جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آشویتس ، قهرمان خیالی افسانه هولوکاست


آشویتس ، قهرمان خیالی افسانه هولوکاست
افسانه هولوکاست بنیاد استقرار رژیم صهیونیستی را در خاورمیانه تشکیل می دهد که از یک سو صهیونیستهای آواره و سرگردان را از سراسر عالم در فلسطین اسکان داد و از سوی دیگر میلیونها فلسطینی را از سرزمینی که هزاران سال در آن سکنی داشتند آواره کرد.
از هر زاویه ای که نگریسته شود ، هولوکاست مهمترین مستمسک و دستاویزی است که دیوید هرتزل پدر معنوی صهیونیستها و همفکرانش با مانور در حاشیه و متن آن توام با تحریف تاریخ و استناد به اسامی و اماکن مجعول ، بنیادهای رژیم صهیونیستی را پی گذاردند و تطوراتی شوم بدان سان فرجام یافت که حکومت ۷۶ ساله حضرت داود و خاندانش بر سرزمین کنعان سند باستانی صهیونیستها مبنی بر یهودی بودن فلسطین قلمداد گردید و این واقعیت محض آشکارا نادیده گرفته شد که فلسطین چهار هزار سال است سجیه عربی دارد.
هولوکاست به معنای سوزاندن با آتش است آنچنان که بطور کامل از میان برود. این واژه در اصل ریشه یونانی دارد و از دو واژه هولو به معنای همه و کاست به معنای سوزاندن و نابود کردن ترکیب شده است که به اختصار "همه سوزی " تعریف کرده اند.
طرفه اینکه بسیاری از زبان شناسان این واژه را ماخوذ از ماجرای جنایت یهودیان در یمن باستان می دانند. این واقعه قبل از بعثت پیامبر اسلام در یمن رخداد و در این ماجرای هولناک جمع انبوهی از مردان و زنان و کودکان را در حالی که دست و پایشان در غل و زنجیر بود به اتهام پیروی از حضرت مسیح (ع) زنده زنده درون آتش انداختند و سوزاندند.
اما شوخی تلخ تاریخ آنجاست که هولوکاست خود دستاویز تشکیل رژیم صهیونیستی می شود و بنیانگذاران این رژیم سوار بر موج احساسات همدردی غربیان، با طرح ادعای سوزاندن شش میلیون یهودی در کوره های آدم سوزی آشویتس، داخائو، بیرکناو و ساخت دهها فیلم و انتشار هزاران کتاب و رساله ، افکار عمومی غربیان بویژه اروپاییان را با خود همراه ساختند و مردمی صاحب تمدن و بافرهنگ را وادار به کوچ اجباری به اطراف و اکناف عالم کردند.
در میان همه اردوگاههای به اصطلاح مرگ که عمدتا در شرق اروپا و به عبارت دقیقتر در لهستان واقع شده بودند ، آشویتس مشهورترین است و بیشترین تلاش تبلیغاتی صهیونیستها برای افسانه سرایی و نقل داستانهای هولناک که لرزه بر تن آدمی می اندازد ، بر همین اردوگاه متمرکز شده است.
آبراهام مثل صهیونیست معروف می گوید ، دولت اسراییل پاسخ خدا به آشویتس است. موشه زیمرمن محقق صهیونیست و رییس گروه مطالعات زبانهای خارجی در انشگاه اورشلیم نیز به ادعای او صحه گذارده و گفته است ، هولوکاست توجیه اصلی تاسیس دولت اسراییل است.
مضحک اینکه در کشورهای اروپایی که داعیه فرهنگ مداری و تمدن دارند و تحقیق و تتبعات تاریخی را واجد ارزش قلمداد می کنند ، هرگونه اندیشه ورزی پیرامون چند و چون هولوکاست و پژوهش در باره صحت و سقم ادعای صهیونیستها ممنوع اعلام گردیده و در صورت تخطی ، قانون "آنتی سمیتیزم" به مثابه چماقی بر سر هر اندیشمند و پژوهشگری فرود می آید.
پروفسور رابرت فوریسون منتقد مشهور هولوکاست نیز در زمره افرادی است که شاخک های ایادی رژیم صهیونیستی را هر از چند گاه با اظهارات خود حساس و متاثر می سازد.
