یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

گذر از دوران مارکوپولو


گذر از دوران مارکوپولو
سطح خانوادگی یعنی دوران قبل از مدرسه تا سطح پایان همواره یک فرایند اجتماعی است که از منظر یک درونداد، فرایند، برونداد و بازخوردهای آن همگی معنی پیدا می کنند. این امر حتی در فردی ترین آنها مانند پرورش معنویت و خلا قیت آموزش سواد نوشتن تا اجتماعی ترین آنها مانند خدمت به مردم و با دیدگاه جهانی همگی در جامعه معنا پیدا می کند. به همین سبب تمامی فرآیندهای آموزشی و پرورشی با قوانین اجتماعی هر جامعه ای به شدت در هم تنیده اند. نظام آموزشی کشورها نیز با تمامی اوضاع و احوال جامعه های ارتباطی دوسویه و به طور کلی در یک مجموعه پیچیده قرار دارد که مطالعه نظام های آموزشی آن جامعه را به مطالعه تک تک این زیر سیستم ها بی معنا و به ساده ترین شکل بی سر و ته می کند.
برای مثال بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی، منابع زیرزمینی، میراث فرهنگی و اجتماعی اعم و غیرمادی، نیروی انسانی، نوع حکومت، سابقه ثمری و مستعمراتی، جایگاه علمی و صنعتی در میان کشورهای جهان، پایگاه سیاسی در میان سایر ممالک، درآمد ناخالص و خالص ملی، سطح عمومی سواد و نرخ رشد جمعیت و بسیاری عوامل دیگر چطور می توان نظام های آموزشی آن ممالک را مورد مطالعه قرار داد. اینها وموارد بسیار زیاد دیگری از این دست هر یک نقش کوچک و بزرگی در شکل گیری یک نظام آموزشی در جامعه دارد. برای توضیح بیشتر این موضوع بد نیست به یک طبقه بندی سیاسی و اقتصادی اشاره شود و به اختصار درباره تاثیرات این نظام های پرورشی و آموزشی کشورها توضیحاتی داد.
● دسته بندی کشورها از جنبه سیاسی و اقتصادی:
تقسیم بندی کشورها از نظر اقتصادی خود تاریخچه ای دارد. رهبران در هر دوران به نحوی کشورها را تقسیم بندی می کردند. مبانی ملا ک پیشرفته بودن کشورها و مقایسه آنها با یکدیگر از مصرف زغال سنگ در هر کشور و زمانی دیگر رشد اقتصادی بود.
سالهاست که اصطلا ح کشورهای جهان سوم که یکی از ابزارهای مهم استعمارگران در استثمار است بر دسته عظیمی از کشورها سایه افکنده است. اما امروز با عنایت به شرایط جدید اقتصاد جهانی می توان کشورهای دنیا را در چهار دسته طبقه بندی کرد:
۱) کشورهایی که دارای اقتصاد دانش محور و صنعت مادر هستند و توان تولید دانش دارند.
۲) کشورهای مونتاژگر که از صنعت مادر بی بهره اند ولی دانسته اند صنعت را از کشورهای دسته اول وارد کنند.
۳) کشورهای تک محصول که از منابع طبیعی خود (اعم از مصرف ذخایر یا تولید یک محصول خاص) فعالیت اقتصادی می کنند.
۴) و بالا خره کشورهایی که در هیچیک از گروه های بالا نمی گنجند و بسیار فقیر و گرسنه هستند.
می توان به این تقسیم بندی از کشورها اشاره کرد:
۱) کشورهایی که اقتصاد دانش برابر آنها حاکم است.
۲) کشورهایی که اقتصاد آنها در آستانه دانش بر شدن است.
۳) کشورهایی که در حال حرکت به سوی اقتصاد دانش بر هستند.
۴) کشورهایی که با اقتصاد دانش بر فاصله دارند.
هر کدام از دو تقسیم بندی فوق، وقتی به نظام های آموزش عالی همین کشورها نگاه می کنیم، می بینیم کشورهای دسته اول که تافلر آنها را در دسته موج سوم قرار می دهد، نظام آموزش و پرورش آن تولید کننده دانش است. همچنین نظام آموزش عالی این کشورها توانسته سهم قابل ملا حظه ای از تولید دانش جهان را به خود اختصاص دهد. اگر به سیستم آموزشی دسته دوم خوب نگاه کنیم، می بینیم این سیستم هم مانند نظام اقتصادی این مونتاژگر است. تافلر در این باره نیز تاکید دارد کشورهای مونتاژگر ... در این کشورها مدارسی به شیوه کارخانه دائر است تا حدی که کاریکاتورهای نازلی از مدارس نخبگان خودشان دارند. نظام های آموزش و پرورش موج دوم سعی در تربیت انسان کارخانه ای دارند. این که در کارخانه فردی منظم، مرتب و بدون انگیزه خلا قیت. در این مدارس قرار نیست افراد، باهوش تربیت بشوند، همین اندازه که صدای زنگ شروع کار کارخانه را خوب بشنوند کافی است. اما کشورهای تک محصول که دارای شگردی خاص هستند. این کشورها یا سابقه مستعمرگی کهن را دارند، یا بدتر از آن تحت استعمار نو هستند.
کشورهای استعمارگر همان کشورهایی که مدام نگران دولت فخیمه شان در تمامی نقاط دنیا هستند به خوبی می دانند که اگر آموزش و پرورش و آموزش عالی در یک کشور متحول به مرحله بالندگی برسد، هرگز منافع دولتشان در آن جا تامین نخواهد شد. لذا این کشورها همواره باید در آموزش و پرورش و آموزش عالی دچار ضعف و نقصان باشند و تنها محصولا ت اقتصادی یا منابع خود را به ارزش برسانند. تجربه همه کشورهای نفت خیز به جز ایالا ت متحده که معمولا خود وارد کننده فرآورده های نفتی است، برزیل بزرگ ترین تولید کننده قهوه و مقروض ترین کشور دنیا، الجزایر بزرگ ترین تولید کننده انگور که محصولا تش تنها به فرانسه به عنوان بزرگ ترین تولید کننده شراب جهان صادر می شود و کشورهای دیگر این واقعیت را برای ما روشن می کند دستی در کار است تا این کشورها به آموزش و پرورش و مدارس عالی و به دنبال آن به فناوری استفاده از محصولا ت خود نرسند. درباره گروه چهارم کشورها که قبل از آموزش و پرورش سیر کردن شکم گرسنگان خود را دارند صحبتی نمی توان کرد.
به نظر می رسد مطالعه نظام آموزش و پرورش هر کشور به مسائل مختلف آن نگاه کند و اگر قرار است کاری همانند انجام شود و به نتیجه ای مانند الگوبرداری منجر گردد، الگوی همه جنبه های آن دو جامعه به خوبی شناخته شوند. مطلب فوق سابقه استعمار یا نوع اقتصاد مورد بحث قرار گرفت.
در این جا یک زنجیره از اهداف را دنبال می کنیم، اول آن که نظام تطبیقی را می شناسیم برای آن که یک بهترین روش را ارائه نماییم. دیگر این که بهترین روش مطالعه را تطبیقی کنیم تا مطالعه و مقایسه ای مناسب داشته باشیم و این که در سایه مطالعات تطبیقی، نظام های آموزشی هزینه ای کمتر از تجربیات سایر کشورها ارتقا دهیم. در این جا که هدف از بررسی متدهای مطالعات تطبیقی اتخاذ روش های مناسب از میان تمامی روش ها برای مطالعه است و با مطالبی که گفته شد باید به دنبال این باشیم که از شیوه هایی که تاکنون برای مطالعات تطبیقی نظام های پرورش و آموزش عالی به کار گرفته شده اند، کدام یک همه جانبه به مقایسه پرداخته است؟ این انتخاب به این دلیل برای ما حائز اهمیت است، اول آن که اگر الگوی کاملی وجود دارد، آن را به کار بگیریم و دیگر این که اگر الگوی کاملی تاکنون مورد استفاده قرار نگرفته است، خود آیا می توان الگویی را طراحی کنیم و در مطالعات خود از آن بهره ببریم یا خیر؟
● مطالعات تطبیقی:
نگاهی اجمالی به کتاب های موجود در زمینه مطالعات به خوبی روشن می شود برخلا ف بسیاری از مفاهیم انسانی که به سختی درباره آنها اتفاق نظری را می توان یافت، تاریخ تحول مطالعات تطبیقی و انواع روش های آن از گذشته تا به حال در بیشتر نسخه های نوشته شده کمابیش یکسان است. دکتر علی چاماسبی سیر تحول در زمینه آموزش و پرورش تطبیقی در دهه اخیر را به چهار دسته به شرح زیر تقسیم می کند:
۱) مرحله تکوینی:
این مرحله با انتشار «اسکیس» اثر مشهور «ژولین دوپای» آغاز می شود. عوامل اساسی زمینه ساختار مطالعات مقایسه ای مربوط به آموزش و پرورش و اصول مرتبط با روش های آن به وجود میآید. دستاوردهای دوره مذکور اکثرا ارزش خود را تا زمان ما حفظ کرده اند.
۲) مرحله پژوهشی:
از سال ۱۸۳۰ تا ۱۹۱۴ به طول انجامید و پژوهشگران در زمینه نظام های آموزشی مختلف به تطبیق پرداختند. در حقیقت گزارش های آنان پایه و مبنای برنامه ریزی شده سیستم های آموزش را به وجود آورد.
۳) مرحله سیستم های تئوریک: از ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ طول کشید. نمونه آثار این دوره کتاب های اشنایدر، هانس و دیگران است.
۴) مرحله آینده نگری:
بعد از جنگ جهانی دوم، مطالعات تطبیقی و مقایسه ای به سوی نوعی آینده نگری گرایش داشت. در صورتی که پژوهشگران قبل از آن دیدگاه های تاریخی را مورد نظر داشتند. تحول تاریخی آموزش و پرورش تطبیقی در پنج دوره به صورت زیر مورد بررسی قرار می گیرد:
▪ اول: نقل مشاهدات سیاحان و شرح خاطرات سیاحان و جهانگردان
▪ دوم: اقتباس و الگو قرار دادن جنبه های آموزش و پرورش به وسیله کشور دیگر
▪ سوم: دوره همکاری های فرهنگی بین کشورهای جهان و رسیدن به خیر و سعادت جامعه
▪ چهارم: توجه به نظام آموزش و پرورش به عنوان نهادی که نمی تواند بدون نفوذ فرهنگی- سیاسی- جامعه اش فعالیت نماید.
▪ پنجم: دوره استفاده از روش های علمی معمول در علوم دینی برای آموزش و پرورش تطبیقی
● پیشینه تحقیق:
قسمت گزیده ای از فرازهای مهم هر یک از دوره ها و روش های حاکم بر هر یک از دوره ها را مرور می کنیم. در این جا سعی بر این است که این دوره ها و روش ها نیز با هم مقایسه شوند.
▪ اول : نقل مشاهدات و شرح خاطرات سیاحان و جهانگردان:
مهمترین مطالعات در زمینه تعلیم و تربیت مقایسه ای را می توان از آثار سفرنامه ها و گزارش های سیاحان وجهانگردان گذشته به دست آورد. قدیمی ترین مطالعات در این زمینه را می توان در نوشته های گزنفون یونانی که عبارتند از تربیت و حقوق در ایران باستان و سیرت کورش یافت. وی در یافته هایش به شرح در مورد تربیت جوانان ایرانی پرداخته است ارتباط تعلیم و تربیت افراد با مشاغل و شان و مقام آنان سخن گفته است. البته روش گزنفون به شیوه ای بوده است که از این لحاظ بسیاری به این روش او خرده گرفته اند، زیرا او با این شیوه تنها با مشاهده یکی از شهرهای بزرگ ایران به اظهار نظر پرداخته و همچنین نظر خود را نیز اعمال نموده است.
▪ دوم: اقتباس و الگو قراردادن جنبه های آموزش و پرورش کشوری به وسیله کشور دیگر:
در قرن هجدهم، پطر کبیر، امپراتور روسیه سعی کرد تا نظام از هم پاشیده روسیه را به صورت کشوری مترقی و همانند کشورهای اروپای غربی در آورد و بدین منظور تعدادی را به هلند و انگلستان برای دست یابی به رموز موفقیت فرستاد، پس از بازگشت این گروه و دادن گزارش، دستور داد تا مدارس برای آموزش دریانوردی و تدریس مربوط به آن در روسیه بنا گردد.
