پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

فلسفه، اخلاق، ورزش


فلسفه، اخلاق، ورزش
فلسفه ورزش را می توان به عنوان یکی از شاخه های فلسفه کاربردی هم به نظاره نشست. فلسفه کاربردی قصد دارد میزان کارآمدی آموزه های فلسفی را در حوزه های مختلف چون اخلاق، سیاست، حقوق، اقتصاد، آموزش، ورزش و رسانه بررسی کند.
فلسفه ورزش اشتراکات بسیاری با فلسفه کاربردی دارد و بسیاری آن را ذیل فلسفه کاربردی می گنجاند، یعنی همان طور که فلسفه کاربردی، تحلیل فلسفی همه فنون و علوم از پزشکی و مهندسی گرفته تا حقوق و هنرها و زندگی رایج را مدنظر دارد، فلسفه ورزش هم تحلیل فلسفی ورزش را هدف خود قرار می دهد و توصیه هایی را نیز ارائه می کند.
فلسفه ورزش البته نگاهی بی طرفانه نیز نسبت به ورزش دارد، همان طور که مثلاً فلسفه علم نسبت به علم چنین رویه ای را اتخاذ می کند. ممکن است عالمان علوم ورزشی نگاه خاصی به تاریخ ورزش داشته باشند و برای مثال پیشرفت خطی آن را پررنگ کنند، اما فیلسوفان ورزش و ورزش شناسی فلسفی از این پیش فرضهای پرمخاطره و پرمناقشه بری هستند، همان طور که فیلسوف تاریخ برخلاف عالمان تاریخ نه تنها پیش فرضهای علم تاریخ را نمی پذیرد که آنها را موضوع بحث و تحلیل خود قرار می دهد.
اگر از تأثیر و تأثر معارف بشری سخن می گوییم، نمی توانیم از تأثیر و تأثر فلسفه ورزش با معارف و فلسفه هایی چون فلسفه علم، فلسفه هنر، فلسفه اخلاق، فلسفه آموزش، فلسفه ذهن، فلسفه سیاسی و فلسفه علوم اجتماعی که هم خانواده های فلسفه ورزش هستند، سخن نگوییم.
فلسفه ورزش از تحلیلهایی که در این شاخه ها از دانش فلسفی در مورد ورزش صورت گرفته، بهره های فراوانی برده که به گوشه ای از این بهره ها اشاره می کنیم.
در فلسفه هنر بحث از کیفیت آثار و معارف هنری است، اما این پرسشها هم فراروی فیلسوفان هنر وجود دارند که آیا ورزش یک هنر است؟ آیا ورزشها و اعمال ورزشی می توانند به عنوان کارهای هنری قلمداد شوند؟ آیا اعمال ورزشی از جهت زیباشناختی قابل بررسی هستند؟ جوابهای ورزشی که به این پرسشها داده شده، زمینه ساز بروز شاخه فربهی به نام «فلسفه ورزش» بوده که عمری بیش از ۵۰ سال ندارد.
در معرفت شناسی سخن از معرفت انسانی، چگونگی کسب آن از سوی بشر و راههای توجیه آن است. اما تا آنجا که به ورزش مربوط است، معرفت شناسی مایل است بداند آیا آگاهیهای مهارتی ورزش به عنوان دانش قلمداد می شوند؟ اگر جواب آری است آنها چگونه آگاهی ای هستند؟ مهارتی یا نظری یا هر دو؟
فلسفه اخلاق اما از خیرها و شرها پرسش می کند و فضایل گوناگونی را برای تحلیل فلسفی مدنظر دارد. فیلسوف اخلاق مایل است بداند آیا ورزش باعث تعالی شخصیتی و اخلاقی می شود؟ هنگامی که به ورزشی می پردازیم چه تعهدات و الزاماتی را می پذیریم ؟ آیا می توان قایل به چیزی به نام اخلاق ورزشی بود یا نه؟
فیلسوفان آموزش به این نکته توجه نشان می دهند که آیا ما از طریق ورزش می توانیم آموزش ببینیم؟ مهارت ورزشی به چه معناست و کسب آن چه کمکی به کسب مهارتهای فکری - علمی دیگر می کند؟
دغدغه فیلسوف ذهن هم در باب ورزش این است که آیا تلاش ذهنی موجود در ورزش گونه ای تجسم است؟ آیا ورزشکاران مانند ماشینها هستند یا باید به گونه ای دیگر مورد بررسی قرار بگیرند؟
گفتیم و دیدیم که فلسفه ورزش به تحلیل گزاره های علوم ورزشی ایده های ورزشی اکتفا نمی کند و پژوهشهای هنجاری و توصیفی را نیز پیگیری می کند.
بخصوص آنکه ما هم اکنون در دوره پساتحلیلی فلسفه تحلیلی قرار داریم و از آن خشکی اولیه فلسفه تحلیلی تا حدود زیادی کاسته شده و فلسفه تحلیلی هم اکنون با جدیت قصد برقراری ارتباط با جنبه های گوناگون زندگی بشری از جمله ورزش را در سر می پروراند.
سپهر نیک گوهر
منبع : روزنامه قدس