وی بطور کلی وجود هر گونه یهودی سوزی را توسط عوامل آلمان هیتلری نفی می کند و در باره وجود اتاقهای گاز در آشویتس در آخرین اظهارات خود گفته است، در حقیقت این یک دروغ است که اتاقهای گاز در آشویتس محلی برای کشتن یهودیان بوده است ولی دروغ بزرگتری نیز وجود دارد و آن هم این است که گفته می شود اتاقهای گاز موجود در این مکان بعد از جنگ ترمیم شده یا اینکه بنای موجود نمونه ای شبیه اصل است که به خوبی ساخته نشده و دیگر اینکه گفته می شود اتاقهای گاز بعد از جنگ جهانی دوم ساخته شده اند و این یک دروغ خطرناک است.
پروفسور فوریسون می گوید، بعد از جنگ تلاشهای زیادی صورت گرفت تا آشویتس را شبیه به اردوگاه مرگ و اتاق گاز کنند و نشان دهند مخصوص کشتار انسانها بوده است. این کار آنها اصلا شبیه بازسازی نیست بلکه بیشتر شبیه به یک ساختوساز جدید بر اساس تصوراتشان است.
وی از بدست آوردن اسنادی سخن می گوید که هیچگاه انتشار نیافته اند و می افزاید، من نقشه هایی را از چهار کوره آدم سوزی در آشویتس و بیرکناو بدست آوردم بدون اینکه سقف آنها دارای سوراخ و تهویه باشد و همانطور که بارها گفته ام مادام که سوراخی در سقفها دیده نمی شود ، هولوکاستی وجود ندارد.
به اعتقاد فوریسون، ثابت کردن خلاف گفته های او کار دشواری نیست و فقط کافی است چنین مکانی را در آشویتس یا هر نقطه دیگر نشان دهند اما مشکل این است که امروزه چنین اتاقی وجود ندارد به این دلیل که در گذشته نیز اصلا چنین اتاقهایی وجود نداشته است نه در آشویتس و نه در هیچ جای دیگر.
پروفسور فوریسون که چندین کتاب و مقاله معتبر در خصوص هولوکاست به زبانهای انگلیسی و فرانسوی به رشته تحریر درآورده به اتهام تحریف عمدی تاریخ بارها و بارها به دادگاه احضار شده و از سوی سازمانهای صهیونیستی مورد حملات تبلیغاتی و فیزیکی قرار گرفته است.
همین وجه دوگانه و فانتزی قضیه است که سبب حیرت می شود و اینگونه به ذهن متبادر می سازد که چگونه است در کشورهای اروپایی که خود را دموکرات و لیبرال می دانند و مدعی هستند با رای مردم انتخاب شده اند ، به همان مردم حق نمی دهند کلمه ای علیه هولوکاست مطرح کنند و قانون آنتی سمیتیزم ابزار دست دولتهایی است که برای خوشامد یهودیان بانفوذ و رژیم تل آویو هرگونه صدایی علیه هولوکاست را ولو اینکه کاملا بر اساس ادله علمی باشد ، در نطفه خفه می کنند.
آنان هراس دارند که مبادا وجه غالب مردم و روشنفکران به این درک و استنباط برسند که بر خلاف همه تبلیغاتی که در ظاهر دیده می شود ، صهیونیستها استقرار نازیسم هیتلری در آلمان را نه به مثابه یک مصیبت ملی بلکه فرصتی تاریخی و بی مانند در وصول به اهداف صهیونیسم می دانند چرا که بهترین فرصت را در اختیار آژانس یهود قرار داد تا رویایی کوچ دستجمعی یهودیان از اطراف و اکناف عالم خصوصا شرق اروپا را به اصطلاح به "ارض موعود" محقق گردد.
اهداف صهیونیستها در تمسک به واژه مجعول هولوکاست واجد جنبه های مختلف و متنوعی است که همه وجوه سیاسی ، اقتصادی و روانی را در بر می گیرد اما به لحاظ سیاسی در پس پرده ، کلان سیستم صهیونیسم دو هدف عمده را مطمع نظر داشت که این اهداف در چارچوب مظلوم نمایی قوم یهود و تقدس بخشیدن به هولوکاست همچنان تعقیب می شود، نخست ، مظلوم نمایی و برانگیختن احساسات نژاد یهود و به تبع آن اتحاد سیاسی آنان و دوم پیشگیری از مخالف و خیزش عمومی جهانیان علیه تحرکات صهیونیسم.
با چنین هاله تقدسی که صهیونیستها به دور هولوکاست کشیده اند طبیعی است که هرگونه مخالفت سیاستمداران ، اندیشمندان و متفکران را برنتابند. اظهارات رییس جمهوری اسلامی ایران پیرامون مساله هولوکاست نیز به همین خاطر صهیونیستها را به هراس انداخت. آنان می دانند نفی هولوکاست از زبان رییس کشوری که بازیگری عمده در سطح بین المللی است چه تبعاتی دارد.
صهیونیستها به خوبی آگاهی دارند که شکستن تابوی صهیونیسم آنهم در برابر سران و روسای بیش از ۲۰۰ کشور در مجمع عمومی سازمان ملل زمینه ساز بیان اظهارات و طرح دیدگاههای متفکران و اندیشمندانی می شود که به مانند رییس جمهوری ایران به سناریوی هولوکاست انتقادات جدی دارند اما شهامت یا مجال بازگویی انتقاداتشان را نیافته اند.
پل فرام مدیر انجمن کانادایی آزادی بیان می گوید ، من با رییس جمهوری ایران موافقم و معتقدم اشتباه است که فلسطینیان تاوان گناه اروپاییها را بپردازند و کشور خود را از دست بدهند. من همچنین بر این باورم که داستان دروغین هولوکاست برای القای احساس گناه در میان مردم اروپا و امریکای شمالی بافته شده است. افسانه ای که به یهودیان اجازه داده میلیاردها دلار از آلمان و دیگر کشورها غرامت بگیرند. هولوکاست همچنین اذهان مردم امریکا و اروپا را برای موجه دانستن ددمنشی ها و سبعیت رژیم اسراییل علیه فلسطین آماده می کند.
مقام معظم رهبری در تحلیلی پیرامون ترفندها و شگردهای تبلیغاتی صهیونیستها و مطرح کردن کوره های آدم سوزی فرموده اند ، صهیونیستها از اول کار یک شگرد تبلیغی را انتخاب کردند که عبارت است از مظلوم نمایی.
نمایش مظلوم نمایی صهیونیستها آنجا بارز می گردد که دیدار از موزه یادبود هولوکاست جزو برنامه دیدارها و بازدیدهای همه شخصیتهای طراز اولی که از اراضی اشغالی فلسطین دیدن می کنند ، گنجانده می شود.
"موزه تاریخ هولوکاست" که بخش عمده آن به مسایل بازداشتگاه آشویتس اختصاص دارد در دامنه تپه ای مشرف به روستای اینکریم بیت المقدس واقع شده و طرح توسعه ۱۰ ساله و ۱۰۰ میلیون دلاری بنیاد یادواشم (بنیاد قهرمانان و شهدای هولوکاست) به شمار می آید.
این موزه ۷۵ هزار متر مربعی در از مجموعه گالریهای متعدد شکل گرفته و در آخرین گالری مخروطی شکل موزه به نام "سالن موزه اسامی" که یک طرح مخروطی ۹ متری است ،‌مقابل نقشه جهان که انتهای آن به سمت آلمان باز می شود ،‌به محل ثبت به اصطلاح اسامی قربانیان هولوکاست اختصاص دارد.
با چنین سابقه ای از تقدیس هولوکاست نزد صهیونیستها ، طبیعی است که آنان هیچگونه حرکت و نقدی را که منجر به زیر سووال رفتن هولوکاست باشد ، تحمل نکنند خواه این اظهارات رییس جمهوری احمدی نژاد باشد خواه موضعگیری پروفسور فوریسون و یا حتی اسقف ریچارد ویلیامسون که از مخالفان بنام هولوکاست است.
وی اخیرا در گفت و گویی در مورد این موضوع که چرا برای اطمینان از صحت و سقم اظهاراتش به لهستان سفر نمی کند تا اردوگاه آشویتس را از نزدیک ببیند، گفته است ، برای اطمینان از صحت اعتقاداتش نیازی ندارد که به آشویتس سفر کند.
