یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
اسیر فرانسوی
در (بزانسن) بودم، یکروز وارد اطاقم شدم، دیدم پیشخدمت آنجا پیشبند چرک آبیرنگ خودش را بسته و مشغول گردگیری است. مرا که دید رفت کتابی را که به تازگی راجع به جنگ از آلمانی ترجمه شده بود از روی میز برداشت و گفت: ”ممکن است این کتاب را به من عاریه بدهید بخوانم؟“
با تعجب از او پرسیدم: ”به چه درد شما میخورد؟ این کتاب رمان نیست.“
جواب داد: ”خودم میدانم، اما آخر من هم در جنگ بودم، اسیر (بشها) شدم.“
من چون چیزهای راست و دروغ به بدرفتاری آلمانیها شنیده بودم کنجکاو شدم، خواستم از او زیر پاکشی بکنم ولی گمان میکردم مثل همه فرانسویها حالا میرود صد کرور فحش به آلمانیها بدهد. باری از او پرسیدم:
”آیا بشها (به زبان تحقیرآمیز فرانسه بهجای آلمانیها) با شما خیلی بدرفتاری کردند؟ ممکن است شرح اسارت خودتان را بگوئید؟
این پرسش من درد دل او را باز کرد و برایم اینطور حکایت کرد....
منبع : سایت رسمی دفتر هدایت
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس مجلس شورای اسلامی ایران حجاب شورای نگهبان دولت سیزدهم دولت جمهوری اسلامی ایران جنگ رئیسی گشت ارشاد رئیس جمهور
هواشناسی تهران تصادف پلیس شهرداری تهران دستگیری سیل قتل وزارت بهداشت کنکور سلامت سازمان هواشناسی
قیمت دلار مالیات قیمت خودرو خودرو بانک مرکزی دلار بازار خودرو قیمت طلا سایپا مسکن ارز ایران خودرو
زنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محمدرضا گلزار سریال سینمای ایران تلویزیون سینما سریال پایتخت موسیقی فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم
کنکور ۱۴۰۳ خورشید
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس عربستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال فوتسال بازی سپاهان جام حذفی آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا
تبلیغات اپل ایرانسل فناوری سامسونگ ناسا آیفون بنیاد ملی نخبگان ربات
سرطان خواب بارداری دندانپزشکی مالاریا