وجود این مدارس عامل ترقی تجارت و صنعت این ممالک است. حتی از معلمان آنان برای تدریس این مدارس دعوت نمودند.
این سیاست تنها مختص به روسیه نبوده است، بلکه در قرن نوزدهم براساس شواهد موجود، سایر ممالک از آمریکا و ژاپن همین کار را انجام می داده اند.
ژولین دوپای محققی است که برای اولین بار در ایران به مطالعات تطبیقی دست می زند و این مطالعات را به عنوان فرایند علمی دنبال می کند.
بعد از «ژولین» یکی دیگر از محققان فرانسوی به نام «کوزن» استاد فلسفه دانشگاه «سوربن» که بعدها وزیر آموزش و پرورش فرانسه شد به مطالعه در مورد زندگی مردم پرداخت. او مطالعاتی در زمینه امور اداری و سازمان آموزش و پرورش، نقش والدین و حوزه های محلی در آموزش و نوجوانان، محتوای برنامه های آموزشی، تربیت، انتصاب حقوق معلمان پرداخت و نتایج مطالعات خود را در اختیار آنها قرار داد که این خود راهنما و خط مشی وزارت آموزش و پرورش فرانسه در سال ۱۸۳۱ گشت. به قول یکی از مسوولا ن آموزش و پرورش تطبیقی به نام «نایت» قانون «گی» براساس آن سیستم آموزش ابتدایی فرانسه مورد استفاده قرار گرفت.
کتاب های کوزن علا وه بر فرانسه به زبان های دیگر نیز ترجمه و مورد استفاده ممالک دیگر از جمله آمریکا قرار گرفت. مطالعات در این زمینه در قرن نوزدهم به منظور اهداف مشیتی و در راستای آن بوده است. از این نظر می توان کوزن را نماینده و بانی مطالعات این دوره دانست.
اگر بخواهیم دلا یل عدم اثر بخشی مطالعات را تحلیل کنیم به موارد زیر بر می خوریم. این محورها موجب شده اند که کار تطبیقی در آن زمان به لحاظ علمی در درجه علمی اعتبار قرار نگیرد. این محورها به شرح زیر می باشند:
ـ اولا : مطالعه بدون طرح قبلی بوده و فقط آن چه در دسترس بوده است مشاهده و تفسیر می شده است.
ـ ثانیا: مطالعات به صورت غیر سیستماتیک ارائه شده اند.
ـ ثالثا: به علت محدودیت و ناکافی بودن منابع مورد استفاده نتایج به دست آمده به مقیاس کلی تر امکان پذیر نبوده است.
ـ رابعا: آن زمان اصطلا حات علمی تعریف شده که در میان کشورهای مورد مقایسه معنای مشترک داشته باشند.
▪ سوم: همکاری های فرهنگی میان کشورهای جهان برای رسیدن به خیر و سعادت جامعه:
دوره دانشمندان بشر دوستانه و «انترناسیونالیستی» به مطالعات و پژوهش های تطبیقی داده بودند. افکار زمینه تاسیس یک سازمان بین المللی تعلیم و تربیت و ماهنامه کنفرانس ها، جامه عمل به خود پوشاند. «مول کن بوئر» وکیل آلمانی، مجله آموزش و پرورش را منتشر کرد و «انجمن بین المللی تعلیم و تربیت» را که آیش جهانی و برقراری تفاهم است، بنیان نهاد. «ادوارد» انتشار بیوگرافی سه ماهه آموزش و پرورش و تدوین برای دفتر بین المللی تعلیم و تربیت اقدام موثر «فرانسیس که مه نی» مجارستانی، طرح کمک به انجمن مراجع دولتی و غیر دولتی را پیشنهاد کرد.
▪ چهارم: توجه به نظام آموزش و پرورش به عنوان اجتماعی که نمی تواند بدون نفوذ فرهنگی - سیاسی و اقتصادی جامعه اش فعالیت نمایند:
مقاله ای کوتاه توسط مایکل سدلر در سال ۱۹۰۰ فصل جدیدی بر روی مطالعات آموزش و پرورش تطبیقی گشود. در این فصل آموزش و پرورش را زاده یک سری عوامل و نیروهای علمی و تاریخی قابل تشخیص می داند. او معتقد است بررسی مدارس به عنوان نهاد اجتماعی بدون در نظر گرفتن مسائل دیگر اجتماعی، امری است غیر ممکن.
اگر محققی اساس را بدون در نظر گرفتن نیروها و عامل موثر در آن مورد توجه قرار دهد و به مجموعه عوامل فرهنگی و محیط حاکم بر جامعه توجهی نداشته باشد تحقیقش اعتبار علمی لا زم را ندارد.
سدلر در گزارشی به وزارت آموزش و پرورش انگلستان با عنوان «آشفتگی تعلیمات متوسط در جاهای دیگر» از عمل مستقیم اقتباس فرهنگی سخن گفته است.
▪ پنجم: دوره استفاده از روش های علمی و معمول اجتماعی برای آموزش و پرورش تطبیقی:
دانشمندان در این دوره با اعتقاد بر این که نظام یا دستگاه پرورش، یک نهاد اجتماعی است و برای مطالعه آن باید شیوه ای که در مطالعات سایر نهادهای موجود به کار می رود بهره گرفت اقدام به بهره برداری از تجربه توفیقی معمول در علوم اجتماعی از جمله علوم سیاست، مناسبی و اقتصادی نمودند. بدین وسیله، مطالعات آموزش تطبیقی وارد مرحله جدیدی شد که می توان آن را دوره ششم نامید. از ویژگی های مطالعات این دوره استفاده از مطالعه تجربی و به کار بردن روش های آماری و در سود گرفتن از روش استقرایی در رد یا قبول فرضیه است.
روش های موردی و ابداعی تحقیق در مطالعات تطبیقی موردهای پنجگانه:
از نوشته های فوق برمی آید روش های تحقیق در دوره مختلف سیر تحول و تکامل دانش آموزش و پرورش تطبیقی به زمان و تفکر حاکم بر مقایسه، با هم متفاوت بوده اند. با توجه به مطالعات تطبیقی دیدیم که در دوره اول تنها نقل قول آثار به جای مانده از نوشته های ایشان را مبنای مطالعات تطبیقی می خوانند.
ناگفته پیداست که مارکوپولو عالم تعلیم و تربیت نبوده. اما بسیاری مطالب در نوشته آن هست که گاه اشاره هایی هم در زمینه هایی به عنوان یکی از مظاهر اجتماعی جوامعی که پای بشر به آنها رسیده بوده مورد توجه قرار گرفته است. لذا در این مورد که روش های مقایسه آموزشی و پرورشی مورد تایید است و این روش ها جنبه علمی و هدفمندی بیشتری دارند نمی تواند مورد عنایت قرار گیرد.
در دوره دوم به طور موردی می توان اشاره نمود که یکی از مفسرین مطالعات در زمینه آموزش و پرورش تطبیقی در این «مارک آنتوان ژولین دوپاری» با عنوان تدبیر و نقطه نظر خدماتی در آموزش و پرورش تطبیقی است. او برای جمع بندی از مدارس و آموزشگاه های ایتالیا، آلمان و از پرسشنامه ای با ۱۴۶ سوال استفاده کرده است. این پرسشنامه در زمینه سن مدرسه رفتن و شیوه مطالعه بود. او معتقد بود که ابتدا باید وسیله ای ابداع کرد تا به کمک آن بتوان اطلا عات لا زم را جمع آوری کرد.
در دوره سوم نیز به فعالیت های موردی برخورد می کنیم که می توان این فعالیت ها را در دسته پژوهش های کاملا هدفمند قرار داد، اما نمی توانیم از این موارد به روش های رایج در یک برهه زمانی یاد کنیم.
آنتریوز از تمامی دانشجویان تعلیم و تربیت در جهان خواست که به ترجمه و انتشار اطلا عات واقعی در مورد آموزش و پرورش کشورشان بپردازند. به طور کلی مطالعات و دورنمای این دوره را که تا اواخر جنگ جهانی اول از انسجام برخوردار نبوده است به چهار دوره می توان تقسیم کرد:
▪ اول: مطالعات و تحقیقاتی که جنبه جهان شمولی داشت و کشورهای جهان را در بر می گرفت. از تالیفات این دوره از نوشته های پل مونرو نام برد که همه مطالعات خود را در کتب دوجلدی به نام رساله ای در تعلیم و تربیت تطبیقی نموده است.
▪ دوم: مطالعات تطبیقی در این دوره منحصر به انتشار آمار کمکی جنبه های مختلف آموزش و پرورش ممالک دیگر می باشد. آمار و اطلا عات منتشر شده به مانند نبود نظام جمع آوری اطلا عات، تعصب های گزارش اصطلا ح شناسی تخصصی از اعتبار کافی برخوردار نبودند.
▪ سوم: مطالعات این دوره مربوط به تحقیقات و مطالعاتی بود که به یاری آمار و اطلا عات جمع آوری شده به وسیله آژانس های بین المللی از جمله دفتر بین المللی تعلیم و تربیت یونسکو انجام گرفته است.
▪ دوره چهارم را با ویژگی کارهای ایساک کندل دنبال می کند. ایساک کندل که به پدر دانش تعلیم و تربیت تطبیقی معروف است، معتقد است که مقایسه نظام های آموزشی به طریقی می تواند صورت گیرد و استفاده از نوع شیوه تحقیق و استفاده از آن بستگی به هدف دارد. مثلا ممکن است هدف، بررسی این باشد که در این صورت مواردی چون: جمع کل هزینه، هزینه سرانه محصل، تعداد آموزشگاه ها، تعداد دانش آموزان به معلم، افت تحصیلی و... مطرح می شود.
قبل از توضیح روش های استاندارد الگوهای مقایسه در آموزش و پرورش تطبیقی در دوره پنجم به کارهای بردی اشاره کرد. یکی از برجسته ترین پژوهشگران این دوره «جرج زی» لهستانی است.
این دانشمند در مقاله ای با عنوان «روش های آموزش و پرورش تطبیقی» اولین افرادی که به نحوی در تدریس یا تحقیق تعلیم و تربیت مشغول هستند را شناخت روش ها و گزینش شیوه ای می داند و معتقد است که پژوهش باید بر مبنای نقشه سنجیده باشد که ۴ مرحله دارد.
مرحله توصیفی که در این مرحله پژوهنده باید به توصیف ایده های به دست آمده از طریق تحقیق بپردازد. به طور خلاصه این مرحله یادداشت برداری از پدیده ها و مشاهدات برای نقادی در مرحله بعدی است.
مرحله تفسیر، این مرحله شامل بررسی اطلاعاتی است که در مرحله اول پژوهشگر به توصیف آن پرداخته است. تحلیل اطلاعات باید مبتنی بر اصول و شیوه های مرسوم علوم اجتماعی باشد.
مرحله همجواری، در این مرحله اطلاعاتی که از مرحله دو به دست آمده طبقه بندی می شود و کنار هم قرار می گیرند و چارچوبی برای مرحله بعدی یعنی مقایسه شباهت ها و تفاوت ها فراهم می کند. به عقیده بردی پژوهنده می تواند به فرضیه تحقیقی خود دست یابد.
مرحله مقایسه، در این مرحله مساله تحقیق به طور دقیق و با توجه به جزئیات در زمینه تشابهات و تفاوت ها بررسی و مقایسه می شود و رد یا قبول فرضیه تحقیق در مرحله امکان پذیر می باشد.
● روش های مطالعه:
▪ روش های استاندارد در مطالعات تطبیقی:
پایه های تئوریکی مطالعات و بررسی های مقایسه زمینه آموزش و پرورش تطبیقی امری روشن و بدیهی است بعضی از مولفین به جنبه های تئوریک اهمیت بیشتری می دهند و برخی دیگر شناخت روش ها را مقدم دانسته اند. در سال های اخیر روش های مطالعاتی زیادی در زمینه مورد پیشنهاد شده است:
۱) روش های آماری:
تحقیقاتی است که در آنها از روش های آماری در حد اساسی استفاده شده است، مانند روش های ژولین و یکی از معایب روش های آماری پراکندگی آمارها و از آنها به منظورهای تبلیغاتی است که با پیشرفت در این روش این مشکل به تدریج کم می شود.
با وجود نقایص مذکور در روش های آماری مشکلات آن حل شدنی است و آموزش و پرورش تطبیقی ناگزیر است از شکل های مختلف و در حد امکان استفاده کند.
۲) روش های انتزاعی یا مطلق:
روش های مطلق در زمینه آموزش و پرورش تطبیقی در این است که از شیوه هایی که تاکید آنها بر مقایسه و آموزش بوده و از هرگونه تعبیر تئوریکی دوری می جوید، مانند روش هایی که بردی و هیلکر به کار برده اند. فرانک هیلکر هم برای روش های مقایسه ای چهار مرحله به شرح زیر در نظر گرفته است:
الف) تالیف
ب) تعبیر
ج) تطبیق یا همجواری
د) مقایسه
۳) روش های مبتنی بر سایر نظام های مطالعاتی:
روش های اخیر روش های مقایسه ای مبتنی بر سایر نظام مطالعاتی مانند جامعه شناسی، روان شناسی اجتماعی، مردم شناسی فرهنگی و غیره پیشنهاد شده است که در این جا تنها روش جامعه شناسی را مطالعه می کنیم.
▪ روش های جامعه شناسی:
هریس و سدلر در آموزش به روش جامعه شناسی اشاره کرده اند. این دو در روش نظام آموزشی اقتباس از فرهنگ های بیگانه را لازم می دانند. خود را به نوعی وسیله پیش بینی با یک سری نظریه می دانستند که به کمک آنها بتوانند رویدادها را پیش بینی کنند. وی رابطه نزدیک بین جهات مختلف زندگی هر کشور و نظام اجتماعی را می شناخت.
وی می نویسد: تردیدی نیست که هر اجتماعی انضباط و نوعی موضوع و مجرای آموزش و پرورش بوده است تا به وسیله آن فرزندان جامعه را بر پایه عادات و مطابق با قوانین خود آموزش دهد و بپروراند.
از دانشمندان در قرن اخیر بنیادهای تاریخی واجتماعی نظام های گوناگون آموزش و پرورش بر آنها استوار است. با هدف ها و برنامه های معمول کشورهای مربوط می توان به اهمیت نقش تحولا ت تاریخی و مقتضیات جغرافیایی که علمای آموزش و پروش تطبیقی در قرن اخیر استفاده کرد.
۴) روش مجاورتی:
روش اطلا عات جمعآوری شده که به روش مطالعات مناسبی تفسیر شده اند، طبقه بندی گشته و در جدول مجاور هم قرار می گیرد تا تشابهات و تفاوت های آن شود و برای مرحله بعد آماده گردد.
۵) روش های طبقه بندی شده:
طبقه بندی مسائل علا قه مند است و مسائل مورد چنانچه طبقه بندی شده باشد برای فهم بشر آسانتر می شود. بنابراین برای مقایسه ودرک بهتر تفاوت ها باید هر یک مورد بررسی در آموزش و پرورش جامعه مورد نظر را می کرد تا تحلیل و نتیجه گیری آسانتر و بهتر باشد. مثلا می توان از نظر فلسفه اجتماعی و آموزشی با دیدگاه اساسی ملت ها و غیر طبقه بندی کرد.
● نتیجه گیری:
دیجیتال، الکترونیک و فن آوری اطلا عات (T.I); تمامی آن هایی که تا به این جا از آن ها صحبت شد روش هایی هستند که در زمانی قبل از ظهور شبکه های اطلا عاتی در جهان مرسوم بوده اند. امروزه به مدد فناوری اطلا عات، هر مدرسه یا دانشگاهی برای خود دارای یک قانون مستقل است و هر کس در هر زمانی از شبانه روز با سرعتی باور نکردنی حتی از خانه خود می تواند به اطلا عات مرکز آموزش در جای دیگری از جهان دسترسی داشته، دیگر نقش سیاحانی مانند مارکوپولو به غایت کمرنگ می نماید.
امروزه مطالعات تطبیقی به جای روش های آنی و زمان بر گذشته می تواند در کسری از ثانیه انجام گیرد. اما همان طور که امکانات روزبه روز توسعه می یابد، یقینا تغییرات هم افزون شده اند.
نویسنده : هلن جلا لی
منبع : روزنامه مردم سالاری