به هر روی آشویتس بزرگترین جایگاه را در افسانه سرایی و تقدس زایی صهیونیستها دارد. آشویتس فقط به اصطلاح اردوگاه مرگ یا کوره آدم سوزی نیست. آشویتس مظهر ، نماد و سمبل همه آن چیزی است که امروز موجودیتی به نام رژیم اسراییل را شکل می دهد.
صهیونیستها هولناکترین و رعب آورترین داستانها را به نقل از بازماندگان آشویتس نقل کرده اند اما نکته اینجاست که در حالی که هنوز بازماندگان و کهنه سربازان جنگ دوم جهانی در قید حیات هستند و با وجود کهولت سن ،‌زندگی طبیعی خود را می گذرانند اما به غیر از تصاویر اندوهبار و رقت آور حتی یک نفر را نمی توان پیدا کرد که خود بازمانده آشویتس باشد.
هالیوود نیز با همه دستگاه عریض و طویل و پرزرق و برق خود از جمله خدمتگزاران هولوکاست و آشویتس است که همچنان با استفاده از مشهورترین کارگردانان و بازیگران جهان دهها فیلم تراژیک از زندانیان اردوگاهها بویژه آشویتس می سازد. از جمله آخرین ساخته های هالیوود فیلیمی به کارگردانی رومن پولانسکی یهودی تبار به نام پیانیست است که سروصدای زیادی به پا کرد.
به هر حال یهودیان سرانجام پس از همه فعل و انفعالاتی که منجر به تشکیل رژیم اسراییل شد به جای اتیوپی و اوگاندا در فلسطین مستقر شدند تا بلوک غرب نیز به هدف اصلی خود دست یابند و در استراتژیک ترین منطقه دنیا و در قلب جهان اسلام این مولود نامشروع را بکارند.
غربیان همچنان خود را از به اصطلاح ظلم و ستمی که بر یهودیان رفته است متاثر و دردمند نشان می دهند و هرگونه خوش خدمتی را انجام می دهند تا از کابوس همیشگی ظلم به ملت یهود رهایی یابند ، کابوسی که تاوان آن را ملت فلسطین پرداخته اند.
وضعیت و موضع امریکا نیاز به توضیح ندارد اما روشنفکری و دموکرات بودن دو شاخصه ای است که اروپاییان سخت به آنها می بالند و این شاید همه آن چیزی است که قاره پیر برای عرضه دارد اما همین اروپا که خود را راجع به وقایع بیابانهای دارفور یا شیوه حکومت نظامیان در برمه حساس نشان می دهد ، تمایلی ندارد چشمان خود را بر روی حقایق باز کند و ببیند که این بار خود صهیونیستها هستند که در برابر چشمان همه جهانیان ،‌ غزه را به بزرگترین اردوگاه مرگ جهان بدل ساخته اند.
رژیم صهیونیستی همچنان که به علت محدثه ای به نام "افسانه هولوکاست" و رویای کاذبی چون کوره آدم سوزی نیاز داشت به علت مبقیه ای به نام تامین امنیت رژیم صهیونیستی نیز محتاج است تا توجیه گر نظامی گری و گسترش رعب آور ماشین جنگی خود باشدو به اصطلاح خطر مرگبار فلسطینیان آواره را به افکار عمومی دنیا بقبولاند.
تاریخ بشر جنگها ،‌نسل کشی ها و وقایع خونبار بسیاری را ثبت کرده که محققان و پژوهشگران ابعاد مختلف آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند اما فقط یک مورد و آنهم هولوکاست است که خط قرمز و غیرقابل عبور به حساب می آید و این معنا را به ذهن متبادر می سازد که ۴۰ میلیون کشته جنگ دوم جهانی ارزشی برابر با کشتگان یهودی ندارند.
واقعیت این است که افسانه هولوکاست با فلسفه وجودی رژیم اسراییل ، منافع حیاتی صهیونیسم بین الملل و بلوک غرب ارتباط ناگسستنی دارد و از همین روی منطقه ممنوعه و خط قرمز غرب محسوب می گردد. ورود به این منطقه برای همگان ممنوع است.
حمید اسماعیلی
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا