دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


حکایت همچنان باقی است


حکایت همچنان باقی است
در ادبیات سینمایی ایران «فیلمفارسی» از سر نکوهش و تحقیر به کار رفته است؛ واژه‌ای که برای هر فیلمسازی که اثرش بدین صفت خوانده می‌شود، سنگین و آزاردهنده است و بی‌تردید موجب گارد گرفتن او می‌شود.
از این‌رو دور از انتظار نیست اگر به کار بردن این واژه از سوی پاره‌ای فیلمسازان با مخالفتی سفت و سخت روبه‌رو می‌شود و آن را نه فقط قضاوتی غیرمنصفانه که گاه مغرضانه نیز محسوب می‌کنند. اما با این اوصاف این واژه همواره مورد استفاده قرار گرفته است، چرا که برخلاف نظر عده‌ای فیلمفارسی مختص به یک دوران نبوده است که تمام شده و به تاریخ پیوسته باشد.
حقیقت این است که بار معنایی فیلمفارسی به تعریفی بدل شده است که در هر دوره طیفی از فیلم‌ها را در خود جای می‌دهد؛ فیلم‌هایی که متأسفانه هیچ واژه‌ای تا این حد نمی‌تواند مصداق بارز آنها به حساب آید.پس به ناگزیر همچنان بسیاری این واژه را آگاهانه یا ناخودآگاه برای آثاری کم‌مایه یا بی‌مایه به کار می‌برند و تا زمانی که چنین آثاری در سینمای ایران رؤیت می‌شوند نمی‌توان انتظار داشت که چنین واژه‌ای از ادبیات شفاهی یا مکتوب سینمای ایران حذف شده و به کار گرفته نشود.
«فیلمفارسی» در معنای کنایی‌اش، آنگونه که در ادبیات سینمایی ایران مصطلح شده، مصداق آثاری است که به واقع نه فیلم هستند و نه فارسی. به تعبیر روشن‌تر نه از ارزش سینمایی و هنری بهره می‌برند و نه به لحاظ مضمونی متضمن نشانه‌هایی ارزشمند یا قابل اعتنا از زندگی و فرهنگ این دیار هستند.
قدمت به کارگیری این واژه به نزدیک نیم قرن، یعنی همزمان با دوره دوم فیلمسازی در ایران می‌رسد. در این سال‌ها بود که سنگ بنای بدنه سینمای ایران توسط بانیان آن، به شکلی کج گذاشته شد. حاصل تولیدات آن نیز با وجود رشد کمی روزافزون، آثاری بی‌مایه بودند که برای جذب و جلب توجه سطحی‌ترین سلیقه‌ها ساخته می‌شدند.
در این سال‌ها بود که برای نخستین بار فیلم فارسی به چنین آثاری نسبت داده شد و پس از آن نیز با تداوم ساخت چنین آثاری و شناسایی مولفه‌هایی که همه این فیلم‌ها به نوعی از آن بهره می‌بردند، رفته‌رفته فیلمفارسی از تعریفی از مولفه‌های مشخص برخوردار شد.
فیلمفارسی بیش از هر چیز حاصل یک نوع نگرش و تلقی نسبت به سینماست؛ نگاهی که نسبتی با جوهر سینما به‌عنوان یک هنر ندارد، بلکه آن را صرفا یک حرفه محسوب می‌کند مانند دیگر حرفه‌ها که می‌تواند منبع کسب درآمد افراد یک جامعه باشد.
از این منظر فیلمسازی را می‌توان بدل به حرفه‌ای پردرآمد کرد و این کاسبکاری در سینما باعث به وجود آمدن شرایطی است که مولفه‌های فیلمفارسی از دل آن بیرون می‌آید. فیلمفارسی‌ساز شاید نسبت به هزینه‌ای که سرمایه‌گذاران و تهیه‌کننده فیلم گذاشته‌اند احساس تعهد داشته باشد اما بی‌شک نسبت به مخاطبی که فیلم را به او ارائه می‌کند چنین تعهدی ندارد.
بنابراین فیلمفارسی‌ساز از کم‌گذاشتن پاره‌ای از هزینه‌ها که روی کیفیت فیلمش تأثیری مستقیم می‌گذارد، ابایی ندارد. جالب اینکه برعکس اگر همین فیلمسازان احساس کنند که مواردی وجود دارد که در بالا بردن فروش فیلمشان تأثیرگذار است، دست و دلبازانه عمل می‌کنند.
به همین لحاظ اگر تماشاگر حرفه‌ای و آشنا به سینما در رویارویی با فیلمفارسی به روشنی خست به کار رفته در ساخت آن را درمی‌یابد، از سوی دیگر مخاطب عام با ظاهری پر رنگ و لعاب اما به واقع تو خالی روبه‌روست که فریبش می‌دهد. معمولاً بیشترین هزینه فیلمفارسی را دستمزد ستارگانش تشکیل می‌دهند؛ ستاره‌هایی که در تیپ‌هایی آشنا و کلیشه‌ای ظاهر می‌شوند. اغلب این بازیگران بدترین نقش‌آفرینی‌های خود را به اجرا می‌گذارند، چرا که به دلایل اقتصادی حضور در این فیلم‌ها را می‌پذیرند و دل به کار نمی‌دهند.
فیلم فارسی‌ساز کار خود را خیلی سریع جمع می‌کند، با حداقل برداشت از صحنه‌ها ابراز رضایت می‌کند و معمولاً این فیلم‌ها به لحاظ پرداخت سینمایی بسیار سست و سرهم‌بندی شده‌اند.
فیلم فارسی‌ها به لحاظ مضمونی شباهت‌های درونی و بیرونی بسیاری با یکدیگر دارند، چرا که اغلب برای تضمین موفقیت از الگوهای امتحان پس داده در جذب مخاطب بهره می‌برند.
دنیای فیلم فارسی دنیای کوچکی است، همه چیز بر پایه اتفاق‌هایی ناملموس و غیرواقعی بنا شده و به کمک ماجراهایی که پی در پی رخ می‌دهند، پیش می‌روند.
در این آثار جزئیات جایی ندارد و تنها به کلیات پرداخته می‌شود، بنابراین مخاطب به سادگی می‌تواند داستان را دنبال کند، چرا که به گونه‌ای ساخته می‌شوند که تماشاگر اگر مشغول صرف تنقلاتی باشد و یا با بغل‌دستی خود گپ هم بزند، چیزی را از دست نمی‌دهد! اکثریت قریب به اتفاق این فیلم‌ها از پیام اخلاقی و آموزنده برخوردارند که به‌صورت گل درشت به مخاطب ارائه داده می‌شوند.
شخصیت‌ها تک‌بعدی هستند، یا سیاهند یا سفید و خوب‌ها در پایان پاداش عمل خود را به دست می‌آورند و بدها نیز به سزای عمل خود می‌رسند. همیشه یک یا چند شخصیت منفی وجود دارند که بدون زمینه‌سازی قابل‌قبول یکباره متحول می‌شوند.
در مجموع چون فیلمفارسی‌ساز همواره به شیوه سرهم‌بندی‌کاری عمل می‌کند، ساخته او نیز همواره در سطح باقی می‌ماند. فیلمفارسی مخاطب را به فکر وا نمی‌دارد، بلکه بدیهیاتی کلیشه‌ای را به شکل شعاری تحویل او می‌دهد و تماشای آن برابر است با ۲ ساعت اتلاف وقت. نکته درخور اعتنا آن است که فیلمفارسی‌ساز برای توجیه فیلم خود شعار فیلمسازی برای مخاطب و مردم را مطرح می‌کند و سعی دارد، نابلدی و نیت واقعی خود را پشت این شعار پنهان سازد و این یعنی فیلمی را که بدون کمترین تعهدی نسبت به مخاطب ساخته شده بخواهیم با عنوان سینمایی به او قالب کنیم.
فیلم فارسی‌ساز چون براساس نگرش و تلقی مشخصی کار می‌کند، همواره فیلمفارسی می‌سازد و در هر ژانر یا با هر اندازه توان و تسلط سینمایی، شاید در بهترین حالت فیلم او کمی خوش‌ساخت‌تر از بقیه باشد اما در نهایت فیلمفارسی است، چرا که این نوع نگاه و یا نیت اوست که همواره چنین دستاوردی را به‌دنبال دارد. اگر فیلمفارسی همچنان زنده و سرحال به حیات خود ادامه می‌دهد.
از این رو است که در طول سال‌های دور یا نزدیک همیشه آثاری برخوردار از ویژگی‌هایی که برشمردیم، سهمی از تولیدات سینمای ایران را به‌خود اختصاص داده‌اند، سهمی که متأسفانه اندک نیز نیست، چرا که در طول همه این سال‌ها هرگاه که قصد ساخت فیلم‌هایی برای جذب مخاطب انبوه در میان بوده، نزدیک‌ترین و در عین حال مطمئن‌ترین راه همین بوده است. فیلمفارسی هیچگاه سلیقه مخاطب را بالا نمی‌برد، بلکه در بهترین حالت آن را در همین حدی که هست نگه می‌دارد. بنابراین در طول همه این سال‌ها با وجود پیشرفت‌هایی که در ابزار و وسایل فیلمسازی صورت گرفته، فیلمفارسی‌سازان از این ابزار در همین جهت سود برده‌اند. حقیقت این است که اگر فیلمفارسی‌ساز در هالیوود هم کار کند، باز فیلمفارسی می‌سازد!
با این اوصاف نباید تعجب کرد که توده تماشاگران امروز با تماشاگران دیروز تفاوت چندانی داشته باشند. همانگونه که فیلمفارسی‌های این روزگار نیز تفاوت‌های چندانی با گذشته ندارند؛ نه به لحاظ پرداخت سینمایی و نه به لحاظ مضمونی. آن دسته از مؤلفه‌های فیلمفارسی که به‌دلیل تغییر سیاستگذاری‌های فرهنگی و سیاسی این سال‌ها با سال‌های دور امکان استفاده از آنها وجود ندارد نیز یا شکل خفیف‌تری به‌خود گرفته‌اند و یا اینکه تغییر یافته و به گونه‌ای دیگر نمود یافته‌اند. فیلمفارسی در متفاوت‌ترین شکل خود در هر دوره به مقتضیات زمانه شکل گرفته است.
از آنجایی که یکی از ویژگی‌های بارز آن استفاده از الگوهای از پیش امتحان شده است، هرگاه فیلمی پر مخاطب از کار درآمده و یا گونه‌ای بیش از دیگر گونه‌ها مورد توجه تماشاگران قرار گرفته است، فیلمفارسی‌سازان خیلی زود نسخه‌های مورد نظر خود را متأثر از این گونه‌ها بیرون داده‌اند. به همین خاطر در سال‌های نخست انقلاب شاهد ساخته شدن فیلمفارسی‌های انقلابی بودیم؛ آثاری که از قضا تعدادی از آنها توسط فیلمفارسی‌سازان شناخته شده گذشته جلوی دوربین رفته بودند.
در میانه دهه ۶۰ فیلمفارسی‌های خانوادگی را شاهد بودیم، اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ فیلمفارسی‌های اکشن به بازار آمدند، اندک زمانی بعد فیلمفارسی‌های جوانگرایانه عشقی روی کار آمدند و یا فیلمفارسی‌‌های شبهه سیاسی و حالا نیز چند سالی است که با رونق گرفتن فیلم‌های کمدی، فیلمفارسی‌های کمدی یکی پس از دیگری روی پرده می‌روند. لابد پس از مدتی اگر ژانر وحشت جایی بیشتر برای خود باز کند شاهد فیلمفارسی‌های وحشتناک خواهیم بود، که این یکی معجون واقعاً جالب توجهی خواهد بود، چرا که فیلمفارسی ذاتاً خود اثری وحشتناک است!
اما در این روزها که کمدی همچنان در زمینه جذب مخاطب بی‌رقیب است فرصت مناسبی به دست آمده تا شاهد احیای سنت‌های قدیمی فیلمفارسی باشیم به ویژه اینکه زوج قهرمان و وردست بذله‌گو امکان آن را فراهم می‌سازد تا به مضمون‌های کم و بیش جدی هم رنگ و لعاب کمدی زده شود و به این وسیله ادای دینی به یکی از مولفه‌های قدیمی آثار کلاسیک شده دنیای فیلمفارسی صورت گیرد! در این زمینه کار بدان جا رسیده است که فیلمفارسی‌سازان امروز به شیوه کار یا الگوبرداری‌های موردی بسنده نکرده و هر از چندی شاهد هستیم برخی به شکلی کاملاً آشکار به بازسازی فیلمفارسی‌های قدیمی پرداخته و سعی دارند که از دیگر کشورهای صاحب سینما که به بازسازی آثار کلاسیک قدیمی خود می‌پردازند عقب نمانند.
این مسئله به خوبی مؤید آن است که تا چه حد با چنین فیلم‌هایی سلیقه توده سینماروها درجا می‌زند، به گونه‌ای که فیلمفارسی‌سازان با نیت کاملاً کاسبکارانه خود دوباره‌سازی چنین فیلم‌هایی را سودآور ارزیابی می‌کنند.این را نیز باید در نظر گرفت تا زمانی که تقاضا باشد، عرضه صورت می‌پذیرد. متأسفانه اگر در سینمای ایران فیلمفارسی شکلی متداوم پیدا کرده است به‌علت تقاضاهایی بوده که همواره وجود داشته است.
حمیدرضا امیدی‌سرور
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید