شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
خیانت تاکتیکی ارتشبد
از دوران جوانی و در دانشكده افسری با ولیعهد یار و دمخور شد و همین باعث گردید كه در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی مدارج ترقی را بهسرعت طی كند و از ستواندومی پیاده به ریاست بزرگ ارتشداران و بعد از آن به عضویت در شورای سلطنت درآید. قرهباغی بهخاطر اعلام بیطرفی ارتش در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی، به یك چهره سوالبرانگیز تاریخی مبدل گشت و با خائن قلمدادشدن او از سوی سلطنتطلبان، بر این ابهام افزوده شد، اما باید نگاهی دقیقتر به جزئیات تاریخ انقلاب اسلامی انداخت تاحقیقت روشن گردد. بهنظر میآید حضور ژنرال هایزر (معاون فرمانده نیروهای امریكایی مستقر در اروپا) در كنار قرهباغی و نقش او در ارتقائات او تا عضویت در شورای سلطنت، میتواند مورد تامل قرار گیرد. هرچند هایزر نیز بعد از پیروزی انقلاب او را خیانتكار دانست اما مقاومت قرهباغی تا روز قبل از بیستودوم بهمن سال ۱۳۵۷ برای حفظ سلطنت، سركوب مخالفان از سوی او، اختفای بیش از یكسال در تهران، فرار و پیوستن به عناصر گریخته از ایران و سرانجام ملاقات با رضا پهلوی و سایر مخالفان انقلاب، احتمالات و چراهای دیگری را در مورد او مطرح میكند. حتی طولكشیدن اختفای او در ایران برای چهاردهماه بیمعنی نیست؛ چراكه او نیز میتوانست زودتر از این موعد كشور را ترك كند. شاید حضور او در ایران برای طرحهای براندازانه امریكا در ایران ضروری بود. قضاوت دراینباره را باید به تاریخ و پژوهشهای مفصل و دقیقتر سپرد. نوشتار زیر با لحاظ این سوالات، به معرفی قرهباغی میپردازد.
عباسكریم قرهباغی، فرزند كریم، در روز دهم آبانماه ۱۲۹۷.ش[i] در كوچه قرهباغیهای تبریز متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی برای گذراندن دوره متوسطه وارد دبیرستان رشدیه تبریز شد اما در سال ۱۳۱۳ دبیرستان مزبور را رها كرد و به دبیرستان نظام تبریز وارد شد. او در سال ۱۳۱۵ فارغالتحصیل گردید.[ii]
قرهباغی در مهرماه ۱۳۱۵ وارد دانشكده افسری شد.[iii] ورود او به دانشكده افسری، با دوره ولیعهدی محمدرضا پهلوی مصادف بود. وی كه به اتفاق حسین فردوست، علی قوام و فتحالله مینباشیان در دسته ولیعهد بود، به سمت منشی مخصوص ولیعهد انتخاب شد.[iv]
خدمت نظامی قرهباغی از مهرماه ۱۳۱۷ با درجه ستواندومی در هنگ پیاده پهلوی لشكر یكم آغاز شد. وی تا شهریور ۱۳۲۰ عهدهدار فرماندهی گروهان مسلسل ضدهوایی در این هنگ بود.[v] قرهباغی در سال ۱۳۲۱ به منظور تشكیل سازمان گارد سلطنتی به یگان مزبور منتقل شد. وی در حین خدمت در گارد سلطنتی، دوره حقوق دانشگاه تهران را طی كرد و در خردادماه ۱۳۲۴ به اخذ درجه لیسانس نائل گردید. در سال ۱۳۲۸ فرماندهی مامورین انتظامات جهت تشكیل مجلس موسسان در كاخ دادگستری به قرهباغی واگذار گردید.[vi]
در سال ۱۳۲۹ كه حسین فردوست از سوی شاه ماموریت یافت گارد جاویدان را برای محافظت از كاخهای سلطنتی تشكیل دهد، قرهباغی به معاونت وی برگزیده شد. قرهباغی تلاش زیادی برای تشكیل و سپس انتخاب افراد گارد جاویدان انجام داد. بدینترتیب مدتی نیز فرماندهی گارد جاویدان به وی واگذار گردید.[vii]
مدتی بعد قرهباغی برای طی دوره عالی رسته پیاده، عازم كشور فرانسه گردید و همزمان در دانشگاه پاریس دوره دكترای حقوق را در سال ۱۳۳۳ به پایان رسانید. او پس از مراجعت به ایران در دایره عملیات ركن سوم ستاد ارتش به خدمت مشغول شد.[viii]
قرهباغی در ۱۳۳۴ مجددا عازم فرانسه گردید تا در دانشگاه جنگ فرانسه دوره عالی را طی كند. ازاینرو در سال ۱۳۳۵ دوره نهم ستاد دانشگاه جنگ، ۱۳۳۹ دوره عالی نیروهای مشترك و در ۱۳۴۰ دیپلم عالی دانشگاه جنگ فرانسه را به پایان رسانید.[ix]
وی در اول مهرماه ۱۳۴۰ به درجه سرتیپی ارتقاء یافت و در دوازدهم اسفندماه ۱۳۴۱ به سمت فرماندهی دانشگاه نظامی منصوب شد.[x] وی همزمان اداره دانشكده نظامی رستههای مختلف ارتش را نیز بر عهده داشت.[xi] او با حفظ سمت، در سال ۱۳۴۲ فرماندهی درجهداران دوره سپاهدانش، فرماندهی خط سیر مسافرت پادشاه دانمارك به ایران و فرماندهی خط سیر مسافرت رئیسجمهور هند به ایران را برعهده داشت.[xii]
قرهباغی در سال ۱۳۴۳ به ریاست دادگاه تجدیدنظر ویژه دادرسی ارتش منصوب گردید. دادگاه مزبور كه جهت تجدیدنظر در پرونده آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان، دكتر سحابی و عدهای از افراد منسوب به نهضت آزادی تشكیل شده بود،[xiii] سرانجام پس از پانزده جلسه رسیدگی به پرونده مزبور، رای دادگاه بدوی را تایید كرد و محاكمهشوندگان به حبسهای طولانی محكوم گردیدند.[xiv]
قرهباغی در مرداد ۱۳۴۳ به فرماندهی لشكر پیاده گرگان و در شهریورماه ۱۳۴۶ به فرماندهی لشكر یك گارد منصوب گردید و در مهرماه ۱۳۴۷ به ریاست ستاد نیروی زمینی منصوب شد.[xv] او در بیستم اسفندماه همان سال به درجه سپهبدی ارتقا یافت.[xvi]
قرهباغی از مهرماه ۱۳۴۷ تا اردیبهشت ۱۳۵۱ ریاست ستاد نیروی زمینی و از اردیبهشت ۱۳۵۱ تا مرداد ۱۳۵۲ جانشینی فرمانده نیروی زمینی را عهدهدار گردید. اما به دلیل اختلافی كه با اویسی، فرمانده نیروی زمینی، پیدا كرد، با تلاش اویسی از سمت خود عزل و به فرماندهی سپاه غرب در كرمانشاه منصوب شد. مدتی بعد، با تحریكات اویسی، وی از سمت خود بركنار شد و منتظر خدمت گردید، اما با دخالت فردوست توانست از این مهلكه رهایی یابد.[xvii]
قرهباغی در دوازدهم اردیبهشتماه ۱۳۵۳ به سمت فرماندهی ژاندارمری كشور منصوب شد.[xviii] وی با توجه به دیدارهای متعددی كه با شاه انجام میداد، بیشازپیش به وی نزدیك شد.[xix]
در جریان برگزاری بازیهای آسیایی ۱۳۵۳ تهران، قرهباغی نقش عمدهای در تامین امنیت بازیها ایفا كرد و با استخدام تعدادی از افراد آموزشدیده نیروی پایداری، آنان را به حفاظت از نقاط حساس واداشت.[xx] فعالیتهای وی در این مدت موجب گردید وی پس از خاتمه بازیها مورد توجه خاص شاه قرار گیرد[xxi] و در اول شهریورماه ۱۳۵۴ به درجه ارتشبدی ارتقا یابد.[xxii]
قرهباغی در مدت تصدی فرماندهی ژاندارمری (از سیزدهم اردیبهشت ۱۳۵۳ تا چهاردهم شهریور ۱۳۵۷) تلاش زیادی برای استخدام و آموزش افراد برای تشكیل نیروی پایداری مقاومت انجام داد. بدینترتیب عده زیادی ــ از جمله امیرعباس هویدا (نخستوزیر)، وزراء و... ــ به عضویت افتخاری این نیرو درآمدند.[xxiii] از جمله دیگر اقدامات وی در این مدت، تشكیل دورههای آموزش مقدماتی و عالی رسته پیاده ژاندارمری و فرماندهی ستاد بود كه به فرمان شاه در مهرماه ۱۳۵۴ آغاز گردید. اقدامات مزبور موجب جلب نظر شاه گردید تا وی را به نشانهای درجه یك عدالت در بیستویكم مهرماه ۱۳۵۵ و درجه اول همایون در چهارم آبانماه ۱۳۵۵ مفتخر سازد.[xxiv]
● اقدامات قرهباغی در جریان انقلاب
با شدتگرفتن مبارزات مردم در سال ۱۳۵۶ علیه رژیم پهلوی، قرهباغی در سمت فرماندهی ژاندارمری جهت سركوب و كنترل اغتشاشات دست به اقداماتی زد. وی نخست با تهیه و اجرای طرح تامین شهرهایی كه در آن اعتراضات علیه رژیم بارزتر بود، به سركوب مخالفین پرداخت و دستورالعملهای متعددی بدینمنظور به یگانهای مختلف ابلاغ كرد.[xxv] او همچنین با فعالساختن نیروی پایداری مقاومت، آنان را به یاری یگانهای ژاندارمری اعزام داشت.[xxvi]
بهدنبال این دستورات، فرماندهان نواحی مختلف ژاندارمری كشور برای اقدام به عمل دست به كار شدند و با فراخواندن و آموزش نیروهای پایداری، عملیات سركوب و دستگیری مخالفان شدت گرفت.[xxvii]
یكی از طرحهای مقابله با انقلابیون، اعزام یگانهای ژاندارمری به منظور حمایت از شهربانیها بود. نیروهای شهربانی كه توان مقابله با نیروهای مخالفان را نداشتند، از ژاندارمری درخواست نیروی پشتیبانی كرده بودند. لذا طی فرمانی، شاه از قرهباغی خواست تا یگانهای پشتیبانی را در اختیار شهربانیها قرار دهد. ازاینرو از تاریخ بیستوپنجم فروردین تا بیستوسوم اردیبهشت سال ۱۳۵۷، از نواحی ژاندارمری، پنج گروهان، بیستوچهار دسته ضربت و هفت نفربر زرهی به شهربانیهای اصفهان، یزد، بافق، اردكان، تبریز، كاشان، خمین، قم، كرج، اهواز، بهبهان، شیراز، كازرون، فسا، داراب، جهرم، لار، فیروزآباد، شاهآباد غرب، كرمان، مشهد، بابل، بابلسر و خرمآباد اعزام شدند.[xxviii]
قرهباغی در بیستوهفتم اردیبهشتماه ۱۳۵۷ طی دستورالعملی به فرماندهی نواحی پانزدهگانه و هنگ مستقل بوشهر، نحوه برخورد با دستگیرشدگان به اتهام جرایم ضدامنیتی و خرابكاری را ابلاغ داشت. در این دستورالعمل تخریب و ایجاد آتشسوزی اماكن، موسسات دولتی و منازل مقامات، فعالیتهای كمونیستی، اقدامات تروریستی، شعارهای ضد مقام سلطنت، ایجاد تزلزل در روحیه پرسنل نیروهای مسلح، فعالیتهای تجزیهطلبانه، فعالیتهای روحانیون مخالف رژیم، از جمله موارد فعالیتهای ضدامنیتی و خرابكاری محسوب میشدند.[xxix]قرهباغی برای شدتبخشیدن به عملیات مقابله با مخالفان، دستور داد كمیسیونی برای بررسی لوازم و ابزار كنترل اغتشاشات تشكیل شود. این كمیسیون كه در بیستویكم اردیبهشت سال ۱۳۵۷ تشكیل گردید، مقرر كرد برای مقابله با مخالفان و كنترل اغتشاشات، تعداد زیادی جلیقه ضدگلوله، كلاهخود محافظ، نارنجك اشكآور، دستگاههای پخش گاز اشكآور، تفنگ شكاری، باتوم، سپر و محافظ ضدگاز تهیه گردد.[xxx] همچنین در ادامه پشتیبانی یگانهای ژاندارمری از شهربانیها، به منظور پیشگیری از اغتشاش احتمالی در شهر نهاوند دسته سازمانی ضربت همدان به این شهر اعزام شد و نیز دو دسته از پرسنل ژاندارمری هنگ شیراز برای كنترل دانشجویان دانشگاه شیراز در اختیار شهربانی شیراز قرار گرفتند. یگانهای دیگری نیز، مجهز به نفربرهای زرهی، به شهربانیهای مشهد، خمین و تایباد فرستاده شدند.[xxxi]
با فرارسیدن پانزدهم خرداد سال ۱۳۵۷، رژیم شاه برای مقابله با اقدامات انقلابیون در سالگرد پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ اقداماتی برای ممانعت از تظاهرات و سایر فعالیتهای آنان بهعمل آوردند. ازاینرو قرهباغی به منظور مقابله با هرگونه رویداد در حوزه استحفاظی ژاندارمری و پشتیبانی شهربانی، فرمان آمادهباش به فرماندهان نواحی اعلام كرد. همچنین با ارسال یك بخشنامه سری تحت عنوان «دستورالعمل پانزدهم خرداد ۲۵۳۷» به تمامی نیروهای تحت امر فرماندهی ژاندارمری كشور دستور داد تا آن را به اجرا درآورند. در این دستورالعمل ذكر شده بود عدهای از دانشجویان و طلاب قصد دارند بهتدریج از شهرستانهای مختلف به قم حركت كرده و پس از تظاهرات در قم، به سوی تهران حركت كنند و در تهران و برخی از شهرستانها دست به اغتشاشات بزنند. لذا به ژاندارمری ماموریت داده شد در حوزه استحفاظی خود پیشبینیهای لازم را انجام دهد و در روز پانزدهم خرداد از هرگونه تظاهرات جلوگیری نماید. آنها دستور داشتند در صورت مشاهده هرگونه اغتشاش، آن را در نطفه خفه كنند و پشتیبانیهای لازم از شهربانی به عمل آید؛ همچنین برای جلوگیری از توسعه دامنه اغتشاش، یگانها را به حالت آمادهباش درآوردند تا درصورتلزوم در اختیار شهربانیها قرار گیرند.[xxxii] علاوهبراین، دستور داده شده بود در مقابله با اغتشاشات، در صورت نیاز از نفربرهای زرهی استفاده شود و نیز از پرسنل نیروی پایداری برای نفوذ در اجتماعات مساجد و غیره حداكثر استفاده را بهعمل آورند. همچنین مقرر گردید پرسنل ژاندارمری به تفنگ ژ ــ ۳ یا ام ــ یك، تیربار یوزی و اسلحه كمری مسلح شوند. لذا با ارسال یك حلقه فیلم آموزشی كنترل اغتشاشات از سوی قرهباغی به كلیه فرماندهان نواحی ژاندارمری، از آنان خواسته شد این فیلم تا قبل از پانزدهم خرداد برای كلیه پرسنل یگانهای شركتكننده در ماموریت نمایش داده شود.
وی طی دستورالعمل دیگری ابلاغ داشت درصورتیكه اخلالگران قصد خلع سلاح افراد یا حمله با نارنجك و سایر جنگافزارها را داشته باشند، پرسنل حق دارند بهسوی آنان تیراندازی كنند. البته تیراندازی به سوی هدف معین باید انجام میشد و تیراندازی هوایی بهكلی ممنوع بود.
همچنین بهدستور قرهباغی دوازده دستگاه نفربر از لشكر گارد در اختیار كنترل عملیاتی ناحیه قرار داده شد تا بهسرعت به اتفاق یك گروهان كنترل اغتشاشات به قم اعزام شود و در روزهای سیزدهم و چهاردهم خرداد با ستونهای موتوری بهصورتمنظم در خیابانهای قم با چراغهای روشن مانور دهند.[xxxiii]
اما با وجود اینهمه تمهیدات دولت، انقلابیون دست از مبارزه برنداشتند. ازاینرو دولت ضمن مجهزكردن هرچهبیشتر افراد به تجهیزات ضدشورش، در هیجده محل دیگر نیز یگانهای ضربت و نفربرهای زرهی در اختیار شهربانیها قرار داد.[xxxiv]
با فرارسیدن ماه مبارك رمضان و پیشبینی رژیم شاه مبنی بر افزایش فعالیتهای انقلابیون، برای مقابله با نیروهای انقلابی و كنترل اوضاع، به دستور ارتشبد قرهباغی افراد یگانهای آموزشی با شش دستگاه نفربر زرهی در ده محل طبق تقاضای شهربانیهای مشهد، قم، خمین، كاشان، رفسنجان، بهبهان، كازرون، شیراز، استهبان و جهرم، آنها را پشتیبانی كردند.[xxxv] همچنین بنا به دستور وی، در شانزدهم مرداد سال ۱۳۵۷ برای مقابله و خنثینمودن فعالیتهای روحانیون در ایام ماه مبارك رمضان، نواحی ژاندارمری مامور شدند ضمن جمعآوری اطلاعات و جلوگیری از هرگونه غافلگیری، به شهربانیها نیروهای كنترل اغتشاشات اعزام كنند.
علیرغم حمایت همهجانبه یگانهای ژاندارمری از شهربانیها، آنان قادر به كنترل شهرهای مزبور نبودند؛ ازاینرو بنا به درخواست ارتشبد قرهباغی، نیروهای پشتیبانی از طریق نیروی زمینی در اختیار شهربانیهای اصفهان، قم، اراك و چند شهر دیگر كه دایره اغتشاش در آنها بیشتر بود، گذاشته شد.[xxxvi]
● عملیات طرح فرهاد
یكی از طرحهای عملیاتی كه در زمان تصدی ارتشبد قرهباغی در ژاندارمری كشور صورت گرفت، طرح فرهاد یا طرح سركوب دانشجویان در كوهستانهای شمال تهران بود. این طرح بهمنظور مقابله با دانشجویانی تدوین گردید كه در روزهای تعطیل به ارتفاعات شمال تهران میرفتند و در این مكانها به خواندن سرودهای انقلابی و تمرین ورزشهای رزمی میپرداختند. نیروهای ژاندارمری به فرمان شاه مامور به شناسایی و سركوب این افراد شدند و ازاینرو از اردیبهشت تا آذر ۱۳۵۷ عملیات طرح فرهاد بهوسیله نیروهای ژاندارمری، افراد ورزیده تیپ نیروهای هوابرد و افراد منتخب و ورزیدگان تكاور گارد تحتنظر ژاندارمری، به همراه دو فروند هلیكوپتر شنوك، جهت شناسایی و دستگیری دانشجویان انجام شد.[xxxvii]
در بیستوچهارم خردادماه شاه طی فرمانی به ارتشبد قرهباغی دستور داد جهت جستجو و شناسایی محلهای احتمالی انبار اسلحه و مهمات در ارتفاعات، اقدام نماید. ازاینرو از تاریخ بیستوششم خرداد تا سوم تیر سال ۱۳۵۷ ماموران ژاندارمری با همكاری گارد شاهنشاهی و نیروی مخصوص و نیز افراد سازمان اطلاعات و امنیت كشور (ساواك)، در سه منطقه به اجرای عملیات پرداختند اما علیرغم برخورد به گروههای مختلف جوانان، هیچگونه عملیات مشكوك از سوی آنان مشاهده نگردید و فقط گروههایی كه به سرودخوانی و فرستادن صلوات مبادرت میكردند، به محض مشاهده هلیكوپتر پراكنده میشدند.[xxxviii]
پس از ارائه گزارش مزبور، شاه به قرهباغی دستور داد: «این مراقبتها بهطورنامنظم انجام شود.» ازاینرو از این پس عملیات مزبور بهطورنامنظم در روزهای غیرتعطیل و گاه تعطیل انجام میگرفت.[xxxix]
در یكی از عملیاتهای گشتزنی، در جمعه دهم شهریورماه ۱۳۵۷ در مسیر دركه به ارتفاعات پلنگچال، ماموران در بین راه به تعدادی اعلامیه برخورد كردند كه یكی از آنها با عنوان كمیته یزد و دیگری با عنوان امامخمینی نوشته شده بودند. ماموران اطلاعیههای مزبور را ضبط كردند و نیز در پلنگچال در مسیر راه تعدادی شعارهای ضد رژیم بر روی سنگها نوشته شده بود كه بهوسیله این ماموران محو گردید. در هنگام مراجعت از ارتفاعات، در محدوده هفتحوض چند نفر شعار «درود بر خمینی» را با صدای بلند سرمیدادند كه توسط ماموران دستگیر و به پاسگاه مركزی اوین تحویل گردیدند.[xl]
● شورای عالی نظامی
با افزایش ناآرامی در شهرهای مختلف كشور، تظاهرات مردم اغلب به شكل خونینی خاتمه مییافت. در اصفهان كه اعتراضات گسترش یافته بود، رژیم برای كنترل آن به حكومت نظامی متوسل شد. رژیم شاه كه در مهار جنبش انقلابی ناتوان بود، بهدنبال راه چارهای برای فایقآمدن بر این بحران میگشت. لذا بنا به دستور شاه، كارگزاران رژیم و فرماندهان عالیرتبه امنیتی و نظامی كشور جلساتی را در تاریخ بیستوچهارم و سیام مردادماه ۱۳۵۷ تشكیل دادند. در این جلسات كه ارتشبد قرهباغی بهعنوان فرمانده ژاندارمری حضور داشت، تصمیم گرفته شد یك كمیته عملیات روانی و تبلیغات بهمنظور تجزیه، تحلیل و تشریح اهداف مخالفان برای مردم تشكیل شود، تا بدینشیوه از طریق رسانههای گروهی علیه مخالفان اقدام شود. برای عملیاتیكردن این تصمیم، ارتشبد قرهباغی موظف شد یكصد نفر از ماموران ژاندارمری را در اختیار كمیته مزبور قرار دهد.[xli]● قرهباغی در كابینه شریفامامی
در اوایل شهریورماه ۱۳۵۷، كابینه شریفامامی با شعار آشتی ملی جانشین جمشید آموزگار شد. در این كابینه، قرهباغی به سمت وزارت كشور منصوب شد. با توجه به سیاست جدید دولت مبنی بر كنارگذاشتن عناصر فاسد از مسئولیتها، رژیم قصد داشت هرچهسریعتر تمام استانداران را عزل و افراد جدیدی به این سمتها منصوب كند. ازاینرو قرهباغی در اولین اقدام، در وزارت كشور سیدحسین سراج حجازی را بهعنوان استاندار خراسان و نایبالتولیه آستان قدس رضوی و نیز سپهبد احمدعلی محققی را بهعنوان فرمانده ژاندارمری به شاه معرفی كرد.[xlii]
قرهباغی در تاریخ هشتم شهریور سال ۱۳۵۷ در نخستین گفتوگوی مطبوعاتیاش با رسانههای گروهی، خطوط اصلی برنامه كاری خود را در وزارت كشور ترسیم كرد و ایجاد نظم را اولین مرحله از برنامه دولت جدید خواند.[xliii] بااینكه مهمترین وظیفه وزارت كشور ــ كه سازمانهایی چون ژاندارمری و شهربانی را تحت امر خود داشت ــ برقراری امنیت و آسایش عمومی در سطح كشور بود، اما با اعلان حكومتنظامی، از همان روزهای نخست تشكیل دولت شریفامامی، این مسئولیت به وزارت جنگ و فرمانداران نظامی محول گردید.[xliv]
یكی از وقایع مهم این دوران، واقعه هفدهم شهریور بود. علیرغماینكه برگزاری هرگونه اجتماعات از سوی دولت شریفامامی ممنوع شده بود، در شانزدهم شهریور بزرگترین صحنه اجتماع انقلابی مردم در میدان شهیاد (آزادی) به نمایش درآمد. شعارهایی كه در این روز سر داده میشد، مستقیما شاه را هدف حملات خود قرار داده بودند. ازاینرو به دستور شاه جلسه اضطراری شورای امنیت ملی تشكیل شد تا راهكار اساسی برای مقابله با انقلابیون اتخاذ شود. این جلسه كه به ریاست شریفامامی و با حضور اعضای كمیسیون امنیت ملی ــ از جمله ارتشبد قرهباغی ــ تشكیل شد از ساعت پنج بعدازظهر شانزدهم شهریورماه ۱۳۵۷ تا پاسی از شب ادامه یافت و سرانجام مقرر گردید از صبح هفدهم شهریور، در تهران و یازده شهر دیگر حكومتنظامی اعلام شود.[xlv]
بلافاصله پس از اتمام جلسه شورای امنیت ملی، در تهران و یازده شهر دیگر ــ از جمله در شهرهای قم، تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز، جهرم، كازرون، قزوین، كرج، اهواز و آبادان ــ مقررات حكومتنظامی به اجرا گذاشته شد و ارتشبد غلامعلی اویسی به فرمانداری نظامی تهران منصوب گردید. صبح روز جمعه هفدهم شهریور، هزاران تن از مردم تهران جهت یك راهپیمایی بزرگ به خیابانها ریختند. بیشترین تجمع در میدان ژاله (شهدای فعلی) بود كه حدود بیستهزار نفر در این میدان تجمع كرده بودند. ازآنجاكه نظامیان و كماندوها با وسایل مدرن ضدشورش نتوانستند جمعیت را متفرق سازند، به دستور مقامات بالا راهپیمایان به رگبار گلوله بسته شده و عده زیادی به شهادت رسیدند. آمار دقیق جانباختگان این فاجعه بهدرستی مشخص نیست. رژیم شاه آمار كشتهشدگان را هشتادوهفت و تعداد مجروحان را دویستوپنج نفر اعلام كرد اما هواداران انقلاب، كشتهشدگان را بسیار بیشتر از این تعداد میدانستند. ازاینرو، این روز به جمعه سیاه و میدان مزبور به میدان شهدا شهرت یافت.[xlvi] ارتشبد قرهباغی عامل كشتار هفدهم شهریور را ارتشبد اویسی فرماندار نظامی وقت میداند.[xlvii] بااینوجود، پس از این واقعه، علیرغماینكه برخی از مقامات خواهان لغو حكومت نظامی بودند اما قرهباغی و برخی دیگر صراحتا مخالفت كردند و اظهار داشتند «حكومتنظامی دستور صریح شاه است و ما با آن موافق هستیم.» سرانجام صورتجلسه امضا شد و شاه نیز بنا به رای اكثریت اعضای شورای امنیت ملی، با ادامه حكومتنظامی موافقت كرد.[xlviii]
پس از تشدید اعتصابات و تظاهرات در شهرستانها، ارتشبد قرهباغی بهعنوان وزیر كشور به استانداران دستور داد سریعا «شورای تامین استان» را تشكیل دهند.[xlix] وی تاكید كرد در شهرهایی كه حكومتنظامی اعلان نشده، در صورت بروز تظاهرات، اصول و مقررات كنترل اغتشاشات مطابق آییننامه به اجرا گذاشته شود و برای جلوگیری از خرابكاری تظاهركنندگان، از آبپاش و گازاشكآور استفاده گردد. وی ضمن دستور به منع تیراندازی، یادآوری كرد در حالت اضطراری «پای خرابكاران» را مورد هدف قرار دهند.[l]
گویا در این زمان ارتشبد قرهباغی قصد داشت با مسلحكردن برخی عشایر كه نسبت به شاه علاقمند بودند، به مقابله با انقلابیون بپردازد، اما این امر به دلیل مخالفت برخی مقامات نظامی منتفی گردید.[li]
● قرهباغی در دولت نظامی ازهاری
پس از واقعه دوازدهم آبان ۱۳۵۷ و كشتار دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران، كابینه شریفامامی سقوط كرد و ارتشبد ازهاری مامور تشكیل كابینه شد. ازهاری كه اغلب اعضای كابینه خود را از بین فرماندهان ارشد نظامی برگزید، قرهباغی را نیز به سمت وزیر كشور و مدتی نیز بهعنوان سرپرست وزارت اقتصاد و دارایی معرفی كرد.[lii] قرهباغی نیز اغلب استانداران را از میان فرماندهان نظامی برگزید.[liii]
با توجه به فرارسیدن ماه محرم، دولت ازهاری با این مساله روبرو بود كه آیا به دستههای مذهبی اجازه راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا داده شود یا خیر؟ این مساله در جلسه شورای امنیت ملی مطرح گردید و در این جلسه، قرهباغی با توجیه اینكه دولت نظامی قصد دارد از شكلگیری زمینه تظاهرات ــ با هدف برقراری آرامش ــ جلوگیری كند، با صدور مجوز برای برگزاری راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا مخالف بود[liv] اما سرانجام علیرغم مخالفت او و عدهای دیگر، مجوز راهپیمایی صادر شد.
● ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران
پس از سقوط كابینه ازهاری، همزمان با رویكارآمدن كابینه بختیار، ارتشبد قرهباغی از سوی شاه به سمت ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران برگزیده شد. قرهباغی در جلسه معارفه شانزدهم دی ۱۳۵۷ كه در ستاد بزرگ ارتشتاران تشكیل شد، خطمشیهای كلی خود در جهت توسعه و بهبود وظایف و ماموریتهای محوله به ستاد بزرگ ارتشتاران، ادارات و سازمانهای تابعه آن را تعیین كرد. وی به پرسنل تحت امر خود تاكید نمود در تمامی شرایط روحیه و انضباط خودشان را حفظ كنند.[lv]
قرهباغی پس از بررسی و مشورت با فرماندهان نیروهای مسلح، شورایی را به نام كمیته بحران به منظور ایجاد هماهنگی بین نیروها تشكیل داد كه كلیه مسائل مربوط به ارتش، اغتشاشات، اعتصابات و معضلات اجتماعی و عمومی كشور در آن مطرح میشد. در این كمیته كه فرماندهان ارشد نظامی حضور داشتند، به ریاست ارتشبد قرهباغی در هفته سه جلسه تشكیل میشد و در صورت نیاز و یا در مواقع اضطراری، جلسات ویژه نیز تشكیل میگردید.[lvi]
از دیگر اقدامات قرهباغی پس از شروع به كار در ستاد، دادن اجازه به فرماندهان نیروهای سهگانه برای شركت در شورای امنیت ملی بود؛ زیرا در دولتهای پیشین آنان در این شورا حضور نداشتند. هدف از این اقدام، درجریانقرارگرفتن فرماندهان مزبور از مسائل كشور بود.[lvii] در این شورا كه به ریاست بختیار و هر روز تشكیل میشد، مسائل مهم اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی مورد بحث قرار میگرفت. در آن ایام، بخش قابلتوجهی از مباحث درواقع صرف طرح نقشه برای جلوگیری از ورود امامخمینی میشد.[lviii]
قرهباغی برای مقابله با انقلابیون در بیستوششم دیماه ۱۳۵۷ طی فرمانی به نیروی زمینی دستور داد وضعیت آمادگی رزم برای برقراری امنیت داخلی به اجرا گذاشته شود و به لشكرهای مستقر در مناطق حساس نیز دستور اجرای وضعیت بحرانی (قرمز) را صادر كرد.[lix]
وی همچنین دستور داد برای هماهنگیهای لازم و هدایت عملیات، یك پست فرماندهی متشكل از عوامل ژاندارمری، شهربانی و ساواك منطقه، مستقر و مشغول بهكار شود. او افزود هرگونه اغتشاش و تظاهرات را سركوب نمایند و در صورت نیاز از دانشجویان دورههای مختلف ستاد استفاده شود.[lx]یكی از مسائل مهم دوران خدمت قرهباغی در این زمان، جریان ماموریت ژنرال روبرت. ا. داچ هایزر و رابطه قرهباغی با او بود. هایزر معاون فرماندهی نیروهای امریكایی مستقر در اروپا بود كه در اوایل ژانویه ۱۹۷۹/ اواسط دیماه ۱۳۵۷ بهصورت مخفیانه به ایران آمد. وی ماموریت داشت ضمن مطمئنساختن سران ارتش به حمایت امریكا، با آمادهكردن آنان برای اقدام بهموقع به كودتا، از هرگونه اقدام نظامی زودرس كه موجبات گسیختگی ارتش شود، جلوگیری نماید. اما گفته میشود هدف اصلی ماموریت هایزر این بود كه با بررسی اوضاع ایران، در صورت تشخیص نامساعدبودن اوضاع، پایگاههای جاسوسی واقع در مرز شوروی و نیز دستگاههای حساس و سایر سلاحهای پیشرفته را برچیند و سپس قراردادهای خرید اسلحه از امریكا را با امضای دولت بختیار فسخ نماید.[lxi]
هایزر پس از ورود به ایران، با ارتشبد قرهباغی و سایر سران نظامی ملاقات و گفتوگو كرد. پس از دیدار اولیه بهطورمرتب و روزانه با حضور قرهباغی و سران دیگر نظامی در دفتر ریاست ستاد ارتش جلساتی تشكیل میداد. غالب مباحث در ارتباط با اوضاع و احوال كشور و چگونگی حل بحران و نحوه عملكرد ارتش بود.[lxii]
در مدت اقامت هایزر در تهران، قرهباغی با وی روابط نزدیكی برقرار كرد؛ بهطوریكه هایزر و سولیوان (سفیر وقت امریكا در تهران) در عضویت قرهباغی در شورای سلطنت نقش مهمی را ایفا كردند.[lxiii] علاوهبراین هنگامیكه شاه قصد ترك كشور را داشت، هایزر تلاش كرد قرهباغی را بهعنوان یك رهبر نظامی به سایرین بقبولاند.[lxiv]
هایزر هر روز در دفتر ستاد بزرگ ارتشتاران حضور مییافت و طرحها و نقشههای وی به بحث گذاشته میشد و سپس به اجرا درمیآمد، تااینكه دو روز پس از ورود امامخمینی به ایران، وی نیز تهران را ترك كرد.
● عضویت شورای سلطنت
قرهباغی پس از بهدستآوردن مسند ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران، در بیستوسوم دیماه ۱۳۵۷ به عضویت شورای سلطنت برگزیده شد. او از تاریخ انتصاب به ریاست ستاد تا روز خروج شاه از ایران (چهاردهم تا بیستوششم دیماه ۱۳۵۷) تقریبا هر روز یا حتی بعضی از روزها دوبار برای ملاقات با شاه به كاخ نیاوران میرفت. قرهباغی در هر فرصت، تلاش میكرد شاه را از تصمیم به خروج از ایران منصرف سازد.[lxv]
در هنگام خروج شاه از ایران، بنابه اصرار قرهباغی، پیامی از سوی شاه به پرسنل نیروهای مسلح صادر شد كه در آن ضمن بیان علت مسافرت، از پرسنل نیروهای مسلح خواسته شده بود در مدت مسافرت وی، ضمن رعایت انضباط، از فرماندهان خود اطاعت كامل نمایند. این فرمان در آخرین لحظات خروج شاه در بیستوششم دیماه ۱۳۵۷ در فرودگاه مهرآباد به امضای شاه رسید.[lxvi]
در هنگام بدرقه شاه و فرح در فرودگاه مهرآباد، قرهباغی و شاهپور بختیار ــ نخستوزیر ــ وارد هواپیما شدند. شاه در پاسخ قرهباغی در مورد وضعیت ارتش در آینده گفت: «ارتش و نیروهای انتظامی در اختیار شماست. هرطور منطق شما حكم میكند عمل كنید، ولو اشتباه باشد. عدم رضایتی در من ایجاد نخواهد شد. به شما حق میدهم، چون وضع مشكل است.»[lxvii]
● قرهباغی و دولت بختیار
قرهباغی پس از خروج شاه، در یك اقدام بیسابقه یك بیانیه سیاسی صادر نمود؛ درحالیكه تا آن روز یك مقام نظامی بیانیه سیاسی صادر نمیكرد. وی در این بیانیه، پس از هماهنگی با بختیار،[lxviii] طی مصاحبهای، ضمن تكذیب شایعه كودتای ارتش علیه دولت بختیار، اعلام نمود برابر قوانین و آییننامههای موجود ارتش، هرگونه تمرد و عمل خودسرانه بهشدت سركوب خواهد شد و نیز اعلام داشت كه ارتش از دولت قانونی حمایت خواهد كرد.[lxix]
علاوهبراین، بنا به پیشنهاد بختیار در اعلام پشتیبانی از دولت، قرهباغی در دوم بهمن ۱۳۵۷ طی مصاحبهای اعلام كرد ارتش با تمام قدرت از دولت قانونی حمایت میكند و مجددا تاكید كرد كه هیچگونه برنامهای در ارتش برای كودتا وجود ندارد.[lxx]
قرهباغی به منظور شدتبخشیدن به سركوب انقلابیون، در ششم بهمن ۱۳۵۷ با ارسال دستورالعملی، به كلیه فرمانداریهای نظامی دستور داد از هرگونه تظاهرات بدون كسب مجوز ممانعت كنند و بهمنظور اجرای صحیح قانون حكومتنظامی، كلیه مفاد قانون مزبور را از طریق رسانهها یا آگهیهای چاپی بهاطلاع مردم برسانند.[lxxi] وی در روز ششم بهمن ۱۳۵۷ از فرمانداریهای نظامی خواست تا با قاطعیت از هرگونه تجمع و حركت دستهها جلوگیری شود و هرگونه حمله انقلابیون به نقاط حساس شهر را بهسرعت سركوب نمایند.[lxxii]
پس از ورود امامخمینی به ایران و اعلام ایشان مبنی بر تشكیل دولت جدید، این موضوع در جلسه كمیته بحران مطرح شد و قرهباغی و سایر فرماندهان نظامی موكداً از دولت بختیار حمایت كردند.[lxxiii]
● اعلام بیطرفی ارتش
قرهباغی پس از ورود امامخمینی، بارها حمایت خود از دولت بختیار را اعلام نمود و طی بیانیههای مختلف خطاب به فرماندهان، دستورات لازم برای سركوب انقلابیون را صادر میكرد.[lxxiv] وی حتی در بیستویكم بهمن ۱۳۵۷ در آخرین اطلاعیهاش در سمت ریاست ستاد ارتش، عنوان داشت: «تاسیسات دولتی، كلانتریها، پاسگاهها و تاسیسات نظامی باید بهطورقاطع در مقابل تكٍ خرابكاران، پدافند و حفاظت شده و متجاوزان شدیدا سركوب گردند. ضمنا مقررات فرمانداری نظامی را بهطوركامل در منطقه استحفاظی آن فرمانداری بهموقع اجرا گذارند.»[lxxv]
اما پس از اعلام همبستگی همافران نیروی هوایی با امامخمینی و تسلیم اغلب شهرها و عدم كارآیی حكومت نظامی، سران ارتش از ادامه مقاومت مایوس شدند. ازاینرو شورای عالی نیروهای مسلح در صبح روز بیستودوم بهمن ۱۳۵۷ در اتاق شورای ستاد بزرگ ارتشتاران تشكیل شد.[lxxvi] در این جلسه پس از ارائه گزارش فرماندهان از وضعیت نیروهای خود و اظهارنظر چند تن دیگر، درنهایت مساله بیطرفی ارتش به اتفاق آرا تصویب گردید. ازاینرو در بیانیهای كه براینخستینبار كلمه شاهنشاهی از ارتش حذف شده بود، خاطرنشان گردید كه ارتش از خواست ملت ایران با تمام قدرت پشتیبانی میكند. متن اعلامیه ساعت دو بعدازظهر از رادیو ایران پخش شد و طی آن از كلیه یگانهای نظامی خواسته شده بود به پادگانهای خود بازگردند.[lxxvii]قرهباغی در خاطرات خود اعلام بیطرفی ارتش را یك نتیجهگیری منطقی و مناسبترین راهحل برای اجرای دستورات شاه و حفظ تمامیت وحدت ارتش و جلوگیری از جنگهای داخلی میداند.[lxxviii] لیكن وی از سوی بختیار و شاه متهم به خیانت در فروپاشی ارتش گردید.[lxxix] هایزر نیز او را متهم به خیانت علیه همكارانش میكند و مینویسد وی به دادگاههایی كه همكارانش را محاكمه و محكوم میكردند، كمك میكرده است.[lxxx]
● دوران اختفا در ایران
قرهباغی در روز بیستوسوم بهمن ۱۳۵۷ هنگام اطلاع از تحتتعقیبقرارگرفتن وی از سوی كمیته انقلاب اسلامی، در منزل یكی از دوستان خود بهنام مستعار اردشیر مخفی گردید. وی در مدت چهارده ماه اختفا در تهران، بهطورمرتب محل اقامت خود را عوض میكرد. دراینمدت جز همسر وی در پاریس، افراد بسیار معدودی از محل اسكان او اطلاع داشتند.[lxxxi]
سرانجام قرهباغی با همكاری چند تن از دوستانش توانست شناسنامهای بهنام «احمد كوپاهی، صادره در سال ۱۳۲۰ و متولد تبریز» جعل كرده روادید سفر به خارج از كشور دریافت كند و سپس با تغییر قیافه از طریق فرودگاه مهرآباد عازم پاریس شد.[lxxxii]
قرهباغی پس از خروج از ایران، بعد از مدتی سكوت در دوازدهم خرداد ۱۳۵۹ طی بیانیهای اعلام كرد كه «در سقوط شاه و تغییر رژیم هیچگونه نقشی نداشته است.»[lxxxiii] باوجوداینكه اغلب مهرههای رژیم پهلوی پس از خروج از ایران اقدام به فعالیت سیاسی علیه جمهوری اسلامی میكردند، قرهباغی تا مدتها ساكت بود و خود را از جریانات سیاسی دور نگه میداشت؛ تااینكه در دوازدهم مهر ۱۳۶۱ طی ملاقاتی با رضا پهلوی در مراكش اعلام كرد كه حاضر است «با هر گروه سیاسی، با هر ایدئولوژی كه داشته باشند، ملاقات و گفتوگو نماید تا بر سر تعیین یك پلاتفرم تازه سیاسی به توافق برسند.»[lxxxiv]
او در سال ۱۳۶۳ با نگارش مجموعه خاطرات خود در دوران انقلاب (مرداد ــ بهمن ۵۷) به دفاع از عملكرد خویش در این دوران پرداخت. كتاب مزبور تحت عنوان «اعترافات ژنرال» در ایران منتشر شد. ازآنگذشته چند هفته قبل از فوت خود هنگامیكه در بیمارستانی در پاریس به علت ابتلا به بیماری سرطان بستری بود، طی نوشتههایی كه برای بخش خاطرات و تاریخ یكی از روزنامههای فارسیزبان چاپ لندن فرستاد، ماجرای اختفای چهاردهماهه خود در تهران و چگونگی فرارش را از كشور برای اولینبار بازگو كرد. كتاب مزبور در سال ۱۳۸۰ بهنام ماجرای فرار قرهباغی در ایران منتشر شد. قرهباغی سرانجام در مهرماه ۱۳۷۹ در بیمارستانی در پاریس درگذشت.[lxxxv]
● محاكمه غیابی قرهباغی در دادگاه انقلاب
پس از خروج قرهباغی از ایران و آغاز برخی از فعالیتها علیه جمهوری اسلامی در دادگاه انقلاب اسلامی كیفرخواستی علیه وی تنظیم گردید. وی بهصورت غیابی به اتهامات وابستگی به دربار شاه و اقدام در جهت تثبیت پایههای رژیم، وابستگی و روابط با امریكا، مقابله با اسلام، آمریت و مشاركت موثر در سركوب و كشتار وسیع مردم از ابتدای اوجگیری انقلاب اسلامی و همدستی با مخالفان جمهوری اسلامی محاكمه گردید و در چهاردهم آذر ۱۳۶۱ شعبه دهم دادگاه انقلاب اسلامی ضمن مبرزدانستن مجرمیت وی كلیه اموال منقول و غیرمنقول وی و بستگان درجه اول او را مصادره اعلام كرد.
● نتیجه
با توجه به نزدیكی قرهباغی به شاه از دوران دانشكده افسری، وی توانست بهتدریج به درجات بالای نظامی و مشاغل حساس دست پیدا كند و ازاینطریق ثروت فراوانی بهدست آورد.
در جریان رویدادهای انقلاب اسلامی وی مجدانه به سركوب انقلابیون پرداخت كه این اقدامات را از طریق فعالساختن نیروی پایداری و اعزام یگانهای پشتیبانی ژاندارمری به شهربانیها انجام میداد. بدینترتیب اقدامات وی در منصب فرماندهی ژاندارمری و اثبات وفاداری خویش به شاه منجر به ارتقای او به مقام وزارت كشور در كابینههای شریفامامی و ازهاری شد.
درنهایت قرهباغی در واپسین روزهای رژیم شاه با قرارگرفتن در سمت ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران و سپس عضویت در شورای سلطنت مزد وفاداری خود به شاه را دریافت كرد. وی در سمت ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران تلاش زیادی برای تثبیت پایههای سلطنت از خود به خرج داد اما زمانیكه مقاومت را بیفایده دید، بهناچار برای نجات خویش با اعلام بیطرفی ارتش، در شورای فرماندهان ارشد نظامی در بیستودوم بهمن ۱۳۵۷ موافقت كرد.
علیرغماینكه وی از سوی سلطنتطلبان و شاهپور بختیار متهم به خیانت و عامل فروپاشی دولت بختیار شد، با بررسی اسناد موجود در آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی و اقدامات قرهباغی برای سركوب انقلابیون تا آخرین لحظات عمر رژیم پهلوی خلاف این فرضیه ثابت میشود.پینوشتها
[i]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۵۹
[ii]ــ عباس قرهباغی، اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبد عباس قرهباغی، (مرداد ــ بهمن ۵۷)، تهران، نشر نی، ۱۳۶۴، صص۲ــ۱
[iii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[iv]ــ حسین فردوست، هور و سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، تهران، انتشارات اطلاعات، چ سوم، ۱۳۷۰، ص۶۴۸
[v]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[vi]ــ همان.
[vii]ــ حسین فردوست، همان، صص۱۳۶ــ۱۳۵
[viii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[ix]ــ همان.
[x]ــ همان.
[xi]ــ عباس قرهباغی، همان، ص۴
[xii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[xiii]ــ اسناد انقلاب اسلامی، ج۲، تهران، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴، ص۱۲۱
[xiv]ــ غلامرضا نجاتی، تاریخ بیستوپنجساله ایران، ج۱، تهران، رسا، ۱۳۷۳، ص۳۳۲
[xv]ــ عباس قرهباغی، همان، ص۵
[xvi]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[xvii]ــ حسین فردوست، همان، صص۴۹۱ــ۴۹۰
[xviii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[xix]ــ حسین فردوست، همان، ص۴۹۱
[xx]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۵۸
[xxi]ــ همان، كد۵۱۶۰
[xxii]ــ همان، كد ۵۱۵۹
[xxiii]ــ همان، كد ۵۱۵۸
[xxiv]ــ همان، كد ۵۱۵۹
[xxv]ــ همان، كد ۵۱۵۸
[xxvi]ــ همان.
[xxvii]ــ همان.
[xxviii]ــ همان.
[xxix]ــ همان.
[xxx]ــ همان.
[xxxi]ــ همان.
[xxxii]ــ همان.
[xxxiii]ــ همان.
[xxxiv]ــ همان.
[xxxv]ــ همان، كد ۵۱۵۹
[xxxvi]ــ همان، كد ۵۱۵۸
[xxxvii]ــ همان، كد ۵۱۶۰
[xxxviii]ــ همان، كد ۵۱۵۹
[xxxix]ــ همان، كد ۵۱۵۸
[xl]ــ همان، كد ۵۱۹۶
[xli]ــ مركز اسناد انقلاب اسلامی، ما گرفتار یك جنگ واقعی روانی شدهایم، تهران، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶، صص۵۰ــ۱۷؛ دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، ج۴، تهران، حوزه هنری، ۱۳۷۸، صص۳۰۵ــ۳۰۰
[xlii]ــ آیندگان، ۸/۶/۵۷، شماره ۳۲۰۵، صص ۱۸ و ۱[xliii]ــ همان، ص۲۲
[xliv]ــ عباس قرهباغی، همان، ص۲۶
[xlv]ــ مركز اسناد انقلاب اسلامی، تصمیم شوم، جمعه خونین، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶، صص۹۱ــ۱۵
[xlvi]ــ همان.
[xlvii]ــ رادیو بیبیسی، تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، بهكوشش ع. باقی، تهران، نشر تفكر، ۱۳۷۳، صص۲۸۹ــ۲۸۷
[xlviii]ــ حسین فردوست، همان، صص۵۸۲ــ۵۸۱
[xlix]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۹۶
[l]ــ حسین فردوست، همان، صص۵۸۷ــ۵۸۶
[li]ــ دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، ج۷، تهران، حوزه هنری، ۱۳۷۹، ص۳۷۷
[lii]ــ مهر ایران، ۲۲/۸/۵۷، شش ۴۶۳۱، ص۱
[liii]ــ عباس قرهباغی، همان، ص۷۰
[liv]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۵۸
[lv]ــ عباس قرهباغی، همان، ص۱۲۷
[lvi]ــ همان، ص۱۲۸
[lvii]ــ حسین فردوست، همان، ص۶۰۸ ــ ۶۰۷
[lviii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۹۶
[lix]ــ همان.
[lx]ــ اطلاعات، ۱۷/۱۰/۵۷، ش۱۵۷۵۴
[lxi]ــ هایزر، ماموریت مخفی هایزر در تهران: خاطرات ژنرال هایزر، ترجمه: محمدحسین عادلی، تهران، انتشارات رسا، ۱۳۶۵، ص۱۱۴
[lxii]ــ همان، ص۱۳۶
[lxiii]ــ همان، ص۱۶۸
[lxiv]ــ عباس قرهباغی، همان، ۱۵۲
[lxv]ــ همان، صص۱۶۶ــ۱۶۵
[lxvi]ــ حسین فردوست، همان، صص۶۰۲ــ۶۰۱
[lxvii]ــ هایزر، همان، ص۲۰۱
[lxviii]ــ اطلاعات، ۲۵/۱۰/۵۷، ش۱۵۷۶۰، ص۲
[lxix]ــ اطلاعات، ۲/۱۱/۵۷، ش۱۵۷۶۶، ص۲
[lxx]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۵۸
[lxxi]ــ همان.
[lxxii]ــ هایزر، همان، ص۴۲۳
[lxxiii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۵۸
[lxxiv]ــ همان.
[lxxv]ــ حسین فردوست، همان، ص۶۲۵
[lxxvi]ــ عباس قرهباغی، همان، صص۳۵۶ــ۳۴۹
[lxxvii]ــ اطلاعات، ۲۳/۱۱/۵۷، ش۱۵۷۸۳، ص۴
[lxxviii]ــ عباس قرهباغی، همان، صص۳۶۴ــ۳۶۳
[lxxix]ــ حسین فردوست، همان، ص۶۷۸
[lxxx]ــ هایزر، همان، ص۴۵۵
[lxxxi]ــ عباس قرهباغی، ماجرای فرار ارتشبد قرهباغی، تهران، نشر آبی، چ دوم، ۱۳۸۰، صص۲۸ــ۲۷
[lxxxii]ــ همان، ص۱۲۹ــ۱۱۷
[lxxxiii]ــ ایران پست لندن، ۱۷ مرداد ۱۳۵۹
[lxxxiv]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۹۶
[lxxxv]ــ ماجرای فرار ارتشبد قرهباغی، ص۲
منصور نصیریطیبی
عباسكریم قرهباغی، فرزند كریم، در روز دهم آبانماه ۱۲۹۷.ش[i] در كوچه قرهباغیهای تبریز متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی برای گذراندن دوره متوسطه وارد دبیرستان رشدیه تبریز شد اما در سال ۱۳۱۳ دبیرستان مزبور را رها كرد و به دبیرستان نظام تبریز وارد شد. او در سال ۱۳۱۵ فارغالتحصیل گردید.[ii]
قرهباغی در مهرماه ۱۳۱۵ وارد دانشكده افسری شد.[iii] ورود او به دانشكده افسری، با دوره ولیعهدی محمدرضا پهلوی مصادف بود. وی كه به اتفاق حسین فردوست، علی قوام و فتحالله مینباشیان در دسته ولیعهد بود، به سمت منشی مخصوص ولیعهد انتخاب شد.[iv]
خدمت نظامی قرهباغی از مهرماه ۱۳۱۷ با درجه ستواندومی در هنگ پیاده پهلوی لشكر یكم آغاز شد. وی تا شهریور ۱۳۲۰ عهدهدار فرماندهی گروهان مسلسل ضدهوایی در این هنگ بود.[v] قرهباغی در سال ۱۳۲۱ به منظور تشكیل سازمان گارد سلطنتی به یگان مزبور منتقل شد. وی در حین خدمت در گارد سلطنتی، دوره حقوق دانشگاه تهران را طی كرد و در خردادماه ۱۳۲۴ به اخذ درجه لیسانس نائل گردید. در سال ۱۳۲۸ فرماندهی مامورین انتظامات جهت تشكیل مجلس موسسان در كاخ دادگستری به قرهباغی واگذار گردید.[vi]
در سال ۱۳۲۹ كه حسین فردوست از سوی شاه ماموریت یافت گارد جاویدان را برای محافظت از كاخهای سلطنتی تشكیل دهد، قرهباغی به معاونت وی برگزیده شد. قرهباغی تلاش زیادی برای تشكیل و سپس انتخاب افراد گارد جاویدان انجام داد. بدینترتیب مدتی نیز فرماندهی گارد جاویدان به وی واگذار گردید.[vii]
مدتی بعد قرهباغی برای طی دوره عالی رسته پیاده، عازم كشور فرانسه گردید و همزمان در دانشگاه پاریس دوره دكترای حقوق را در سال ۱۳۳۳ به پایان رسانید. او پس از مراجعت به ایران در دایره عملیات ركن سوم ستاد ارتش به خدمت مشغول شد.[viii]
قرهباغی در ۱۳۳۴ مجددا عازم فرانسه گردید تا در دانشگاه جنگ فرانسه دوره عالی را طی كند. ازاینرو در سال ۱۳۳۵ دوره نهم ستاد دانشگاه جنگ، ۱۳۳۹ دوره عالی نیروهای مشترك و در ۱۳۴۰ دیپلم عالی دانشگاه جنگ فرانسه را به پایان رسانید.[ix]
وی در اول مهرماه ۱۳۴۰ به درجه سرتیپی ارتقاء یافت و در دوازدهم اسفندماه ۱۳۴۱ به سمت فرماندهی دانشگاه نظامی منصوب شد.[x] وی همزمان اداره دانشكده نظامی رستههای مختلف ارتش را نیز بر عهده داشت.[xi] او با حفظ سمت، در سال ۱۳۴۲ فرماندهی درجهداران دوره سپاهدانش، فرماندهی خط سیر مسافرت پادشاه دانمارك به ایران و فرماندهی خط سیر مسافرت رئیسجمهور هند به ایران را برعهده داشت.[xii]
قرهباغی در سال ۱۳۴۳ به ریاست دادگاه تجدیدنظر ویژه دادرسی ارتش منصوب گردید. دادگاه مزبور كه جهت تجدیدنظر در پرونده آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان، دكتر سحابی و عدهای از افراد منسوب به نهضت آزادی تشكیل شده بود،[xiii] سرانجام پس از پانزده جلسه رسیدگی به پرونده مزبور، رای دادگاه بدوی را تایید كرد و محاكمهشوندگان به حبسهای طولانی محكوم گردیدند.[xiv]
قرهباغی در مرداد ۱۳۴۳ به فرماندهی لشكر پیاده گرگان و در شهریورماه ۱۳۴۶ به فرماندهی لشكر یك گارد منصوب گردید و در مهرماه ۱۳۴۷ به ریاست ستاد نیروی زمینی منصوب شد.[xv] او در بیستم اسفندماه همان سال به درجه سپهبدی ارتقا یافت.[xvi]
قرهباغی از مهرماه ۱۳۴۷ تا اردیبهشت ۱۳۵۱ ریاست ستاد نیروی زمینی و از اردیبهشت ۱۳۵۱ تا مرداد ۱۳۵۲ جانشینی فرمانده نیروی زمینی را عهدهدار گردید. اما به دلیل اختلافی كه با اویسی، فرمانده نیروی زمینی، پیدا كرد، با تلاش اویسی از سمت خود عزل و به فرماندهی سپاه غرب در كرمانشاه منصوب شد. مدتی بعد، با تحریكات اویسی، وی از سمت خود بركنار شد و منتظر خدمت گردید، اما با دخالت فردوست توانست از این مهلكه رهایی یابد.[xvii]
قرهباغی در دوازدهم اردیبهشتماه ۱۳۵۳ به سمت فرماندهی ژاندارمری كشور منصوب شد.[xviii] وی با توجه به دیدارهای متعددی كه با شاه انجام میداد، بیشازپیش به وی نزدیك شد.[xix]
در جریان برگزاری بازیهای آسیایی ۱۳۵۳ تهران، قرهباغی نقش عمدهای در تامین امنیت بازیها ایفا كرد و با استخدام تعدادی از افراد آموزشدیده نیروی پایداری، آنان را به حفاظت از نقاط حساس واداشت.[xx] فعالیتهای وی در این مدت موجب گردید وی پس از خاتمه بازیها مورد توجه خاص شاه قرار گیرد[xxi] و در اول شهریورماه ۱۳۵۴ به درجه ارتشبدی ارتقا یابد.[xxii]
قرهباغی در مدت تصدی فرماندهی ژاندارمری (از سیزدهم اردیبهشت ۱۳۵۳ تا چهاردهم شهریور ۱۳۵۷) تلاش زیادی برای استخدام و آموزش افراد برای تشكیل نیروی پایداری مقاومت انجام داد. بدینترتیب عده زیادی ــ از جمله امیرعباس هویدا (نخستوزیر)، وزراء و... ــ به عضویت افتخاری این نیرو درآمدند.[xxiii] از جمله دیگر اقدامات وی در این مدت، تشكیل دورههای آموزش مقدماتی و عالی رسته پیاده ژاندارمری و فرماندهی ستاد بود كه به فرمان شاه در مهرماه ۱۳۵۴ آغاز گردید. اقدامات مزبور موجب جلب نظر شاه گردید تا وی را به نشانهای درجه یك عدالت در بیستویكم مهرماه ۱۳۵۵ و درجه اول همایون در چهارم آبانماه ۱۳۵۵ مفتخر سازد.[xxiv]
● اقدامات قرهباغی در جریان انقلاب
با شدتگرفتن مبارزات مردم در سال ۱۳۵۶ علیه رژیم پهلوی، قرهباغی در سمت فرماندهی ژاندارمری جهت سركوب و كنترل اغتشاشات دست به اقداماتی زد. وی نخست با تهیه و اجرای طرح تامین شهرهایی كه در آن اعتراضات علیه رژیم بارزتر بود، به سركوب مخالفین پرداخت و دستورالعملهای متعددی بدینمنظور به یگانهای مختلف ابلاغ كرد.[xxv] او همچنین با فعالساختن نیروی پایداری مقاومت، آنان را به یاری یگانهای ژاندارمری اعزام داشت.[xxvi]
بهدنبال این دستورات، فرماندهان نواحی مختلف ژاندارمری كشور برای اقدام به عمل دست به كار شدند و با فراخواندن و آموزش نیروهای پایداری، عملیات سركوب و دستگیری مخالفان شدت گرفت.[xxvii]
یكی از طرحهای مقابله با انقلابیون، اعزام یگانهای ژاندارمری به منظور حمایت از شهربانیها بود. نیروهای شهربانی كه توان مقابله با نیروهای مخالفان را نداشتند، از ژاندارمری درخواست نیروی پشتیبانی كرده بودند. لذا طی فرمانی، شاه از قرهباغی خواست تا یگانهای پشتیبانی را در اختیار شهربانیها قرار دهد. ازاینرو از تاریخ بیستوپنجم فروردین تا بیستوسوم اردیبهشت سال ۱۳۵۷، از نواحی ژاندارمری، پنج گروهان، بیستوچهار دسته ضربت و هفت نفربر زرهی به شهربانیهای اصفهان، یزد، بافق، اردكان، تبریز، كاشان، خمین، قم، كرج، اهواز، بهبهان، شیراز، كازرون، فسا، داراب، جهرم، لار، فیروزآباد، شاهآباد غرب، كرمان، مشهد، بابل، بابلسر و خرمآباد اعزام شدند.[xxviii]
قرهباغی در بیستوهفتم اردیبهشتماه ۱۳۵۷ طی دستورالعملی به فرماندهی نواحی پانزدهگانه و هنگ مستقل بوشهر، نحوه برخورد با دستگیرشدگان به اتهام جرایم ضدامنیتی و خرابكاری را ابلاغ داشت. در این دستورالعمل تخریب و ایجاد آتشسوزی اماكن، موسسات دولتی و منازل مقامات، فعالیتهای كمونیستی، اقدامات تروریستی، شعارهای ضد مقام سلطنت، ایجاد تزلزل در روحیه پرسنل نیروهای مسلح، فعالیتهای تجزیهطلبانه، فعالیتهای روحانیون مخالف رژیم، از جمله موارد فعالیتهای ضدامنیتی و خرابكاری محسوب میشدند.[xxix]قرهباغی برای شدتبخشیدن به عملیات مقابله با مخالفان، دستور داد كمیسیونی برای بررسی لوازم و ابزار كنترل اغتشاشات تشكیل شود. این كمیسیون كه در بیستویكم اردیبهشت سال ۱۳۵۷ تشكیل گردید، مقرر كرد برای مقابله با مخالفان و كنترل اغتشاشات، تعداد زیادی جلیقه ضدگلوله، كلاهخود محافظ، نارنجك اشكآور، دستگاههای پخش گاز اشكآور، تفنگ شكاری، باتوم، سپر و محافظ ضدگاز تهیه گردد.[xxx] همچنین در ادامه پشتیبانی یگانهای ژاندارمری از شهربانیها، به منظور پیشگیری از اغتشاش احتمالی در شهر نهاوند دسته سازمانی ضربت همدان به این شهر اعزام شد و نیز دو دسته از پرسنل ژاندارمری هنگ شیراز برای كنترل دانشجویان دانشگاه شیراز در اختیار شهربانی شیراز قرار گرفتند. یگانهای دیگری نیز، مجهز به نفربرهای زرهی، به شهربانیهای مشهد، خمین و تایباد فرستاده شدند.[xxxi]
با فرارسیدن پانزدهم خرداد سال ۱۳۵۷، رژیم شاه برای مقابله با اقدامات انقلابیون در سالگرد پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ اقداماتی برای ممانعت از تظاهرات و سایر فعالیتهای آنان بهعمل آوردند. ازاینرو قرهباغی به منظور مقابله با هرگونه رویداد در حوزه استحفاظی ژاندارمری و پشتیبانی شهربانی، فرمان آمادهباش به فرماندهان نواحی اعلام كرد. همچنین با ارسال یك بخشنامه سری تحت عنوان «دستورالعمل پانزدهم خرداد ۲۵۳۷» به تمامی نیروهای تحت امر فرماندهی ژاندارمری كشور دستور داد تا آن را به اجرا درآورند. در این دستورالعمل ذكر شده بود عدهای از دانشجویان و طلاب قصد دارند بهتدریج از شهرستانهای مختلف به قم حركت كرده و پس از تظاهرات در قم، به سوی تهران حركت كنند و در تهران و برخی از شهرستانها دست به اغتشاشات بزنند. لذا به ژاندارمری ماموریت داده شد در حوزه استحفاظی خود پیشبینیهای لازم را انجام دهد و در روز پانزدهم خرداد از هرگونه تظاهرات جلوگیری نماید. آنها دستور داشتند در صورت مشاهده هرگونه اغتشاش، آن را در نطفه خفه كنند و پشتیبانیهای لازم از شهربانی به عمل آید؛ همچنین برای جلوگیری از توسعه دامنه اغتشاش، یگانها را به حالت آمادهباش درآوردند تا درصورتلزوم در اختیار شهربانیها قرار گیرند.[xxxii] علاوهبراین، دستور داده شده بود در مقابله با اغتشاشات، در صورت نیاز از نفربرهای زرهی استفاده شود و نیز از پرسنل نیروی پایداری برای نفوذ در اجتماعات مساجد و غیره حداكثر استفاده را بهعمل آورند. همچنین مقرر گردید پرسنل ژاندارمری به تفنگ ژ ــ ۳ یا ام ــ یك، تیربار یوزی و اسلحه كمری مسلح شوند. لذا با ارسال یك حلقه فیلم آموزشی كنترل اغتشاشات از سوی قرهباغی به كلیه فرماندهان نواحی ژاندارمری، از آنان خواسته شد این فیلم تا قبل از پانزدهم خرداد برای كلیه پرسنل یگانهای شركتكننده در ماموریت نمایش داده شود.
وی طی دستورالعمل دیگری ابلاغ داشت درصورتیكه اخلالگران قصد خلع سلاح افراد یا حمله با نارنجك و سایر جنگافزارها را داشته باشند، پرسنل حق دارند بهسوی آنان تیراندازی كنند. البته تیراندازی به سوی هدف معین باید انجام میشد و تیراندازی هوایی بهكلی ممنوع بود.
همچنین بهدستور قرهباغی دوازده دستگاه نفربر از لشكر گارد در اختیار كنترل عملیاتی ناحیه قرار داده شد تا بهسرعت به اتفاق یك گروهان كنترل اغتشاشات به قم اعزام شود و در روزهای سیزدهم و چهاردهم خرداد با ستونهای موتوری بهصورتمنظم در خیابانهای قم با چراغهای روشن مانور دهند.[xxxiii]
اما با وجود اینهمه تمهیدات دولت، انقلابیون دست از مبارزه برنداشتند. ازاینرو دولت ضمن مجهزكردن هرچهبیشتر افراد به تجهیزات ضدشورش، در هیجده محل دیگر نیز یگانهای ضربت و نفربرهای زرهی در اختیار شهربانیها قرار داد.[xxxiv]
با فرارسیدن ماه مبارك رمضان و پیشبینی رژیم شاه مبنی بر افزایش فعالیتهای انقلابیون، برای مقابله با نیروهای انقلابی و كنترل اوضاع، به دستور ارتشبد قرهباغی افراد یگانهای آموزشی با شش دستگاه نفربر زرهی در ده محل طبق تقاضای شهربانیهای مشهد، قم، خمین، كاشان، رفسنجان، بهبهان، كازرون، شیراز، استهبان و جهرم، آنها را پشتیبانی كردند.[xxxv] همچنین بنا به دستور وی، در شانزدهم مرداد سال ۱۳۵۷ برای مقابله و خنثینمودن فعالیتهای روحانیون در ایام ماه مبارك رمضان، نواحی ژاندارمری مامور شدند ضمن جمعآوری اطلاعات و جلوگیری از هرگونه غافلگیری، به شهربانیها نیروهای كنترل اغتشاشات اعزام كنند.
علیرغم حمایت همهجانبه یگانهای ژاندارمری از شهربانیها، آنان قادر به كنترل شهرهای مزبور نبودند؛ ازاینرو بنا به درخواست ارتشبد قرهباغی، نیروهای پشتیبانی از طریق نیروی زمینی در اختیار شهربانیهای اصفهان، قم، اراك و چند شهر دیگر كه دایره اغتشاش در آنها بیشتر بود، گذاشته شد.[xxxvi]
● عملیات طرح فرهاد
یكی از طرحهای عملیاتی كه در زمان تصدی ارتشبد قرهباغی در ژاندارمری كشور صورت گرفت، طرح فرهاد یا طرح سركوب دانشجویان در كوهستانهای شمال تهران بود. این طرح بهمنظور مقابله با دانشجویانی تدوین گردید كه در روزهای تعطیل به ارتفاعات شمال تهران میرفتند و در این مكانها به خواندن سرودهای انقلابی و تمرین ورزشهای رزمی میپرداختند. نیروهای ژاندارمری به فرمان شاه مامور به شناسایی و سركوب این افراد شدند و ازاینرو از اردیبهشت تا آذر ۱۳۵۷ عملیات طرح فرهاد بهوسیله نیروهای ژاندارمری، افراد ورزیده تیپ نیروهای هوابرد و افراد منتخب و ورزیدگان تكاور گارد تحتنظر ژاندارمری، به همراه دو فروند هلیكوپتر شنوك، جهت شناسایی و دستگیری دانشجویان انجام شد.[xxxvii]
در بیستوچهارم خردادماه شاه طی فرمانی به ارتشبد قرهباغی دستور داد جهت جستجو و شناسایی محلهای احتمالی انبار اسلحه و مهمات در ارتفاعات، اقدام نماید. ازاینرو از تاریخ بیستوششم خرداد تا سوم تیر سال ۱۳۵۷ ماموران ژاندارمری با همكاری گارد شاهنشاهی و نیروی مخصوص و نیز افراد سازمان اطلاعات و امنیت كشور (ساواك)، در سه منطقه به اجرای عملیات پرداختند اما علیرغم برخورد به گروههای مختلف جوانان، هیچگونه عملیات مشكوك از سوی آنان مشاهده نگردید و فقط گروههایی كه به سرودخوانی و فرستادن صلوات مبادرت میكردند، به محض مشاهده هلیكوپتر پراكنده میشدند.[xxxviii]
پس از ارائه گزارش مزبور، شاه به قرهباغی دستور داد: «این مراقبتها بهطورنامنظم انجام شود.» ازاینرو از این پس عملیات مزبور بهطورنامنظم در روزهای غیرتعطیل و گاه تعطیل انجام میگرفت.[xxxix]
در یكی از عملیاتهای گشتزنی، در جمعه دهم شهریورماه ۱۳۵۷ در مسیر دركه به ارتفاعات پلنگچال، ماموران در بین راه به تعدادی اعلامیه برخورد كردند كه یكی از آنها با عنوان كمیته یزد و دیگری با عنوان امامخمینی نوشته شده بودند. ماموران اطلاعیههای مزبور را ضبط كردند و نیز در پلنگچال در مسیر راه تعدادی شعارهای ضد رژیم بر روی سنگها نوشته شده بود كه بهوسیله این ماموران محو گردید. در هنگام مراجعت از ارتفاعات، در محدوده هفتحوض چند نفر شعار «درود بر خمینی» را با صدای بلند سرمیدادند كه توسط ماموران دستگیر و به پاسگاه مركزی اوین تحویل گردیدند.[xl]
● شورای عالی نظامی
با افزایش ناآرامی در شهرهای مختلف كشور، تظاهرات مردم اغلب به شكل خونینی خاتمه مییافت. در اصفهان كه اعتراضات گسترش یافته بود، رژیم برای كنترل آن به حكومت نظامی متوسل شد. رژیم شاه كه در مهار جنبش انقلابی ناتوان بود، بهدنبال راه چارهای برای فایقآمدن بر این بحران میگشت. لذا بنا به دستور شاه، كارگزاران رژیم و فرماندهان عالیرتبه امنیتی و نظامی كشور جلساتی را در تاریخ بیستوچهارم و سیام مردادماه ۱۳۵۷ تشكیل دادند. در این جلسات كه ارتشبد قرهباغی بهعنوان فرمانده ژاندارمری حضور داشت، تصمیم گرفته شد یك كمیته عملیات روانی و تبلیغات بهمنظور تجزیه، تحلیل و تشریح اهداف مخالفان برای مردم تشكیل شود، تا بدینشیوه از طریق رسانههای گروهی علیه مخالفان اقدام شود. برای عملیاتیكردن این تصمیم، ارتشبد قرهباغی موظف شد یكصد نفر از ماموران ژاندارمری را در اختیار كمیته مزبور قرار دهد.[xli]● قرهباغی در كابینه شریفامامی
در اوایل شهریورماه ۱۳۵۷، كابینه شریفامامی با شعار آشتی ملی جانشین جمشید آموزگار شد. در این كابینه، قرهباغی به سمت وزارت كشور منصوب شد. با توجه به سیاست جدید دولت مبنی بر كنارگذاشتن عناصر فاسد از مسئولیتها، رژیم قصد داشت هرچهسریعتر تمام استانداران را عزل و افراد جدیدی به این سمتها منصوب كند. ازاینرو قرهباغی در اولین اقدام، در وزارت كشور سیدحسین سراج حجازی را بهعنوان استاندار خراسان و نایبالتولیه آستان قدس رضوی و نیز سپهبد احمدعلی محققی را بهعنوان فرمانده ژاندارمری به شاه معرفی كرد.[xlii]
قرهباغی در تاریخ هشتم شهریور سال ۱۳۵۷ در نخستین گفتوگوی مطبوعاتیاش با رسانههای گروهی، خطوط اصلی برنامه كاری خود را در وزارت كشور ترسیم كرد و ایجاد نظم را اولین مرحله از برنامه دولت جدید خواند.[xliii] بااینكه مهمترین وظیفه وزارت كشور ــ كه سازمانهایی چون ژاندارمری و شهربانی را تحت امر خود داشت ــ برقراری امنیت و آسایش عمومی در سطح كشور بود، اما با اعلان حكومتنظامی، از همان روزهای نخست تشكیل دولت شریفامامی، این مسئولیت به وزارت جنگ و فرمانداران نظامی محول گردید.[xliv]
یكی از وقایع مهم این دوران، واقعه هفدهم شهریور بود. علیرغماینكه برگزاری هرگونه اجتماعات از سوی دولت شریفامامی ممنوع شده بود، در شانزدهم شهریور بزرگترین صحنه اجتماع انقلابی مردم در میدان شهیاد (آزادی) به نمایش درآمد. شعارهایی كه در این روز سر داده میشد، مستقیما شاه را هدف حملات خود قرار داده بودند. ازاینرو به دستور شاه جلسه اضطراری شورای امنیت ملی تشكیل شد تا راهكار اساسی برای مقابله با انقلابیون اتخاذ شود. این جلسه كه به ریاست شریفامامی و با حضور اعضای كمیسیون امنیت ملی ــ از جمله ارتشبد قرهباغی ــ تشكیل شد از ساعت پنج بعدازظهر شانزدهم شهریورماه ۱۳۵۷ تا پاسی از شب ادامه یافت و سرانجام مقرر گردید از صبح هفدهم شهریور، در تهران و یازده شهر دیگر حكومتنظامی اعلام شود.[xlv]
بلافاصله پس از اتمام جلسه شورای امنیت ملی، در تهران و یازده شهر دیگر ــ از جمله در شهرهای قم، تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز، جهرم، كازرون، قزوین، كرج، اهواز و آبادان ــ مقررات حكومتنظامی به اجرا گذاشته شد و ارتشبد غلامعلی اویسی به فرمانداری نظامی تهران منصوب گردید. صبح روز جمعه هفدهم شهریور، هزاران تن از مردم تهران جهت یك راهپیمایی بزرگ به خیابانها ریختند. بیشترین تجمع در میدان ژاله (شهدای فعلی) بود كه حدود بیستهزار نفر در این میدان تجمع كرده بودند. ازآنجاكه نظامیان و كماندوها با وسایل مدرن ضدشورش نتوانستند جمعیت را متفرق سازند، به دستور مقامات بالا راهپیمایان به رگبار گلوله بسته شده و عده زیادی به شهادت رسیدند. آمار دقیق جانباختگان این فاجعه بهدرستی مشخص نیست. رژیم شاه آمار كشتهشدگان را هشتادوهفت و تعداد مجروحان را دویستوپنج نفر اعلام كرد اما هواداران انقلاب، كشتهشدگان را بسیار بیشتر از این تعداد میدانستند. ازاینرو، این روز به جمعه سیاه و میدان مزبور به میدان شهدا شهرت یافت.[xlvi] ارتشبد قرهباغی عامل كشتار هفدهم شهریور را ارتشبد اویسی فرماندار نظامی وقت میداند.[xlvii] بااینوجود، پس از این واقعه، علیرغماینكه برخی از مقامات خواهان لغو حكومت نظامی بودند اما قرهباغی و برخی دیگر صراحتا مخالفت كردند و اظهار داشتند «حكومتنظامی دستور صریح شاه است و ما با آن موافق هستیم.» سرانجام صورتجلسه امضا شد و شاه نیز بنا به رای اكثریت اعضای شورای امنیت ملی، با ادامه حكومتنظامی موافقت كرد.[xlviii]
پس از تشدید اعتصابات و تظاهرات در شهرستانها، ارتشبد قرهباغی بهعنوان وزیر كشور به استانداران دستور داد سریعا «شورای تامین استان» را تشكیل دهند.[xlix] وی تاكید كرد در شهرهایی كه حكومتنظامی اعلان نشده، در صورت بروز تظاهرات، اصول و مقررات كنترل اغتشاشات مطابق آییننامه به اجرا گذاشته شود و برای جلوگیری از خرابكاری تظاهركنندگان، از آبپاش و گازاشكآور استفاده گردد. وی ضمن دستور به منع تیراندازی، یادآوری كرد در حالت اضطراری «پای خرابكاران» را مورد هدف قرار دهند.[l]
گویا در این زمان ارتشبد قرهباغی قصد داشت با مسلحكردن برخی عشایر كه نسبت به شاه علاقمند بودند، به مقابله با انقلابیون بپردازد، اما این امر به دلیل مخالفت برخی مقامات نظامی منتفی گردید.[li]
● قرهباغی در دولت نظامی ازهاری
پس از واقعه دوازدهم آبان ۱۳۵۷ و كشتار دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران، كابینه شریفامامی سقوط كرد و ارتشبد ازهاری مامور تشكیل كابینه شد. ازهاری كه اغلب اعضای كابینه خود را از بین فرماندهان ارشد نظامی برگزید، قرهباغی را نیز به سمت وزیر كشور و مدتی نیز بهعنوان سرپرست وزارت اقتصاد و دارایی معرفی كرد.[lii] قرهباغی نیز اغلب استانداران را از میان فرماندهان نظامی برگزید.[liii]
با توجه به فرارسیدن ماه محرم، دولت ازهاری با این مساله روبرو بود كه آیا به دستههای مذهبی اجازه راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا داده شود یا خیر؟ این مساله در جلسه شورای امنیت ملی مطرح گردید و در این جلسه، قرهباغی با توجیه اینكه دولت نظامی قصد دارد از شكلگیری زمینه تظاهرات ــ با هدف برقراری آرامش ــ جلوگیری كند، با صدور مجوز برای برگزاری راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا مخالف بود[liv] اما سرانجام علیرغم مخالفت او و عدهای دیگر، مجوز راهپیمایی صادر شد.
● ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران
پس از سقوط كابینه ازهاری، همزمان با رویكارآمدن كابینه بختیار، ارتشبد قرهباغی از سوی شاه به سمت ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران برگزیده شد. قرهباغی در جلسه معارفه شانزدهم دی ۱۳۵۷ كه در ستاد بزرگ ارتشتاران تشكیل شد، خطمشیهای كلی خود در جهت توسعه و بهبود وظایف و ماموریتهای محوله به ستاد بزرگ ارتشتاران، ادارات و سازمانهای تابعه آن را تعیین كرد. وی به پرسنل تحت امر خود تاكید نمود در تمامی شرایط روحیه و انضباط خودشان را حفظ كنند.[lv]
قرهباغی پس از بررسی و مشورت با فرماندهان نیروهای مسلح، شورایی را به نام كمیته بحران به منظور ایجاد هماهنگی بین نیروها تشكیل داد كه كلیه مسائل مربوط به ارتش، اغتشاشات، اعتصابات و معضلات اجتماعی و عمومی كشور در آن مطرح میشد. در این كمیته كه فرماندهان ارشد نظامی حضور داشتند، به ریاست ارتشبد قرهباغی در هفته سه جلسه تشكیل میشد و در صورت نیاز و یا در مواقع اضطراری، جلسات ویژه نیز تشكیل میگردید.[lvi]
از دیگر اقدامات قرهباغی پس از شروع به كار در ستاد، دادن اجازه به فرماندهان نیروهای سهگانه برای شركت در شورای امنیت ملی بود؛ زیرا در دولتهای پیشین آنان در این شورا حضور نداشتند. هدف از این اقدام، درجریانقرارگرفتن فرماندهان مزبور از مسائل كشور بود.[lvii] در این شورا كه به ریاست بختیار و هر روز تشكیل میشد، مسائل مهم اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی مورد بحث قرار میگرفت. در آن ایام، بخش قابلتوجهی از مباحث درواقع صرف طرح نقشه برای جلوگیری از ورود امامخمینی میشد.[lviii]
قرهباغی برای مقابله با انقلابیون در بیستوششم دیماه ۱۳۵۷ طی فرمانی به نیروی زمینی دستور داد وضعیت آمادگی رزم برای برقراری امنیت داخلی به اجرا گذاشته شود و به لشكرهای مستقر در مناطق حساس نیز دستور اجرای وضعیت بحرانی (قرمز) را صادر كرد.[lix]
وی همچنین دستور داد برای هماهنگیهای لازم و هدایت عملیات، یك پست فرماندهی متشكل از عوامل ژاندارمری، شهربانی و ساواك منطقه، مستقر و مشغول بهكار شود. او افزود هرگونه اغتشاش و تظاهرات را سركوب نمایند و در صورت نیاز از دانشجویان دورههای مختلف ستاد استفاده شود.[lx]یكی از مسائل مهم دوران خدمت قرهباغی در این زمان، جریان ماموریت ژنرال روبرت. ا. داچ هایزر و رابطه قرهباغی با او بود. هایزر معاون فرماندهی نیروهای امریكایی مستقر در اروپا بود كه در اوایل ژانویه ۱۹۷۹/ اواسط دیماه ۱۳۵۷ بهصورت مخفیانه به ایران آمد. وی ماموریت داشت ضمن مطمئنساختن سران ارتش به حمایت امریكا، با آمادهكردن آنان برای اقدام بهموقع به كودتا، از هرگونه اقدام نظامی زودرس كه موجبات گسیختگی ارتش شود، جلوگیری نماید. اما گفته میشود هدف اصلی ماموریت هایزر این بود كه با بررسی اوضاع ایران، در صورت تشخیص نامساعدبودن اوضاع، پایگاههای جاسوسی واقع در مرز شوروی و نیز دستگاههای حساس و سایر سلاحهای پیشرفته را برچیند و سپس قراردادهای خرید اسلحه از امریكا را با امضای دولت بختیار فسخ نماید.[lxi]
هایزر پس از ورود به ایران، با ارتشبد قرهباغی و سایر سران نظامی ملاقات و گفتوگو كرد. پس از دیدار اولیه بهطورمرتب و روزانه با حضور قرهباغی و سران دیگر نظامی در دفتر ریاست ستاد ارتش جلساتی تشكیل میداد. غالب مباحث در ارتباط با اوضاع و احوال كشور و چگونگی حل بحران و نحوه عملكرد ارتش بود.[lxii]
در مدت اقامت هایزر در تهران، قرهباغی با وی روابط نزدیكی برقرار كرد؛ بهطوریكه هایزر و سولیوان (سفیر وقت امریكا در تهران) در عضویت قرهباغی در شورای سلطنت نقش مهمی را ایفا كردند.[lxiii] علاوهبراین هنگامیكه شاه قصد ترك كشور را داشت، هایزر تلاش كرد قرهباغی را بهعنوان یك رهبر نظامی به سایرین بقبولاند.[lxiv]
هایزر هر روز در دفتر ستاد بزرگ ارتشتاران حضور مییافت و طرحها و نقشههای وی به بحث گذاشته میشد و سپس به اجرا درمیآمد، تااینكه دو روز پس از ورود امامخمینی به ایران، وی نیز تهران را ترك كرد.
● عضویت شورای سلطنت
قرهباغی پس از بهدستآوردن مسند ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران، در بیستوسوم دیماه ۱۳۵۷ به عضویت شورای سلطنت برگزیده شد. او از تاریخ انتصاب به ریاست ستاد تا روز خروج شاه از ایران (چهاردهم تا بیستوششم دیماه ۱۳۵۷) تقریبا هر روز یا حتی بعضی از روزها دوبار برای ملاقات با شاه به كاخ نیاوران میرفت. قرهباغی در هر فرصت، تلاش میكرد شاه را از تصمیم به خروج از ایران منصرف سازد.[lxv]
در هنگام خروج شاه از ایران، بنابه اصرار قرهباغی، پیامی از سوی شاه به پرسنل نیروهای مسلح صادر شد كه در آن ضمن بیان علت مسافرت، از پرسنل نیروهای مسلح خواسته شده بود در مدت مسافرت وی، ضمن رعایت انضباط، از فرماندهان خود اطاعت كامل نمایند. این فرمان در آخرین لحظات خروج شاه در بیستوششم دیماه ۱۳۵۷ در فرودگاه مهرآباد به امضای شاه رسید.[lxvi]
در هنگام بدرقه شاه و فرح در فرودگاه مهرآباد، قرهباغی و شاهپور بختیار ــ نخستوزیر ــ وارد هواپیما شدند. شاه در پاسخ قرهباغی در مورد وضعیت ارتش در آینده گفت: «ارتش و نیروهای انتظامی در اختیار شماست. هرطور منطق شما حكم میكند عمل كنید، ولو اشتباه باشد. عدم رضایتی در من ایجاد نخواهد شد. به شما حق میدهم، چون وضع مشكل است.»[lxvii]
● قرهباغی و دولت بختیار
قرهباغی پس از خروج شاه، در یك اقدام بیسابقه یك بیانیه سیاسی صادر نمود؛ درحالیكه تا آن روز یك مقام نظامی بیانیه سیاسی صادر نمیكرد. وی در این بیانیه، پس از هماهنگی با بختیار،[lxviii] طی مصاحبهای، ضمن تكذیب شایعه كودتای ارتش علیه دولت بختیار، اعلام نمود برابر قوانین و آییننامههای موجود ارتش، هرگونه تمرد و عمل خودسرانه بهشدت سركوب خواهد شد و نیز اعلام داشت كه ارتش از دولت قانونی حمایت خواهد كرد.[lxix]
علاوهبراین، بنا به پیشنهاد بختیار در اعلام پشتیبانی از دولت، قرهباغی در دوم بهمن ۱۳۵۷ طی مصاحبهای اعلام كرد ارتش با تمام قدرت از دولت قانونی حمایت میكند و مجددا تاكید كرد كه هیچگونه برنامهای در ارتش برای كودتا وجود ندارد.[lxx]
قرهباغی به منظور شدتبخشیدن به سركوب انقلابیون، در ششم بهمن ۱۳۵۷ با ارسال دستورالعملی، به كلیه فرمانداریهای نظامی دستور داد از هرگونه تظاهرات بدون كسب مجوز ممانعت كنند و بهمنظور اجرای صحیح قانون حكومتنظامی، كلیه مفاد قانون مزبور را از طریق رسانهها یا آگهیهای چاپی بهاطلاع مردم برسانند.[lxxi] وی در روز ششم بهمن ۱۳۵۷ از فرمانداریهای نظامی خواست تا با قاطعیت از هرگونه تجمع و حركت دستهها جلوگیری شود و هرگونه حمله انقلابیون به نقاط حساس شهر را بهسرعت سركوب نمایند.[lxxii]
پس از ورود امامخمینی به ایران و اعلام ایشان مبنی بر تشكیل دولت جدید، این موضوع در جلسه كمیته بحران مطرح شد و قرهباغی و سایر فرماندهان نظامی موكداً از دولت بختیار حمایت كردند.[lxxiii]
● اعلام بیطرفی ارتش
قرهباغی پس از ورود امامخمینی، بارها حمایت خود از دولت بختیار را اعلام نمود و طی بیانیههای مختلف خطاب به فرماندهان، دستورات لازم برای سركوب انقلابیون را صادر میكرد.[lxxiv] وی حتی در بیستویكم بهمن ۱۳۵۷ در آخرین اطلاعیهاش در سمت ریاست ستاد ارتش، عنوان داشت: «تاسیسات دولتی، كلانتریها، پاسگاهها و تاسیسات نظامی باید بهطورقاطع در مقابل تكٍ خرابكاران، پدافند و حفاظت شده و متجاوزان شدیدا سركوب گردند. ضمنا مقررات فرمانداری نظامی را بهطوركامل در منطقه استحفاظی آن فرمانداری بهموقع اجرا گذارند.»[lxxv]
اما پس از اعلام همبستگی همافران نیروی هوایی با امامخمینی و تسلیم اغلب شهرها و عدم كارآیی حكومت نظامی، سران ارتش از ادامه مقاومت مایوس شدند. ازاینرو شورای عالی نیروهای مسلح در صبح روز بیستودوم بهمن ۱۳۵۷ در اتاق شورای ستاد بزرگ ارتشتاران تشكیل شد.[lxxvi] در این جلسه پس از ارائه گزارش فرماندهان از وضعیت نیروهای خود و اظهارنظر چند تن دیگر، درنهایت مساله بیطرفی ارتش به اتفاق آرا تصویب گردید. ازاینرو در بیانیهای كه براینخستینبار كلمه شاهنشاهی از ارتش حذف شده بود، خاطرنشان گردید كه ارتش از خواست ملت ایران با تمام قدرت پشتیبانی میكند. متن اعلامیه ساعت دو بعدازظهر از رادیو ایران پخش شد و طی آن از كلیه یگانهای نظامی خواسته شده بود به پادگانهای خود بازگردند.[lxxvii]قرهباغی در خاطرات خود اعلام بیطرفی ارتش را یك نتیجهگیری منطقی و مناسبترین راهحل برای اجرای دستورات شاه و حفظ تمامیت وحدت ارتش و جلوگیری از جنگهای داخلی میداند.[lxxviii] لیكن وی از سوی بختیار و شاه متهم به خیانت در فروپاشی ارتش گردید.[lxxix] هایزر نیز او را متهم به خیانت علیه همكارانش میكند و مینویسد وی به دادگاههایی كه همكارانش را محاكمه و محكوم میكردند، كمك میكرده است.[lxxx]
● دوران اختفا در ایران
قرهباغی در روز بیستوسوم بهمن ۱۳۵۷ هنگام اطلاع از تحتتعقیبقرارگرفتن وی از سوی كمیته انقلاب اسلامی، در منزل یكی از دوستان خود بهنام مستعار اردشیر مخفی گردید. وی در مدت چهارده ماه اختفا در تهران، بهطورمرتب محل اقامت خود را عوض میكرد. دراینمدت جز همسر وی در پاریس، افراد بسیار معدودی از محل اسكان او اطلاع داشتند.[lxxxi]
سرانجام قرهباغی با همكاری چند تن از دوستانش توانست شناسنامهای بهنام «احمد كوپاهی، صادره در سال ۱۳۲۰ و متولد تبریز» جعل كرده روادید سفر به خارج از كشور دریافت كند و سپس با تغییر قیافه از طریق فرودگاه مهرآباد عازم پاریس شد.[lxxxii]
قرهباغی پس از خروج از ایران، بعد از مدتی سكوت در دوازدهم خرداد ۱۳۵۹ طی بیانیهای اعلام كرد كه «در سقوط شاه و تغییر رژیم هیچگونه نقشی نداشته است.»[lxxxiii] باوجوداینكه اغلب مهرههای رژیم پهلوی پس از خروج از ایران اقدام به فعالیت سیاسی علیه جمهوری اسلامی میكردند، قرهباغی تا مدتها ساكت بود و خود را از جریانات سیاسی دور نگه میداشت؛ تااینكه در دوازدهم مهر ۱۳۶۱ طی ملاقاتی با رضا پهلوی در مراكش اعلام كرد كه حاضر است «با هر گروه سیاسی، با هر ایدئولوژی كه داشته باشند، ملاقات و گفتوگو نماید تا بر سر تعیین یك پلاتفرم تازه سیاسی به توافق برسند.»[lxxxiv]
او در سال ۱۳۶۳ با نگارش مجموعه خاطرات خود در دوران انقلاب (مرداد ــ بهمن ۵۷) به دفاع از عملكرد خویش در این دوران پرداخت. كتاب مزبور تحت عنوان «اعترافات ژنرال» در ایران منتشر شد. ازآنگذشته چند هفته قبل از فوت خود هنگامیكه در بیمارستانی در پاریس به علت ابتلا به بیماری سرطان بستری بود، طی نوشتههایی كه برای بخش خاطرات و تاریخ یكی از روزنامههای فارسیزبان چاپ لندن فرستاد، ماجرای اختفای چهاردهماهه خود در تهران و چگونگی فرارش را از كشور برای اولینبار بازگو كرد. كتاب مزبور در سال ۱۳۸۰ بهنام ماجرای فرار قرهباغی در ایران منتشر شد. قرهباغی سرانجام در مهرماه ۱۳۷۹ در بیمارستانی در پاریس درگذشت.[lxxxv]
● محاكمه غیابی قرهباغی در دادگاه انقلاب
پس از خروج قرهباغی از ایران و آغاز برخی از فعالیتها علیه جمهوری اسلامی در دادگاه انقلاب اسلامی كیفرخواستی علیه وی تنظیم گردید. وی بهصورت غیابی به اتهامات وابستگی به دربار شاه و اقدام در جهت تثبیت پایههای رژیم، وابستگی و روابط با امریكا، مقابله با اسلام، آمریت و مشاركت موثر در سركوب و كشتار وسیع مردم از ابتدای اوجگیری انقلاب اسلامی و همدستی با مخالفان جمهوری اسلامی محاكمه گردید و در چهاردهم آذر ۱۳۶۱ شعبه دهم دادگاه انقلاب اسلامی ضمن مبرزدانستن مجرمیت وی كلیه اموال منقول و غیرمنقول وی و بستگان درجه اول او را مصادره اعلام كرد.
● نتیجه
با توجه به نزدیكی قرهباغی به شاه از دوران دانشكده افسری، وی توانست بهتدریج به درجات بالای نظامی و مشاغل حساس دست پیدا كند و ازاینطریق ثروت فراوانی بهدست آورد.
در جریان رویدادهای انقلاب اسلامی وی مجدانه به سركوب انقلابیون پرداخت كه این اقدامات را از طریق فعالساختن نیروی پایداری و اعزام یگانهای پشتیبانی ژاندارمری به شهربانیها انجام میداد. بدینترتیب اقدامات وی در منصب فرماندهی ژاندارمری و اثبات وفاداری خویش به شاه منجر به ارتقای او به مقام وزارت كشور در كابینههای شریفامامی و ازهاری شد.
درنهایت قرهباغی در واپسین روزهای رژیم شاه با قرارگرفتن در سمت ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران و سپس عضویت در شورای سلطنت مزد وفاداری خود به شاه را دریافت كرد. وی در سمت ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران تلاش زیادی برای تثبیت پایههای سلطنت از خود به خرج داد اما زمانیكه مقاومت را بیفایده دید، بهناچار برای نجات خویش با اعلام بیطرفی ارتش، در شورای فرماندهان ارشد نظامی در بیستودوم بهمن ۱۳۵۷ موافقت كرد.
علیرغماینكه وی از سوی سلطنتطلبان و شاهپور بختیار متهم به خیانت و عامل فروپاشی دولت بختیار شد، با بررسی اسناد موجود در آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی و اقدامات قرهباغی برای سركوب انقلابیون تا آخرین لحظات عمر رژیم پهلوی خلاف این فرضیه ثابت میشود.پینوشتها
[i]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۵۹
[ii]ــ عباس قرهباغی، اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبد عباس قرهباغی، (مرداد ــ بهمن ۵۷)، تهران، نشر نی، ۱۳۶۴، صص۲ــ۱
[iii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[iv]ــ حسین فردوست، هور و سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، تهران، انتشارات اطلاعات، چ سوم، ۱۳۷۰، ص۶۴۸
[v]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[vi]ــ همان.
[vii]ــ حسین فردوست، همان، صص۱۳۶ــ۱۳۵
[viii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[ix]ــ همان.
[x]ــ همان.
[xi]ــ عباس قرهباغی، همان، ص۴
[xii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[xiii]ــ اسناد انقلاب اسلامی، ج۲، تهران، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴، ص۱۲۱
[xiv]ــ غلامرضا نجاتی، تاریخ بیستوپنجساله ایران، ج۱، تهران، رسا، ۱۳۷۳، ص۳۳۲
[xv]ــ عباس قرهباغی، همان، ص۵
[xvi]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[xvii]ــ حسین فردوست، همان، صص۴۹۱ــ۴۹۰
[xviii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، همان.
[xix]ــ حسین فردوست، همان، ص۴۹۱
[xx]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۵۸
[xxi]ــ همان، كد۵۱۶۰
[xxii]ــ همان، كد ۵۱۵۹
[xxiii]ــ همان، كد ۵۱۵۸
[xxiv]ــ همان، كد ۵۱۵۹
[xxv]ــ همان، كد ۵۱۵۸
[xxvi]ــ همان.
[xxvii]ــ همان.
[xxviii]ــ همان.
[xxix]ــ همان.
[xxx]ــ همان.
[xxxi]ــ همان.
[xxxii]ــ همان.
[xxxiii]ــ همان.
[xxxiv]ــ همان.
[xxxv]ــ همان، كد ۵۱۵۹
[xxxvi]ــ همان، كد ۵۱۵۸
[xxxvii]ــ همان، كد ۵۱۶۰
[xxxviii]ــ همان، كد ۵۱۵۹
[xxxix]ــ همان، كد ۵۱۵۸
[xl]ــ همان، كد ۵۱۹۶
[xli]ــ مركز اسناد انقلاب اسلامی، ما گرفتار یك جنگ واقعی روانی شدهایم، تهران، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶، صص۵۰ــ۱۷؛ دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، ج۴، تهران، حوزه هنری، ۱۳۷۸، صص۳۰۵ــ۳۰۰
[xlii]ــ آیندگان، ۸/۶/۵۷، شماره ۳۲۰۵، صص ۱۸ و ۱[xliii]ــ همان، ص۲۲
[xliv]ــ عباس قرهباغی، همان، ص۲۶
[xlv]ــ مركز اسناد انقلاب اسلامی، تصمیم شوم، جمعه خونین، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶، صص۹۱ــ۱۵
[xlvi]ــ همان.
[xlvii]ــ رادیو بیبیسی، تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، بهكوشش ع. باقی، تهران، نشر تفكر، ۱۳۷۳، صص۲۸۹ــ۲۸۷
[xlviii]ــ حسین فردوست، همان، صص۵۸۲ــ۵۸۱
[xlix]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۹۶
[l]ــ حسین فردوست، همان، صص۵۸۷ــ۵۸۶
[li]ــ دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، ج۷، تهران، حوزه هنری، ۱۳۷۹، ص۳۷۷
[lii]ــ مهر ایران، ۲۲/۸/۵۷، شش ۴۶۳۱، ص۱
[liii]ــ عباس قرهباغی، همان، ص۷۰
[liv]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۵۸
[lv]ــ عباس قرهباغی، همان، ص۱۲۷
[lvi]ــ همان، ص۱۲۸
[lvii]ــ حسین فردوست، همان، ص۶۰۸ ــ ۶۰۷
[lviii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۹۶
[lix]ــ همان.
[lx]ــ اطلاعات، ۱۷/۱۰/۵۷، ش۱۵۷۵۴
[lxi]ــ هایزر، ماموریت مخفی هایزر در تهران: خاطرات ژنرال هایزر، ترجمه: محمدحسین عادلی، تهران، انتشارات رسا، ۱۳۶۵، ص۱۱۴
[lxii]ــ همان، ص۱۳۶
[lxiii]ــ همان، ص۱۶۸
[lxiv]ــ عباس قرهباغی، همان، ۱۵۲
[lxv]ــ همان، صص۱۶۶ــ۱۶۵
[lxvi]ــ حسین فردوست، همان، صص۶۰۲ــ۶۰۱
[lxvii]ــ هایزر، همان، ص۲۰۱
[lxviii]ــ اطلاعات، ۲۵/۱۰/۵۷، ش۱۵۷۶۰، ص۲
[lxix]ــ اطلاعات، ۲/۱۱/۵۷، ش۱۵۷۶۶، ص۲
[lxx]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۵۸
[lxxi]ــ همان.
[lxxii]ــ هایزر، همان، ص۴۲۳
[lxxiii]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۵۸
[lxxiv]ــ همان.
[lxxv]ــ حسین فردوست، همان، ص۶۲۵
[lxxvi]ــ عباس قرهباغی، همان، صص۳۵۶ــ۳۴۹
[lxxvii]ــ اطلاعات، ۲۳/۱۱/۵۷، ش۱۵۷۸۳، ص۴
[lxxviii]ــ عباس قرهباغی، همان، صص۳۶۴ــ۳۶۳
[lxxix]ــ حسین فردوست، همان، ص۶۷۸
[lxxx]ــ هایزر، همان، ص۴۵۵
[lxxxi]ــ عباس قرهباغی، ماجرای فرار ارتشبد قرهباغی، تهران، نشر آبی، چ دوم، ۱۳۸۰، صص۲۸ــ۲۷
[lxxxii]ــ همان، ص۱۲۹ــ۱۱۷
[lxxxiii]ــ ایران پست لندن، ۱۷ مرداد ۱۳۵۹
[lxxxiv]ــ آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، كد ۵۱۹۶
[lxxxv]ــ ماجرای فرار ارتشبد قرهباغی، ص۲
منصور نصیریطیبی
منبع : ماهنامه زمانه
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
حماس دولت سیستان و بلوچستان انتخابات مجلس شورای اسلامی عراق چین دولت سیزدهم حسن روحانی روز معلم رهبر انقلاب معلمان
سیل هواشناسی ایران تهران آتش سوزی باران هلال احمر اصفهان سازمان هواشناسی شهرداری تهران معلم پلیس
قیمت خودرو خودرو ترکیه تورم مسکن قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو سهام عدالت دلار حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مهران غفوریان تلویزیون ساواک سریال صداوسیما موسیقی مسعود اسکویی رضا عطاران تئاتر
موبایل
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه اوکراین انگلیس نوار غزه ایالات متحده آمریکا یمن
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر سپاهان باشگاه پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال بازی تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی ناسا گوگل صاعقه تماس تصویری تلفن همراه مدیران خودرو
کبد چرب فشار خون طول عمر