یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

عراق ۴ سال پس از اشغال


عراق ۴ سال پس از اشغال
مردم عراق این روزها در حالی وارد پنجمین سال اشغال كشورشان شده اند كه آتش تروریست ها در این كشور همچنان زبانه می كشد و در «روزگار اشغال» چشم انداز روشنی برای حل این معضل مشاهده نمی شود.
۴سال پیش در چنین ایامی جورج بوش رئیس جمهوری ایالات متحده با حضور در ناو هواپیما بر آمریكا در خلیج فارس خبر از «پایان جنگ» و سقوط صدام حسین دیكتاتور عراق داد. می گویند دیكتاتورها هر یك تاریخ مصرفی دارند. تاریخ مصرف صدام نیز كه به گواهی اسناد و شواهد سیاستمداری مورد حمایت همیشه آمریكایی ها در دهه های ۸۰ و ۹۰ بود نیز در سال۲۰۰۳ به سر آمد و سردار دیروز قادسیه به «مهره ای سوخته» تبدیل شد.
صدام شاید تنها دیكتاتور تاریخ لقب گرفت كه زنده و مرده وی به كار آمد چه آن كه وی در سه دهه تاخت و تاز سیاسی خود در مهم ترین كانون جغرافیای خاورمیانه بیشترین كمك را به پیشبرد اهداف منطقه ای آمریكا كرد. این خط سیر را در تاریخ و عملكرد رژیم بعث امری تحمیلی بدانیم یا اختیاری واقعیتی است كه تاریخ به آن شهادت داده است. همچنان كه جنازه سرد صدام نیز در سایه جنگ روانی آمریكا و انگلیس و برخی كشورهای عربی و رسانه هایی چون الجزیره و العربیه تبدیل به اسطوره ای شد و از گور دیكتاتور آتش مذهبی جدید در عراق پس از اشغال كه خواسته امروز اشغالگران است، زبانه كشید.
به هر تقدیر امروز، مرور تاریخ چهارساله لشگركشی بزرگ آمریكا به خلیج فارس و عراق حقایق بسیاری را آشكار می كند. آن روز آمریكا در حالی بر شیپور حمله به آمریكا نواخت كه مدعی وجود سلاح های كشتار جمعی در عراق بود. دموكراسی خواهی و حقوق بشر و خلع سلاح همه آن چیزی بود كه بوش به عنوان هدف خود از حمله به عراق از آن یاد كرد. چهارسال پس از اشغال عراق همچنان نخستین اصل اعلام شده كاخ سفید یعنی وجود چنین سلاح هایی در عراق هنوز اثبات نشده است.
بنابراین اكنون در پایان چهارمین سال اشغال عراق به دست نیروهای ائتلاف به رهبری آمریكا سؤال مشترك افكار عمومی جهان و افكار عمومی خود ایالات متحده این است كه آیا اشغالگران به اهداف خود دست یافته اند و به راستی رهاورد این جنگ فرساینده برای ملت عراق و آمریكا چه بوده است؟
● تروریسم، نخستین مولود اشغال عراق
یكی از پایه های توجیه حمله به عراق مبارزه با تروریسم بود ودر واقع جنگ عراق حلقه ای از زنجیره موسوم به جنگ بر ضد ترور بود اما فرجام كار اشغالگران عراق را تبدیل به بهشت تروریست ها كرده است. تا پیش از جنگ عراق و افغانستان شبكه تروریسم، شبكه ای پراكنده و انگشت شمار بود حتی مواضع آمریكایی ها نیز در معدود كشورهای عربی یا آفریقایی مورد تهاجم تروریست ها قرار می گرفت اما اینك به یمن اشغال طولانی عراق، تروریسم به سازمانی بزرگ تبدیل شده است.
بیش از صد و پنجاه هزار سرباز آمریكایی در نقطه ای به نام «عراق» گرد آمده اند و تبدیل به آهن ربایی شده اند كه تروریست های «پشت گرم» به حمایت ثروتمندان سلفی را به خود جذب می كنند. شواهد و قراین در پایان چهارمین سالگرد اشغال عراق از تضعیف آمریكا از سویی و تجهیز و قوی شدن گروه های تروریست سلفی همچون تكفیری ها، صدامی ها و القاعده از سویی دیگر حكایت دارند.
● كشوری كه قرار بود الگوی خاورمیانه جدید شود
همه چیز در فردای فاجعه ۱۱ سپتامبر فراهم بود تا جورج بوش یكی از استراتژی های رؤیایی سیاستمداران آمریكا را جامه عمل پوشاند. اعراب در انفعال به سر می بردند و اروپایی ها و بازیگران حریف آمریكا صحنه را برای تاخت و تاز بوش خالی گذاشته بودند. اینجا بود كه نومحافظه كاران، عراق را منطقه مناسب برای این مهم یافتند. عراق قرار شد الگوی كشورهای عربی و مردم منطقه قرار گیرد؛ الگویی از دموكراسی، حقوق بشر و دیگر ارزش های بشری. هیچ كس باور نمی كرد كه قطار صلح آمریكایی به این سرعت در ایستگاه عراق دچار توفان شود.
قتل بیش از ۳۰۰هزار نفر از مردم عراق در كنار آوارگی بیش از ۷۵۰ هزار نفر از مردم این كشور، همه چشم اندازها از آینده عراق و خاورمیانه را فراروی مردم ودولتمردان آمریكا تیره ساخت.
افزایش حجم ترور و خشونت ها در این كشور در كنار قتل بیش از ۳۲۰۰ سرباز آمریكایی از زمان آغاز جنگ همگی به نشانه هایی محكم بر ناتوانی ایالات متحده و هم پیمانانش در برقراری حداقل های صلح و امنیت در خاورمیانه نوین تبدیل شدند.
آمار تلفات جنگ به اندازه كافی وحشت آور بود. بر همین اساس از این پس نظرسنجی های مختلف انجام شده داخل وخارج آمریكا یك نتیجه واحد را در پی داشت و آن این كه نفرت و ناامیدی نسبت به هیأت حاكمه كاخ سفید به طرز بی سابقه رو به افزایش است و با توجه به ادامه ناامنی، بی ثباتی و جنگ فرقه ای امید چندانی به آینده سیاسی عراق و خاورمیانه در صورت تداوم حضور اشغالگران مشاهده نمی شود.
«ایجاد جزیره آزاد» عنوانی بود كه نومحافظه كاران ساكن كاخ سفید در سال ۲۰۰۳ وعده ایجاد آن را به مردم دنیا و عراق داده بودند. امید به الگوبرداری مردمان منطقه از این ایده آن روزگار در میان فرماندهان پنتاگون (رامسفلد) و حتی دستگاه دیپلماسی این كشور (كالین پاول) موج می زد.
اینك اما به نظر می رسد نه تنها مردم منطقه از الگوی خاورمیانه نوین روی برتافته اند، بلكه بیش از گذشته ارزش های دنیای غرب در معرض چالش نیروهای سیاسی جدید خاورمیانه قرار گرفته است. نظرسنجی ها خود بر این امر شهادت می دهند. براساس تازه ترین نظرسنجی ها ۸۲ درصد از مردم عراق و بیش از دوسوم مردم كشورهای عربی كوچك ترین اعتمادی به صداقت اشغالگران ندارند.
● اعتبار از دست رفته
رهاورد جنگ چهار ساله عراق فقط سقوط رؤیای خاورمیانه نوین نبود، روزگار اشغال این نتیجه غیرمنتظره را داشت كه علاوه بر هزینه هنگفت مالی و تلفات انسانی برای واشنگتن به بهای از دست رفتن مشروعیت و اعتبار سیاسی آمریكا در جهان به عنوان مدعی اول دموكراسی خواهی و صلح طلبی منجر شد. حتی اگر بخشی از محافل جهان آمریكا را صاحب نقش در عرصه دموكراسی تا قبل از آغاز جنگ عراق می دانستند، اما ناكامی های بی شمار نومحافظه كاران و افشای عملكرد ارتش آمریكا در زندان ابوغریب و گوانتانامو بشدت آن را دچار لطمه كرد و به نظر نمی رسد كه ساكنان بعدی كاخ سفید كه از قراین موجود «دموكرات ها» خواهند بود نیز بتوانند چهره آمریكا را بهبود بخشند.
از سوی دیگر سوء مدیریت نومحافظه كاران در جنگ عراق به قیمت از دست رفتن اكثریت جمهوریخواهان در كنگره و سنای آمریكا و همچنین نزول محبوبیت عمومی دولت نومحافظه كاران به پائین ترین سطح خود تمام شد تا جایی كه اكنون براساس نظرسنجی های جدید كمتر از یك سوم مردم آمریكا به صحت عمل دولت بوش اعتماد دارند و نخبگان آمریكا راهی جدا از سیاست نومحافظه كاران را برگزیده اند.
● فرصتی برای قدرت یابی حریفان آمریكا
رئیس جمهور آمریكا گمان داشت كه جنگ عراق اسباب افزایش هژمونی این كشور به عنوان تنها ابرقدرت باقی مانده از جنگ سرد را فراهم خواهد آورد اما سرگردانی در عراق كه محافل امنیتی آمریكا از آن به عنوان ویتنام دوم یا باتلاق عراق یاد می كنند، سبب شده كه كشورهایی چون چین از بعد اقتصادی و نظامی و روسیه نیز از بعد سیاسی و اقتصادی به مراتب بیش از ۴ سال گذشته در عرصه دیپلماسی جهانی خودنمایی كنند و آشكارا موقعیت آمریكا را به چالش بكشند. این نكته را تحلیلگران رسانه های آمریكا بارها به نومحافظه كاران كاخ سفید گوشزد كردند كه تمركز بر جنگ عراق موجب غفلت آمریكا از عرصه های رقابت جهانی شد. اكنون اما خواسته بسیاری از كشورهای منطقه و مردم عراق تنها یك چیز است و آن هم خروج اشغالگران از عراق یا دست كم تعیین جدول زمانی برای خروج.
با این همه نومحافظه كاران زمانی برای پایان غائله مشخص نمی كنند. تصمیم های مردان كاخ سفید در این غائله برای هیچ كس قابل فهم نیست.
شاید عجیب ترین بخش توجیهات ادامه جنگ این است كه بوش می گوید عراقی ها تلاش چندانی برای جنگ با شورشیان و ایجاد ثبات در كشور انجام نمی دهند.عراقی ها در حالی چهارمین سال اشغال كشورشان را پشت سر می گذارند كه همچنان مانند دیگر سال های اشغال، «امنیت و آزادی» تنها آرزوی آنان است. تروریست ها فرمان آتش بر ضد مردم می دهند و اشغالگران به ناظرانی ناتوان در بی رحم ترین نبرد خونین خاورمیانه تبدیل شده اند.
احسان تقدسی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید