جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

حلقهٔ مفقوده در عطاری و طب سنتی


حلقهٔ مفقوده در عطاری و طب سنتی
مراتب یا درجات قوای ادویه در ۳ مرتبه اول و دوم و سوم می‌باشد، اما نظر شیخ‌الرئیس و محققین و حکما که قائل به بقاء صورت عنصریه در مرکبات می‌باشند، اعتقاد به چهار مرتبه دارند ” مرکب مزاج اولی حاصل از کیفیات اجزاء متفاعله متماسه می‌باشد و تأثیر آن به مرتبه‌ای از مراتب است“ که آن را مرتبه چهارم دانسته و بر آن پافشاری می‌نمایند. صورت عنصریه مرکب در کنار عمل هریک از اجزا دارای یک فصل واحد از کل ترکیب می‌باشد که حکما آن را درجه چهارم می‌نامند و اجزاء متماسه منظور اجزاء مماس و در کنار هم می‌باشد. بدون این‌که در یکدیگر ادغام شوند. بر این اساس معتقد بودند که مرتبه دوم یعنی مرتبه‌ای که یکی فعل اجزاء ادویه و دیگری فعل واحد از آن مرکب است که به دو مرتبه تقسیم می‌شود. یکی صورت عنصریه برای مثال تأثیر شیر در اصلاح برخی مواد مانند اصلاح سورنجان در شیر در به‌صورت عنصریه عمل می‌نماید و تأثیر مرکب در مزاج ثانوی مانند برخورد شیر با بدن که با ترکیبی از جنسیت (مایه شیر) دهنیت (چربی شیر) مائیت (آب) بوده بدن آن را در محل لایق خود به‌کار می‌برد.
به اعتقاد قدما مرکبات ناقصه برخی از آنها دارای صورت نوعیه بوده‌اند مانند مخلوط آب خاک که مرکب ناقصه می‌باشد و یا ترکیب آب و هوا که تولید کف می‌نماید و ترکیب آب و آتش که حاصل آن یک مرکب ناقص و آن بخار می‌باشد. در کتاب تحفه ترکیبات فوق را با صورت نوعیه ذکر نموده‌اند و این مرکبات اولیه اگر دارای صورت نوعیه باشند یا محکم‌الاتراکیب و یا غیر حکم‌التراکیب می‌باشند.
محکم‌الاتراکیب به ترکیب‌های جدانشدنی یک‌دست و همگون گفته می‌شود که دارای ترکیب واحد باشد به‌عنوان مثال طلا را ذکر می‌نموده‌اند و محکم‌الاتراکیب در برخورد با بدن در یک جهت تأثیرگذار هستند از مثال‌های دیگر محکم‌الاتراکیب معادن سبعه یا معادن یا فلزات هفت‌گانه می‌باشند که شامل طلا، نقره، مس، روی و آهن و مس و قلع می‌باشد. قدما اعتقاد داشتند که محکم‌الاتراکیب‌ها از ترکیب اولیه گوگرد و جیوه و رطوبت و برودت بوده‌اند که با تغییر درصد گوگرد و جیوه و درصد رطوبت و برودت اجسام معدنی فوق شکل گرفته‌اند.
غیر محکم‌الاتراکیب‌ها را به ترکیبات ناهمگون و ناپایدار مانند نمک و گوگرد می‌گفته‌اند در کتب ذهب را طلا و فضی را نقره و مس را نحاس و توتیا روی را دارصینی و آهن را حدید ذکر نموده‌اند.
ـ مرکب ‌القوا: دوائی نامیده می‌شود که مرکب از چند جوهر باشد که هریک از آن دارای مزاجی خاص بوده و هرکدام آشکارکننده مزاج دیگری باشد و پس از ترکیب در داخل شیء واحدی قرار گرفته یا به‌عبارتی این مرکب با پوشیدن یک لباس دارای صورتی است که آنها کاملاً با هم امتزاج پیدا نکرده‌اند و پس از وارد شدن به بدن کیفیات بدن بر آنها تأثیر گذارده و آنها را از هم جدا کرده و هرکدام را در محل لایق خود جذب می‌کند مانند شیر که در بدن به چربی و پنیر و آب تبدیل و هرکدام فعل خود را در محل خود انجام می‌دهد.
در بخش مراتب ادویه گفته شد که مرکب‌ القوا یا طبیعی است یا صناعی که طبیعی به‌دست خداوند سبحان خلق شده مانند گل سرخ یا گلاب که در برخورد با بدن به دو جزء سرد و گرم تبدیل می‌شود گرمی آن در سطح پوست می‌باشد یا به عبارتی پوست را تسخین می‌کند ولی در داخل بدن عملی متفاوت انجام می‌دهد و آن را تبرید (سرد) می‌کند.
ـ صناعی‌ها: ترکیباتی است که به‌دست بشر ساخته شده مانند تریاقات، جوارشات، معاجین، سفوفات، سنونات، ایارجات و آنها نیز دو گونه می‌باشند یا متوافقه‌ القوا یعنی فعل آنها در یک جهت و همگی در یک مزاج مشترک و یا متضاده القوا یعنی دارای قوای غیرمشابهه می‌باشند.
ـ ترکیبات صناعی موافقه القوا: مانند چهارشیر خنک و یا چهارگل خنک می‌باشند که در چهارتخم خنک که شامل گشنیز (سرد و خشک) کاهو (سرد و تر) خیار (سرد و تر) کاسنی (سرد و تر) پس از ورود به بدن تقریباً دارای یک فعل واحد می‌شوند.
ـ متضاده القوا: مانند معجون‌ها دارای مزاج‌های متفاوت جهت تأثیر متفاوت در یک ترکیب می‌باشند برای مثال در معاجین در کنار زنجبیل (گرم و خشک) دارچین (گرم و خشک) قدومه (گرم و خشک) خرفه (سرد و تر) در کنار هم قرار می‌گیرند و در برخورد با بدن هریک در محل لایق خود فعل انجام می‌دهند.
قابل ذکر است تأثیر داروهای مرکب القوا در بدن برخی به سرعت مانند تأثیر گل سرخ در لینت مزاج و برخی به آرامی و نیاز به زمان بیشتری دارد مانند تأثیر ایارج فیقرا که ساعت‌ها طول می‌کشد تا فعل خود را نشان داده و بلاغم را از اعماق بدن به سمت دستگاه گوارش هدایت نماید.
این تأثیر آرام به جهت ترکیب و درهم آمیختگی و لطافت و یا درهم فشردگی (کثافت) اجزاء می‌باشد.
کثافت به جسم درهم فشرده و یا جسمی که در بدن ایجاد درهم فشردگی نماید می‌گویند از مرکب القوا می‌توان به حجرالتیس، جدوار، گل سرخ، گلاب، و اکثر ادویه پادزهریه اشاره نمود و اکثر داروهای مقوی باه که این ادویه گاهاً درهم فشرده و برخی از این درهم فشردگی برخوردار نمی‌باشند مانند شقاقل، بهمنین، زنجبیل، جوز، بوزیدان، قولنجان، زراوند مدحرج و زراوند طویل که از فشردگی برخوردار نمی‌باشند در واقع به گفته حکما رطوبت فضیله بر رطوبت اصلیه غلبه دارد.
ـ رطوبت فضیله عبارت است از رطوبتی که در تمام اجزاء آن چیز به‌طور کلی ممتزج نگشته و به اندک زمانی بعضی از آن تحلیل می‌رود. جرم آنها از هم جدا می‌شود برخی به‌صورت عفونت و برخی به‌صورت کرم‌خوردگی و یا به‌صورت کرمی تبدیل شده و جرم آن را می‌خورد و رفته‌رفته آن را فانی می‌سازد مانند کرم‌خوردگی برخی از ادویه.
ـ رطوبت اصلیه: تری و رطوبت خلقی که در اعضاء بدن یا اعضاء یک جسم می‌باشد رطوبت اصلیه نامیده می‌شود.
در واقع رطوبت فضیله رطوبتی است که از آب کسب کرده و در مزاج مستقر نمی‌باشد و با باقی عناصر کاملاً امتزاج نیافته و این رطوبت نسبت به اجزا غریب و زائد و خارج از آن است هرچند که داخل جسم باشد.
اگر رطوبت فضیله بر رطوبت اصلیه غلبه پیدا کند جسم دچار پوسیدگی می‌شود. دوستان عطار و کسانی که با گیاهان خشک تماس دارند به این موضوع آگاه هستند که ادویه‌ای چون چوب چینی، قولنجان، موصلی سیاه، جوز و برخی دیگر ادویه دارای رطوبت فضیله، دچار کرم‌خوردگی و پوسیدگی آرام می‌شوند.
قابل ذکر است قرار دادن ادویه با رطوبت فضیله و بدون رطوبت فضیله در یک شرایط مکان و زمان و رطوبی. ادویه‌ای که دارای رطوبت فضیله هستند و بر رطوبت اصلی غلبه دارند از هم منشق شده در حالی‌که برای ادویه بدون رطوبت فضیله و غیرغالب بر رطوبت اصلیه این اتفاق نمی‌افتد.
زمانی‌که رطوبت فضیله بر اصلیه غلبه کند جسم دچار پوسیدگی شود از قوه آن کاسته شده و کمتر قابل مصرف می‌باشد.
محمدهادی عطارنژاد
منابع:
۱) عقیلی خراسانی/ قرابادین کبیر/ انتشارات محمودی
۲) حکیم مؤمن تنکابنی/ تحفه حکیم مؤمن/ انتشارات مصطفوی
۳) علی‌اکبر دهخدا/ لغت‌نامه دهخدا/ انتشارات دانشگاه تهران
منبع : فصلنامه عطارنامه