلماسی خویش قرارداده اند.
بحران انرژی، به عنوان مركز و مدار مشكلات آخرین فصل سال، هم اكنون در بخشی از مناطق جهان، خطری بیش از یك جنگ و غائله نظامی پیدا كرده است. وحشت ناشی از كمبود سوخت و نبود انرژی در این مناطق بی اندازه و خارج از تصور است. قسمت غم انگیز داستان انرژی اینجاست كه دولت ها و حكومت ها هیچ ابزار دفاعی در برابر این جنگ پیش بینی نشده، ندارند. اقتصاد كشورها بویژه كشورهای مغرب زمین آنقدر دربرابر این بحران شكننده است كه به محض بروز نخستین علائم خطر، همه نهادها به حال آماده باش كامل درمی آیند و موضوع بحران انرژی در شمار مسائل امنیت ملی این كشورها قرار می گیرد. موضوع انرژی امروز در كشورهای فاقد نفت و گاز، میزان الحراره امنیت است و با هر نوسانی در ایستگاه های عرضه و بازار صادرات، حالتی از تشنج واختلال جسم وجان این دولت ها را فرامی گیرد. و همزمان با این اتفاقات رشته بلندی از تئوری ها و توصیه های نخبگان این كشورها برصفحه نخست جراید نقش می بندد كه كارآمدی دولت ها و حكومت های خود را با معیار توانایی آنان در گذر از بحران های زمستان ارزیابی می كنند.
دراین سال ها كه انرژی فسیلی چشمه هایی از آتش تهدید خود را در اروپا و اقمار شوروی سابق، نمایان كرد، اندیشمندان و متفكران نیز منظری تازه برای ارزیابی جهان جدید گشودند، تحلیلی كه بحران انرژی پایه اصلی آن بوده است.
به این ترتیب زمستان پای دیپلمات ها رابه میان كشیده است زیرا دیگر در نگاه هیچ كدام از دولت های درگیر این بحران، پرونده انرژی فقط یك بحران اقتصادی نیست كه امری سیاسی و حیثیتی و بلكه بخشی از امنیت ملی این كشورهاست.
برای نشان دادن آمیختگی سیاست و اقتصاد شاید، پرونده بحران انرژی دقیق ترین و بهترین نمونه باشد. روابط دولت ها درمیدان دادوستد انرژی به پیچیده ترین بخش ازسیاست بین الملل تبدیل شده است. بازار انرژی اكنون به نمایش قدرت دیپلماسی دولت ها تبدیل شده است. بویژه از زمانی كه انگیزه های سیاسی در تصمیم گروه صادركنندگان و واردكنندگان این ماده حیاتی دخیل شده است، صاحبان تجارت و اقتصاد بیش از هر برهه دیگر دست به دامن دیپلمات ها شده اند، تا جایی كه برخی اندیشوران این خطه گفته اند كه گره هیچ قراردادی بی حضور دیپلمات ها گشوده نمی شود و هیچ مناقشه ای در بازار نفت و گاز بدون چانه زنی و لابیگری های سیاسی به صلح و سامان نمی رسد.
این نوشتار بیشتر نگاه به اروپا و منطقه دیگری كه ارواسیا نام گرفته است، دارد، از آن رو كه منطقه اوراسیا چندی است كه قلب بحران انرژی ومركزنمایش مهیج ترین كشمكش «دیپلماسی نفت و گاز» شده است. دریك سوی این بحران، روسیه ـ غول انرژی جهان ـ نشسته و در سوی دیگرش چند جمهوری اغلب فقیر و نیازمند اقمار شوروی سابق وچند كشور صنعتی اروپا كه شریان اقتصادشان به شیرهای نفت روس ها وابسته است.
● چشم اندازهای تازه بحران
همه مشتریان انرژی روسیه، سال ۲۰۰۶ رادراضطراب ونگرانی به سركردند و اكنون درواپسین روزهای سال كهنه نیز ناظران می گویند:اروپا سال نو را با بحران كمبود گاز آغاز خواهد كرد.
چنانكه اكونومیست گزارش داده است، شكست مذاكرات روسیه و بلاروس بر سر تعیین قیمت گاز، برای كشورهای اروپایی مهم ترین نشانه بودكه آنهاسال جدید میلادی را با بحران كمبود انرژی آغاز خواهند كرد.
اضطراب اروپایی ها آنقدر بالابود كه شركت گازپروم روسیه، منبع اصلی تصمیم گیری در این بحران، ناگزیر شد در اطلاعیه ای برای آرامش نگرانی مشتریانش دركشورهای اروپایی در خصوص كمبود گاز، اعلام كند كه این شركت ذخایر كافی گاز در اتریش و آلمان در اختیار دارد.
شركت گازپروم بزرگ ترین تولید كننده گاز طبیعی جهان، هم اكنون ۲۵ درصد گاز مورد نیاز اروپا را تأمین می كند كه با افزایش نیاز اروپا به واردات گاز در آینده، این میزان بیشتر نیز خواهد شد.
ماجرای شكست مذاكرات بلاروس از آن جهت اروپا را به وحشت انداخت كه این كشور مسیر مهمی برای صدور گاز روسیه به اروپا به شمار می رود.
تیم فرانكس، ازكارشناسان حوزه انرژی در بروكسل می گوید، آنچه اروپایی ها باید درباره منابع انرژی مورد نیاز خود انجام دهند، می تواند یكی از بزرگ ترین سؤال های سیاسی سال پیش رو باشد چنانكه گفت وگوهای كنونی میان اروپایی ها و روسیه را در هاله ای از سوءظن قرار داد. نشست مسئولان بلندپایه اتحادیه اروپا با مقام های روسیه نه تنها تحت الشعاع مسائل مربوط به انرژی قرارگرفته است، بلكه اساس ماهیت روابط اروپا با روسیه را نیز زیر سؤال برده است. و این ادعا مطرح می شود كه روابط دو طرف به سوی شرایط جنگ سرد گرایش می یابد.
هنوز هیچ كس نمی داندكه جنگ اقتصادی دیپلماتیك روسیه با مشتریان نگرانش چگونه پایان خواهد یافت. آنچه پیش روی ماست یك بحران همه جانبه است كه هر سال و هر فصل بر دامنه و شدت آن افزوده می شود بی آن كه چاره ای برایش یافت شود.
● میدان زورآزمایی مرد نخست كرملین با غرب
بحران انرژی یا بهتر بگوییم بحران دیپلماسی انرژی میان روسیه و مشتریان خرد و كلانش، هرچند دامنه پیچیده و ابعاد وسیعی دارد، اما ماهیتی ساده دارد زیرا این ماجرا قطعه ای از پازل رقابت سیاسی و بین المللی مسكو با حریف های منطقه ای وفرا منطقه ای برسر ترسیم حوزه های نفوذ است. لذا آنچه درمیدان مذاكرات انرژی و اجلاس های اقتصادی روسیه و این كشورها می بینیم تنها بازخورد و بازتاب های این كشمكش پشت پرده است.
طرف های غربی باصراحت به این مسأله اقرار كرده اندكه روسیه از منابع نفت و گاز خود برای اثبات اقتدار بر اروپا و كشورهای همسایه استفاده می كند.
جاناتان ماركوس گزارشگر امور اقتصاد سیاسی اروپا می گوید: این یك بحران چند سویه میان روسیه با اروپا و آمریكا است و مسكو در این میدان رقابت، ابزاری دردست دارد كه به او این امكان راداده كه از موضعش در روابط با اروپا وغرب كوتاه نیاید.
غرب واتحادیه اروپااكنون با این واقعیت روبه روست كه روسیه بیش از پیش بر ذخیره انرژی خود به صورت یكی از اهرم های قدرت در سیاست خارجی تكیه می كند.
البته ۵ یا ۶ سال پیش نیز مسأله انرژی در پوشش سیاست امنیت ملی روسیه قرار گرفته بود، اما آن روزهاهنوز جنبه واقعیت سیاسی و اقتصادی پیدا نكرده بود. بنابراین پاسخ این سؤال كه روس ها ازچه چیزی نگران هستند و با اهرم انرژی خودكدام رفتار غربی ها را تلافی می كنند، روشن است. «طرح گسترش به سوی شرق» آمریكا و ناتو و نیز برنامه توسعه اتحادیه اروپا، كه كشورهای اقماری روسیه را دربرگرفته است، از نظر روس ها به تغییر موازنه منجر شده است.
درگذشته با وجود هرگونه اختلافاتی كه وجود داشت، روسیه می توانست با فرانسه، آلمان و بریتانیا روابط نزدیك برقرار كند، اما حال ناتو وآمریكا به همه حوزه های استراتژیك روس ها چنگ تعرض انداخته اند و اروپا دندان طمع برای تغییر حكومت های دوست روسیه در این جمهوری ها تیزكرده است. دیگر برای كرملین زمان مدارا و وقت مماشات سپری شده است. در گزارش تحلیلگران اروپایی بر این نكته اشاره جدی شده كه از وقتی كه كشورهای حوزه بالتیك به عضویت اتحادیه اروپا در آمده اند (بویژه كشور لهستان كه احساسات ضد روسی در آن حتی در سطح دولت محسوس است)، برای روسیه دستیابی به توافق مشكل تر شده است. كرملین امروز بیش ازهر زمان خود را در تهدید آشكار به سوی انزوا می بیند. تاجایی كه حتی میخائیل گورباچف، رئیس جمهور سابق روسیه كه سهم بسزایی در وحدت اروپا داشت، گفته است كه در برخی قسمت های اتحادیه تلاش می شود تا صدای روسیه را خاموش نگاه دارند.
درجریان كشمكش سال۲۰۰۶ دیپلمات های روسی و غربی این بخش از ماهیت اختلاف دو طرف صورت عریانی پیداكرد.
بزرگترین حلقه این زورآزمایی زمانی بودكه دیك چنی، معاون رئیس جمهوری آمریكا، مه ۲۰۰۶ پس از آن كه مذاكرات طولانی اروپا و روس ها برسر انرژی به بن بست رسید در یك سخنرانی در كشور لیتوانی، دولت روسیه را به زبانی تند و غیرمنتظره مورد انتقاد قرار داد.
چنی مدعی شدكه دولت روسیه از نفت و گاز به جای ابزاری برای وحشت یا باجگیری از دیگر كشورها استفاده می كند. این سخنان در واقع آغاز یك جنگ دیپلماتیك بود.
این درگیری لفظی درحالی روی دادكه تنها ۲ ماه به نشست سران ۷ كشور صنعتی دنیا وروسیه، موسوم به گروه ،۸ در شهر سن پترزبورگ باقی مانده بود.
دراین حمله صریح، دیك چنی به اختلاف اروپا وروسیه بسنده نكرد،اوبه نمایندگی از بوش اعلام كردكه روسیه هرچه بیشتر به سوی اقتدارگرایی پیش می رود. معاون رئیس جمهوری آمریكا دراین موضعگیری پیام دعوت به شورش نیز به سمت شركای سابق مسكو فرستادو بخصوص از كشورهای حوزه بالتیك به عنوان نمایندگان «خط مقدم جبهه آزادی» در جهان مدرن نام برد.اظهارات وی بیش از پیش جو اجلاس گروه ۸ را كه قرار بود اواسط ماه ژوئیه به میزبانی ولادیمر پوتین برگزار شود، تیره كرد. سخنگوی كرملین، كاخ ریاست جمهوری روسیه، در واكنش به این اظهارات آن را «به طور كامل نامفهوم» توصیف كرد.
اما مسكو در پاسخ جنگ روانی چنی به این بیانیه بسنده نكرد وشخص پوتین ناگزیر شد واردصحنه شود و رئیس جمهوری روسیه آن نطق معروف ۲۰۰۶را ایراد كرد. پوتین دراین نطق ضمن آنكه كشورهای غربی را به بزرگنمایی نگرانی های ناشی از صادرات انرژی كشورش متهم كرد،برای نخستین بار تهدید كرد كه درخواست محدود كردن فروش انرژی روسیه به بازارهای اروپا، كشورش را واداشته است تا در جست وجوی بازارهای تازه برای نفت و گاز خود باشد.
رئیس جمهوری روسیه با دفاع سرسختانه از اعتبار كشورش به عنوان تأمین كننده انرژی، گفت كه مسكو حتی در دوران جنگ سرد هم با كشورهای اروپایی دادو ستد های انرژی داشته است: «وقتی ما چنین اظهاراتی را می شنویم، آنها را تلاش هایی برای محدود كردن فعالیت شركت های روسی تلقی می كنیم و در یافتن بازارهای جدید بر می آییم.»
جالب ترین نكته در این نزاع سیاسی كه دیك چنی شعله ور كرد این بود كه ۲قدرت پشت صحنه بحران انرژی سرانجام رودر روی هم ایستادند وازطرفی روشن شد كه محورومركز چالش های قدرت های جهانی چیزی جز انرژی نیست.به عبارتی آن بازی بزرگ كه ناظران قرن جدید وعده اش راداده بودند، نمایان شد.تكاپو برای دسترسی به منابع انرژی - دیپلماسی خط لوله یا هر نام دیگری كه بخواهید بر آن بگذارید - آن چیزی كه به «بازی بزرگ» قرن جدید برای نفوذ در آسیای میانه واقمار شوروی سابق تعبیر و تشبیه می شود.
به این ترتیب حتی تهدیدات پوتین نیز به این غائله خاتمه نداد.دیك چنی پس از این به قزاقستان رفت تا ساخت یك خط لوله گاز تازه كه از خاك روسیه نخواهد گذشت را ترغیب كندوهمزمان خط تنش چنی را ورشو دنبال كرد.مقام های لهستانی اظهاراتی مشابه دیك چنی، معاون رئیس جمهوری آمریكا، را منعكس كردند با این مضمون كه روسیه از صدور گاز به صورت ابزاری برای باجگیری از همسایه های خود استفاده می كند.
ورشو به اتفاق شماری ازمحافل ضدروسی، اروپا رابه سختگیری علیه مسكو فراخواند ودرپیامی كه باز كرملین رابه خشم آورد ازطرف های غربی خواست تا ازاهرم فشاردموكراسی برای تمكین پوتین بهره گیرند.در حالی كه قرار بود در ملاقات ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، با مقام های ارشد كشورهای عضو اتحادیه اروپا، همكاری استراتژیك دو طرف در زمینه های انرژی، مهاجرت، تجارت و حقوق بشر مورد بررسی قرار گیرد، اما مخالفت لهستان پیشاپیش امید به موفقیت این اجلاس را از میان برد و این نخستین باری بود كه یكی از ۱۰ كشوری كه در سال ۲۰۰۴ به عضویت اتحادیه اروپا در آمدند از حق وتو برای جلوگیری از اتخاذ تصمیمی مهم به وسیله اتحادیه استفاده می كرد.نخست وزیر فنلاند، ریاست دوره ای اتحادیه اروپا كه كشورش میزبانی اجلاس را بر عهده داشت، مخالفت لهستان را منطقی خواند ودر مقابل، روسیه دولت لهستان را مسئول بروز وضع كنونی دانست.
به این ترتیب بود كه نشست های انرژی روسیه واروپا در۲۰۰۶ به میدان اتهام سازی سیاسی تبدیل شد و دیپلماتهایی چون خوزه مانوئل باروسو، رئیس كمیسیون اروپایی، ازروسیه انتقاد كردند كه از موضوع انرژی به عنوان یك فشار سیاسی استفاده كرده است و مدعی شدند كه نگران وضع دموكراسی در روسیه هستند.
مهم ترین نشست رویارویی روسیه واروپا در۲۵ مه در حالی پایان یافت كه ولادیمیر پوتین، با وجود تلاش اروپایی ها تعهدی مبنی بر گشوده شدن منبع انرژی این كشور به روی مصرف كنندگان پرتوقع اروپا نداد.
رهبران اتحادیه اروپا امید وار بودندكه حتی در جریان مراسم شام در اجلاس جنوب فنلاند با حضور پوتین، او را برای پذیرفتن مقررات الزام آور در مورد مناسبات انرژی تحت فشار قرار دهند.رهبران اتحادیه اروپا سعی داشتند روسیه را قانع كنند پیمان سال ۱۹۹۱ موسوم به منشور انرژی را امضا كند اما موفق به این كار نشدند.درپاسخ این حركت هاپوتین گفت: «ما با اصولی كه این منشور متضمن آنهاست مخالفتی نداریم، اما معتقدیم كه برخی مفاد منشور باید بهتر تعریف شود.» وبا این سخنان این اجلاس نیز با تهدیدات دوطرف پایان گرفت.اتحادیه اروپا به روسیه هشدار داد كه ممكن است مانع از اجرای طرح های روسیه برای سرمایه گذاری در بازار فروش گاز اروپا شود مگر این كه به شركت های غربی اجازه داده شود به خطوط گاز صادراتی این كشور دسترسی داشته باشند.روس ها نیزگفتندكه به سمت مشتریان جایگزین خواهند رفت.
دراین جدال، مسكو دست برتر داشت زیرا اروپایی ها برسكوی نیازمندان ایستاده بودند.علاوه براین ویلیام هورزلی، گزارشگر امور اروپا به واقعیت دیگری نیز اشاره می كند و می گوید: اروپائیان شركت كننده در این نشست اتحادی نداشتند.اوتأكید می كندكه گروهی دیگر در اتحادیه اروپا سعی دارند به هر قیمتی كه شده از برخوردی علنی با روسیه احتراز كنند چون بیم دارند كه روابط دو طرف را بدتر كند.درصف نخست مماشاتگران اروپا ،برلین قرارگرفته كه حدود ۳۰ درصد نیاز انرژی خود را ازروس ها تأمین می كند.
● میدان های اصلی جنگ انرژی
اما این ،تمام داستان جنگ دیپلماتیك منطقه اوراسیا برسر انرژی نبود پس ازآنكه لهستان اعلام كردكه در جست وجوی دیگر گزینه های ممكن برای تأمین انرژی خود است.مجارستان انرژی را یك مسأله امنیتی توصیف كردو اتریش نیز گفت: اروپا نیازمند یك استراتژی درازمدت برای تضمین منابع گاز است.
اما بحران انرژی ازهنگامی به اروپا سرایت كرد كه ۲ متحد سابق در قلمرو شوروی سابق به دشمنان وحریفان تازه تبدیل شدند، یعنی روسیه واوكراین.
● اوكراین ،كانون نزاع
مسأله امنیت انرژی پس از آن برای اروپا در اولویت قرار گرفت كه روسیه به طور موقت جریان گاز به اوكراین را در ماه ژانویه۲۰۰۶ قطع كرد كه ناشی از اختلافی برسر بهای گاز بود.پس ازاین بودكه برخی كشورهای اروپایی نسبت به وابستگی به منابع انرژی روسیه نیز ابراز نگرانی كردند.این اقدام روسیه علیه اوكراین به نگرانی اروپاییان در مورد بهره برداری احتمالی روسیه از اتكا به منابع انرژی آن كشور شدت بخشید و كارشناسان انرژی از كشورهای عضو اتحادیه اروپا برای انجام گفت و گوهای فوق العاده پیرامون بحران موقتی كمبود گاز، كه ناشی از نزاع روسیه و اوكراین بر سر بهای گاز بود، دیدار كردند.آن روزگازپروم، شركت انحصاری گاز روسیه، قیمت محصول خود را از ۵۰ دلار در هر ۱۰۰۰ متر مكعب برای اوكراین به ۲۳۰ دلار افزایش داد.این قیمتی است كه اوكراین حاضر به پرداخت آن نیست.
اوكراین پیش ازاین گاز ارزان از روسیه می گرفت و در عوض می گذاشت خط لوله های ترانزیت روسیه از خاكش بگذرد.گفته می شودگازپروم قیمت پائینی برای صدور گاز به كشورهای سابق متحد با شوروی درنظر می گیرد، اما قیمت گاز این كشور برای اروپا ۲۴۰ دلار در هزار متر مكعب است.
دراین ماجرا،روسیه پمپاژ گاز به اوكراین را قطع كرد كه كاهش جریان گاز به برخی از كشورهای اروپایی را نیز به دنبال داشت چند دولت اروپایی از افت جریان گاز ورودی به كشورهای خود خبر دادند و اندریس پیبالگز، كمیسر انرژی اتحادیه اروپا گفت این وضع نشان می دهد كه اتحادیه اروپا در مقابل مشكل بالقوه كمبود گاز تا چه حد آسیب پذیر است.مشكل دیگراین بودكه بخش زیادی از نفت اروپا را روسیه از طریق خاك اوكراین تأمین می كند، بویژه آلمان كه حدود ۳۰ درصد گازش را از طریق اوكراین دریافت می كند.
اما اختلاف واقعی ۲ كشور روس تبار زمانی آغاز شد كه روسیه گفت كه قصد دارد بهای گاز عرضه شده به اوكراین را ۴ برابر كند كه كی یف از پذیرش آن سرباز زد.
دراین حال مقام های روسی، كشور اوكراین را به دزدیدن گاز از لوله هایی كه از این كشور عبور می كنند، متهم كرده اند، اماكی یف می گوید به خاطر تلاش هایش برای كسب استقلال بیشتر از مسكو و توسعه پیوندهای قوی تر با غرب، تنبیه می شود.این كشور، روسیه را متهم كرده برای تضعیف اقتصاد اوكراین به باج خواهی توسل جسته است.این یك تحلیل اروپایی است كه مدعی است اوكراین پس از انقلاب نارنجی درحلقه تحریم روس ها قرارگرفت وتكرار یك اتهام دیرینه است كه می گوید، مسكو از شركت گازپروم به عنوان یك حربه سیاسی برای حفظ نفوذ خود بر كشورهای همسایه بهره برداری می كند.
● گرجستان ،دومین كانون بحران انرژی
گرجستان با رهبری ساكاشویلی درمیدان بحران انرژی همان سرنوشت یوشچنكو دراوكراین راپیداكرد.این بارنیز بازیگردان شركت روسی گازپروم بودكه اعلام داشت كه از سال آینده بهای گاز به جمهوری گرجستان را به بیش از ۲ برابر قیمت كنونی آن، افزایش خواهد داد.
مقام های شركت گازپروم،، گفتند كه از سال ،۲۰۰۷ بهای گاز صادراتی روسیه به گرجستان از ۱۱۰ دلار برای هر یكهزار متر مكعب در حال حاضر به ۲۳۰ دلار افزایش می یابد.خبر افزایش بهای گاز صادراتی روسیه به گرجستان در حالی انتشار می یافت كه در پی بازداشت و سپس اخراج ۴ نظامی روسی در تفلیس، پایتخت گرجستان، به اتهام جاسوسی در ماه سپتامبر سال جاری، روابط ۲ كشور به تیرگی گرایید وگلا بژواشویلی، وزیر خارجه گرجستان ناگزیرشد برای گفت وگو با مقام های روسیه به منظور كاهش تنش موجود، به مسكو سفر كند.اینجا نیز علت اختلاف سیاسی دانسته شد زیرا دولت كنونی گرجستان متحد غرب است وروس ها ازاین ماجراناخرسند هستند.
جریان گاز روسیه به گرجستان یكشنبه ۲۲ ژانویه بر اثر وقوع انفجاری در مسیر خط لوله روسیه به این كشور قطع شد و خانه های مردم این كشور كوهستانی را در زمستان در سرما و بی برقی به خاطر از كارافتادن نیروگاه های حرارتی فروبرد.سرانجام میخائیل ساكاشویلی رئیس جمهوری گرجستان اعلام كردكه برای پایان دادن به بحران كمبود گاز در كشورش قراردادی برای خرید گاز از ایران بسته است.
● صف تازه كشورهای درمعرض بحران
بلا روس، ایستگاه تازه بحران است، شركت گازپروم روسیه اعلام كرده، دور جدید گفت وگو های این شركت با مقام های بلاروس برای تعیین قیمت گاز صادراتی به بن بست رسیده است.
سرگئی كوپریانوف سخنگوی شركت گازپروم می گوید : دور جدید گفت وگو های مقام های این شركت با ولادیمیر سماشكو معاون نخست وزیر بلاروس بدون دستیابی به نتیجه ای مشخص پایان یافت.
آلكساندر مدودف رئیس بخش صادرات گاز این شركت نیز تأكید كرد، با ادامه این وضع، صادرات گاز روسیه به بلاروس از ابتدای سال ۲۰۰۷ میلادی قطع خواهد شد .اومدعی است كه امكان قطع صادرات گاز روسیه به آذربایجان نیز از ابتدای ژانویه وجود دارد چرا كه مقام های باكو تا كنون تمایل خود را برای خرید گاز روسیه با قیمت های بیشتر اعلام نكرده اند.
باز از میان كشورها وجمهوری های شوروی سابق دروضع كنونی تاجیكستان نیز زمستان دشواری راسپری می كند.اعمال شدید محدودیت در انتقال نیروی برق و گاز در این فصل سرما بیشتر مردم این منطقه را نگران كرده است.
خبرهای دیگر حاكی ازآن است كه كشورهای حوزه بالتیك وشرق اروپا نیزكه روزی انرژی ارزان ورایگان از روس ها دریافت می كردند اكنون بابحران روبه روشده اند چنانكه روابط سیاسی این كشورها با مسكو به تنش آمیخته است شاید آخرین نمونه این دولت ها مولداوی بودكه رئیس جمهوری این كشور گفته است كه صدور گاز روسیه به این كشور نیز قطع شده است.
محمد بخشنده
منبع : روزنامه ایران